شعار سال: درد خشکسالی و تغییر اقلیم از یک سو و نبود آگاهی کافی برخی کشاورزان از عملکرد زنبورعسل، زنبورداران خراسان جنوبی را با مشکلات فراوانی روبهرو کرده است. هر سال موسم بهار، زمان برداشت نابترین محصول خدادادی آغاز میشود؛ محصولی که نهتنها یک خوراکی بسیار کامل به شمار میرود، بلکه درباره خواص درمانی آن بحث بسیار است. خراسان جنوبی با داشتن باغهای زرشک، زعفران، عناب و البته گیاهان دارویی بسیار اثربخش به منطقهای ویژه برای تولید بهترین عسل کشور تبدیل شده است، تا جایی که میزان برداشت به ۱۲۰تن در سال رسیده بود؛ اما طاعون خشکسالی به جان زنبورداری استان هم افتاد و کمبود گل، کاهش سطح زیر کشت باغها و هر آنچه به تولید گل برای خوراک زنبورعسل مربوط است، در چند سال اخیر تولید این محصول را کاهش داد.
سمپاشی بدون هماهنگی
مجبورم برای تولید بیشتر کندوها را جابهجا کنم. این جابهجایی برای من به عنوان زنبوردار یک استرس و برای خود زنبورها استرس جداگانهای دارد؛ حملونقلی که پر از ریسک است، پر از نگرانی و اضطراب؛ اینکه آیا کندوها سالم به مقصد میرسند و ترس اینکه آن شهری که کندوها را میبرم فضای مناسب برای کندوهای من نیز دارد یا نه؟ چون تعداد زیادی از زنبورداران خراسان جنوبی به دلیل خشکسالی کندوهایشان را جابهجا میکنند.
این بخشی از دغدغه رحمان فاطمی، یکی از زنبورداران خراسان جنوبی است که حالا به دلیل خشکسالی و کاهش محصولات زراعی مجبور است در انتظار گلدهی درختان بماند؛ البته اگر بخواهد زنبورها را در همین استان نگه دارد. وی به تولید کلزا در برخی شهرستانها اشاره میکند که مدتی است به زنبورداری نیز کمک کرده؛ اما در این میان زنبورداران دغدغه دیگری نیز دارند. آنطور که فاطمی میگوید، انگار هیچ هماهنگیای بین کشاورزان و زنبورداران برای زمان سمپاشی باغها و مزارع وجود ندارد. کشاورزان به دلیل کاهش مقاومت درختان در برابر تبعات خشکسالی، درختان را سمپاشی میکنند تا از آفات در امان بمانند، اما این سمپاشی گاهی دقیقاً همزمان با گلدهی درخت است. قسمت تلخ این داستان جایی است که زنبورها برای بهرهبرداری از شهد گلها میهمان آن باغ میشوند، غافل از اینکه صاحبخانه، دیگر پذیرای این میهمانان باارزش نیست و گلهای سمی عامل قتل زنبورهای زرد عسلی میشود و زنبوردار را به این فکر وا میدارد که آیا با این شرایط میتوان زنبورداری را ادامه داد؟
ناخنخشکی آسمان به زمین هم رسید
محمدحسین نوفرستی، یکی دیگر از زنبورداران پرتلاش خراسان جنوبی است. او از دغدغههای دیگری برای زنبورداران استان پرده برمیدارد؛ از زرشککارانی که نمیگذارند کندوهای زنبور در نزدیک باغهایشان باشد. او ضمن اشاره به فواید عسل زرشک و عناب میگوید: به دلیل انحصار زرشک و عناب در خراسان جنوبی، این عسل میتواند یک برند ویژه برای استان باشد، اما خشکسالیها طاقت کشاورزانمان را طاق کرده، تا جایی که به دلایلی نامعلوم برخی از آنها نمیگذارند کندوهای عسل در کنار باغهای زرشکشان قرار بگیرد. این زنبوردار ادامه میدهد: در تمام کشور عسل خراسان جنوبی را به عسل زرشک و عناب میشناسند، حال تصور کنید این قابلیت از عسل ما گرفته شود. متأسفانه دلیل موجهی نیز برای آن بیان نمیشود. وقتی از کشاورز میپرسیم چرا نمیگذارید، پاسخهایی میشنویم که بیانش شاید عملکرد جهاد کشاورزی را زیر سؤال ببرد. با مدیریت جهاد کشاورزی زیرکوه تماس میگیرم؛ زیرا بیشترین زرشک تولید استان مربوط به این شهرستان است، اما او به کل این گفتهها را رد و موضوع دیگری را افشا میکند که آتش بر دل مدیرعامل اتحادیه زنبورداران خراسان جنوبی میاندازد. بنیاسدی، مدیر جهاد کشاورزی زیرکوه، میگوید: نهتنها باغهای زرشک در اختیار زنبورداران این استان است، بلکه از خراسان رضوی نیز میهمانهایی داریم که کندوهایشان را به اینجا میآورند.
غصههای عسلی مدیرعامل
مدیرعامل اتحادیه زنبورداران خراسان جنوبی تأیید میکند که برخوردهای زیادی با زنبورداران شده است و ماجرا کاملاً حقیقت دارد. او میگوید: قبلاً فقط در یک روستا این برخورد با کندودارهایمان میشد؛ اما سال ۹۶ روستای دیگری هم اضافه شد و این یعنی رشد یک بحران در خراسان جنوبی که مسئولان جهاد کشاورزی از آن غافل هستند. علیرضا یوسفی خود اهل خراسان جنوبی است و اهالی خراسان جنوبی نیز به میهمانداری و غریبنوازی شهره خاص و عام هستند، با این همه او میگوید: زنبورداران خراسان رضوی به باغهای زرشک خراسان جنوبی میآیند و راحت برند عسل زرشکی خراسان جنوبی را که تنها دارایی زنبورداران منطقه است با خود میبرند و این مایه تأسف است. از او میپرسم آیا آنها بابت اینکه کندوهایشان را در کنار باغهای زرشک قرار دهند مبلغی به باغدار پرداخت میکنند؟ پاسخش منفی است و تأکید میکند: بسیاری از باغداران ما خودشان زنبوردار هم هستند. وی ادامه میدهد: چطور است که وقتی زنبورداران ما میخواهند به استانهای دیگر بروند حتماً باید از اتحادیه آن استان مجوز بگیرند، آنوقت زنبورداران دیگر به این راحتی به استان میآیند و بدون در نظر گرفتن مسائل امنیتی و بهداشتی زنبورها و اینکه ممکن است زنبورهای میهمان چندین بیماری را با خود به استان بیاورند، اجازه استفاده از گل زرشک را به همه میدهند؟ یوسفی با اشاره به اینکه ممکن است آنها از دامپزشکی استعلام داشته باشند، مجوز اتحادیه را ضروری میداند و تأکید میکند: ما بارها خواستهایم کندوهایمان را به آن استانها ببریم،؛ اما با مخالفت شدید مواجه شدهایم. وی درباره صندوق بیمه کشاورزی نیز میگوید: با رویهای که صندوق در پیش باعث شده هیچکدام از زنبورداران به سمت بیمه نروند. وی میافزاید: بارها اعلام کردهایم به دلیل خشکسالی و ضعف زنبورعسل و البته مسمومیتی که براثر استفاده از شهدهای سمی رخ میدهد، جمعیت کندو کاهش یافته است؛ اما پاسخ دلسردکننده کارشناسان بیمه تلاش زنبوردارمان را به نابودی میکشاند. صندوق بیمه ادعا میکند کارشناس بیمهاش در این زمینه تحصیل کرده است، اما در کار زنبورداری وقتی تجربه نباشد، برای تشخیص صحیح بروز مشکل هیچ پاسخ درستی دریافت نمیشود؛ چون در عین حال که کندو بهشدت با مشکل جمعیت مواجه شده، کارشناس بیمه با دیدن ۱۰۰ زنبور میگوید اتفاقی رخ نداده است.
زنبورداری در استان معجزه است
مدیرعامل اتحادیه زنبورداران خراسان جنوبی زنبورداری در این استان را یک معجزه میداند و از مسئولان میخواهد با این معجزهگران مهربانانهتر برخورد کنند. او میگوید:در بیشتر مواردی که برای جبران خسارت به صندوق بیمه مراجعه میشود، همه را به پای سوءمدیریت میگذارند. باید حداقل یک فرد امین از نظر اتحادیه و همچنین مورد تأیید صندوق بیمه برای کارشناسی خسارت در کنار کارشناس صندوق بیمه حضور داشته باشد تا به این ترتیب زنبورداران بیشتری به بیمه کندوها روی بیاورند. یوسفی حمله زنبور قرمز و مرغ زنبورخوار را از عمده مشکلات زنبورداران استان میداند و ادامه میدهد: بهتازگی گردوغبار و طوفان و نیز سرما و گرماهای ناگهانی نیز مقاومت زنبورها را تحت تأثیر قرار داده است.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه سبزینه، تاریخ انتشار -، کد مطلب: 45383، www.sabzineh.org
س.د76
ا.ف75