شعار سال: وقتي از برنامه
حرف ميزنيم از چه ميگوييم؟ بهزبان ساده يعني بهدلايلي كه ميدانيم ميزان عرضه«برق»
با تقاضاي مصرف برابري ندارد و مردم صرفهجويي نميكنند در نتيجه با قطعي برق
روبرو ميشويم. پس طي برنامهاي ساعات قطعي روزانه برق را اعلام تا مردم با اين
برنامه هماهنگ و آسيبهاي بيبرقي براي ملت! به حداقل برسد. اين كمترين وظيفه مديريت براي اداره جامعه است و كار سختي نيست و
ميتواند كاستيهاي مديريتي در ميزان عرضه را بپوشاند! اما وقتي برنامه قطعيهاي
برق مناطق شهر، رعايت نشود هيچكس نميتواند با برنامهريزي به مقابله كمبودها و كاستيها برود و اين بيبرنامگي مزمن
و افراطي سبب وقايع و اتفاقات زيادي ميشود كه مديران ناتوان و ضعيف توانايي پيشبيني
آنها را ندارند. اما اعلام برنامه قطعي برق مناطق يك برنامه ساده است. اگر در اين
برنامه مراكز اورژانسي و درماني استثنا شدند كه دچار قطعي برق نشوند با يك برنامه خوب روبرو هستيم و اگر در برنامه قطعي برق، شرايط توليد،كسبوكار و بازار هم ديده
شد، مشخص است كه با برنامهاي عالي به جنگ مشكلات ميرويم و اگر سازوكاري تعريف شد
كه در يك زمانبندي مشخص و در اسرع وقت كمبودها جبران شوند برنامه ما اصلاحي، مدون
و مدرن است. وقتي مديري ميتواند برنامه رسيدن به منافع خود را اجرا كند و مثلا انحصار
فروش و توزيع مصالح ساختماني در مناطق زلزلهزده را بهدست بياورد، نبايد برايش
سخت باشد كه برنامهاي براي خارج كردن واحدهاي توليدي از ركود و برنامهاي براي
تسهيل زندگي مردم ارائه دهد والا مدير بيبرنامه يعني مدير بيتعهد!
نویسنده: غلامرضا نوريعلا
شعار سال، با اندکی
تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه نقدحال، تاریخ انتشار 26 تیر 97، شماره: 596