پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۴۴۲۵
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۹
روزنامه خراسان در صفحه سياست در گفت و گو با محمدجواد ظريف به گفتمان انقلاب و برخي ابهام هاي دوران وزارت وي اشاره كرد.

شعارسال: در اين گفت و گو كه در شماره سه شنبه 24 فروردين 1395 خورشيدي با وزير امور خارجه كشورمان و به قلم اميرحسين يزدان پناه و هادي محمدي انتشار يافت، مي خوانيم: وقتي مي خواهي با محمدجواد ظريف گفت و گو كني، يكي از مهم ترين نكاتي كه ذهنت را درگير مي كند اين است چه موضوعي را پيش بكشي كه به قول بازاري ها «ارزش افزوده» مصاحبه ات باشد؛ به خصوص اين كه تجربه گفت وگوي قبلي را همراه داري ومي داني كه ظريف يك شخصيت سهل و ممتنع است و هرسوال و جوابي كه كمي پيچيده تر باشد با پاسخ هاي ديپلماتيك ظريف مواجه مي شود. درباره برجام اگر بخواهي گفت و گو كني كه الي ماشاء ا... مواضع تحليل هاي مختلف را مي شود از او در سايت ها و روزنامه ها مطالعه كرد. درباره منطقه هم شرايط تقريبا به همين منوال است، درباره آمريكا و مذاكره با كشورهاي اروپايي و... نيز كم و بيش همه چيز گفته شده و مي شود. پس استراتژي مصاحبه بايد چه باشد؟

تصميم مي گيريم با رئيس دستگاه ديپلماسي اين بار يك گفت و گو درباره ديدگاه وي درباره گفتمان انقلاب اسلامي به خصوص در حوزه سياست خارجي داشته باشيم و ببينيم پشت آن كت و شلوار خاكستري و يقه ديپلماتيك، نگاه به انقلاب اسلامي چگونه است و نسبت محمد جواد ظريف با اين گفتمان و عناصر آن (مثلا محور مقاومت) چيست؟ ظريف چه نسبتي با حاج قاسم سليماني دارد؟ ديدگاه او درباره سيدحسن نصرا... چيست؟

اصولا از ديدگاه ظريف آيا سياست خارجي ما بايد پيرو گفتمان ضد استكباري و ضدهژمون كه جزو اصول انقلاب اسلامي و گفتمان امام راحل است باشد يا مثلا اگر ما ضد هژمون باشيم، سياست خارجي مان دستاوردي نخواهد داشت؟ اين نكات و تاحدودي ابهامات در حدود 30 ماه مسئوليت محمدجواد ظريف كمتر مطرح و به آن پاسخ داده شده است و شايد برخي موضوعاتش اصلا مطرح نشده باشد.

وقتي استراتژي ما مشخص مي شود، تازه نگران وقت گفت وگو مي شويم؛ هماهنگي براي يك ساعت مصاحبه با محمدجواد ظريف غير ممكن است؛ از همين رو همه تيم هاي خبري كه براي مصاحبه با وزيرخارجه خنده روي ايران به ساختمان تاريخي وزارت خارجه در خيابان 30 تير تهران با همه حواشي مي روند حداكثر نيم ساعت فرصت دارند و بعد از آن بايد اتاق ظريف را ترك كنند.

نيم ساعت زمان كمي است اما گويا روز مصاحبه روز ماست؛ چرا كه وقتي به پايان نيم ساعت مي رسيم و از يكي از مسئولان اتاق تذكر مي گيريم كه وقت تمام است، تازه انگار محمدجواد ظريف مي خواهد به سوالات بيشتري پاسخ دهد و با لبخند مي گويد: «شما كار خودت را بكن! هر كسي وظيفه شرعي خود را انجام مي دهد.»

آن قدر مصمم به پاسخ گويي است كه گفت و گوي روزنامه خراسان با ظريف حتي بيشتر از يك ساعت به طول انجاميد؛ او حتي در لابه لاي گفت و گوي ما ناچار شد تلفني با وزيرخارجه ايتاليا درباره سد موصل در عراق گفت و گو كند. گفت و گو را از تعابير رهبر انقلاب درباره ظريف آغاز مي كنيم و اين كه چرا او دربرابر كساني كه به وي تهمت هايي مي زنند تلاش نكرده از اين تعابير استفاده كند؟ پاسخ ظريف قابل تامل است: «من معتقدم رهبري سرمايه نظام است و ما كه خادمان نظام هستيم نبايد براي محكم كردن جايگاه خود از سرمايه نظام خرج كنيم به همين دليل است كه فقط به دوستان گفتم فلان حرف خلاف است.»

وقتي مصاحبه به گفتمان انقلاب مي رسد و تلويحا انتقاد مي كنيم كه به جز 3 سخنراني، او درباره گفتمان انقلاب كمتر حرف زده است، با همان تاكيد و صداي مصمم پاسخ مي دهد: « قدرت در گفتمان انقلاب اسلامي و گفتمان امام، استقلال و مردم سالاري ديني است... اين حرف ها فقط شعار نيست، اين ها اعتقادات نظري من است كه در كتاب هايم هم وجود دارد.» تاكيد دارد كه «بايد از همه ابزارهاي خود به صورت هم زمان استفاده كنيم تا بتوانيم براي خود در اين شرايط گذار، حوزه قدرت و نفوذ پيدا كنيم و به فرموده رهبري سهم خود را بگيريم چرا كه ما سهم جدي داريم.»

وقتي نسبتش را با محور مقاومت سوال مي كنيم پاسخ مي دهد: « ارتباط من با آقاي نصرا... و آقاي سليماني برمي گردد به بسيار زودتر از اينكه برخي آقايان اسم اين بزرگواران را شنيده باشند...» كمي انتقاد مي كنيم كه برخي مي گويند دولت خيلي به محور مقاومت توجه ندارد، پاسخ ظريف خيلي صريح است: «محور مقاومت و تقويت آن با من است و باور نظري من اين است كه بايد محور مقاومت را به عنوان يك ابزار قدرت جمهوري اسلامي تقويت كرد.» اين البته همه ماجرا نيست و او در لابه لاي گفت و گو به خاطره اي كوتاه از مواجه شدن با يك جانباز حزب ا... لبنان در كربلاي معلي هم اشاره مي كند كه خواندني است. او البته نكات و خبرهايي هم درباره برجام و پسابرجام به ما مي دهد كه تاكيد دارد نبايد منتشر كنيم و ما هم به رسم امانت آن ها را منتشر نمي كنيم.

اما هيچ كدام از اين ها پايان گفت و گوي ما نيست و محمد جواد ظريف در گفت و گويي كه حدود 65 دقيقه در يكي از روزهاي پاياني سال 1394 به طول انجاميد به اين سوال هم پاسخ داد كه چرا برخي موضع گيري هاي وزارت خارجه علي الظاهر از جنس دستگيري تفنگداران متجاوز آمريكايي سريع و به موقع نيست. اين گفت و گوي صريح كه برخي مطالب آن براي اولين بار منتشر مي شود را در ادامه بخوانيد.

**رهبرانقلاب در ديدار با سفرا (1) جملات ويژه اي در مورد شما فرمودند كه البته انتشار رسمي پيدا نكرد. اولا توضيح بيشتري در مورد اين جملات بفرماييد و اينكه چه حسي داشتيد؟

من اولين باري كه خدمت مقام معظم رهبري رسيدم زماني بود كه ايشان نيويورك تشريف آوردند و من آن وقت به عنوان كارمند محلي؛ كاردار هم بودم كه خودش از عجايب ديپلماسي است و آقاي رجايي خراساني كه سفير ايران بود همراه ايشان بود.

من از آن وقت مورد محبت ايشان بودم و بعد هم در مسئوليت هاي مختلف اين افتخار را داشتم كه از محبت و اعتماد رهبري برخوردار باشم كه به نظرم بزرگترين سرمايه من محسوب مي شود. در مورد آن فرمايشات هم برخي دوستان مثل آقاي رسايي گفتند مدح شبيه به ذم يا ذم شبيه به مدح است؛ چون آقا فرموده بودند كه فلاني خوبي هاي زيادي دارد اما مهمترين خوبي اش اين است كه متدين است اما آقاي رسايي طبق معمول قسمت اول را نشنيده بود و گفته بود رهبري گفتند خوبي ظريف اين است كه متدين است و يعني خوبي ديگري ندارد. لطفي كه آقا دو بار فرمودند در اين جلسات اين بود كه من مي دانم ظريف براي خدا كار مي كند.

**آقاي دكتر چرا از اين اظهار لطف ها و تمجيد ها در برابر منتقدان خود استفاده نمي كرديد؟ چون برخي منتقدين مي گفتند آقا در جلسات خصوصي بحث هايي با شما مطرح مي كردند.

من هميشه معتقد بوده ام كه ما بايد هزينه رهبري شويم نه اينكه رهبري هزينه ما شود. من اجازه نمي دهم كسي به رهبري تهمت بزند و هر وقت هم كه با آقايان برخورد تند تري كردم همين را رعايت مي كردم حتي يك بار كه با آقاي كريمي قدوسي هم در كميسيون مقداري سروصدا كرديم اين بود كه ادعا مي كرد رهبري به من نكته اي گفتند كه خلاف بيّن بود.

اگر هركس رهبري را براي خودش هزينه كند در واقع ايشان را در معرض قرار مي دهد. من معتقدم رهبري سرمايه نظام است و ما كه خادمان نظام هستيم نبايد براي محكم كردن جايگاه خود از سرمايه نظام خرج كنيم به همين دليل است كه فقط به دوستان گفتم اين خلاف است. ولي آقا آنقدر محبت داشتند كه در برابر صحبت هاي آقايان چهار صفت براي تيم مذاكره كننده گفتند و اتفاقا از روي نوشته هم گفتند كه نشان دهنده لطف و محبت ايشان است.

**شما در مصاحبه اي خرداد ماه پارسال گفته بوديد آنچه كه جمهوري اسلامي ايران دارد ثمره اين است كه در نظام بين الملل هضم نشده و حرف خود را بر اساس ايدئولوژي خود زده و يك نظام «ضد هژمون» است. اين ضد هژمون بودن را تا چه ميزان در سياست خارجي ما موثر دانسته و نگاه سياست خارجي ما در آينده چگونه خواهد بود ؟

من اعتقاد دارم كه دنيا هژمون ندارد. يعني معتقدم شرايط بين المللي تاب هژمون و قدرت مطلقه شدن ندارد. اين درواقع باوري است كه به شما كمك مي كند تا فعال تر در عرصه بين المللي باشيد. اين حرف را فقط در مصاحبه نگفتم بلكه در كتابهاي خودم هم اين را گفتم و اين باور نظري و نه شعاري من است. من معتقدم بعد از پايان جنگ سرد آمريكايي ها 10 سال خون ناحق ريختند تا هژموني ايجاد كنند اما شكست خوردند. سياست آمريكا از دور دوم بوش عوض شد و فهميدند رسيدن به هژمون نتيجه ندارد وحضور اوباما نيز نشانگر ضرورت تغيير سياست و چهره آمريكا بود. اين باور نظري من است كه خيلي راحت قابل اثبات است.

از طرفي رهبر انقلاب هم مطرح كردند كه ما بايد به سمت سهم خواهي از نظم نوين جهان برويم.

حتما همين طور است چون آقا چند بار فرمودند پيچ خطرناك و ما اصطلاحي كه استفاده مي كرديم دوران گذار بود و ايشان هم در آخرين ملاقات با سفرا از لغت دوران گذار استفاده كردند. دوران گذار واژه اي است كه بار تئوريك و مفهومي دارد يعني زماني است كه رقابت ها شديدتر و امكان بازي بيشتر است و خطرات هم بيش تر و فرصت ها هم بيشتر است.

لذا من اعتقاد دارم در اين شرايط با توجه به اينكه كنشگران افزايش يافته و روش هاي بازيگري هم افزايش يافته قدرت معنايي ما كه در استقلال ماست و در اين است كه ما يك هويت متفاوت از هويت هضم شده در نظام جهاني داشته باشيم همگي ابزار قدرت ماست، ابزار نفوذ ماست و اين ها را براي نفوذ و قدرت كشور ضروري مي دانم. اين مسائل ر ا در كتاب آقاي سفير و ديپلماسي چند جانبه آوردم.

**جايگاه ضد استكباري انقلاب اسلامي را كه مبناي ايدئولوژيك دارد در اين سهم خواهي در نظام بين الملل چگونه مي بينيد؟

امروز قدرت چند وجهي است. يك اشكال اين است كه وقتي من اين را مطرح مي كنم و اولين بار در دانشگاه تهران مطرح كردم برخي دوستان بهشان برخورد در حالي كه من نگفتم قدرت نظامي مهم نيست بلكه گفتم آن چيزي كه مردم ما را برجسته كرده مقاومت آن هاست و نه ابزارشان. اين يعني بايد يك فضاي قدرتي را در نظر بگيريد كه از قدرت نظامي و اقتصادي و جغرافيايي شروع مي شود تا قدرت مفهومي و معنايي. اگر در اين فضا عمل كنيد از ابزارهاي مختلف استفاده مي كنيد.

اگر فقط به يك ابزار متكي باشيد الزاما برتري نداريم مثلا در اقتصاد قدرت داريم اما برتري نداريم در منابع طبيعي نفت داريم اما عربستان بيشتر دارد يا قدرت نظامي داريم اما آمريكا بيشتر دارد. اما اگر ما يك مجموعه اي از ابزار قدرت را در نظر بگيريم مي بينيم كه در اين مجموعه گفتمان انقلاب اسلامي قسمتي از آن استكبار ستيزي است و قسمتي خود باوري است و يك قسمت نرفتن زير بار سلطه و نخواستن سلطه گري است.

در قانون اساسي هم گفته ،جمهوري اسلامي به دنبال سلطه گري و سلطه پذيري نيست. يعني گفتمان انقلاب اسلامي اين نيست كه ما سلطه گر باشيم بلكه نفي سلطه پذيري و سلطه گري هم زمان در گفتمان انقلاب است. برخي حرف هايي كه مي زنند كه گويي ما دنبال سلطه گري هستيم يا مي خواهيم پايتخت هاي منطقه را اشغال كنيم مخالف مباني گفتمان انقلاب اسلامي است و قدرت ما را زير سوال مي برد و نابود مي كند. بايد بدانيم كه قدرت در گفتمان انقلاب اسلامي و گفتمان امام، استقلال و مردم سالاري ديني است.

كجاي دنيا و منطقه ديده ايدمردم با اين عشق و علاقه پاي صندوق راي بيايند و يك جا به يك گروه و يك جا به گروه ديگر و جايي به مستقلين راي بدهند؟ اينكه ما مي توانيم از فهرست هاي مختلف انتخاب بكنيم و در راي خود بنويسيم برجستگي بزرگي است كه انقلاب اسلامي به ما داده است. معتقدم ما بايد از همه ابزارهاي خود به صورت هم زمان استفاده كنيم تا بتوانيم براي خود در اين شرايط گذار، حوزه قدرت و نفوذ پيدا كنيم و به فرموده رهبري سهم خود را بگيريم. ما سهم جدي داريم. ما الان به عنوان كنشگري هستيم كه در سطح جهاني مطرح هستيم و نبايد خود را كوچك كرده و در حد يك كنشگر منفعلي كه فقط ايستاده تا مانع از تحميل ديگران شود ببينيم. ما خيلي از اين مسائل بزرگتر هستيم.

آن قسمت ميراث خودباوري ما كه از امام به ارث برديم كه فرمودند: «آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند» هم حاصل فهم درست از اين است كه آمريكا قدر قدرت نيست. (باخنده) حالا شما وقتي مصاحبه را پياده مي كنيد اشتباها ننويسيد «ابرقدرت»! چرا كه بعضي اشتباه مي كنند. من مي گويم قدر قدرت و آنها مي نويسند ابر قدرت كه نمي دانم منظوري دارند يا خير. قدر قدرت يعني همان هژمون. دوم اينكه ما هم براي خود قدرتي هستيم و بايد خود را باور كنيم.

**در مورد محور مقاومت بحثي كه مطرح شده بود اين بود كه ممكن است گروه هاي مقاومت از برجام رضايت نداشته باشند. البته سيد حسن نصرا...3 بار تبريك گفتند. با توجه به ديدارهايي كه شما با اين گروه ها در لبنان داشتيد، بفرماييد نگاه آن ها در اين حوزه چگونه است؟

من هميشه عرض كردم مقاومت، رفتار منطقه اي ما و حمايت ما از مستضعفين يكي از بزرگترين عوامل قدرت ماست لذا اصلا ايجاد يك اختلاف بين منافع ملي و منافع آرماني از ريشه غلط است. البته ارتباط من با آقاي نصرا... و آقاي سليماني برمي گردد به بسيار زودتر از اينكه برخي آقايان اسم اين بزرگواران را شنيده بودند. ايشان هم هميشه لطف داشتند.

حرم حضرت امام حسين عليه السلام كه مشرف شدم جوان جانبازي از جنوب لبنان آمد و شروع به محبت و بوسيدن من كرد و گفت شما ما را سرافراز كرديد؛ البته دوست ندارم از اين حرف ها بزنم اما آقاي حسن نصرا... ، رمضان عبدا... و ديگران همه گفتند تو يك بهانه را كه براي حمله به كل مقاومت استفاده مي شد از آن ها گرفتي. من احساس مي كنم بايد وظيفه خودم را انجام بدهم و آثارش را هم مي بينيم. جمهوري اسلامي در دنيا عزتمند است و ديگران و محور مقاومت احترام بالايي به ما مي گذارند اما برخي دوستان در كشور دارند ما را در چشم مردم خودمان ذليل مي كنند و متاسفانه صدا وسيما هم برخي مواقع اين طوري است. نمي دانم چه اصراري است كه برخي مي خواهند مردم ما را تحقير كنند.

**اخيرا شايع شده آقاي اميرعبداللهيان تغيير مي كنند. آيا اين صحت دارد و اينكه تغيير ايشان به محور مقاومت و اقدامات سردار سليماني آسيب نمي زند؟

در وزارت خارجه چرخش مسئوليت طبيعي است يعني من خودم كه ده سال معاون وزير بودم غير طبيعي بود. هر كسي دو يا سه سال معاون است و بعد چند سال به ماموريت مي رود و اين جابه جايي طبيعي است.

در مورد زمان هم بايد بگويم كه در سياست خارجي هيچ وقت زمان آرام نداريم. سياست خارجي هميشه زمان در حال تحول است. من به عنوان يك وزارت خارجه اي اعتقاد دارم كه نيروهاي وزارت خارجه سرمايه وزارت خانه هستند و لذا حاضر نيستم اين سرمايه ها را از دست بدهم و حتي در برخي موارد بيش از حد هم صبر كردم براي اينكه هر سرمايه اي را به جاي اينكه كنار بگذارم جابه جا كنم. اگر من تغييراتي در وزارت خارجه بدهم براي تقويت وزارت خارجه خواهد بود.

**و ان شاءا... تقويت محور مقاومت

محور مقاومت و تقويت آن با من است و باور نظري من اين است كه بايد محور مقاومت را به عنوان يك ابزار قدرت جمهوري اسلامي تقويت كرد.

شما در يك مصاحبه گفته بوديد «ممكن است در موارد ديگري به دنبال مذاكره با آمريكا باشيم» برخي مطرح مي كنند كه بايد در مسائل ديگر مذاكره كنيم و اين با خط قرمز رهبر انقلاب تناقض دارد.

من آن جمله را نگفتم. آن چيزي كه گفتم تقريبا كلمه به كلمه آن چيزي است كه رهبري فرمودند. گفتم اگر آمريكايي ها نشان بدهند كه جدي هستند ممكن است ما ساير موارد را بررسي كنيم. معلوم است كه سياست رهبر انقلاب در كشور اجرا مي شود. در كتاب سفير هم گفتم حضرت آقا به من دستور دادند (زماني كه سفير بودم) كه نظرت را بگو كه من هم نظرم را مي گويم اما آن چيزي كه اجرا مي شود نظر ايشان يا نظر رييس جمهور است. اينكه برخي از حرف زدن نگران مي شوند خب نگراني بي جا دارند. ما در جامعه مي خواهيم بهترين سياست اجرا شود ودر نهايت هم نظر رهبري اجرا مي شود اگر خلاف اين شد بايد نگران شويد.

**رهبر انقلاب فرمودند مسائل بعد از برجام مهمتر از برجام است. اين را چگونه تفسير مي كنيد؟

من معتقدم كه برجام يك فضاست كه بايد از آن استفاده كنيم. حضرت آقا معتقدند كه بايد از اين امكانات ايجاد شده براي پيشرفت همه جانبه كشور استفاده شود يعني كشور را به بازار مصرف تبديل نكنيم.

اتفاقا يكي از انتقادات من اين است كه در دوره گذشته كشور به بازار واردات تبديل شد و همه درآمد شديد ارزي ما براي واردات مصرف شد و بعد هم كه تحريم ها ايجاد شد چون كشور تا آن حد به واردات متكي شده بود همه چيز به هم ريخت و از رشد 7 درصد به منفي 7 درصد رسيديم.

دوم بحث نفوذ است كه عرض كردم نفوذ در دنيا يك واقعيت است و شما بايد در دنيا با ابتكار عمل از هر امكاني براي نفوذ خود استفاده كنيد والا اگر شما تلاش نكنيد طرف ديگر تلاش مي كند و بازي امروز دنيا بازي نفوذ و آسيب پذيري است و هر چند شما بتوانيد از آسيب پذيري كم كرده و به نفوذ اضافه كنيد بيشتر موفق مي شويد. اين كار نيازمند رفتار همراه با ابتكار است و نه رفتار عكس العملي و تدافعي. بايد طراحي داشته باشيد و ما در حال انجام اين طراحي هستيم لذا بنده هم معتقدم پسا برجام بسيار مهمتر است.

الان برجام يك واقعيت است. بعضي مواقع در روزنامه ها مي بينم كه مي خواهند ثابت كنند برجام يك ضرر است. اما چه فايده اي دارد؟ به جز اينكه بگوييد من درست مي گفتم چه منفعتي براي كشور دارد؟ اين برجام در بدترين شرايط خود مي شود نمره 5 به آن داد و من مي گويم 90اما در هر حال بايد آن 5 يا 90را نقدش كرد. اين برداشت من از حرف مقام معظم رهبري است.

**در بحث بعد از برجام رهبر انقلاب چند بار تاكيد كردند كه در مقابل حرف آمريكا مواضع صريح و سريع داشته باشيم و اينكه نبايد ادبيات آن ها در هر حوزه اي در مقابل جمهوري اسلامي تثبيت شود. حتي در مورد دستگيري تفنگداران آمريكايي فرمودند ما بايد مرزباني از كشور را هم داشته باشيم. انتقادي كه وارد مي شود اين است كه ممكن است در همان سطحي كه آمريكايي ها حرفي عليه ما مي زنند پاسخگويي صورت نمي گيرد يا سريع و به جا نيست. نظر شما چيست؟

من پاسخي به حرف شما نمي دهم فقط تقاضا دارم سخنراني من را در پارلمان اروپا و به ويژه پاسخ هاي من به سوالات آنها را بخوانيد و بعد قضاوت كنيد.(2) معتقدم من يك وظيفه اي دارم كه بايد آن را انجام دهم ودر خارج تاثير گذار باشم اما دوستان در داخل كشور دنبال مسائل ديگري هستند و به جاي اينكه دنبال منافع ملي باشند بيشتر مي خواهند ثابت كنند ما بد هستيم؛ اشكالي ندارد اما ببينيم چطور مي شود بهتر از جمهوري اسلامي دفاع كرد. يك نفر را پيدا كنيد كه از نحوه دفاع من از مواضع جمهوري اسلامي در پارلمان اروپا كه با چالش كشيدن رفتار خودشان آنها را محاكمه كردم دفاع كند آيا كساني كه مدعي برخورد محكم هستند خودشان از اين برخوردها كرده اند؟ مثلا در حوزه رواديد اين نقد شده كه چرا با فاصله موضع گرفتيد.

آنچه كه من وظيفه دارم پيشبرد منافع ملي است حتي اگر با هزينه رسانه اي خودم باشد. من زماني كه هنوز هيچ رسانه اي خبردارنشده بود از بحث رواديد به محض مطرح شدن موضوع در مجلس آمريكا ، ايميل زدم به آقاي كري كه اين تخلف است وبا تندي هم خواستم كه جلوي آن گرفته شود.

**اگر اين تلاش ها رسانه اي شود چه اشكالي دارد؟

آن وقت تاثير ندارد. من در اين رفت و آمدها توانستم آن نامه (3) را از كري بگيرم كه بعد هم مورد حمله داخل آمريكا قرار گرفت. من وظيفه دارم كه آن نامه را بگيرم، من وظيفه ندارم كه داد و بيداد كنم. وظيفه من پيشبرد منافع ملي است. وظيفه من اين است كه كاري كنم وقتي يك بازرگان اروپايي مي خواهد به ايران سفر كند نگران نباشد.

**ديپلماسي عمومي چه مي شود؟

ديپلماسي عمومي جاي خود را دارد. ديپلماسي عمومي داد زدن نيست. اين همه عادل الجبير وزير خارجه عربستان داد زده است اما در ديپلماسي عمومي من موفق تر بودم يا او؟ از هر وزير اروپايي كه رابطه استراتژيك با سعودي دارد بپرسيد. ببينيد الان با وجود روابط گسترده راهبردي اروپا با عربستان ، بيشتر مواضع ما را مي پسندند و عاقلانه مي دانند يا ايشان را؟ اگر من هم مثل الجبير حرف بزنم چه فايده اي به دست مي آوريم به جز اينكه دنيا را پشت او متحد مي كنم؟

البته منظور ما پاسخ هاي ظريف است. چون شما خود يك رسانه هستيد و رفتار رسانه اي شما بازتاب بسيار خوبي دارد. مثلا ويدئوهايي كه در جريان مذاكرات منتشر مي كرديد واقعا در دنيا مي پيچيد.

خب من زمان كار رسانه اي را مي سنجم. من در مورد عربستان يك سرمقاله در نيويورك تايمز نوشتم كه هنوز طرف مقابل از آن ضربه مي خورد .من تبليغاتچي براي ظريف نيستم. من تبليغاتچي براي جمهوري اسلامي هستم. ديپلماسي عمومي براي ظريف نيست. ديپلماسي عمومي جمهوري اسلامي است. من وظيفه ندارم خودم را مطرح كنم وظيفه من اين است كه خودم را فدا كنم تا جمهوري اسلامي مطرح شود. يعني اگر اين و ظيفه را شما از كساني كه به جبهه رفتند توقع داشتيد بايد از من كه به خارج مي روم هم همين توقع را داشته باشيد.

**اخيرا شاهد حضور روساي جمهور و نخست وزيران برخي كشورهاي اروپايي مثل سوييس يا مجارستان يا اتريش و ... هستيم. جايگاه اين كشورها در سياست خارجي ما چيست؟

دنيا از اين گذشته كه كشورها را جدا كنيد يا به هم وصل كنيد. اينها دنبال منافع خود هستند و ما هم دنبال منافع خود هستيم. هر كشوري امكاناتي دارد ما راغب هستيم كه با آن ها كار كنيم و در مورد برخي كشورها برخي راغب هستند و اين طور نيست كه هميشه ما بخواهيم. مجموعه اين روابط به نفع كشور است.

**فكر مي كنيد اين چقدر واقع بينانه است كه درباره اروپا تمركز ما رابطه با كشورهايي غير از 3 كشور اصلي اروپا (انگليس، فرانسه و آلمان) يعني به اصطلاح همان اروپاي دوم باشد؛ نظير اسپانيا، ايتاليا و...؟

اولا كه ما بر اساس مزيت هاي نسبي ارتباط برقرار مي كنيم. اصولا معتقديم در دنياي كنوني نمي گوييم اين كشور به جاي آن كشور و مي خواهيم با همه رابطه داشته باشيم. منافع ما هر جا بهتر تامين شد رابطه برقرار مي كنيم. اگر مي خواهيم فاينانس بگيريم اگر كشوري باورش بشود كه تنها منبع فاينانس ماست حتما سخت گيري مي كند اما اگر امكانات متنوع داشته باشيم بهترين بهره برداري را خواهيم داشت. ما در روابط خود با چين و روسيه به دليل نزديكي سياسي كه داريم راحت تر جلو مي رويم اما اين دليل نمي شود انحصار داشته باشيم .

در مورد چين و روسيه گفته شد سطح روابط راهبردي خواهد بود اما همزماني با سفر به اروپا و قرار دادهاي منعقده با فرانسه و ايتاليا باعث شد برخي روابط ميان ايران و چين يا روسيه را زير سوال ببرند.

من تعجب مي كنم. آيا وزير خارجه اي كه سفر روساي جمهور روسيه و چين را هماهنگ كرد هماني نيست كه سفر به اروپا را هماهنگي مي كند؟ همان رييس جمهور نيست كه با همه اينها رابطه دارد؟ سياست ما سياست همه جانبه گر است. سياست ما نگاه به اين طرف و آن طرف نيست. نگاه به منافع ملي و پيشبرد منافع ملي است.

متوجه هستيم كه روابط ما با روسيه و چين راهبردي است و نوع روابط ما با هند و ديگران فرق دارد و بر اساس همان هم طراحي مي كنيم اما اين به اين معني نيست كه خود را از ساير كشورها محروم كنيم.

نكته اين بود كه در مورد فرانسه و ايتاليا به قرار داد رسيديم و در چين و روسيه مقداري فاصله گرفتيم.

خير در روسيه توانستيم از فرصت كنوني استفاده كنيم و صادرات خود را به روسيه به شدت افزايش دهيم و نيازمندي ها ي خود را تامين كنيم. با چين ميلياردها دلار قرارداد فاينانس داريم. اين هنر ماست كه توانستيم فقط پول هاي موجود را استفاده نكرده و حتي گسترش دهيم. من الان ارقام مورد توافق را همراهم ندارم اما اكنون حجم روابط ما با چين از همه كشورها بيشتر است. با روسيه ارتباط راهبردي داريم و چهارجانبه ما در سوريه بسيار جدي است. يك عامل براي ما مهم بوده و اينكه نمي خواهيم بازار مصرف درست كنيم بلكه مي خواهيم حلقه توليد باشيم.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری ایرنا، تاریخ انتشار: 24فروردین1395، کدخبر: 82031180: www.irna.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین