پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۴۵۴۳۰
تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۸
آیا اصولاً می‌توان مؤلفه‌های مشخصی را در ترجمه شعر از زبانی به زبان دیگر در نظر گرفت یا خیر؟ باید به این سؤال همیشگی اینطور پاسخ داد که طبیعتاً می‌شود. نه تنها در شعر بلکه در ترجمه‌های دیگر هم مؤلفه‌ها و چارچوبی هست که وقتی از یک ساختار زبانی به یک ساختار زبانی دیگر برگردانده می‌شود طبیعتاً قوانین و مقرراتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند و شعر هم از این قاعده مستثنی نیست اما مسلماً با داشتن یک سری از قوانین از پیش تعیین شده نمی‌توان به سراغ ترجمه شعر رفت. ترجمه شعر نسبت به ترجمه هر متن دیگری یک مقدار شهودی است و مبنای اصلی آن این است که شما متنی را در یک زبان دیگر خوانده‌اید و می‌خواهید آن را بازگویی کنید به زبان دیگری.

شعار سال: بسیاری از من می‌پرسند که اصولاً می‌توان مؤلفه‌های مشخصی را در ترجمه شعر از زبانی به زبان دیگر در نظر گرفت یا خیر؟ باید به این سؤال همیشگی اینطور پاسخ داد که طبیعتاً می‌شود. نه تنها در شعر بلکه در ترجمه‌های دیگر هم مؤلفه‌ها و چارچوبی هست که وقتی از یک ساختار زبانی به یک ساختار زبانی دیگر برگردانده می‌شود طبیعتاً قوانین و مقرراتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند و شعر هم از این قاعده مستثنی نیست اما مسلماً با داشتن یک سری از قوانین از پیش تعیین شده نمی‌توان به سراغ ترجمه شعر رفت. ترجمه شعر نسبت به ترجمه هر متن دیگری یک مقدار شهودی است و مبنای اصلی آن این است که شما متنی را در یک زبان دیگر خوانده‌اید و می‌خواهید آن را بازگویی کنید به زبان دیگری. در مورد شعر اولین چیزی که به‌نظر می‌رسد این است که شعر معمولاً ترجمه نمی‌شود. بلکه بازسرایی می‌شود. پدیده شعر با نثر متفاوت است. قصد ندارم این تعریف کلیشه‌ای شعر را تکرار کنم ولی به هر روی حقایقی در این تعریف نهفته است و آن این است که شعر اتفاقی است در زبان. شما با این اتفاق در زبان دیگری روبه‌رو می‌شوید و ناگزیر هستید که در زبان مقصد نیز این حادثه را به‌وجود بیاورید. نه اینکه عین آن را نقل کنید. به بیانی ساده‌تر؛ آن متن را دوباره بسرایید تا مخاطب شما با شعر روبه‌رو باشد نه با نثر و نه تنها با معنی و مفهوم آنچه در شعر بوده است. این واقعیت را باید بپذیریم آن چیزی که مهم است معنا نیست بلکه آن حادثه و اتفاق در زبان است. شاید به همین دلیل است که بسیاری اوقات با ترجمه شعرهایی روبه‌رو می‌شویم که به غیر از انتقال پیام در شعر هیچ چیز دیگری را منتقل نکرده است. به نوعی مترجم سعی می‌کند آنچه را شاعر گفته ترجمه کند و نه آنچه شاعر نوشته است. دلیل این مسأله را باید در این نکته جست‌و‌جو کرد که در شعر، احساس، فضا و بافتی در زبان شکل می‌گیرد و همخوانی این مؤلفه‌ها با به کارگیری ظرفیت زبان مجموعه‌ای را می‌سازد که در ذهن شما شعر شکل می‌گیرد و لذت شعرخوانی به شما دست می‌دهد اما درباره اینکه چگونه همه اینها را می‌شود در زبان دیگر پدید آورد، باید گفت غیرممکن است. شاید به همین دلیل است که برخی اعتقاد دارند شعر قابل ترجمه نیست زیرا هرگز با قاطعیت نخواهیم فهمید که آیا لذتی که مخاطب از خواندن شعر به زبان اصلی به دست آورده است با آنچه در ترجمه می‌خواند برابر است و اما شاید حداقل انتظار مترجم این است که بخشی از لذتی را که خود برده است به مخاطب خود انتقال دهد.

شاعر فضای ویژه‌ای را در شعر خود می‌آفریند که مخاطب با قرار گرفتن در آن حس شاعر شریک می‌شود. مانند یک نقاشی که انتخاب رنگ‌ها و سایه و... حس ویژه‌ای را به ببینده انتقال می‌دهد. این پدیده‌ای است جادویی. حال در شعر چگونه می‌شود این فضا و حس را منتقل کرد باید بگویم مسأله بغرنج است و اصلاً قاعده‌پذیر نیست. به همان اندازه که شاعر به‌طور ناخودآگاه به این مسأله رسیده است همین کار را باید مترجم نیز بتواند از عهده آن بربیاید وگرنه ترجمه خوبی از شعر ارائه نخواهد داد...پس یک شاعر همیشه بهتر از دیگران می‌تواند از پس ترجمه یک شعر بربیاید.

سایت شعار سال، با تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 9 مرداد 97، کد مطلب: 476150، www.iran-newspaper.com


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین