پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۶۲۶۱۴
تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۶
هومن سیدی با هوشیاری و دقت حرفه‌ای و با هنرنمایی نوید محمدزاده و فرهاد اصلانی، نمایشی جدی را از عمق آسیب‌های اجتماعی و مشکلات فرهنگی و به‌هم‌تنیده در جامعه کنونی ایران به تصویر کشیده و تدارک دیده است.
شعار سال: یک مضمون اصلی فیلم، دست‌کم از منظر جامعه‌شناختی، ارائه تصویری واقع‌بینانه از هم‌نشینی الزامی و ضروری انواع و اقسام بحران‌ها و مشکلات بنیادی در نظام اجتماعی امروز ماست. بن‌مایه این اثر، صرف‌نظر از قصد و نیت مؤلف (کارگردان) آن و از منظر خوانش و برداشت مخاطب آن، اثبات و تأکید بر یک اصل پذیرفته‌شده در مطالعات اجتماعی و آسیب‌شناسی اجتماعی است که به تجمیع، انباشتگی، تراکم و هم‌افزایی متقابل میان انواع جرائم و آسیب‌های اجتماعی در کنار هم اشاره دارد. بخش عمده‌ای از تلخی و زشتی آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی، به‌ویژه در شرایطی که جامعه‌ای تجربه گذشتن از مرز و حد مقبول و طبیعی آسیب‌ها را طی کرده باشد، همبسته‌شدن و درگیری هم‌زمان افراد، گروه‌های اجتماعی و مناطق آسیب‌دیده یا قربانی با انواع و اقسام انحرافات، مشکلات و مسائل بدخیم است. نویسنده و کارگردان به‌خوبی منشأ و زمینه اصلی آسیب‌ها را در حاشیه‌نشینی و زندگی در حلبی‌آبادها، سکونت در محلات حاشیه‌ای، مسکن نامناسب و فضاهای (به‌ظاهر) شهری و غیرقابل دفاع دانسته است و زمینه اصلی رشد و نمو آسیب‌ها را در فضای شهری حاشیه‌ای دانسته است که البته به معنی نادیده‌‌گرفتن تأثیر مناسبات ناسالم قدرت در شکل‌دهی به این فضاها نیست؛ چراکه فیلم آغشته و مشحون از یک رویکرد سیاسی و تحلیل مناسبات نابرابر قدرت است که منشأ و مولد افراد حاشیه‌ای و مناطق حاشیه‌ای می‌شود. در وهله بعدی موضوع آزاردهنده تولید و مصرف مواد مخدر در فیلم برجسته است. فیلم به‌خوبی گویای رونق صنعت و تولید مواد مخدر صنعتی در یک فضای کاملا آزمایشگاهی و کارگاهی است که از یک نظم کارخانه‌ای برخوردار است و می‌تواند دارای سلسله‌مراتب خط تولید و سایر ویژگی‌‌های حرفه‌ای دیگر برای هر تولید صنعتی باشد؛ آن‌هم درست در جلو چشم اهالی محل و انظار عمومی. در همین زمینه مصرف مواد مخدر سنتی (توسط پدر شکور) هم در کنار تولید صنعتی مشاهده می‌شود. نکته تکان‌دهنده دیگر ابعاد اقتصادی و مالی مواد مخدر است که کسب‌وکاری پررونق با کارکنان متعدد و اشتغال زیاد نشان داده می‌شود و تقریبا تمام جوانان محل را به‌نوعی درگیر خود کرده است و نوعی امپراتوری و هژمونی را برای مدیر صنعت مواد مخدر به هم زده است. صاحب صنعت مواد مخدر دارای نفوذ مالی، اجتماعی، ‌سیاسی و خانوادگی بوده و حتی گرداننده یک نهاد به‌ظاهر خیریه برای نگهداری اطفال بی‌سرپناه هم هست؛ غافل از اینکه همین کودکان بعدا در خدمت این سیستم صنعتی قرار خواهند گرفت.

از این زاویه صنعت مواد مخدر، مبنای مقبولیت را برای دست‌اندرکاران به‌ویژه سرشبکه فراهم می‌کند و حتی نوعی موقعیت عاطفی پدرخواندگی را برای خانواده، اهالی محل و اطفال بی‌سرپناه به‌ وجود آورده است. داستان حاشیه‌نشینی و صنعت تولید و توزیع مصرف مواد مخدر، با روایت عمیق کارگردان از پدیده خشونت تکمیل می‌شود. هومن سیدی با چیره‌دستی انواع رنگارنگی از خشونت را به خواننده متن (فیلم) ارائه می‌کند. نخست نوعی از خشونت غیرمستقیم یا پاکیزه که بر اثر سلسله‌روایت‌های تاریخی و تمکین گوسفندواره (بره‌وار) علیه کودکان، نوجوانان و جوانان و حتی بزرگسالان و پدر و مادر شکور اعمال و اجرا می‌شود و این خشونت به دلیل سلطه و هژمونی بلامنازع شکور بر محیط اجتماعی محقق می‌شود و کسی را یارای مقاومت در برابر آن نیست و حتی برادر کوچک‌تر (شاهین) هم با وجود اعتراضات مکرر از این شرایط تمکین می‌کند و حتی تلاش می‌کند رفتار خود را براساس همین مناسبات خشونت‌آمیز تنظیم کند؛ هرچند ذاتا فاقد این توانایی باشد. نوع دیگر خشونت، رواج به‌کارگیری و اعمال زور عریان فیزیکی است. منطق حاکم در مناسبات (افزون بر سلطه هژمونیک و تحمیل اقتدار به‌ظاهر مقبول) زور و خشونت است. این خشونت از میزان حداقل آن یعنی خشونت زبانی تا خشونت در سطح چاقوکشی، قمه‌کشی، گوش‌بُری یا قتل خانوادگی و خشونت ناموسی به ‌طور محسوسی بر فضای محیط حاکم است.
خشونت در روابط بین افراد، روابط بین دو گروه رقیب در محله و علیه زنان و دختران اعمال می‌شود تا حدی که جلوی چشم پدر و مادر و سایر اعضای خانواده، دختر جوان به بهانه‌ای اثبات‌نشده‌ به ‌دست برادران و با رضایت پدر و مادر خفه می‌شود؛ بنابراین ضرب‌وجرح و حتی قتل نیز به این کلکسیون آسیب‌های اجتماعی افزوده شده و دگرکشی و بی‌رحمی بدون مانعی جدی، هنجار رایج در این محیط نشان داده می‌شود. با وجود نشان‌دادن حداقل یک خانواده معمولی (خانواده شکور) در ظاهر، واقعیت حکایت از وجود یک خانواده نامنسجم دارد؛ پدر معتاد، مادر مریض، پسرانی سرکش و دختری که از این فضا به تنگ آمده و مشغول کسب‌وکار خود شده، اختلاف‌ها و سرکوفت‌های مستمر زن به مرد خانواده، دوره‌گردی و اعتیاد مرد حتی در سالمندی، فراوانی و رواج بچه‌های سرراهی در داخل خانواده (شاهین) و در آغل گوسفندان که محل نگهداری کودکان زیادی شده است. بی‌سرپناهی و سرراه‌گذاشتن اطفال، نشانه‌های پرتکرار فیلم هستند که از اقتضائات این سبک زندگی است. نویسنده در چند فراز مهم، حتی به مسئله زندان‌ها نیز پرداخته است؛ تداوم سیطره گنده‌لات‌ها در زندان، توانایی صدور دستورات جنایی حتی در زندان علیه برادر ناتنی، تصاویری انتقادی از وضعیت نظام زندانبانی و تنگناها و مضایق این سیستم در شرایط فعلی کشور. بخش دیگری از این پازل پیچیده آسیب‌های اجتماعی، به فضای مجازی و مشکلات آن اشاره دارد که دامن‌گیر افراد زیادی شده و قربانیان فراوانی دارد و در اینجا فضای مجازی به سهولت زمینه و شرایط قتل دختر خانواده را نیز فراهم می‌کند؛ درحالی‌که روایت فیلم از سلامت و صداقت مقتول حکایت می‌کند، اما ادامه خشونت در فضای واقعی به خشونت در فضای مجازی نیز تسری داده شده است. سیدی در فیلم مغزهای کوچک زنگ‌زده توانسته یک آلبوم کامل از واقعیت آسیب‌ها، انحراف‌ها، جرائم و مشکلات اجتماعی به‌هم‌پیوسته، درهم‌تنیده، منسجم، چندلایه و چندبعدی موجود در جامعه ایران را به نمایش بگذارد که خروج از این فضا به سختی دشوار است (صحنه‌های آخر فیلم و مواجهه شاهین و شهروز که از زندان آزاد شده و نشان می‌دهد شهروز دستور قتل شاهین را از برادر بزرگ‌تر در زندان گرفته است). با این ‌همه، با ابتکارات و جسارت‌های فردی می‌توان سوسوی امیدی برای خلاصی از این اوضاع را داشت (کاری که شاهین برای خواهرخوانده‌اش کرد و او را از این منجلاب فراری داد)، اما امیدی به اصلاح ساختاری وجود ندارد. نگاه شهروز به شاهین حکایت از جانشینی او به‌جای برادر بزرگ‌تر دارد. در صحنه‌ای که شاهکار فیلم است، انبوه مردان، زنان و کودکانی دیده می‌شوند که با تخریب محل و در یک صف طولانی در حال تخلیه از محله هستند و ما تجربیات مکرری از این‌گونه اقدامات سخت، سازه‌ای، فنی و فیزیکی در سطوح مختلف نظام اجتماعی (اعم از مسائل شهری، فرهنگی، هنری و...) داریم؛ بی‌آنکه تدبیر و راهبردی بلندمدت و پایدار برای ساکنان، اهالی، ذی‌نفعان و جامعه محلی شده باشد. حضور نیروهای رسمی در قلع‌و‌قمع کارگاه صنعتی مواد مخدر و بعدا در رهاسازی اطفال بی‌سرپناه از آغل گوسفندان و نیز در تخریب محله، موجه و معقول می‌نماید، اما نمادها، نشانه‌ها و علائمی که نشان‌دهنده ارائه راهکارهایی اصولی برای حل‌وفصل مسائل و آسیب‌های اجتماعی باشد، دیده نمی‌شود. پرواضح است که اهالی تخلیه‌شده بدون برنامه مشخصی رها خواهند شد تا حاشیه‌ای دیگر به‌وجود آورند یا در حاشیه‌ای دیگر سکنا گزینند و بالاجبار تحت تأثیر مناسبات نابرابر کلان اجتماعی، مجددا درگیر انواع و اقسام آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی شوند. این تصویری واقع‌بینانه و اصیل از آسیب‌های اجتماعی درهم‌تنیده و بدخیم موجود در جامعه است که کماکان به‌شدت از نبود راهبردهای جامع، نرم و پایدار رنج می‌برد و بنابراین مرتب بازتولید می‌شود و گسترش می‌یابد.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 22 مهر97، شماره: 3267

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین