شعار سال: اجازه زن دست شوهر است. این جملهای است که بارها و بارها از دهن بزرگترها و علی الخصوص شوهرها شنیده اید بخصوص وقتی عصبانی میشوند یا احساس میکنند آزادی زنشان فراتر از حد انتظار است. میزان اختیارات شوهر موردی است که بارها به آن اشاره شده است. خیلی وقتها این اختیارات از آنچه در ذهن مردهایمان جا افتاده کمتر است اما یک امتیاز خاص و ویژه هست.یک امتیاز خیلی مهم که لازم است آن را بیشتر بررسی کنیم و از آن سر در بیاوریم. اجازه خروج زن از کشور. مهدیس میخواهد برود. همه دو دوتا چهارتاهایش را کرده. بررسی کرده. فوق لیسانسش را از دانشگاه صنعتی شریف گرفته است. استادان و دیگر دانشجویان معتقدند او نابغه است. از بهترین دانشگاههای جهان بورس تحصیلی گرفته و حالا که موقع رفتنش شده شاهین شوهرش سر راهش سنگ میاندازد. میگوید خسته شده از خانه سرد و بیروح. از اجاق گاز همیشه خاموش. از زنی که کتابهایش بچههایش هستند و آزمایشگاه خانهاش. میگوید مهدیس دارد خودش را غرق میکند. اگر برای ادامه تحصیل برود برای همیشه از دست میرود و من نمیگذارم چنین اتفاقی بیفتد. مهدیس اما نظر دیگری دارد «شاهین به من حسادت میکند. نمیتواند پیشرفت مرا ببیند...»
رفتن و دیگر هیچ
مهدیس پیش من آمده تا برایش کاری بکنم. میگوید فرصت چندانی برایش نمانده است باید هرچه زودتر بلیتش را بگیرد وگرنه بورس تحصیلیاش را از دست میدهد و شوهرش پایش را توی یک کفش کرده که نمیگذارد. «توی دانشگاه با هم همکلاسی بودیم هر دو صنعتی شریف میخواندیم. او تصمیم گرفت ادامه تحصیل ندهد و برود سر کار. روزی که آمد خواستگاری به او گفتم که درس برای من در اولویت است. گفتم قصد ازدواج ندارم... گفت اتفاقاً دنبال چنین زنی میگردد زنش هم باید مثل خودش باهوش باشد. زمان گذشت و من به تحصیل ادامه دادم. برای ارشد هم در همان دانشگاه خودم پذیرفته شدم. استادهایم گفتند استعدادم در شیمی فوقالعاده است. تعریف و تمجیدها که شدت گرفت کم کم رفتار شاهین تغییر کرد شروع کرد به گرفتن عیب و ایراد از خانه و زندگی. گفتم شاهین من به تو گفته بودم که من زن زندگی نیستم. گفت نه دیگر تا این حد. اما من میفهمیدم ایراد کار کجا بود از اینکه من در مرکز توجه بودم زجر میکشید از اینکه عملاً زیر سایه من دیده نمیشد. خلاصه اینکه بورسیه من برای او تیر خلاص بود. گفت محال است بگذارم بروی. بنشین زندگیت رو بکن. بچه بیاور. هرچه خواندی بس است. «خانوم وکیل واقعاً میتواند به من اجازه خارج شدن از کشور ندهد؟ میتواند این طوری جلوی پیشرفت مرا بگیرد؟»
زنان مستأصل
بله میتواند. متأسفانه در قانون کشور ما اجازه خروج زن از کشور به دست مرد است. و مرد اگر بخواهد میتواند برای صدور گذرنامه همسرش رضایت ندهد یا مانع خروج همسرش از کشور شود: یکی از این قوانین بند 3 ماده 18 قانون گذرنامه درباره خروج زنان متأهل از کشور است. به موجب این قانونی که در سال 1351 به تصویب رسیده است: «برای اشخاص زیر با رعایت شرایط مندرج در این ماده گذرنامه صادر میشود. در بند 3 آن مقرر شده... زنان شوهردار ولو کمتر از 18 سال تمام، با موافقت کتبی شوهر و در مواقع اضطراری اجازه دادستان شهرستان محل درخواست زنانی که با شوهر خود مقیم خارج هستند و زنانی که شوهر خارجی اختیار کرده و به تابعیت ایران باقی ماندهاند از شرط این بند مستثنی میباشند» همچنین در ماده 19 این قانون آمده است: «در صورتی که موانع صدور گذرنامه بعد از صدور آن حادث شود یا کسانی که به موجب ماده 18 صدور گذرنامه موکول به اجازه آنان است از اجازه خود عدول کنند از خروج دارنده گذرنامه جلوگیری و گذرنامه تا رفع مانع ضبط خواهد شد.» بنابراین حتی اگر زنی با اجازه شوهر خود گذرنامه گرفته باشد، شوهر میتواند از اجازه خود عدول کند و مانع خروج زن از کشور شود و او را ممنوع الخروج کند.
زنان مستثنی
زنانی که دارای مناصب سیاسی هستند مشمول ماده 10 این قانون میشوند در این ماده تفاوتی بین مؤنث یا مذکر بودن صاحبان این مناصب وجود ندارد. پس کلیه زنان طبق قانون گذرنامه باید برای خروج از کشور رضایت شوهر خود را داشته باشند مگر زنانی که دارای منصب سیاسی هستند که این دسته زنان به علت اینکه دارای گذرنامه سیاسی هستند و اخذ گذرنامه سیاسی مشمول تشریفات خاص خود میباشد، از شمول بند سه ماده 18 قانون استثنا شدهاند. «قبول چنین قانونی برای مهدیس که زنی دانشمند است بسیار دشوار است. اینکه سرنوشتش افتاده به دست مردی لجباز و حسود «باز شکر خدا زنان صاحب منصب و سیاسی نیاز به اجازه شوهر ندارند» بله در این مورد نظر قانونگذار این است چون همسر ایشان با اشتغال زوجه موافقت نموده و سفر و خروج از کشور از لوازم این نوع اشتغال محسوب میشود و طبق قاعده حقوقی «اذن در شی اذن در لوازم آن است»، زوجه دیگر به اذن همسر خود احتیاج ندارد. البته صرفنظر از استثنائاتی که وجود دارد این قانون مشکلات بسیار زیادی را برای زنانی نظیر تو که در مسیر پیشرفت و ترقی هستند به وجود آورده و قانونگذار باید فکری به حال آن بکند.
حقی برای همه
در گذشته نیز زن میتوانست در موارد اضطراری مانند درمان پزشکی با اجازه دادستان از کشور خارج شود. اما در حال حاضر با وجود چنین خلأ قانونی چگونه میتوان ترتیبی داد تا زنها بتوانند بدون نیاز به اجازه شوهر گذرنامه بگیرند؟ راه خروج از کشور بدون اذن شوهر نیز از همان راهروی شروط ضمن عقد نکاح میگذرد:
همان طور که بارها گفتهام:حسب ماده 1119 قانون مدنی: طرفین عقد ازدواج میتوانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنماید...» بنابر این میتوان تمام شروط و مواردی را که مخالف مقتضای عقد ازدواج نباشد، مانند حق خروج از کشور بدون موافقت زوج، را بهعنوان شرط تکمیلی در عقدنامه گنجاند. باید در نظر داشت دفاتر ثبت ازدواج به جهت اینکه این شرط جنبه اجرایی دارد، طرفین را پس از عقد به دفاتر اسناد رسمی جهت تنظیم وکالت نامه هدایت میکنند.نکته بسیار مهم اینکه در عقد نامه صرف قید اذن زن در خروج از کشور از نظر مقررات اداره گذرنامه کفایت نمیکند بلکه این اذن و اجازه باید در قالب یک وکالت از سوی زوج در یکی از دفاتر اسناد رسمی بهنام زن باشد. برای اینکه زن با مشکلات محدودیت زمانی و عزل مواجه نشود، بهتر است این وکالت را بهصورت بلاعزل دریافت کند.
دختران مجرد
دختران و پسران مجرد میتوانند گذرنامه مستقل داشته باشند و در حقیقت دختران مانند پسران برای گرفتن گذرنامه نیازی به رضایت ولی خود ندارند. البته زمانی دختران و پسران مجرد میتوانند برای گرفتن گذرنامه بدون رضایت والدین اقدام کنند که سن آنها 18 سال تمام باشد. در اداره گذرنامه سن دخترانی که به 18 سالگی رسیدهاند به ماه و سال محاسبه میشود و پسرانی هم که به سن 18 سالگی تمام رسیده باشند باید وضعیت نظام وظیفه خود را مشخص کرده تا برای صدور گذرنامه اقدام کنند.
راه حل مهدیس
در حال حاضر مهدیس برای خروج از کشور چند راه حل دارد: مراجعه به دادستان و گرفتن اجازه خروج از کشور به او که در این صورت او باید درخواستش را به دادستان بدهد و منتظر پاسخ او باشد و دادستانی ظرف مدت سه روز به او پاسخ میدهد که آیا خروج او از کشور از موارد اضطرار هست یا نه؟موارد اضطرار در قانون مشخص نشده و اینکه مورد مهدیس جزو موارد اضطرار هست یا نه چیزی است که خود دادستان این را مشخص میکند. تصمیم دادستان تا 10 روز قابل تجدید نظرخواهی است.
در حال حاضر مهدیس برای حل مشکل خود چارهای جز جدا شدن رسمی از شوهر خود ندارد و چون فرصت کافی برای این کار ندارد مجبور است با تحت فشار گذاشتن همسرش با دادخواست مهریه او را مجبور به دادن رضایت کند.
زنان ملی پوش
بیشترین درگیری و خبرها در مورد اجازه خروج زنان از کشور پیرامون زنان ملی پوش کشورمان است. زنانی که بهدلیل استعدادهای خاص توانایی کسب افتخار در میادین بینالمللی را دارند اما بهدلیل محدودیت قوانین گاهی قربانی لجبازیهای شوهراناند.در سالهای اخیر ممنوعیت خروج بعضی از بانوان ملی پوش از کشور توسط همسرانشان، ضرورت تغییر این قانون را آشکار کرده است. جالب است بدانید این اتفاقات سبب شده تا طرح اصلاح ماده 189 قانون گذرنامه در مجلس مطرح شود، براساس تبصره الحاقی این طرح، حج تمتع، شرکت در مسابقات و همایشهای علمی، فرهنگی و اقتصادی به نمایندگی از طرف ایران با تأیید مراجع ذی صلاح جزو موارد اضطراری محسوب میشود تا ذی نفع بتواند توسط دادستان اجازه خروج از کشور بگیرد.
اتفاقات تازهای که افتاده
بعد از ماجرای زنان ملی پوش و موارد و کشمکشهایی که برای خروج از کشور میان آنها و همسرانشان اتفاق افتاد، جمعی از نمایندگان مجلس به این فکر افتادند که تغییراتی در ماده هجده قانون گذرنامه بدهند. البته عموم وکلا بر این عقیدهاند که قانون گذرنامه در سال ۵۱ و قبل از انقلاب به تصویب رسیده است و قطعاً منطبق با نیازهای زن امروزی و شرایط و پیشرفتهای وی نیست . بعد از پیگیریهای زیاد کمیتهای در مجلس برای تصمیمگیری درخصوص خروج بانوان متأهل بدون اجازه همسر از کشور در شرایط خاص تشکیل شد که دستاورد آن طرح اصلاح ماده 189 قانون گذرنامه بود، براساس تبصره الحاقی این طرح، حج تمتع، شرکت در مسابقات و همایشهای علمی، فرهنگی و اقتصادی به نمایندگی از طرف ایران با تأیید مراجع ذی صلاح جزو موارد اضطراری محسوب میشود تا ذی نفع بتواند توسط دادستان اجازه خروج از کشور بگیرد البته به نظر میرسد در طرح پیشنهادی شاهد اتفاق خاص و اساسی نخواهیم بود، زیرا اصل محدودیت خروج زنان از کشور با ابقاء بند سوم مواد ١٨ قانون گذرنامه پذیرفته شده و تنها برای سفرهای خاص (زیارتی، ورزشی، علمی)، آن هم با گذشتن از مراحل بوروکراسی، صدور مجوز موقت و موردی خروج از کشور توسط مقاماتی مورد پیشبینی قرار گرفته است. متأسفانه براساس این قانون خروج زنان شوهردار از کشور مانند محجورین (مجانین و کودکان زیر ١٨ سال) تنها با اجازه شوهر امکان خارج شدن از کشور دارند.
لازم به ذکر است که ذیل بند سه ماده ١٨ قانون گذرنامه پیشبینی شده که در صورت عدم اجازه خروج توسط شوهر، زن میتواند در مواقع «اضطراری» با کسب اجازه از دادستان، از کشور خارج شود. چون مصادیق اضطرار در متن قانون تعریف و محدود نشده، موارد اضطراری برحسب عرف اجتماعی، شرایط، حالات و موقعیت اجتماعی، شغلی، حرفهای و روحی و روانی متقاضی بسیار وسیع و متنوع خواهد بود و در حقیقت اصلاحیه صورت گرفته با در نظر گرفتن اینکه اضطرار بهعنوان استثناء خروج زنان از کشور طی ذیل بند سوم ماده ۱۸مذکور، ممانعت از خروج زن ورزشکار از کشور که نسبت به او سرمایهگذاری ملی شده و در صورت توفیق در مسابقات نشاط و افتخار ملی نصیب کشور میشود، نوعی «اضطرار» برای آن زن است مشکل خروج ملی پوشان را حل کرده است. اما با وجود این مشکل بسیاری از زنان باقی است زیرا بدون شک هماکنون در جامعه ما زنان بسیاری هستند که بهدلیل ممنوع الخروجی ناشی از اختلاف زناشویی، سالهاست از دیدار فرزند یا سایر عزیزانشان در خارج از کشور محروم هستند. در اکثر موارد شرط رضایت شوهر با خروج زوجه بذل مهریه و سایر حقوق مالی ایشان است.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 9 دی 97، کد مطلب: 495313، www.iran-newspaper.com