پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۸۱۴۴۰
تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۴
«در ایران باید فرهنگسازی برای دیدن فیلم مستند اتفاق بیفتد و فیلم‌های مستند در سالن‌های مشخص و از قبل شناخته شده اکران شوند.» این ها را رامین رحیمی پخش کننده فیلم که خود در بازارهای جهانی حضوری فعال داشته است، می‌گوید.

شعار سال: ماجرای سینمای مستند در ایران داستانی غم انگیز است. سینمایی که صاحبانش پژوهش می‌کنند و زمان زیادی را برای ساخت یک اثر صرف می‌کنند، اما برخلاف فیلم‌های سینمایی که تکلیفشان در رابطه با فضای اکران و گیشه فروش روشن است، خانه امنی برای اکران ندارند، چه رسد به این که به فکر گیشه باشند. اصلاً برای فیلم مستند در ایران نه گیشه‌ای متصور است و نه کمپانی بزرگ و مقتدری که پشتوانه ساخت فیلم باشد و نه سالن مجهزی برای اکران!

تلویزیون که در انحصار صدا و سیما است و گروه هنر و تجربه هم به گفته مرتضی رزاق کریمی معاونت مستند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی «حدود 25 درصد از ظرفیت نمایشش را به آثار مستند اختصاص داده» و نه بیشتر.

اما سؤال اینجاست که این سینمای موفق که اکنون بهتر از سینمای داستانی در ایران کار می‌کند، چرا به خوبی حمایت نمی‌شود و چرا مستندسازان با دشواری در اکران و معمای فروش فیلمهایشان مواجهند؟

ترجیح فیلم‌های تجاری به مستند

رامین رحیمی، مشکل را در حوزه توزیع و تولید مجموعه‌های دولتی می‌داند که وارد این حوزه شدند. او در ادامه به ایران می‌گوید: «این همان سینمای کارمندی و بیلان است. یعنی آمار بالای ساخت فیلم بدون کیفیت تا موقعیت شغلی برخی‌ها ارتقا پیدا کند. در این بین خیلی فیلم‌های مستند دیده نمی‌شوند خصوصاً فیلمسازانی که کمتر به نهادهای دولتی مرتبط هستند. اینها بیشترین آسیب را می‌بینند. نقد جدی به مجموعه دولتی که در حال فعالیت است دارم که نه سالنی را اختصاص داد و نه سالنی را به چرخه نمایش فیلم های فرهنگی اضافه کرد و متأسفانه برنامه‌هایش هم خارج از قاعده اعلام شده است یعنی سالن‌هایش را به فیلم های تجاری با سالن هایی که احتمالاً با نامه نگاری گرفته‌اند به فیلم هایی که طبعا فیلمساز را می‌شناسند یا ارتباط قوی تری با تهیه کننده دارند اختصاص می‌دهند. بنابر این مستندسازان مستقل یا دیده نمی‌شوند و یا معیشت‌شان آسیب جدی می‌بیند. لازم است سالن هایی را اختصاصاً برای سینمای مستند در نظر بگیریم.با مشخصات خاص خودش تا موقعیتی را ایجاد کند تا آورده و درآمد داشته باشد.»

اما جعفرصانعی مقدم مدیرعامل گروه سینمایی هنر و تجربه این نقد را وارد نمی‌داند. او معتقد است:«این بحث به سه الی چهار سال پیش بر می‌گردد که میزان سانسی که به فیلم سینمایی داده می‌شد نسبت به مستند وفیلم کوتاه تفاوت داشت.»

او در پاسخ به این‌که چند درصد از اکران‌های هنر و تجربه به فیلم مستند تعلق می‌گیرد؟می‌گوید:« اگردرهمین اکران های ماهانه ما بشمارید می‌بینید چند اکران به داستانی تعلق گرفته و چند تا به مستند. اما اگر از نظر میزان سانس ما درصد‌گیری نمی‌کنیم درصد و ضریب اشغال سالن را در مورد هر فیلم درمی‌آوریم. اگر اکنون به سایت مراجعه کنید تعداد عناوین فیلم های مستند بیشتر است.آمار فروش فیلم مستند نسبت به برخی فیلم هایی که در سینمای بدنه اکران شده آمار قابل قبولی است و سرمایه‌گذاران را علاقه‌مند کرده به کار با مستندسازان.»

او در پاسخ به این نقد که در این مورد عدالت رعایت نمی‌شود و هنر و تجربه بیشتر به اکران فیلمهای تجاری و داستانی می‌پردازد، توضیح می‌دهد:«من نمی‌دانم چه کسانی و بر پایه و اساس چه بحثی آن را مطرح می‌کنند. در سایت هم هست. این ادعا باید علمی باشد در مورد سالن‌ها اتفاقاً طی سال گذشته برای فیلم‌های کوتاه و مستند و سینمایی تفاوتی را قائل نیستیم که به فیلم سینمایی سانس های بیشتری را اختصاص دهیم. اتفاقاً به‌طور تصادفی چند ماهی است که ضریب اشغال و میزان فروش فیلم‌های مستند به مراتب از سینمایی بالاتر است.ضمن این‌که جای فیلم مستند در دنیا در تلویزیون و جشنواره‌هاست. این کاری که گروه ما انجام می‌دهد در دنیا بدیع است.که در سالن سینما فیلم دیده می‌شود.»

انحصار صدا و سیما

مسعود طاهری، فیلمساز و مستندساز اما نظرش کاملاً متفاوت است او می‌گوید:«مسئولین نباید سینمای مستند را با دنیایی که ساز وکارشان کاملاً متفاوت است قیاس کنند. در تمام دنیا شبکه‌های مختلف تلویزیونی با سلیقه‌های مختلف حاکم است. اگر شبکه‌ای از یک مستندساز فیلمش را نخرید می‌تواند در پلات فرم دیگر ببرد. اما در ایران صدا وسیما نه تنها بر تلویزیون حاکمیت دارد بلکه تمام «وی او دی‌»ها هم زیر نظرش است. تلویزیون دست یک سازمان و نهاد است، هیچ جای دنیا این‌گونه نیست. اگر تلویزیون به مستندسازی بگوید نه، دیگر جای دیگری برای اکران فیلمش وجود ندارد. به خاطر انحصار تلویزیون قراردادهایی می‌بندد که روی ترکمانچای را سفید می‌کند. مثلاً می‌گوید 10 سال هر چقدر بخواهیم این فیلم را پخش می‌کنیم.اما با یک قیمت ثابت بسیار اندک و محدود. البته برای آنهایی که رابطه دارند، این‌گونه نیست. مستندسازان راهی جز هنر و تجربه ندارند. حتی مستندهایی هم که با رانت در هنر و تجربه پخش شده‌اند هم در تلویزیون پخش نشده‌اند.»

هنر و تجربه فیلم های مخاطب پسند را اکران می‌کند

بهمن کیارستمی مستندسازکه ارائه یک سالن سینمایی به سینمای مستند را راهکار اساسی نمی‌داند؛دراین باره می‌گوید:« ماجرای اکران فیلم مستند استخوان لای زخم است. فکر کنیم در این شرایطی که سینمای مستند با مشکلات اقتصادی جدی روبه‌روست یک سالن هم اضافه شود، ممکن است بخشی از مشکلات حل شود، که راه حل اساسی ای نیست. جای مستند در تلویزیون است و تا وقتی که تلویزیون با این شکلی که اکنون با مستندسازان برخورد می‌کند، مسأله به‌طور جدی با اکران محدود در یک سینما حل نمی‌شود.ماجرای نمایش‌های هنر و تجربه هم این است که فیلم هایی با موضوعاتی که می‌تواند مخاطب را به سینما بکشاند امکان نمایش پیدا می‌کند و مورد استقبال محدود قرار می‌گیرند.»

25 درصد اکران هنر و تجربه مخصوص فیلم مستند است

مرتضی رزاق کریمی معاونت مستند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در این باره می گوید:« مستند در ایران با همه جهان مقداری متفاوت است. سینمای مستند بیشتر به صورت دولتی شکل گرفته است. بعد از انقلاب هم سینما کلاً دولتی شد. کمپانی های تهیه و تولید فیلم اکثراً بسته شدند و تعداد بخش خصوصی هم اندک بود اما به تدریج از دهه 70 رونقی ایجاد شد و چرخه اقتصادی فیلم سینمایی شکل گرفت. اما در سینمای مستند هنوز این چرخه شکل نگرفته است. بخش خصوصی در سینمای مستند خیلی مغفول است. یعنی نظام تولید سینمای مستند بیشتر نظام کارگردان محور است. ما باید نگاه حرفه‌ای و صنعتی به سینمای مستند داشته باشیم ولی وجه هنری بر آن غلبه کرده است. باید وجه صنعتی را تقویت کنیم و به سمت حضور تهیه کننده و ایفای نقش جدی تهیه کننده در سینمای مستند برویم. این تهیه کننده است که باید قبل از آغاز یک پروژه به فکرتوزیع و نمایش و اکران فیلم باشد. بخشی هم به حمایت بخش حاکمیتی برمی‌گردد.گروه هنر و تجربه هم بخشی از ظرفیت نمایش را به اکران فیلم مستند اختصاص داده است. یعنی حدود 25 درصد از ظرفیت نمایشش را.ما نمونه‌های موفقی هم در هنر و تجربه داشتیم اما اغلب فیلم های مستند اکران موفقی نداشتند، باید آسیب شناسی شود که چه میزان مشکل به خود فیلم ها مربوط می‌شود و چه میزان به مکانیزم و سیاست نمایش آثار مستند بر می گردد.سینمای مستند چون مخاطب خاص خود را دارد باید برای آن برنامه‌ریزی مستقل کرد.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 18 دی 97، کد مطلب: 496663، www.iran-newspaper.com


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین