پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۹۳۹۵۴
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۳:۳۵
درخشنده معتقد است آفت اصلی سینمای ایران حضور افرادی خارج از خانواده‎ی سینماست که با تابلوهای قدرت سیاسی و اقتصادی خویش وارد می‎شوند و تفرقه و جدایی اهالی واقعی سینما را سبب می‌شوند.

شعارسال: درخشنده معتقد است آفت اصلی سینمای ایران حضور افرادی خارج از خانوادهی سینماست که با تابلوهای قدرت سیاسی و اقتصادی خویش وارد میشوند و تفرقه و جدایی اهالی واقعی سینما را سبب می‌شوند.

 هشتیمن شب کانون کارگردانان سینمای ایران به دبیری پوران درخشنده و با حضور جمع کثیری از کارگردانان و سینماگران ایرانی و با حضور شهرداری تهران و اعضای شورای شهر در برج میلاد برگزار شد. پوران درخشنده دبیر هشتمین شب کارگردانان در این مراسم طی سخنانی به بخشی از آفت‌ها و آسیب‌هایی که سینمای ایران را تهدید می‌کند اشاره کرد.

متن کامل سخنان پوران درخشنده به شرح زیر است:

هشتمین شب کارگردان‌های سینمای ایران در لحظات پایانی روزی آغاز شد که به روز درختکاری مشهور است. روزی که نهال‌ها غرس و به پای درختان، جوی آب کشیده می‌شود و تناور درختانی که سایه و میوه و شکوه بودن‌شان را، رایگان به انسان و حیوان و طبیعتی که از آن برخاسته‌اند ارزانی می‌دارند، بار دیگر به چشم می‌آیند و هر آن‌کس که درختی در این روز کاشته است، آرزوی قد کشیدن و تناور شدن برای کاشته‌ی خود دارد، آرزوی آنکه ببالد و آن شود که رشک عالمی را برانگیزد.

امادر این روز درخت دوستی‌ها اگر نشانده شود چه کام دل‌ها که به بار آید و چه میوه و ثمرهایی که از صلح و آرامش و سرزندگی و نشاط، برای عابران خسته از حقد و حسد و تنگ‌نظری و دشمنی‌ها، ارزانی و نصیب شود، امید که چنین درخت‌ها در بوستان پر طراوت فرهنگ ایرانی هر روز وهر ساعت نشانده شود و بر طراوت ذهن و دل و جان اهالی فرهنگ و هنر و مخاطبینی که از آثار آنها تأثیر می‌گیرند بیافزاید.

و اما امشب، در پایان این روز و در همین جا، یادی می‌کنیم از پیشکسوت‌های‌مان، چه آنهایی که یاد پرارج‌شان با ماست چه آنهایی که هنوز با حضورشان بر سر ما سایه‌افکن‌اند، پیشینیان گرانقدری که درختِ امروز به بار نشسته‌ی سینمای ایران را نشاندند و کاشتند و داشتند تا ثمر آن را آیندگان و نوآمدگانی که ما باشیم، خوشه‌چین شویم تا ما خود برای آیندگان خویش چه کنیم و چه میراثی را به یادگار بگذاریم...

و اما این تناور درخت سینما که چنان بار دانش و معرفت و فرهنگ گرفته، که چرخ نیلوفری را هم به زیر میآورد، نیاز به هرس دارد، شاخههای دست پاگیری که از بارآوری و ثمردهی بیشتر، کم میکند. این هرس شاید با منقّح کردن قوانین دست و پاگیر مدیریت دولتی باشد و یاحتی قوانین صنفی، همهی آییننامههایی که انقضای تاریخ آنها به خاطر دگرگون شدن وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نیز انقلاب بزرگ دیجیتال در عرصهی سینما، رقم خورده اما همچنان مبنای بسیاری از تصمیمگیریهای اساسی هستند، باید هرس شوند.

این درخت برای پربار شدن همچنان نیاز به آفت‌زدایی هم دارد، آفت حضور افرادی خارج از خانوادهی سینما که با تابلوهای قدرت سیاسی و اقتصادی خویش وارد میشوند و تفرقه و جدایی اهالی واقعی سینما را سبب میگردند و آنگاه که از قدرت اعتباری خویش بیبهره میشوند یا حباب اقتصادیشان، بدنامانه میترکد، چیزی جز شرنگ تلخ بیثمری و شکست بر کام سینما نمینشانند.

و اما بدیهی است که این درخت به آب هم نیاز دارد. آبی که آلوده به مطامع و بداخلاقیهای سیاسی و بدنامیهای اقتصادی نباشد و مهمتر از آن همیشه جاری باشد. چرا که این درخت همیشه سبز میباید، و جویی که به فصل خشکسالی و فصل بارانی، کم و زیاد شود و خشک و جاری نمیتواند به بالندگی و سرسبزی این کهن درخت بیانجامد. به یاد داشته باشیم که ریشه‌های این درخت، در اعماق، در پیوند با ریشههای درختان دیگر است تا در پیوستگی صرف با آوندهای خود.

سینما وقتی می‌بالد و سرسبز از طراوت است، هنرهای دیگر هم خود را در زایش و سرزندگی می‌بینند، چرا که تنها هنر معاصر ایرانی است که علیرغم آنکه هنوز هنر صنعت نشده اما توانسته به عنوان یک برند در عرصه‌ی جهانی بدرخشد و در کنار باغ ایرانی، فرش ایرانی و شعر ایرانی، زیبایی‌های ذوق ایرانی را به تماشا بگذارد.

و مباد آنکه این تناور درخت که به سرو آریایی اصیل ماننده است به شورچشمی آنهایی که وحدت و همدلی و همرأیی ما فیلمسازان سینمای ایران را نمی‌توانند برتابند، بخشکد و مباد آنکه تبرِ تنگ نظری بر ریشه‌ی در اعماق آن وارد آید و بدتر آنکه مبادا دسته‌ی این تبر خود از شاخ ستبر همین درخت باشد.

مباد و دور باد آنکه قحط‌سالی جوی نوشاننده‌ی این درخت را در بستر خاک‌ها و ماسه‌ها گم کند و حماسه‌های باد بر شاخ و برگ آن دیگر خوانده نشود و به فراموشی رود. مباد و دور باد هر بد اندیشه‌ای که به فکر نبودن آن باشد و از فرّ و شکوهش کم بخواهد.

و امروز، روز آویختن همه‌ی آن پارچه‌های رنگین آرزوها و خواسته‌هایمان به این درخت معجزه است که همچنان میوه‌هایش که آثار من و شماست می‌تواند از سرِ اعجاز، طعم عشق و صلح و دوستی را به مخاطبان خسته و ناامید بچشاند.

من در اینجا از آقای دکتر انتظامی ریاست محترم سازمان سینمای این خواسته را به نمایندگی از فیلمسازان سینمای ایران دارم: آقای دکتر تا زمانی که سینما به عنوان یک «هنر صنعت» از دید قانون‌گذاران و مجریان دولتی، هر دو گروه شناخته نشه، مشکلات مالیات و ارزش افزوده و بیکاری و درمان و... همهی اونچه در این سالها خواستهایم و نشده یا استحقاقش رو داشتیم ولی بهش نرسیدیم، محقق نمیشود سینما باید به عنوان یک هنر صنعت به رسمیت شناخته شود

به عنوان دبیر جشن امشب کارگردان‌های سینمای ایران لازم دیدم که صمیمانه‌ترین سپاس‌های خودم را تقدیم بزرگوارانی داشته باشم که در برپایی این ضیافت هنرمندانه و همدلانه، بزرگ‌ترین گام‌ها را برداشتند: رئیس محترم شورای شهر تهران جناب آقای دکتر حق‌شناس و همکاران محترم‌شان وجناب آقای دکتر درویش‌پور مدیرعامل محترم برج میلاد که میزبان ارجمند این شب به یاد ماندنی هستند...

در اینجا لازم می‌دانم و بی‌مناسبت نیست به عنوان اولین زن فیلمساز در پس از انقلاب یادی بکنم از اولین بانوی کارگردانی که شش دهه پیش، زمانی که کمتر بانویی به خودش این جرأت را می‌داد که پشت دوربین به عنوان کارگردان حضور داشته باشد، به واسطه‌ی توانایی‌هایی که در زن هنرمند ایرانی سراغ داشت، اسم خود را به عنوان اولین فیلمساز زن ثبت کرد... خواهش می‌کنم به افتخارش بایستیم، هرچند شوربختانه امروز سعادت دیدارشان را در اینجا به واسطه‌ی مشکلات عدیده‌ی جسمی‌شان نداریم ...خانم شهلا ریاحی ...


سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایلنا، تاریخ انتشار : 17اسفند 97، کد خبر: 737425 www.ilna.ir،

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین