پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۰۷۱۰۴
تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۹
به نظر می‌رسد برخی برداشت‌ها و تحلیل‌های نادرست از سیاست آمریکا در قبال ایران و نادیده گرفتن تجربیات گذشته و خوش‌بینی به غرب، باعث شده پاسخ قاطعی در برابر سیاست پیش‌رونده آن‌ها اتخاذ نشود. مجموعه برداشت‌های نادرست زیر سبب این انفعال است:
شعارسال: * آمریکا به دنبال جنگ با ایران است.

*در صورت خروج ایران از برجام آمریکا اقدام به حمله نظامی خواهد کرد.

* احتمال پیروزی دمکرات‌ها در انتخابات آتی بالاست.

* با پیروزی احتمالی دمکرات‌ها در انتخابات ریاست جمهوری آینده آن‌ها به برجام بازخواهند گشت.

* قرار است اروپا در سررسید بندهای غروب امتیازات مقرر در برجام را به ایران بدهند.

* آمریکا در پیشنهاد مذاکره جدی است و نتایج مذاکره احتمالی قابل تضمین است.

* مذاکره منجر به کاهش فشار آمریکا خواهد شد.

* میان اعضای دولت ترامپ در مورد ایران شکاف وجود دارد.

* پیش‌شرط‌های دوازده‌گانه مذاکراتی آمریکا تقلیل یافته است.

* میان اروپا و آمریکا در مورد ایران شکاف عملی قابل‌اعتنا وجود دارد.

این پیش‌فرض‌های نادرست سبب می‌شود متأسفانه سیاست کشور به تحولات داخلی آمریکا پیوند زده‌شده و نتیجه آن انفعال بی‌موردی شود که حتی تحلیلگران غربی را به تعجب وا‌داشته است. برآیند این سیاست آن خواهد بود که پس از گذشت ضرب‌الاجل دو ماهه، اروپا مانند یک سال گذشته اقدام مؤثری انجام ندهد؛ لذا جهت جلوگیری از این وضعیت ضروری است اروپا و آمریکا مجبور به پرداخت هزینه شوند.

سیاست فشار حداکثری ترامپ در قبال جمهوری اسلامی دو هدف عمده دارد: اول؛ افزایش فشار باهدف وادارسازی ایران به امتیازدهی و تغییر محاسبات مسئولان در جهت کشاندن آن‌ها به مذاکره مجدد. دوم؛ در صورت عدم تحقق هدف اول، فلج سازی اقتصادی کشور و نزدیک سازی آن به فروپاشی داخلی در نتیجه ضعف اقتصادی و بروز ناآرامی‌های داخلی.

به‌منظور تحقق هدف دوم، عملیات روانی گسترده علیه ملت ایران باهدف ناکارآمد نشان دادن دولت و تلاش برای جداسازی ملت و مسئولان و استفاده از اختلافات داخلی نخبگان در حال انجام است که مهم‌ترین بُعد این جنگ روانی، تلاش برای معتبر سازی وقوع جنگ با ایران است.

یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحقق دو هدف فوق‌الذکر برای آمریکا جذب و جلب نظر طیفی از نخبگان و افکار عمومی در راستای اهداف واشنگتن است. آمریکا زمانی به تحقق هدف نزدیک می‌شود که بتواند در داخل همدستان و هم‌داستانانی پیدا کند.

در این راستا تحقق اهداف آمریکا نیازمند معتبر سازی گزینه نظامی است و لذا سعی دارد اقدامات عادی نظامی را بخشی از عملیات کلان رزمی ضدایران ترسیم کند. آنچه می‌تواند این هیاهوی ایجادشده را کنترل نماید اقدامات قاطع و جدی در حوزه‌های مختلف- سیاسی، فنی، امنیتی، سایبری و...- فراتر از اقدامات کوچک انجام‌شده است. شاهد مثال این امر آنکه اقدامی کوچک و با تأخیری یک‌ساله باعث واکنش کلیه مقامات آمریکا و اروپا گردید، حال‌آنکه اگر اقدامات معتبر جدی زودتر از این مقطع انجام می‌گرفت و یا در پاسخ به برخی اقدامات جبهه غرب واکنش جدی‌تری اتخاذ می‌شد، بازدارندگی معتبری مقابل اقدامات پیش‌رونده آن‌ها ایجاد خواهد کرد.

سیگنال منفی انفعالی چیزی جز خسران در برنخواهد داشت و صرفاً باعث بی‌اعتباری ارزیابی عقلای طرف مقابل در اقدام قاطع ایران شده و باعث گستاخی بیشتر غرب خواهد شد.

ریشه‌های این انفعال در برداشت‌های غلط و افسانه‌هایی است که از سیاست آمریکا و اروپا –مجموعه غرب- در قبال ایران در داخل وجود دارد. حتی اگر قرار است عده‌ای به مذاکره احتمالی خوش‌بین باشند باید بدانند که موفقیت این مذاکره جز از طریق تقویت عناصر قدرت ملی ممکن نیست؛ فراموش نکنیم اوباما در شرایطی وادار به مذاکره با ایران شد که در حال غنی‌سازی بیست درصد بودیم و ده تن ذخیره اورانیوم در کشور وجود داشت.

نکته آخر اما مهم آنکه آمریکا در پیشنهاد مذاکره صادق نیست و صرفاً ترامپ مذاکره را چون نمایشی تبلیغاتی خواهد دید که عملاً فاقد محتواست. لحاظ تجربه ناموفق برجام و نیز تجارب زنده مذاکراتی کره شمالی و چین به‌خوبی گویای این مدعاست.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از جامعه خبری تحلیلی الف ، تاریخ انتشار: 22 اردیبهشت 1398 ، کدخبر: 3980221207 ، www.alef.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین