پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۲۱۷۷۲۷
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۷
"رابرت ریچ" استاد سیاستگذاری دانشگاه کالیفرنیا در تحلیل اقتصاد رو به افول آمریکا می نویسد، درست زمانی که مردم آمریکا با کسب درآمدی اندک دست و پنجه نرم می کنند، این کشور بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ میلیاردر دارد.

شعارسال: درست زمانی که مردم آمریکا با کسب درآمدی اندک دست و پنجه نرم می کنند، این کشور بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ میلیاردر دارد.

"رابرت ریچ" استاد سیاستگذاری دانشگاه کالیفرنیا در تحلیل اقتصاد رو به افول آمریکا می نویسد، درست زمانی که مردم آمریکا با کسب درآمدی اندک دست و پنجه نرم می کنند، این کشور بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ میلیاردر دارد.

در میان این نابرابری، منصفانه است بپرسیم: "آیا باید میلیاردرها را از میان برداریم؟"

اساسا تنها 4 راه برای جمع آوری یک میلیارد دلار وجود دارد و هیچ یک از آنها حاصل بازار آزاد سرمایه داری نیست.

میلیاردرها به خودی خود مشکل نیستند. شکست واقعی، چگونگی سازماندهی اقتصاد ما است.

راه اول برای به دست آوردن یک میلیارد دلار، بهره برداری از یک امتیاز انحصاری است.

ثروت "جِف بِزوس" مؤسس و مدیرعامل بزرگترین فروشگاه اینترنتی جهان موسوم به "آمازون" 150 میلیارد دلار ارزش دارد. ممکن است بگویید که وی به خاطر بنیانگذاری و تأسیس آمازون مستحق آن است. اما آمازون امتیاز انحصاری تقریبا 50 درصد از فروش های جزئی (خرده فروشی های) تجارت الکترونیک آمریکا را از آن خود کرده است.

لازم به ذکر است که تجارت الکترونیک یکی از بزرگترین بخش های خرده فروشی است. مصرف کنندگان جایگزین های اندکی دارند.

با وجود گذشت 25 سال از موجودیت آمازون، هیچ یک از کسانی که در این شرکت اقدام به فروش محصولات خود می کنند، اجازه ی فروش کالاهای خود با قیمت پائین تر در هر جای دیگر را ندارند. تجارت آمازون بواسطه ی اعطای حق ثبت اختراعات از سوی دولت آمریکا به این شرکت حمایت می شود.

اگر ما قوانین ضد حق انحصاری سختی داشتیم و اگر دولت حق ثبت اختراعات و علائم تجاری زیادی را به آمازون نمی داد، بِزوس ارزش کمتری داشت.

همین قوانین طی دهه های اخیر به طور چشمگیری در مورد "جورج لوکاس"، "اپرا وینفری" یا هر شخص دیگری که برندها، ایده ها یا تولیدات وی به کپی‌رایت ها و علائم تجاری بستگی دارد، گسترش یافته است.

اگر این روند کاهش یابد، این افراد ارزش بسیار کمتری خواهند داشت.

راه دوم برای کسب یک میلیارد دلار به دست آوردن اطلاعات محرمانه ی دور از دسترس دیگر سرمایه گذاران است.

ثروت "استیون کوهن" کارشناس سرمایه گذاری تأمینی و مؤسس شرکت SAC Capital، 12.8 میلیارد دلار برآورد شد. وی چطور این کار را انجام داد؟ بر اساس شکایت کیفری از سوی وزارت دادگستری، معاملات داخلی شرکت SAC Capital در صنعت سرمایه گذاری تأمینی، قابل توجه، فراگیر و بی سابقه بود.

8 نفر از کارکنان فعلی یا سابق کوهن مجرم شناخته شده یا محکوم به استفاده از اطلاعات محرمانه شدند. کوهن جریمه شد و نام شرکت خود را تغییر داد، اما ظاهرا هنوز در آن شرکت است.

راه سوم برای به دست آوردن یک میلیارد دلار پول دادن به سیاستمداران است.

تخمین زده شده که طرح کاهش مالیاتی ترامپ "چارلز و دیوید کوک" و صنایع کوک که هر کدام ارزش خالصی برابر با 50 میلیارد دلار دارند را نجات می دهد.

کوک و گروه های وابسته به آن با پرداخت تقریبا 20 میلیون دلار به سیاستمداران درباره کاهش مالیاتی ترامپ لابی کردند.

این سرمایه گذاری بدی نیست، زیرا در عرض یک سال بیش از یک میلیارد به 20 میلیون دلار اضافه می شود.

صنایع کوک همچنین از برنامه های دولت برای پر کردن ذخایر استراتژیک نفتی، آماده سازی جاده ها، دسترسی به جنگل های بکر، تصاحب زمین های شخصی برای خطوط نفت و گاز، کسب یارانه های نفتی و سود زمین های فدرال بهره برده است.

راه چهارم برای کسب یک میلیارد دلار گرفتن پول از والدین یا بستگان ثروتمند است.

امروزه حدود 60 درصد از کل ثروت آمریکا به ارث گذاشته می شود.

به دلیل قانون مالیاتی آمریکا که محصول لابی‌گری ثروتمندان است، سود سرانه یک نسل به دارایی های نسل دیگر منتقل می شود. مالیات املاک و مستغلات بسیار اندک است و تنها شامل 0.2 درصد از املاک می شود.

آمریکا در حال ایجاد اشرافی‌گری جدیدی است که در آن افراد حتی یک روز در زندگی خود کار نمی کنند.

بیایید با تغییر در روش سازماندهی اقتصاد، میلیاردرها را از میان برداریم.

این به معنای مصادره کردن ثروت و دارایی های افراد فوق ثروتمند نیست، بلکه به این معنا است که از شر امتیازهای انحصاری خلاص شویم، استفاده از اطلاعات محرمانه را متوقف کنیم، مانع خریدن سیاستمداران از جانب افراد غنی و فرار مالیاتی ثروتمندان شویم.

به عبارت دیگر، سیستمی ایجاد کنیم که در آن سود اقتصادی به طور گسترده به اشتراک گذاشته می شود.

کارآفرینانی مانند "جف بزوس" باید تنها با 100 یا حتی 50 میلیون دلار انگیزه پیدا کنند.

اما دموکراسی ما تحت کنترل میلیاردرهای قدرتمندی است که قوانین سرمایه داری را به ما دیکته می کنند و منافع آنها بی شمار است.


شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تیتر یک ،تاریخ انتشار: 11 تیر1398،کدخبر: 165087،www.titre1.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین