شرایط اجتماعی شهر :
1- ابن زیادحاکم کوفه قبل از ورود
اسراء دستور داد تمام شهر را آذین بستند و اعلام پیروزی بر خارجیان نمود .
2- اعلام کردند امروزهیچکس حق ندارد
با سلاح از خانه خارج شود و شهرحالت حکومت نظامی داشت .
3- امام سجاد(ع) در حالی این
سخنرانی را ایراد نمودند که در وضعیت سختی از نظر استراحت و خستگی و گرسنگی بسر می
بردند و جراحات حاصل ازغل و زنجیری که بر دست و گردن مبارکشان بود همچنان ایشان را
آزار می داد .
این خطبه شامل یک مقدمه و سه بخش اصلی و یک قسمت
پایانی می باشد .
مقدمه خطبه؛
در این قسمت امام (ع) پس از حمد و ثنای الهی و درود
بر پیامبر اکرم(ص) به معرفی خود می پردازد، این معرفی بدوگونه صورت می گیرد .
الف: معرفی نسبت خود که فرزند حسین بن علی بن
ابیطالب است .
ب: بیان پاره ای از ویژگی های پدرش که مرتبط با
حادثه کربلاست .
- من پسر کسی هستم که او را درکنار دریایی از آب تشنه
لب به قتل رساندند .
- او کسی را نکشته بود و خونی را نریخته بود .
- ارثی و مالی از او طلب نداشتند .
- من پسر کسی هستم که :
- حرمت والای او را دریدند .
- نعمت های او را ربودند .
- اموالش را غارت کردند .
- خانواده اش را اسیر کردند .
من فرزند کسی هستم که :
- در اوج مقاومت و در زمانی طولانی کشته شد .
و این برای من افتخار بزرگ است که:
- فرزند مظلومم نه فرزند ظالم .
- فرزند شهیدم .
- فرزند استقامتم .
- از اعضای خانواده اسرا هستم .
و اینکه پدرم به آسانی تن به دشمن نداد و پس از
سرسختی و مقاومت فراوان به شهادت رسید و...
بخش اول خطبه:
مناظره درحضور خدا :
در این قسمت امام سجاد (ع) مردم را به آگاه نمودن
وجدانشان می طلبد و با آنان به محاجه می پردازند و شش موضوع را مورد سئوال
قرار می دهند :
1- آیا قبول دارید که شما برای پدرم نامه نوشتید ؟
2- آیا می پذیرید با خدعه ونیرنگ با او برحورد کردید !
؟
3- آیا اقرار می نمایید با اوبیعت نمودید؟ وآ ن را
شکستید ! ؟
4- آیا قبول دارید که عهد وپیمان محکم بر سر اطاعت با
او بستید ؟
5- آیا می پذیرید که او را با آن شکوه وعظمت الهی در
چشمان مردمان خوار وذلیل جلوه دادید ؟
و آخرین سئوال اینکه آیا انکار می کنید که او را به
وضع فجیعی به قتل رساندید ؟
در این موقعیت افراد همه شرمنده و سرها همه پایین
بود و پاسخی از هیچکس شنیده نمی شد با حالتی که حاکی از تایید فرمایشات آن حضرت
بود، امام(ع) خطاب به سکوت مرگبار آن مردم فرمود:
پس هر چه بدی است بر شما باد . .
. !
چه بد ذخیره ای برای آخرت خود فرستادید !
صاحب چه افکار و عقاید زشتی گردیده اید !
با چه رویی می خواهید به دیدار پیامبرتان نایل آیید
! ؟
اگر آن حضرت سئوال کند آیا شما خانواده مرا کشتید؟
چه جوابی دارید ؟
اگر آن حضرت سئوال کند چه شد که او را هتک حرمت
کردید؟ چه می گویید ؟
اما چون جوابی ندارید ! خواهد گفت، از امت من
نیستید ! ! !
چون سخن بدین جا رسید بغض فرو رفته مردم ترکید، آه
و فغان از همگان برخاست و براحوال بد خود همی گریستند و بیکدیگر می گفتند هلاک
شدیم، نابود شدید، مفتضح شدیم، چه بلایی بسرمان آمد و. . .
بخش دوم خطبه:
خواست های امام(ع)
مردم که منتظر بودند تا امام (ع) خواسته هایی از
آنها داشته باشد و از آنها بخواهد که قیام کنند و انتقام گیرند، اما برخلاف تصور
آنها امام (ع) پس از ساکت کردن مردم به تبیین مسئولیت امامت پرداخت و فرمود:
مورد رحمت خدا قرار گیرد کسی که نصایح مرا بپذیرد .
کسی که سفارشات مرا در باره عمل کردن به دستورات
الهی محفوظ بدارد .
خدا رحمت کند کسی را که توصیه های مرا در باره
پیامبراکرم(ص) وخاندان مطهرش پذیرا باشد .
پس بدانید وآگاه باشید که رسول الله (ص) بهترین
الگو برای همه ما می باشد .
در این موقع مردم در عکس العمل به سخنان امام (ع)
فریاد بر آوردند :
ما از شما حمایت می کنیم .
ما آماده جنگ هستیم با هر کس که شما بجنگید .
ما آماده انتقام خون شما هستیم .
ما پشتیبان شما هستیم .
ما گوش به فرمان شما هستیم .
ما حافظ خون شماییم .
اکنون در مقابل این پشیمانی مردم واعلام آمادگی
آنها برای هر گونه قیام و اقدامی امام چه کند ؟
آیا پیشنهادات آنها را بپذیرد ؟
آیا با آنها شرط کند ؟
آیا وعده آینده به آنها بدهد ؟ و آیا . .
.
امام که خود تاریخ مجسم اسلام است و رفتار این مردم
را با پدر و برادر و جد خودش دیده و به لحاظ رفتار شناسی و اصول جامعه شناختی، این
مردم را بهتر از خودشان می شناسد، پس از لحظاتی تامل با توجه به سوابق بسیار بد
آنها در گذشته نه تنها از این اعلام پشتیبانی و حمایت آنها استقبال ننمود بلکه با
قاطعیت با آنها برخورد می نماید .
بخش سوم خطبه :
پاسخ مناسب به تقاضای دروغین مردم
هرگز، هرگز محال است بپذیرم .
ای فریبندگان حیله محور که جز فریب و خدعه خصلتی
ندارید !
ای کسانی که به خود واقعی و رفتار شما انواع شهوات
فاصله انداخته آیا می خواهید همان بلایی را که بر سر پدران من آوردید بر سر من هم
بیاورید؟
هنوز ما از آنچه بر سر پدرم و خانواده اش در روز
گذشته آوردید مجروحیم .
هنوز ما از آنچه بارها بر سر جدم آوردید خون جگریم .
بدانید و آگاه باشید تنها از شما یک چیز می خواهم .
نه برای ما قیام کنید نه علیه ما اقدام .
بخش پایانی:
در بین مردم اغتشاش گرانی بودند که سخن امام را رد
کردند و یکسره شعار انتقام ، انتقام، سر می دادند تا به یزید کمک کنند که باقی
ماندگان نهضت کربلا را هم به قتل برساند .
امام(ع) که از توطئه آنها آگاه بود ، فرمودند :
آنچه از شما کشته شد در مقابل آنچه از ما کشته شد
کافیست، پس دیگر جنگی نخواهد بود .
در پایان خطبه با بیان اشعار حزن آور روضه جدش حضرت
علی (ع) و پدرش امام حسین (ع) را خواند .
منابع:
1- محمدی ری شهری ، شهادت نامه امام حسین(ع) ص 744
2- عماد زاده ، زندگی امام حسین (ع) ص 576
3- دانشیار ، از کربلا تا شام
با کمی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار 11 آبان ۱۳۹۴ ،کد خبر 905024 www.tasnimnews.com