شعار سال: بارندگیهای اخیر در خطه باستانی سیستان و بلوچستان، افزون بر گرفتاری اهالی و مصائب دردناکی که ذهن یک ملت را به خود مشغول کرده، خاطر اهالی فرهنگ را هم، بابت احتمال آسیب زدن سیل به میراث باستانی این منطقه پرسابقه، نگران کرده و آزرده است؛ اینکه مبادا امواج بیرحم سیلاب، برگهای زرین دفتر تاریخ سیستان را که بخشی از تاریخ سترگ ایران است، بشوید یا شرایطی ایجاد شود که دست تطاول سارقان آثار تاریخی، بر گنجینه گرانقدر تاریخ این مرز و بوم برسد. هرچند که دیروز، سیدمنصور سجادی، باستان شناس باسابقه، در گفتگو با ایسنا، به همه علاقهمندان به میراث فرهنگی ایران اطمینان داد که مناطق باستانی سیستان و بلوچستان، مانند شهر سوخته، از هجوم سیلاب مصون مانده است و به دلیل ارتفاع بالای مکان ساخت آن ها، احتمال آسیبدیدنشان ضعیف به نظر میرسد؛ اما آنها که با تاریخ این خطه آشنایی دارند، غیرممکن است که نگران نباشند؛ آثار تاریخی این منطقه به قدری ناشناخته و شگفتانگیز است که هر علاقهمندی را به سوی خود جلب میکند؛ میراث معنوی ۸۰ میلیون ایرانی که از ۱۰ هزار سال قبل تا دوره اسلامی را در بر میگیرد. جای بسی تأسف است که بسیاری از مردم کشور ما، از وجود بخش مهمی از این آثار تاریخی و شگفت و جایگاه بلند سیستان و بلوچستان در تاریخ ایران، بیخبرند و همتی میخواهد تا ملت بزرگ و دیرینهسال ما را، با ذخایر هنگفت فرهنگی این استان پهناور آشنا کند. به بهانه آنچه این روزها در این سرزمین بزرگ و باستانی میگذرد، با تعدادی از آثار تاریخی این منطقه و جاذبههای شورانگیز آن آشنا خواهید شد.
شهر سوخته؛ حلقه اتصال شرق و غرب
شهر سوخته، در ۵۷ کیلومتری جنوب زابل، یکی از مهمترین آثار باستانی همه دنیاست؛ یادگاری از پیوند تمدنی انسانها در ۱۰ هزار سال قبل؛ شهری که بارانداز کاروانهای بازرگانی بود؛ شهری که میشود تبلور هنر، علم و سیاست ۱۰ هزار سال پیش فلات ایران را در آن مشاهده کرد. نخستین چشم مصنوعی کشف شده تاریخ، فقط یکی از هدایای شهر سوخته به بشر امروز است. سرنخ فناوریهای تولید سلاح، ظروف سفالی و بسیاری از ابزارهایی که تاریخ را متحول کرده، در شهر سوخته قابل احصاست. شهرسوخته، پنج هزار سال قبل از میلاد، به اوج عظمت و اقتدار رسید؛ رود هیرمند، بسان زایندهای پربرکت، اراضی اطراف شهر را سیراب و مردمش را شادمان میکرد. شهر سوخته، با استفاده از همین ظرفیت طبیعی، ۲۸۰ هکتار، معادل ۸/۲ کیلومتر مربع وسعت داشت و احتمالاً جمعیتی حدود ۱۰ هزار نفر را در خود جای داده بود. دستان زرنگار هنرمندان شهرسوخته، نخستین پویانمایی شناخته شده جهان را روی سفال خلق کرده است.
کوه رستم؛ اُلَمپ ایران
کوه خواجه یا اوشیدا یا رستم، تنها عارضه طبیعی دشت سیستان است که در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی زابل قرار داد؛ کوهی که در آن آثار ادیان مختلف را میتوان یافت؛ جایگاهی که برای مسلمانان، مسیحیان و زرتشتیان، مقدس و قابل احترام است؛ کوهی نه چندان مرتفع، اما به غایت خیالانگیز؛ بلندپروازانه نخواهد بود اگر آن را با کوه اُلَمپ یا کوه خدایان در یونان مقایسه کنیم؛ هر چند که کوه مقدس یونانیان، به لحاظ سابقه و تمدن، باید در مقابل اوشیدای ایران زانو بزند. اوشیدا در متون پارسی میانه، به معنای «ابدی» است؛ معنایی که برازنده این اثر تاریخی جاودانه است. در اطراف کوه اوشیدا، بناهایی از دوره هخامنشی، اشکانی، ساسانی و اسلامی به چشم میخورد. حتی بوداییها که به واسطه دولت کوشانی، مدتی به مناطق داخلی ایران تاخت و تاز میکردند نیز، در اوشیدا یادگاری از خود به جا گذاشتهاند. گورهای دوره اشکانی در اوشیدا فراوان است؛ برخی از متون کهن تاریخ، این کوه را مدفن رستم، قهرمان اسطورهای ایران میدانند. اینجا را باید مقدسترین کوه در تاریخ کشورمان بدانیم، شاید مقدستر از دماوند؛ سرزمینی رؤیایی و خاطرنواز که پیشینیان ما را از هر سو، جلب میکرد و کرانههای فرهنگ ایرانی را به سمت شرق، گسترش میداد. در اطراف کوه، بناهای خشتی زیبا و شگفتانگیزی وجود دارد؛ قلعه کهککهزاد، قلعه چهلدختر و قلعه سرسنگ، مجموعهای از کاخهای باستانی ایران را کنار هم به نمایش میگذارد؛ هرتسفلد، باستانشناس آلمانی که به خاطر کارهایش در تخت جمشید شهرت دارد، کوه اوشیدا را تخت جمشید خشتی ایران نام نهاده است.
کرکویه؛ کهنترین آتشکده پابرجا
شهرستان هیرمند در بخش شرقی استان سیستان و بلوچستان، میزبان یکی از کهنترین مراکز تمدن ایرانی است؛ کرکویه، آتشکدهای است که متون کهن، قدمتش را تا دوره کیخسرو، پادشاه اساطیری ایران، عقب میبرند؛ اما کارشناسان را عقیده بر آن است که این آتشکده، در دوره اشکانی بنا شده و در دوره ساسانی به اوج رونق رسیده و تا قرن هفتم هجری و هجوم گسترده مغولان به ایران، همچنان برپا بوده است. استخری، جغرافیدان برجسته مسلمان، کرکویه را دروازه سیستان به سوی هرات میداند. یاقوت حموی نیز، این آتشکده پرسابقه را، توصیف کرده و بر رونق آن و روستایی که در کنارش قرار گرفته، شهادت داده است. روایتی تأیید نشده وجود دارد که میگوید فردوسی برای یافتن منابع مورد نیازش هنگام سرودن شاهنامه، به کرکویه رفت و از بایگانی غنی آن و نیز، موبدانی که در آن به نگهداری متون تاریخی مشغول بودند، یاری گرفت. پیرامون این بنا را، آجرهای بزرگ و منحصر به فردی از دوره ساسانی فرا گرفته است که نشان از رونق معماری در خطه سیستان و بلوچستان دارد.
ستارهبارانِ درهنگاران
در قلب بلوچستان، در فراخنای دشت تفتیدهای که امروز، اسیر سیلاب کوهکن است، در کنار روستای ناهوک، ۷۵ کیلومتری سراوان، کوهی قرار دارد که شبها در زیر نور ماه، هزاران نگاره چشمنوازش، دیدگان آدمی را خیره و قلب را از شوری غریب، آکنده میکند؛ درهنگاران بزرگترین مجموعه شناخته شده سنگنگاره در تمام ایران است که قدمتی ۱۰ هزار ساله دارد؛ حتی سنگنگارههای سیمره، با تمام زیبایی و جذابیت، تاب برابری با درهنگاران را ندارد؛ اینها یادگاری از عصر پرشکوهی است که سیستان و بلوچستان، غرق در جنگل و چمنزار، بهشت شکارچیان باستانی بود. در این منطقه، میتوان هزاران سنگ نگاره یافت که هر کدام داستان و روایتی متفاوت دارد و تاریخ کهن سال این سرزمین را به رخ دنیا میکشد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه خراسان، تاریخ انتشار: 25 دی 1398، کدخبر: 684765 ، www.khorasannews.com