شعارسال :محمدعلی انصاری، مفسر قرآن کریم و مولف تفسیر مشکاة، شب گذشته ۱۴ آبانماه ۱۳۹۴ در ادامه سلسله جلسات تفسیر صحیفه سجادیه که در مؤسسه بیان هدایت نور مشهد برگزار شد، با توجه به عبارتهای دعای اول صحیفه سجادیه به موضوع توبه و سخنان امام سجاد (ع) درباره آن پرداخت. انصاری با اشاره به عبارت «وَ الحَمدُ لِلهِ الَّذی دَلَّنا عَلَی التَّوبَةِ...» از قسمت ۲۲ دعای اول صحیفه سجادیه در توضیح معنای دلّنا بیان کرد: دَلَّنا به این معناست که خداوند حقیقتی به نام توبه را در وجود ما نهاد و ابعاد توبه را از طریق عقل و نقل به انسانها بازگو کرد و ما از روز نخستین از توبه خاطره داریم که در مورد پدر بزرگوارمان حضرت آدم (ع) آمده است: «فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ...، سپس آدم از پروردگارش کلماتى را دریافت نمود و [خدا]بر او ببخشود» (بقره/۳۷).
وی در توضیح عبارت بعدی دعا با اشاره به جمله «فَلَو لَم نَعتَدِد مِن فَضلِه إلّا بِها لَقَد حَسُنَ بَلائُهُ عِندَنا» توضیح داد: عبارت به این معناست که اگر ما از فضل خداوند تنها با توبه آشنا بودیم و فضل خداوند فقط با توبه محقق میشد نعمت نیکو و زیبا بود.
*نعمتهای الهی کارکرد دوسویه دارند:
این مفسر قرآن کریم در همین موضوع و با اشاره به کلمه (بلاء) در جمله پیشین به توضیح این کلمه پرداخت و گفت: به نعمت بلاء گفته میشود، اما آنچه در ذهن ماست این است که بلا به معنای گرفتاری است، این برداشت صحیحی است چراکه نعمتهای الهی مانند مقام، ثروت، فرزندان و ... که کارکرد دوسویه دارند، برای عدهای سبب رشد و رهایی و برای عدهای دیگر سبب سقوط و گرفتاری میشوند. انصاری در ادامه به عبارت «.. جَلَّ إحسانُهُ إلیَنا و جَسُمَ فَضلُه عَلَینا» (ع) اشاره کرد و در تبیین آن ادامه داد: امام (ع) میفرمایند: لطف، احسان و فضل خدا به ما به برکت این توبه بسیار بزرگ و عظیم بود و جسیم هم به معنای بزرگ و چشم گیر است که امام (ع) میفرمایند توبه نعمت بزرگ و چشم گیری است؛ شاید بتوان گفت این تعابیر سه گانه در مورد توبه، کلمات اختصاصی وجود مبارک امام سجاد (ع) باشد که به این لطافت توبه را نشان میدهد، میستاید و نشان فضل الهی بر انسان میداند.
*لطف خداوند بر کسی که در اوج انحطاط است:
انصاری در توضیح بیشتر لطف خداوند بر انسان به وسیله توبه به بیان وضعیت شخص گناهکار و لطف خدا بر او اشاره کرد و ادامه داد: گناه مانعی است در مسیری که انسان را به حضرت حق میرساند و طبق بیان قرآن انسان را به سوی سقوط و انحطاط میکشاند، هنگامی که گناهان به اوج میرسد و انسانی بر گناه اصرار کرد، این اصرارورزی وی تبدیل به جرم میشود و مجرم کسی است که ارتباط خود را با خدا قطع کرده است چراکه جُرم به معنای بریدن و قطع کردن است.
این مفسر قرآن ادامه داد: انسان منهای خداوند هیچ تکیهگاه و منبع رشد و حمایتی ندارد و هیچ چیز غیر خداوند نمیتواند پاسخگوی انسان باشد، بنابراین این انسانی که رابطهاش را با خدا قطع کرده است شقاوت، سقوط و انحطاط او مسلم است و قطعی است که کارش تمام شده، اما اینجاست که خداوند لطفش را شامل حال انسان میکند، معجزهای بر سر راه او میگذارد، القایی در وجود او میکند که میتواند وجودش را نوسازی کند و حیات دوبارهای همانند روزی که از مادر متولد شد داشته باشد و پس از آن هم نگرش و هم روشش تغییر کند.
*توبه پیشینه انسان را محو میکند:
انصاری در ادامه با اشاره به آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا...، اى کسانى که ایمان آوردهاید، به درگاه خدا توبهاى راستین کنید» (تحریم/۸)، در توضیح بیشتر آثار توبه بیان کرد: نَصوح از نُصح به معنای دوخت و دوز و رفو کردن است و دلیل استفاده از این کلمه در توصیف توبه این است که نه تنها توبه ارتباط انسان و خداوند را دوباره برقرار می کند بلکه همه پیشینه انسان را از بین برده و محو می کند که اینها همه به دلیل آن پتانسیل و قدرت بالایی است که خداوند در توبه قرار داده است. وی با بیان اینکه ادامه رابطه انسانی که توبه کرده است با خداوند یکی از دل مشغولیهای او بعد از توبه است، ابراز کرد: شرایط کسی که توبه کرده است از قبل از گناهش هم مطلوبتر میشود چراکه خداوند در قرآن فرموده است: «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ، خدا توبه کاران و پاکى طلبان را دوست دارد» (بقره/۲۲۲)، خداوند با بندگانش تعارف نمیکند بلکه قصه این است که انسان به مقام محبوبیت خداوند رسیده است.
*خدا هم به انسان توبه میکند:
این مفسر قرآن در تبیین بیشتر اهمیت و ارزش توبه با بیان روایاتی از معصومان (ع) سخن خود را این گونه ادامه داد: امیرالمومنین (ع) فرمودند: «من تعجب میکنم از کسی که سرخوردگی و ناامیدی دارد در حالیکه محو کننده دارد»، سؤال کردند محو کننده چیست؟ فرمود: استغفار و در جایی دیگر میفرماید: «هرکس توبه کند خدا بر او توبه میکند»، یعنی کسی که از راه نافرمانی بازگشته است خداوند هم از قهر باز می گردد و مسیرش را به لطف تغییر می دهد و حضرت (ع) فرمودند: پس از توبه خداوند امر می کند که اندام و جوارح او را بپوشاند و زشتی هایش را آشکار نکند، امر می کند که زمینی که بر آن گناه کرده است لب فرو بندند و چیزی را فاش نکند و خداوند کاری می کند که گناهان او در خیال و ضبط فرشتگان به فراموشی سپرده شود.
وی با بیان اینکه در مقابل طاعت که عطر خاصی دارد گناه هم بوی تعفن دارد، توضیح داد: امیرالمومنین (ع) میفرماید: «وقتی استغفار و توبه میآید بوی گند گناه از بین میرود و وجود انسان معطر میشود» و در جای دیگر فرمود: «توبه کنید تا در حلقه محبوبان خداوند وارد شوید»، کسانی که خدا آنها را دوست میدارد چراکه خداوند به صراحت در کلامش میفرماید: «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ، خدا توبهکاران و پاکىطلبان را دوست دارد» (بقره/۲۲۲).
انصاری در همین موضوع به حدیثی از پیامبر (ع) در مقام انسان توبه کار اشاره کرد و گفت: ایشان میفرمایند: «مثل انسان مومن در پیشگاه خداوند همچون ملک مقربی است و بلکه از آنها نیز با عظمت تر است»، در ابتدا به ذهن ما میرسد که این افراد مومنانی هستند که تمام عمرشان را با پاگیزگی گذراندهاند، اما پیامبر (ص) میفرمایند: هیچ چیز نزد خداوند محبوبتر از مومن و مومنهای نیست که گناه کردهاند، اما بازمیگردند و در جایی دیگر فرمودند: «کسی که گناه کرده است همانن کسی است که هیچ گناهی مرتکب نشده است».
وی در همین موضوع اضافه کرد: طبق روایات توبه دنیا شفیع پس از مرگ هم خواهد بود و به دلیل همین آثار و ارزشهاست که امام سجاد (ع) آن گونه توبه را توصیف کردهاند.
*توبه در اسلام بسیار آسان است:
انصاری با اشاره به فراز بعدی دعا و با بیان اینکه توبه برای امتهای پیش از مسلمانان این چنین ساده نبوده است، توضیح داد: توبه برای ما با پشیمانی قلبی، تصمیم بر عدم تکرار و جبران گذشته در حد توان محقق میشود، اما طبق آیات قرآن برای امتهای پیشین چنین نبوده است بلکه حرام شدن طیبات و کشته شدن عدهای تاوان سنگین توبه آنان بوده است، اما ما میتوانیم بدون نیاز به حضور کشیش یا لزوم حضور در مکان خاصی در خلوت خودمان بگوییم خدایا آمدم و همینگونه جامه ذلت را از تن برون کرده و جامه عزت بر تن کنیم.
وی با اشاره به فرازهای بعدی صحیفه سجادیه عنوان کرد: امام سجاد (ع) میفرمایند خداوند آنچه بر امتهای پیشین واجب و خارج از طاقت ما بود را از دوش ما برداشت و فقط به مقدار وسعمان بر ما تکلیف کرد.
این مفسر قرآن در توضیح معنای طاقت و وسع بیان کرد: طاقت به معنای توان لبالب و بالاترین حد توان است، اما وسع پایینتر از آن است و همه تکالیف هم در حد وسع ماست نه طاقت، مانند ۱۷ رکعت نماز یا ۳۰ روز روزه ماه رمضان که هرکس توان بیشتری داشت میتواند با نوافل ۵۱ رکعت بخواند و یا روزههای مستحبی در ماهها و روزهای مشخص را انجام دهد.
*خدا نخواسته است در راه دینداری به دشواری بیفتیم:
انصاری با اشاره به عبارت «.. وَ لَم یُجَشِّمنا إلّا یُسراً» در دعای اول صحیفه سجادیه به توضیح آن پرداخت و ادامه داد: خداوند فقط تکالیف آسان برای ما مقرر کرده است، اسلام آیینی است که خداوند نخواسته انسان برای دینداری به دشواری بیفتد، انجام تکالیف باید با میل، اشتیاق و انگیزه باشد تا موثر شود در غیر این صورت موثر نخواهد بود.
وی در همین موضوع به این حدیث از پیامبر (ص) اشاره کرد که فرمودند: «من بر دین حقگرایی مبعوث شدم که در آن سهولت و سماحت وجود دارد»، گفت: این روایت بدان معناست که قوانین اسلام در مقام قانونگذاری با رعایت حال کاربران و دینداران وضع میشود که با نهایت آسانی است.
انصاری در ادامه با اشاره به فرازهای بعدی دعا ادامه داد: امام (ع) میفرمایند «خداوند حجت را بر همگان تمام کرده است و هیچ راه عذری باقی نگذاشته است» همان گونه که قرآن میفرماید: «لِّیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَى مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ، تا کسى که [باید]هلاک شود با دلیلى روشن هلاک گردد و کسى که [باید]زنده شود با دلیلى واضح زنده بماند» (انفال/۴۲)؛ به راستی خداوند که حجت درونی و بیرونی، حجت آسمانی و زمینی را فرستاده، راه را هموار کرده و حیات دوباره میدهد العیاذ بالله چه کاری باید میکرد که نکرد؟
*خدا از هلاکت انسانها غمین است:
انصاری در ادامه توضیح عبارتهای دعای اول صحیفه سجادیه به این فراز رسید که امام فرمود: «فَالهالِکُ مِنّا مَن هَلَکَ عَلَیهِ وَ السَّعیدُ مِنّا مَن رَغِبَ إلَیهِ» که وی در توضیح این فراز بیان کرد: با اینکه خداوند فرصت دوباره برای بندگان ایجاد کرد، آغوشش را باز کرد تا آنها را غرق رحمتش کند، اما هلاک انسانی که نابود میشود هم به کراهت خداوند است، خداوند تمام تمام راهها و نشانهها را قرار داد تا به هلاکت نرسد، نهیب درونی و تلنگر بیرونی و همه اسباب را پیش پای او گذاشت، اما با همه اینها، بازهم اگر کسی به هلاکت برسد خدا برای او غمین است.
وی اضافه کرد: کسی هم که به سعادت رسید کسی است که به سوی خداوند رغبت دارد و توانسته از نشانههایی که خدا برای او قرار داده است مشتاقانه بهترین استفاده را ببرد، این کسی است که با اشتیاق از تمام اسباب و شرایط بهره میبرد و از اقیانوس سعادت به ساحل نجات میرسد.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری بینالمللی قرآن " ایکنا "، تاریخ انتشار جمعه ۱۵ آبان ۱۳۹۴، کد مطلب: ۳۴۴۳۸۹۱: www.iqna.ir