پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۷۱۷۶۸
تاریخ انتشار : ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۱
از زمان شروع کرونا در ایران ،مکرراً گزارش‌هایی در شبکه‌های مختلف تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می‌شود که در آنها نشان می‌دهد که چند جوان مومن یا چند خانم خانه‌دار، بسته‌هایی حاوی اندکی خوراک و ماسک و دستکش درست می‌کنند و بعد آن‌ها را می‌برند دَم در منازل محله‌های فقیرنشین است و توزیع می‌کنند. دریافت‌کنندگان این خدمات نیز پیاپی تشکر می‌کنند.سوال اینجاست که چرا دولت و حکومت ما به جای ارائه‌ی نظامدار این گونه خدمات که در کلی‌ترین عنوان، «نظام رفاه اجتماعی» خوانده می‌شود این همه بر این روش «هیئتی» اصرار دارند؟

شعار سال:از ۳۰ بهمن ۹۸ که دولت رسماً ورود کُووید۱۹ را قبول کرده، مکرراً گزارش‌هایی در شبکه‌های مختلف تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می‌شود که در آنها نشان می‌دهد که چند جوان مومن یا چند خانم خانه‌دار در مسجد یا جایی شبیه آن و معمولا تحت مدیریت یک یا چند معمَّم، بسته‌هایی حاوی اندکی خوراک و ماسک و دستکش درست می‌کنند و بعد آن‌ها را می‌برند دَم در منازلی در همان محله‌ها که معمولا محله‌های فقیرنشین است و توزیع می‌کنند. دریافت‌کنندگان این خدمات نیز پیاپی تشکر می‌کنند.

در مقابل، در بسیاری کشورها برای افراد سهمیه‌ی ماسک و دستکش و در مواردی سایر مایحتاج و حتی کمک‌های نقدیِ نسبتا سخاوتمندانه‌ای تعیین کرده‌اند و آنها را به شکلی منظم به مردم ارائه می‌کنند. چرا دولت و حکومت ما به جای ارائه‌ی نظامدار این گونه خدمات – که در کلی‌ترین عنوان، «نظام رفاه اجتماعی» خوانده می‌شود - این همه بر این روش «هیئتی» اصرار دارند؟

کمی تامل نشان می‌دهد که این روش چه فوایدی برای حکومت‌کنندگان و چه زیان‌هایی برای مردم دارد:

این روش هیچ نیازی به برنامه‌ریزی و نظم و حساب و کتاب ندارد. نه لازم است از قبل بدانید چند نفر در جامعه به این خدمت نیاز دارند؟ نه لازم است حساب شود هزینه‌ی این خدمت چه قدر می‌شود؟ نه لازم است معلوم شود از چه محلی باید اعتبار آن را تامین کرد؟ نه لازم است فکر شود در صورت محدودیت منابع - که غالبا وجود دارد - از بین نیازهای مختلف یا گروه‌های مختلف، کدام در اولویت بیشتری است؟ نه لازم است بررسی شود روش‌های مختلف تامین این نیازها کدام است؟ و نه لازم است تحقیق شود از بین این روش‌ها کدام روش، موثرتر و مقرون‌به‌صرفه‌تر است؟

بدون کوچکترین ضرورتی برای این کارها و لابد در حالی که همه‌ی این کارها وقت تلف کردن و غیربومی (!) قلمداد می‌شوند هر وقت هر قدر داشتید، به هر «هیئتی» که خواستید، می‌دهید تا آنها هم به هر که خواستند یا دستشان رسید، هر قدر دلشان خواست، بدهند. فردا روز هم اصلا معلوم نمی‌شود چند نفر تحت پوشش این خدمت قرار گرفته‌اند؟ چه بخشی از نیازشان برطرف شده؟ این خدمات چه اثری بر کاهش ابتلا به بیماری یا کاهش مشکل اقتصادی نیازمندان داشته؟ و .... درست همان طور که وقتی یکی نذر می‌کند که ماه محرم قیمه بدهد، حتی اگر آن را به فقرا و نیازمندان هم بدهد، با این کارِ او و با کار مشابهی که همه‌ی نذری‌دهندگانِ دیگر می‌کنند، قرار نیست مشکل سوءتغذیه‌ی نیازمندان رفع شود!

با این روش می‌توانید نمایشگاهی به وسعت کل کشور دایر کنید. هر هفته یا ده روز در محله‌هایی آن را راه بیندازید و سپس از هر محله هم یکی دو گزارش تلویزیونی و رادیویی و اینترنتی و ... تهیه کنید، و پیاپی به خورد مخاطبان داخلی و خارجی بدهید تا دیگر کسی منکر تلاش‌های بی‌وقفه‌ی دولت و حکومت و البته گروه‌های مشروعیت‌طلب برای مردم مستضعف نشود.

با این روش می‌توانید خدمت را کاملا هدفمند (بخوانید تبعیض‌آمیز) ارائه کنید، یعنی به گروه خاصی که به شما نزدیکترند، خدمت کنید و بقیه را بی‌نصیب بگذارید. مثلا کافی است این بسته‌ها را در مراسم خاصی ارائه کنید که گروهی از اعضای جامعه در آن شرکت نمی‌کنند، یا آنها را به شخص یا گروهی بدهید که ارتباط‌هایش دچار سوگیری است: ظاهرش، تعلق جناحی‌اش، یا سابقه‌اش به گونه‌ای است که یا او به سراغ همه‌ی مردم نمی‌رود یا برعکس. طبیعی است که بخشی از نیازمندانِ خدمت از دایره‌ی دریافت آن به نحو غیرعادلانه‌ای حذف می‌شوند.

خدمت‌گیران نیز از آنجا که در نبود برنامه‌ای منظم، از یک سو به شدت نیازمند بوده‌اند و از سوی دیگر انتظار دریافت آن را نداشته‌اند، در کوران نبرد نابرابر و دستِ‌خالی با «توأمانِ فقر و خطر بیماری و مرگ»، با دریافت این خدمت احساس می‌کنند به غنیمت بزرگی نایل شده‌اند، رضایتی نامنتظَر پیدا می‌کنند، و تا همیشه دعاگوی خدمت‌کنندگان و نیازمند ابدی لطف و کرم و مرحمت آنها خواهند ماند. به این ترتیب، رابطة وابستگی روزبه‌روز، بحران به بحران تشدید می‌شود، و احساس دِین خدمت‌گیران به نهادها و اشخاص خدمت‌دهنده، و در پی آن، تسلیم و انقیاد خدمت‌گیران در برابر آنها تضمین می‌شود.

این روش به اقتضای نبود تقریبا هیچ حساب و کتابی در آن بسیار مستعد سوءاستفاده‌ی مالی است. تا وقتی که شور انقلابی، روحیه‌ی خیرخواهی و نیکوکاری، یا هر گونه برانگیختگی هیجانی مثبت دیگری در جامعه و از جمله در دست‌اندرکاران ارائة این خدمات وجود دارد، ممکن است آن استعداد شکوفا نشود، اما چون از یک سو «نفس اژدَرهاست» و از سوی دیگر، هنجارهای نولیبرال دائما بر طبل مصرف و رقابت و دارندگی می‌کوبند، با فروکش آن تب‌ها دیری نمی‌پاید که سوءاستفاده‌ها نخست تک‌تک و اندک‌اندک و قابل انکار، و به تدریج بیشتر و بزرگتر و رسوایی‌آفرین سر بر می‌آورند.

در نادرستی این روش، بارزتر از همه‌ی این دلایل، وسعت پیامدهای فقر و بیماری با همه‌ی این بریز و بپاش‌هاست: چه آن نوازنده‌ی دوره‌گرد، پیک موتوری، و دستفروشی که روز اول سال بی ماسک و دستکش به خیابان زد، شب آلوده به خانه بازگشت، و لابد امروز یا فردا در سکوت درمی‌گذرد، چه آن دختر ایلامی که از فقر خود را کشت!

برگرفته از فضای مجازی

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین