شعار سال :بر اساس رویکرد سیستمی، جامعه از اجزای مختلفی تشکیل شده که برای رسیدن به اهداف مشترک با یکدیگر تعامل و همکاری دارند. بر مبنای این رویکرد، خرده نظام سیاسی که مسئولیت دستیابی به اهداف جامعه را برعهده دارد، تلاش می کند تا از بروز عدم تعادل اجتماعی یا مسایل اجتماعی در جامعه جلوگیری کند. مسائل اجتماعی در واقع بیانگر وضعیت نامطلوبی هستند که موجب بینظمی اجتماعی شده، ارزش های اجتماعی را کماعتبار یا بیاعتبار میسازند. بنابراین خرده نظام سیاسی (چه در سطح دولتی، سازمانی و یا گروهی) سعی میکند با حل مسائل اجتماعی، آسیب های ناشی از آنها را بر جامعه از بین ببرد. دولتها، سازمانها و یا گروهها به چهار روش زیر میتوانند به حل مسائل اجتماعی اقدام کنند. برای درک بهتر روش های مذکور، فرض کنید معلمان از دولت، تقاضای افزایش حقوق خود را دارند، دولت در برخورد با این مساله میتواند به چهار روش زیر به تقاضای معلمان پاسخ داده، آن را حل نماید:
1. ول کردن مساله(Absolution): در واقع در این روش، حل مساله به صورت منفعلانه انجام میگیرد. یعنی مساله با گذشت زمان و به طور طبیعی و خود به خود، حل میشود. برای مثال دولت، افزایش حقوق معلمان را در دستور کار خود قرار نمی دهد تا اینکه معلمان خسته شده و از پیگیری تقاضای خود منصرف شوند.
2. رفع کردن مساله(Dissolution): یعنی وضعیت به گونهای تغییر داده میشود که پیگیری مساله، منتفی شود. به این ترتیب که یا تقاضای ذینفعان تغییر داده میشود یا شرایط محیطی که مساله را به وجود آورده، تغییر مییابد. مثلا دولت به جای افزایش حقوق معلمان، با دادن کارت خرید اعتباری به آنها، مساله را برای مدتی رفع میکند.
3. فیصله دادن به مساله (Resolution): سعی میشود در وضعیت مساله، بهبود نسبی ایجاد شود تا رضایت نسبی افراد درگیر در مساله، حاصل شود. مذاکره و سازش بین طرف های درگیر در مساله از ابزارهای متداول در این روش است. مثلا دولت، حقوق معلمان را در حد نسبی افزایش میدهد؛ به حدی که از شدت اعتراضات تند آنان بکاهد.
4. حل كردن مساله (Solution): یعنی سعی میشود وضعیت مساله به وضعیت مطلوب برگردانده شود تا رضایت کامل افراد درگیر در مساله فراهم شود. مثلا دولت، حقوق معلمان را به حدی افزایش میدهد که موجب تغییر وضعیت نامطوب انان شده، رضایت آنان را به وجود آورد.
نویسنده : رحیم زایرکعبه جامعهشناس
برگرفته از فضای مجازی