شعار سال: پس از گذشت نزدیک به ۶۰ سال از بهره برداری و تولید چوب جنگلهای شمال کشور و هشدار متخصصان جنگل و محیط زیست نسبت به نابودی قدیمیترین جنگلهای جهان و تنها جنگلهای هیرکانی باقیمانده در زمین، سرانجام این روند با مصوبه نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی ۲۳ دیماه ۱۳۹۵ و در جریان بررسی جزییات لایحه برنامه ششم، متوقف شد.
براساس این مصوبه که چندی بعد، از سوی وزیر جهادکشاورزی ابلاغ شد "هرگونه بهرهبرداری تجاری و صنعتی از چوب جنگلهای شمال کشور ممنوع شد و دولت مجاز نبود قراردادهای طرحهای جنگلداری مذکور که مدت اجرای آن به اتمام رسیده را تمدید کند.
"قانون توقف بهره برداری چوبی از جنگلهای شمال" موسوم به "طرح تنفس"، طرفداران و مخالفان سرسختی دارد و با وجود گذشت نزدیک به چهار سال از آغاز اجرای این قانون، هنوز شاهد شکل گیری گفتمانی میان آنها که بیانگر نزدیکی نسبی دیدگاهها در اینباره باشد نبوده ایم.
گروه طرفداران توقف تولید چوب، تصویب و اجرای این طرح را از چنان جایگاهی برخوردار میدانند که آن را با "ملی شدن صنعت نفت" مقایسه کرده و در مقابل، مخالفین این طرح نیز ضمن تلاش برای مترادف نمایاندن طرح موسوم به تنفس، با توقف طرحهای جنگلداری و پوپولیست خواندن گروه موافقان و غیرمتخصص دانستن آنها، معتقدند که اجرای این قانون، موجب آسیبهای برگشت ناپذیر بر پیکر جنگلهای هیرکانی کشور میشود. افسوس که تلاشی آکادمیک و غیرمتعصبانه برای گفتگو میان دو طرف این دعوا تا کنون فراهم نشده است.
افزایش قاچاق چوب، افزایش زمین خواری، توقف عملیات پرورشی و بهداشتی در جنگل، بازگشت دامداران به عرصههای جنگلی - که روزگاری جولانگاه اسکیدرها و کامیونها بوده - از بین رفتن جادهها و تاسیسات احداثی و دهها دلیل و استدلال دیگر، از جمله مواردی است که مخالفین طرح تنفس، بدون کمی سازی نظرات خود بر آن پای میفشارند. برای نمونه هنوز آمار و دادههای مشخصی که ثابت کند قاچاق چوب پس از اجرای طرح موسوم به تنفس، در این بازه کوتاه افزایش یافته یا کاهش، از سوی این طیف ارایه نشده است.
این مسأله را میتوان در مورد زمین خواری یا بازگشت دامداران به عرصههای مذکور نیز تعمیم داد. البته توجه به این نکته ضروری است که کنترل قاچاق چوب و زمین خواری و سایر مصادیق بارز تجاوز به عرصههای جنگلی شمال، هرگز از اهداف "طرح توقف بهره برداری چوب ازجنگلهای شمال" نبوده و مقابله با هرکدام از این مصادیق بارز دست درازی به عرصههای جنگلی، در ساختار سازمان متولی جنگلهای کشور جایگاه تعریف شده خود را دارد و اینکه سازمان متولی بودجه و امکانات لازم برای تحقق این مهم را ندارد، نمیتواند ارتباطی با طرح موسوم به تنفس داشته باشد.
به هر روی و فارغ از اختلاف نظرهای موجود که متاسفانه گویی نمیتوان پایانی برآن متصور بود، امروز توقف تولید چوب از جنگلهای شمال ایران به "قانون" تبدیل شده و در حال اجراست. محل تعجب است که مخالفین این قانون، استنادات ۶۰ ساله طرفداران تنفس مبنی بر اجرای نادرست بهره برداری چوبی از این عرصهها را نمیپذیرند؛ اما بازه زمانی کمتر از ۴ ساله اجرای قانون تنفس را به منشا استدلال و استناد برای مخالفت و اعلام شکست قطعی آن تبدیل کرده اند.
بی شک تشکیل "کارگروههای مستقل تخصصی" و مورد وثوق هر دو طرف با محوریت دستگاه قضایی کشور و با هدف بررسی عملکرد، دستاوردها و ضریب تحقق اهداف مندرج در کتابچههای طرح و انتشار و رسیدگی عادلانه قضایی به آن میتواند راهگشای مناسبی برای ارزیابی نهایی باشد. اقدامی که انتظار میرفت سازمان جنگلها پس از اجرای قانون تنفس نسبت به شفاف سازی در مورد آن اقدام میکرد، اما به دلایل مختلف چنین نشد.
فراموش نکنیم که عرصههای جنگلی واگذار و بهره برداری شده طی ۶ دهه گذشته به اشخاص حقیقی یا حقوقی از جمله انفال بوده و متعلق به همه مردم است؛ لذا "مطالبه گری"، حق مسلم و غیرقابل انکار همه مردم و "شفاف سازی و پاسخگویی" تحت نظارت دستگاه قضایی کشور "وظیفه و تکلیف" سازمان متولی جنگلهای کشور است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی اسکان نیوز، تاریخ انتشار: 23 اردیبهشت 1399، کد خبر: 27508، www.eskannews.com