پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۷۶۱۶۰
تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۹
چند روز پیش معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری خبر از تنظیم لایحه‌ای در این معاونت داد که طلاق دادن برای مردان را سخت‌تر می‌کند. خبری که با واکنش گسترده از سوی کاربران فضای مجازی روبرو شد؛ واکنش‌هایی از این دست که بهتر است معاونت زنان به جای سخت کردن طلاق برای مردان، به دنبال قانونی کردن شروط ضمن عقد و برابرتر کردن زندگی مشترک برای زنان و مردان باشد.

شعار سال: 

لایحه ای با هدف سخت تر کردن طلاق با تصورِ احسان و ثواب در حق زن!

و باز تکرار عمل بی فایده ی پاک کردن صورت مسئله

مقدمه
لایحه مورد نظرخواهان اعمال محدودیت برای مرد و مشروط نمودن حق طلاق موجود در ماده ۱۱۳۳قانون مدنی هست.(البته حقی که ناشی از قانون برگرفته از شرع می باشد نه زاییده تراضی و توافق،و به نوعی ایقاع الحاقی محسوب می شود) ایقاع:عمل حقوقی ای که با یک اداده اتفاق می افتد بر خلاف عقد که نیاز به توافق دو نفر و دو اراده هست.
نکته جالب اینکه اکثریت مردم (عوام و خواص) واقف هستند که این اقدامات به مثابه ی نوش دارو بعد مرگ سهراب است و به مرحله ای مربوط می شود که تقریبا کار از کار گذشته است،ولی جای شگفت هست که مسوولین!و قانونگذاران!به این امور اهمیت قائل نیستند،البته بی دلیل هم نیست،احتمالا ارتباطی با مردم در فضای حقیقی ندارند و از دلِ این مردم برنخواسته اند.

 باید توجه شود که در شرایط کنونی نیز طلاق یک امر تشریفاتی بوده و مشروط به طی مراحل و تعیین تکلیف از بابت حقوق مالی زوجه می باشد و یک ایقاعِ ساده محسوب نمی شود.لذا بر خلاف تصور تنظیم کنندگان این لایحه،محدودیت و شرایط آن نفع و مزیتی برای زن و خانواده محسوب نمی‌شود،چرا که ایجاد محدودیت برای کسی،لزوما همراه با مزیت یا حقی برای دیگری نمی باشد،چون در اصل و ماهیت برای زوجه حقی وجود ندارد پس فروع و حواشی آن نمیتوان این نقیصه را پوشش دهد.

سوال:چرا در شرایط کنونی این لایحه مزیت محسوب نمی شود؟چون هیچ نیاز اساسی ای را تامین نمی‌کند و فقط وسیله ای می شود برای اهداف برخی،مثلا کاهش در آمار طلاق.


نیاز امروز خانواده مربوط به اقتصاد، فرهنگ و آموزش هست،آن هم قبل از ازدواج نه مشاوره ی در حین طلاق توافقی که معمولا مفید واقع نگردیده است.

 حال چطور برای ساده ترین مسائل نیاز به آموزش و کارآموزی و آزمون احساس می‌شود ولی برای مسئله ای به این درجه از اهمیت لزومِ به این امور را حسّ نمی کنیم؟!


اگر واقعا هدفِ چنین لایحه ای خیر خواهانه هست،و پشتوانه ای علمی_ تخصصی و تجربی دارد پس می بایست در جهت رفعِ موانع و محدودیت ها و عدم امکان طلاق از جانب مرد تلاش شود،چرا که در جوامع کنونی تفکیکی برای زن و مرد از لحاظ حقوقی و برتری یکی بر دیگری قائل نیستند،(برای نمونه دیوان دادگستری اروپا طلاق دادن زن را صرفا به اراده مرد قبول ندارد)
لذا نمی توان با پوسته و قالب محکم که صورت قانونی به خود گرفته ولی در عمل مقبول مخاطب و عرف جامعه ی کنونی نیست و با مقتضیات روز هماهنگی نداشته و متقابلاً نیز محتوا و درون مایه ی آن چیزی جز خشم و نفرت و عدم آرامش نبوده و دست آوردی جز طلاق عاطفی و روابطِ موازی و نامشروع و تاثیر منفی غیر قابل جبران بر روی فرزندان نخواهد داشت را مزین و مفید جلوه داد.


سوال:آیا مجدداً عرصه برای بانویی که شرایط مفارقت فراهم نیست و با خشونت زندگی را تحمل نموده و مرد نیز با محدودیتی نو مواجه هست تنگ تر نخواهد شد؟آیا کانون این خانواده بستر و مکان مناسبی برای پرورش فرزندان خواهد بود؟

به نظر تبعیضی دیگر بر آنچه بوده اضافه خواهد شد،پس در جامعه ای که روابط قبل از ازدواج غیر متعارف و بعضا جرم محسوب می شود و باید به ازدواج یا پیوندی تن داده شود که شناخت حداقلی از طرف مقابل وجود ندارد،باید امکان گسستن این پیوند نیز به راحتی موجود باشد تا به جای سال ها درگیر پرونده قضایی بودن به ادامه زندگی با امید به بهبود شرایط مشغول باشند.

برگرفته از فضای مجازی

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین