شعار سال: نظام صنفی کشاورزی یکی از انواع تشکلهای جدید در بخش کشاورزی با ماهیت غیرانتفاعی، غیردولتی و غیرسیاسی است. ضرورتهای شکلگیری این نهاد در بخش کشاورزی عمدتاً به مسائلی مانند پیگیری مطالبات خود در حوزههای مختلف اجتماعی و اقتصادی، نقشآفرینی و تأثیرگذاری بر تصمیمگیریها و تصمیمسازیها، حفظ حقوق مصرفکنندگان و حفظ و حراست از منابع پایه ازجمله آبوخاک، استانداردسازی مشاغل و مهارتپذیر کردن شاغلین بخش کشاورزی ، آموزش و توانمندسازی کشاورزان و ترویج پذیر کردن آنها و نهایتاً برقراری تعامل لازم بین کشاورزان و بهرهبرداران بخش با دولت بر می گردد (برگرفته از اساسنامه). در حال حاضر ۴۱۱ نظام صنفی شهرستانی، ۳۲ نظام صنفی استانی تشکیلشده است و بیش از یکمیلیون کشاورز و بهرهبردار بخش کشاورزی در آن عضویت دارند. سؤال مطرح این است که آیا این نظام صنفی با این تشکیلات توانسته است مسائل و مشکلات مربوط به بخش کشاورزی را حل کند؟ نقش این نهاد تاکنون در عرصه تصمیمسازی و تصمیمگیری چه بوده است و آثار کارکردهای آنها در کدام بخشها ظهور پیداکرده است؟ اقدامات انجامشده معطوف به تأمین رفاه بهرهبرداران کشاورزی و حمایت از حقوق واقعی آنها چه بوده است؟ میزان تأثیرگذاری آنها بر بهرهوری و افزایش تولید کشاورزی چقدر بوده است؟ این نهاد چه جایگاه حقوقی و قانونی برای این کار دارد؟ تفاوت وظایف آن با نظاممهندسی کشاورزی و منابع طبیعی چیست؟ نقشه راه آنها چیست و تاکنون توانستهاند چند درصد نقشه راه را عملیاتی کنند و به انتظارات ترسیمشده دست یابد؟
شکلگیری چنین نهادهایی بدون داشتن کارکردهای مثبت در میان و بلندمدت و نبود تعریف کارکردی در بدنه نهاد اصلی سیاستگذاری کشاورزی، فقط سرمایههای اجتماعی بخش کشاورزی را تنزل خواهند داد و نگرش کشاورزان و بهرهبرداران کشاورزی را به فلسفه و چرایی شکلگیری آنها منفی خواهد کرد؛ بنابراین وجود نقشه راه به همراه ساختار نهادی و تعاملی با نهاد اصلی مسئول بخش کشاورزی برای اینگونه نهادهای صنفی در بخش کشاورزی از شکلگیری آن بسیار بااهمیتتر است تا این مجموعهها بتوانند با آن بهتر حرکت نمایند و با حداکثر کارایی به اهداف ترسیمشده برای آن دست یابند. چنین رویکردی میتواند علاوه بر تقویت سرمایههای اجتماعی و اقدامهای جمعی در محیط کشاورزی، به ارتقای انگیزههای تولید کشاورزی و تغییر و تحول در بخش کشاورزان از طریق کشاورزان و بهرهبرداران کشاورزی منجر شود که نتیجه نهایی آن افزایش تولید، بهروز شدن کشاورزی با فناوریهای جدید، افزایش سودآوری و ماندگاری در روستا خواهد بود. علاوه بر آن، شرایطی را فراهم میآورند تا زنجیره تأمین کشاورزی بهتر مدیریت شود و سیاستهای دولت در میدان عمل و بهویژه در سطح بهرهبرداریهای کشاورزی نتیجهبخشتر و اثربخشتر باشد. وگرنه کم نیستند نهادهایی که در بخش کشاورزی شکلگرفتهاند ولی کمترین ارتباط را با کشاورزان دارند و عملاً در سطح تصمیمگیریهای کلان بخش کشاورزی نتوانستهاند تأثیرگذاری ملموس قابل گزارش به کشاورزان و تأثیرگذار بر بخش کشاورزی داشته باشند.
امید این که محور اصلی ایجاد نهادها در بخش کشاورزی مبتنی بر نیاز و ضرورت ساختاری و نیز مأموریت میدانی تأثیرگذار بر بخش کشاورزی باشد تا نهادی کلیشهای، تکراری، موازی و بدون تعریف درست نقشه راه و مأموریت عملیاتی در طول زنجیره کشاورزی. به بیاندیگر، به هنگام نهادسازی باید مأموریت ویژهای برای آن مدنظر قرار گیرد تا خلایی را پوشش دهد نه این که به عدد نهادهای کشاورزی اضافه شود.
برگرفته از فضای مجازی