پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۲۰۶۰
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۸:۵۸
ناصر شیری‌زاده، مولف مجموعه «الفبای فانتزی ایرانی» معتقد است اغلب نویسندگان آثار فانتزی، شناخت جامعی از ادبیات کهن فارسی و عناصر فراواقعی ندارند و بسیاری از آثار تا حد زیادی تحت سیطره فیلم‌ها و کتاب‌های غربی و مشخصا «هری پاتر» است.
شعار سال: در سال‌های اخیر نویسندگان کودک و نوجوان در ژانر جادویی- ساحرانه و اساطیری- حماسی بسیار بیش از پیش طبع‌آزمایی کرده و موفق به آفرینش آثاری شده‌اند. گاه پردازش عناصر داستان ساخته ذهن و زبان و خیال این نویسندگان است و گاه وام‌دار عناصر موجود در ادبیات فارسی مانند شاهنامه و سایر حماسه‌ها و اسطوره‌ها. پس آنچه می‌تواند به تم و درونمایه و به‌طورکلی عناصر داستان آن‌ها هم در زمینه شخصیت‌پردازی، صحنه‌پردازی و حتی مکالمه و گفتگو یاری رساند تقویت و سامان‌دهی عناصر و پدیده‌ها و موجوداتی است که نویسنده در جهت پردازش داستانی با محتوای جادویی به آن نیاز دارد و این عناصر لابه‌لای متون کهن فارسی که اغلب، خواندن آن‌ها وقت‌گیر و زمان بر و مشکل است، پنهان شده است.

ناصر شیری‌زاده در مجموعه «الفبای فانتزی ایرانی» که به تازگی نخستین جلد آن از سوی انتشارات نگارتابان منتشر شده، این نیاز نویسندگان رمان کودک و نوجوان را مرتفع کرده و به بومی‌سازی عناصر فانتاستیک ادبیات کهن فارسی در ادبیات کودک و نوجوان پرداخته است. او همه واژگان و اصطلاحات و عناصر مرتبط با سحر و ساحری و جادو و ... را از متون کهن فارسی استخراج و در عنوان‌های جداگانه ثبت و تشریح کرده است. در ادامه گفت‌وگوی ما را با این پژوهشگر می‌خوانید.

متاسفانه خود نویسندگان آثار فانتزی -جز در موارد معدود- شناخت جامعی از ادبیات کهن فارسی و طبیعتا عناصر فراواقعی ندارند و اغلب آثار تا حد زیادی تحت سیطره فیلم‌ها و کتاب‌های غربی و مشخصا «هری پاتر» است. در نتیجه به رغم تلاش نویسندگان این حوزه، همچنان پیوند استواری با فرهنگ و ادبیات بومی برقرار نمی‌شود؛ پس مخاطبان ما محصولی دریافت خواهند کرد که با هدف بومی‌گرایی تحریر شده، اما همچنان با آن فاصله زیادی دارد

چرا تصمیم گرفتید، درباره عناصر فانتاستیک ادبیات کهن فارسی در ادبیات کودک و نوجوان تحقیق و پژوهش کنید؟
ادبیات فارسی اعم از منظوم و منثور، سرشار از عناصر فانتاستیک مانند دیو، جادو، غول، جن و ... بوده که تقریبا این گنجینه بزرگ مدفون و کمتر شناخته شده است. از طرفی سنین کودکی و نوجوانی بهترین هنگام برای فراگیری و شناخت فرهنگ و هویت است. طبیعتا در این سنین امکان مطالعه متون کهن با توجه به دشواری و دیرفهم بودن فراهم نیست و باید راه دیگری از جمله اقتباس، انیمیشن و... یافت. از سویی اخیرا رمان‌های فانتزی مورد اقبال کودکان و نوجوانان قرار گرفته است و این مجال، می‌تواند غنیمتی بزرگ جهت آشنایی آن‌ها با متون کهن و در نتیجه فرهنگ و هویت ایرانی باشد؛ لذا سمت و سوی این اثر، استخراج تمام عناصر فانتاستیک ادبیات منثور فارسی به منظور دسترسی نویسندگان حوزه کودک و نوجوان و همچنین مخاطبان آثار یاد شده است.

با توجه به پژوهش‌هایی که انجام داده‌اید، میزان توجه به عناصر فانتاستیک ادبیات کهن فارسی در ادبیات تالیفی کودک و نوجوان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
از دو منظر می‌توان در این باره بحث کرد؛ در نگاه نخست معضلی بسیار بزرگ یعنی تعریف ما از عبارت «بومی» است، چرا که بسیاری از مخاطبین و حتی نویسندگان این آثار گمان می‌کنند «فانتزی بومی» یعنی داستانی که حوادث و شخصیت‌های آن در حوزه جغرافیایی ایران وجود داشته باشد. هرچند این دیدگاه تا حدی قابل پذیرش است، ولی نمی‌تواند معیار قطعی و مشخصه بارزی از «فانتزی بومی» باشد. در نگاه دوم باید گفت متاسفانه خود نویسندگان آثار فانتزی -جز در موارد معدود- شناخت جامعی از ادبیات کهن فارسی و طبیعتا عناصر فراواقعی ندارند و اغلب آثار تا حد زیادی تحت سیطره فیلم‌ها و کتاب‌های غربی و مشخصا «هری پاتر» است. در نتیجه به رغم تلاش نویسندگان این حوزه، همچنان پیوند استواری با فرهنگ و ادبیات بومی برقرار نمی‌شود؛ پس مخاطبان ما محصولی دریافت خواهند کرد که با هدف بومی‌گرایی تحریر شده، اما همچنان با آن فاصله زیادی دارد. 
در آثاری که با هدف بازنویسی و اقتباس تحریر شده‌اند طبیعتا شاهد حضور عناصر فانتزی کلاسیک هستیم، اما در دیگر آثار که حاصل ذهن و خلاقیت خود نویسندگان است همچنان بیگانگی با آثار کهن فارسی بیش از ارتباط با آن‌ها به چشم می‌خورد. با احتیاط می‌توان گفت نویسندگان نیز شناخت کاملی از مولفه‌های فراواقعی بومی ندارند؛ پس تا زمانی که این آسیب برطرف نشود، نمی‌توان انتظار توجه و استفاده از آثار کهن را داشت

جهت تالیف این مجموعه، بیشتر از چه منابعی استفاده کردید؟
منابع اصلی این اثر، تمام آثار نثر کهن فارسی از ابتدا تا دوره قاجار است. این آثار علاوه بر متون داستانی همچون هزار و یک شب، سمک عیار و ... شامل متون دیگری مثل سفرنامه‌ها، تاریخ، جغرافیا، عجایب‌نامه‌ها و ... است. در جلد اول صرفا با یک گزیده آثار شروع کردیم تا شماتیک ابتدایی ارائه شود و به محض تکمیل پژوهش، قطعا ویرایش کلی صورت خواهد گرفت.

برای تطبیق این پژوهش با آثار تالیفی، چه تعداد رمان تالیفی کودک و نوجوان را بررسی کردید؟
همانطور که متون کهن بررسی شده گستردگی دارد، رمان‌های فانتزی نوجوان نیز سایه به سایه و در گستره‌ای وسیع از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۸ را دربرخواهد گرفت. در جلد نخست عجالتا سه مجموعه (۱۲ جلد) به صورت گزیده مورد مطالعه بررسی قرار گرفته، اما پا به پای ویرایش و افزایش متون کلاسیک، تمام آثار نوجوان نیز شناسایی، طبقه‌بندی و مقایسه خواهند شد.

به نظر شما در این کتاب‌ها چقدر به آثار کلاسیک توجه شده است؟
این پژوهش دقیقا دنبال پاسخ به این پرسش است. این ارتباط چندان قوی نیست. در آثاری که با هدف بازنویسی و اقتباس تحریر شده‌اند طبیعتا شاهد حضور عناصر فانتزی کلاسیک هستیم، اما در دیگر آثار که حاصل ذهن و خلاقیت خود نویسندگان است همچنان بیگانگی با آثار کهن فارسی بیش از ارتباط با آن‌ها به چشم می‌خورد. با احتیاط می‌توان گفت نویسندگان نیز شناخت کاملی از مولفه‌های فراواقعی بومی ندارند؛ پس تا زمانی که این آسیب برطرف نشود، نمی‌توان انتظار توجه و استفاده از آثار کهن را داشت.

فانتزی‌شناسی ایرانی با چه آسیب‌های دیگری روبه‌رو است؟
پژوهشگرانی که دغدغه بومی‌سازی و توجه به آثار کهن فارسی را دارند، غالبا فقط به طرح مساله پرداخته‌اند. نکته مهم این است که حتی محققین گمان می‌کنند ما جز شاهنامه و یکی دو اثر دیگر، چیز دیگری برای معرفی به‌عنوان شاخص‌های
پژوهشگرانی که دغدغه بومی‌سازی و توجه به آثار کهن فارسی را دارند، غالبا فقط به طرح مساله پرداخته‌اند. نکته مهم این است که حتی محققین گمان می‌کنند ما جز شاهنامه و یکی دو اثر دیگر، چیز دیگری برای معرفی به‌عنوان شاخص‌های فانتزی بومی نداریم. این امر به نوبه خود یکی دیگر از آسیب‌های فانتزی‌شناسی ایرانی است
فانتزی بومی نداریم. این امر به نوبه خود یکی دیگر از آسیب‌های فانتزی‌شناسی ایرانی است.

آیا توجه زیاد ناشران و مخاطبان به ترجمه در حوزه کودک و نوجوان مخصوصا در سال‌های اخیر، نیز آسیبی به این موضوع زده است؟
قطعا. به هیچ وجه نمی‌توان منکر تاثیر ترجمه و همچنین فیلم‌ها و انیمیشن‌های غربی شد. در دنیای امروز به مدد رسانه و فضای مجازی عملا مرزی میان کشور‌ها و فرهنگ‌ها وجود ندارد و به سبب توجه ویژه نویسندگان خارجی به عناصر فانتزی و همچنین قدرت رسانه، دوری از گنجینه فرهنگی ایران و اقبال به آثار غربی و حتی شرقی ابدا دور از انتظار نیست. هنگامی که نویسندگان و نخبگان یک جامعه تحت تاثیر حجم بالایی از مولفه‌ها و تصاویر خارجی هستند، انتظار روی آوردن مخاطبان به فرهنگ کهن ایرانی چندان معقول نیست.

این مجموعه تا چه جلدی ادامه می‌یابد و در جلد‌های بعدی به چه موضوعاتی پرداخته‌اید؟
از روز اول انتظار مجموعه بزرگ و دنباله‌داری را داشتیم. برای اثبات این سخن، کافی‌ست تنها دو سه اثر؛ مثلا امیر ارسلان نامدار، داراب نامه و اسکندرنامه را مطالعه کرد. ما با اقیانوس وسیعی از مولفه‌های فانتزی ایرانی روبه‌رو هستیم که اگر به شکلی صحیح و روشمند طبقه‌بندی شوند بی‌تردید در عرصه جهانی نه تنها قابل رقابت، بلکه پتانسیل صدور و تاثیرگذاری در دیگر آثار فانتزی کشور‌های دیگر را دارند. تا امروز حدودا ۲۸ مولفه فانتزی استخراج شده است و احتمالا این اثر در ۷ جلد به اتمام برسد؛ که اکنون در حال تکمیل جلد دوم هستم. طبیعتا از آنجایی که با چند صد عنوان کتاب و مقاله و پایان‌نامه اعم از متن و تئوری روبه‌رو هستیم، یادداشت برداری و تحلیل طبقه‌بندی امری بسیار دشوار است.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایبنا، تاریخ انتشار: 13 مرداد 1399، کد خبر: 293896،  www.ibna.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین