گروه دوم مردمی هستند جویایی کار که وقتی آمار و اخبار مسئولان در ارتباط با ایجاد اشتغال را میخوانند خونشان از کمبود کار به جویش میآید و فریادشان در درون بلند است و حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
بیکاران تعداد آنها زیاد است از نگاه مردم عادی، به این دلیل که در هر خانوادهای دو یا سه جوان بیکار هستند که شغل قابل اعتنا برای اینکه بتوانند به آینده که هیچ به امروز و فردا خود دلخوش باشند پیدا نمیکنند و مامن جز خانه پدر و مادر ندارند.
اینکه آمار بیکاری در مازندران تک رقمی شد چگونه محاسبه میشود سوالی است که این روزها مردم از خودشان میپرسند، وقتی از مسئول استانی در جلسه پرسیده شد جواب داد مرکز آمار ایران این موضوع را مطرح کرد.
در هر حال نکته اینجاست که بسیاری از خانوادهها برای اشتغال فرزندشان با مشکلات جدی مواجه هستند و با وجود تحصیلات عالیه در به در به دنبال شغل برای فرزندان شان هستند.
روزی مسئولی میگفت در استان مازندران بحران کارگری نداریم، سئوال اینجاست که شاید کارگران جلوی استانداری تجمع نکنند اما برای کارگری که صبح به امید اینکه امروز در یک واحد ساخت و ساز مشغول کار میشود و غروب پولی برای خانواده جهت رفع نیازمندیهای اولیه آن تهیه میکند ولی نتواست تا غروب مشغول کار شود بحران است، جناب مدیر!
نکته آخر؛ شما مسئول استانی که اعلام میکنید آمار بیکاری در مازندران تک رقمی شد، حداقل برای این خانواده که داری سه فرزند فارغالتحصیل بیکار است کاری پیدا کنید که یک جای حرفتان حداقل در یک خانواده صدق کند.
در مراسم یادواره شهدا حضور داشت، دربه در دنبال مسئول میگشت، چهار پاکت در دستش بود، یکی برای دو نماینده و یکی هم برای سخنران اصلی. گفتم فایده داره؟ لبخند تلخی زد و گفت: سه فرزند فارعالتحصیل بیکار هر سه پسر در خانه دارم، هرچه تلاش کردم نتوانستم زمینه اشتغال حداقل یک نفر را فراهم کنم، چارهای هم ندارم تلاشم را میکنم، وقتی بیکاری فرزندانم را میبینم ذره ذره آب میشوم و هر چه تلاش هم کردم دستم به جای بند نیست، بالاخره از فرصت اینگونه جلسات استفاده میکنم تا شاید روزنه امیدی پیدا شود.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی سفیرهراز، تاریخ انتشار: یکشنبه 21 شهریور1395، کد خبر: - ، www.safireharaz.ir