پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
دوشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 14
کد خبر: ۲۹۹۳۷۳
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۳:۵۲

اقتصاد زیستی: مفاهیم، دیدگاه‎ها و راهبردها

اقتصادزیستی نیازمند یک رویکرد چندبعدی و بین‌رشته‌ای برای درک ارتباط بین عوامل مختلف سلامتی، محیطزیستی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با آثار ناشی از تولید است که نیازمند ایجاد یک پل ارتباطی قوی بین متخصصان رشته‎های اقتصاد و بیولوژی می‎باشد

شعار سال : در گذر زمان رشته‎ها و علوم مختلف تلاش داشته‎اند تا از حالت جزیره‎ای خارج شود و به سمت نگاه واقعی‎تر و سیستماتیک از پدیده‎های مختلف هدایت شود. برای دستیابی به این مهم، اول تلاش شده است که در نگاه به پدیده‎ها از همکاری و تعاملات رشته‎ای مختلف مرتبط به هم استفاده شود و به‌نوعی به یک پدیده به‌صورت بررسی رفتار بین‌رشته‌ای نگاه شود. دوم، تلاش شده است تا چارچوب‎های نظام‎مند برای تحلیل رفتارها ایجاد و مورداستفاده قرار گیرد به‎گونه‎ای که به واقعیت نزدیک‎تر باشد. یکی از حوزه‎های مهم که به‌نوعی با اکثر فعالیت‎های انسان پیوند قوی برقرار کرده است تولید مواد غذایی و منابع زیستی  است  که در آن عنصری به نام رشد طبیعی ناشی از منابع طبیعی و تکثیر وجود دارد. امروزه بسیاری از چالش‎های بخش‎های مختلف در بطن خود دارای مؤلفه‎ای به نام اقتصاد می‎باشند که این علم به کمک سایر علوم می‎توانند بر این چالش‎ها مدیریت داشته باشد و به نتیجه قابل‌قبول دست یابد. درواقع امروزه اقتصاد به عنصر کلیدی و تأثیرگذار در اکثر فعالیت‎ها تبدیل‌شده است به‌گونه‌ای که عدم توجه یا لحاظ آن در برنامه‎ریزی‎ها و سیاست‌گذاری‌ها می‎تواند پیامدهای منفی و ضد انگیزشی بالایی را ایجاد نماید. به‌عنوان‌مثال، می‎توان به کاربرد اقتصاد در نظام‎های بهره‎برداری از منابع طبیعی اشاره کرد.

اقتصاد در گروه علوم اجتماعی تعریف می‎شود که در ساختار خود از تعاملات علومی مختلفی مانند جامعه‎شناسی، جغرافیا، روانشناسی، حقوق، دولت و سیاست برخوردار است این در حالی است که علوم طبیعی دربرگیرنده علوم زیستی و محیط زیستی است که باز موردتوجه اقتصاددانان می‎باشد. اقتصاد زیستی در یک کلام، تعاملات بین اقتصاد و بیولوژی را نشان می‎دهد. این علم شاخه جدیدی از اقتصاد و اقتصاد سیاسی است که تحت عنوان اقتصاد زیستی  مطرح می‎شود.  اقتصاد زیستی از دو واژه اقتصاد و بیولوژی تشکیل می‎شود(زاوجسکا و سیودک،2016). این علم  به‌نوعی یک رشته چند تخصصی است که به‌طور ویژه‎ای به پیوندهای اقتصاد به علوم طبیعی اشاره دارد. بنابراین اقتصاد زیستی چارچوبی است که دو علم تخصصی را در کنار یکدیگر قرار می‎دهد: اقتصاد و بیولوژی. اقتصاد زیستی کاربرد اصول و نظریات اقتصادی را در حوزه فعالیت‎های دارای رفتار بیولوژیک نشان می‎دهد(زاوجسکا و سیودک،2016؛ هرناندز و همکاران، 2019).  بااین‌حال در دو دهه گذشته، با توجه به افزایش مسائل مهم اجتماعی از جمله تغییرات اقلیمی، امنیت غذایی، وابستگی به سوخت‌های فسیلی، کمبود منابع طبیعی باعث شده است که مفهوم اقتصاد زیستی اساساً به‌عنوان یک جایگزین برای ترویج توسعه اقتصادی تعریف شود(مک کورمیک و کائتو، 2013؛وولفارت و همکاران، 2019). در این تعریف اقتصاد زیستی دو ایده اصلی استفاده از منابع تجدید پذیر و بیوتکنولوژی را در فرایند تولید با هم پیوند می¬دهد(بوگه و همکاران، 2016؛ دآماتوو همکاران، 2017). در این دیدگاه می-توان اقتصاد زیستی  را به‌صورت اقتصادی که منابع پایه‎ای ساخت‌وساز، مواد شیمیایی و انرژی از منابع تجدید‎پذیر زیستی حاصل می‎شود، تعریف کرد(مک کورمیک و کائتو، 2013). افزایش مشکلات زیست‌محیطی ناشی از فعالیت¬های انسانی، نیازمند کنترل تولید و تغییر نگرش مصرف‌کنندگان برای محافظت از منابع طبیعی و دستیابی به توسعه پایدار است. جوامع بشری می¬توانند با استفاده از منابع تجدید پذیر به رشد اقتصادی مطلوب خود در کنار کاهش اثرات منفی بر محیط‌زیست و حفظ منابع طبیعی در تمامی سطوح ملی، منطقه و جهانی دست یابند(هرناندز و همکاران،2019 ؛ وولفارت و همکاران، 2019).

سازگاری با یک اقتصاد مبتنی بر زیست نیاز به تغییر مهمی در الگوهای تولید، استفاده از انرژی‌های پاک و منابع تجدیدپذیر در فرایند تولید دارد همچنین برای حفاظت از محیط‌زیست علاوه بر پیشرفت‌های فنی نیاز به تغییر درک ذینفعان در موردنیاز به حفاظت از محیط‌زیست است(هرناندز و همکاران،2019). اقتصاد زیستی با طبیعت، کشاورزان، ماهیگیران، و افرادی که نقش کلیدی در مدیریت منابع طبیعی و توسعه پایدار دارند مرتبط است. تولیدات سنتی و پالایش زیست‌توده سهم قابل‌توجهی در ایجاد شغل و کسب درآمد از صادرات برای اقتصاد دارد. افزایش تولید و برداشت زیست‌توده از طریق برنامه‌های پرورش ژنتیک، تولید کارآمد و روش‌های برداشت و پردازش بیشتر به این معنی است که این صنعت رقابتی بودن خود را حفظ کرده است.  دستیابی به اقتصاد زیستی، علاوه بر تحقیق و توسعه به ارائه ابزارهای مشوق برای نوآوری نیز نیاز دارد. از طرفی نمی‌توان انکار نمود که سرمایه‌گذاری بخش دولتی در این عرصه نیز بسیار مؤثر است.

اقتصادزیستی نیازمند یک رویکرد  چندبعدی و بین‌رشته‌ای  برای درک ارتباط  بین عوامل  مختلف سلامتی، محیطزیستی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با آثار ناشی از تولید است که نیازمند ایجاد یک پل ارتباطی قوی بین متخصصان رشته‎های اقتصاد و بیولوژی می‎باشد. بنابراین از منظر تصمیم‎گیری و سیاست‌گذاری اقتصاد باید در فعالیت‎های مبتنی بر بیولوژی دخالت نماید تا بتواند به ایجاد هزینه‎ای کمتر و افزایش سودآوری واحدهای تولید مبتنی بر اقتصاد زیستی منجر شود. در این راستا بهره‎برداری از منابع طبیعی و محصولات کشاورزی باید با استفاده از تئوری‎های اقتصادی مدل شود و تصمیم‎گیری در این چارچوب موردتوجه قرار گیرد تا پایداری منابع بیولوژیک تضمین شود و در مسیر بهره‎برداری استثماری (بیش برداشت) و نیز عدم بهره‎برداری مطلوب (کم برداشتی) قرار نگیرد زیرا هر دو نوع مدیریت دارای اثرات خارجی منفی خواهد بود. توسعه اقتصاد زیستی برای صنایع جدید و دیگر شرکت‌های تجاری ایجاد ارزش می¬کند. این دستاوردها به‌طور نمونه در زیرساخت‌ها، حمل‌ونقل، توسعه شهری و روستایی، آموزش‌وپرورش و اشتغال دیده می‌شود. با این مقدمه در این گزیده تلاش خواهد شد با مرور مطالعات صورت گرفته توسط سازمان‌های بین¬المللی و کشورها پیشرو در اقتصاد زیستی ابتدا از دیدگاه متخصصین مختلف تعاریف و دیدگاه‌ها اقتصاد زیستی و موردبررسی قرار گیرد. سپس بخش‎های مختلف اقتصاد زیستی مورد مداقه قرار گیرد. تصویری از کارکردهای اقتصاد زیستی در سطح جهانی ارائه شود. استراتژی¬ها و فاکتورهای مؤثر و اثرات اقتصاد زیستی موردبررسی قرار گیرد و درنهایت ضمن نتیجه‌گیری از مباحث طرح‌شده، توصیه‌‎هایی ارائه شود.

یادداشت محمد قربانی. استاد دانشگاه فردوسی مشهد

پایگاه تحلیلی خبری شعار سال ، برگرفته از فضای مجازی

خبرهای مرتبط
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین