شعار سال: «دنیا حیدری» در صفحه ورزشی روزنامه «جوان» و در یادداشتی نوشت:
نگاه تبعیضآمیز، یکی از معضلات بزرگ ورزش است که فوتسال به عنوان برادر ناتنی فوتبال، بارها و بارها با آن مواجه شده است. تبعیضهای تأسفباری که میتواند باعث کمرنگ شدن روحیه و انگیزه ورزشکارانی شود که با دست خالی به بهترین عنوانها و مقامها میرسند، اما نه قبل و نه بعد از کسب این موفقیتها، آنگونه که باید مورد توجه، تقدیر و قدردانی قرار نمیگیرند.
تیم ملی فوتسال ایران با درخششی قابل توجه در جام جهانی کلمبیا، بر سکوی سوم دنیا میایستد. آن هم در شرایطی که نه بدرقهای قابل قبول داشته، نه امکاناتی قابل توجه و حتی لباسهای بازیکنان نیز قبل و بعد از هر بازی به دست خود آنها بازسازی میشود. میتوان هر یک از آنان را سوزن به دست و مشغول مهیا کردن لباسهای خود برای بازی بعد دید، اما با همین دست خالی بر سکوی سوم دنیا میایستند؛ جایگاهی که فوتبالیها در خواب هم نمیبینند اما زمان توجه و پاداش دادن که میرسد، پاداش عنوان سومی دنیا به اندازه یک برد نه چندان مهم فوتبال هم نیست.
ناظمالشریعه، سرمربی تیم ملی فوتسال میگوید که نمیخواهد با کرش مقایسه شود، البته قابل مقایسه هم نیست، وقتی دستمزد او بدون حساب کسورات 120 میلیون تومان است، در حالی که سرمربی تیم ملی پنجمین مربی گران دنیا به حساب میآید و رقم قرارداد این مربی وطنی نه فقط با مربی پرتغالی تیم ملی همخوانی ندارد که یکدهم بازیکنان فوتبالی است که افتخارشان گاه فقط نشستن روی نیمکت یکی از تیمهای مطرح کشور است آن هم نه به واسطه توانایی فنی که دارند، بلکه به دلیل توانایی مدیربرنامه و دلالی که با او کار میکنند. رقمی که این روزها به ندرت میتوان در قرارداد بازیکنان درجه چندم فوتبال هم دید، اما میتوان این رقم را در قرارداد مربی دید که با دست خالی و با کمترین امکانات تیمش را صاحب سکوی سوم دنیا میکند. سرمربی تیم ملی فوتسال میگوید دوست ندارد با کرش مقایسه شود، چراکه او خوب میداند وقتی شرایط و قرارداد او با همتایان خارجیاش روی همین نیمکت همخوانی ندارد و قابل قیاس نیست، چطور میتواند با همتای او روی نیمکت تیم ملی فوتبال که گل سرسبد آقایان است مقایسه شود. ناظمالشریعه دستیار همان مربی ناکارآمدی است که نتوانست چیزی به داشتههای فوتسال اضافه کند و جز ناکامی از خود به جای نگذاشت، اما آیا رقم قرارداد ناظمالشریعه شباهتی با دریافتی و قرارداد خسوس دارد که با قرارداد یا رقمی که برای کرش در نظر گرفته میشود، داشته باشد؟ آیا شرایط تمرینی تیم ملی فوتسال با تیم ملی فوتبال و محل تمرین و نوع توجهی که به فوتبالیها میشود، به فوتسالیها هم میشود که بتوان آنها را با یکدیگر مقایسه کرد؟
شرایط و تبعیضهایی که در ورزش شاهد هستیم، بسیار تأسفبار است. خصوصاً وقتی بین دو برادری رخ میدهد که یکی بیحساب و کتاب و بدون دلیل قانعکنندهای، مورد توجه بسیار است و عزیزدردانه به حساب میآید (فوتبال) و دیگری بهرغم کسب موفقیتهای بسیار، همچنان همان برادر ناتنی است (فوتسال) و نمیتواند انتظار زیادی داشته باشد از مسئولان جز حضور چندی از آنان در عکسهای یادگاری مراسم استقبال که البته در آن هم جای خالی نفر اول ورزش کاملاً مشهود است و حاضران هم جز برای سهیم شدن در این موفقیت نیست که رنج استقبال را به جان خریدهاند!
فوتسال را سالهاست که تنها عشق ورزشکاران و مربیان این رشته سرپا نگه داشته است؛ مربیان و بازیکنانی که خوب میدانند صدای اعتراض آنها بابت کفپوش نامناسب سالن تمرین به جایی نمیرسد و نهایتاً با چند تیکه معنادار مسئولان در زمان بدرقه همراه خواهد بود. مربیان و بازیکنانی که میدانند بیان مشکلات مساوی است با کنار گذاشتن آنها و دادن زمام امور به دست اجنبیهایی که در حد دستیاران مربیان داخلی هم نیستند. درست مثل اتفاقی که برای شمس رخ داد و جایش را به راحتی به خسوسی داد که رشتههای یکی از بهترین مربیان فوتسال دنیا را پنبه کرد.
فوتسال با دست خالی به بهترین نتیجه دست یافت و به نظر میرسد به لطف این موفقیت چشمگیر هم که شده، باید این نگاههای تبعیضآمیز تغییر کند و انگ برادر ناتنی بودن از روی آن برداشته شود. امروز زمان آن رسیده که تفاوت فاحش بین فوتبال و فوتسال به حداقل برسد؛ تفاوتی که در تأسفبارترین حالت ممکن، نشان میدهد که سرمربی تیمی که میتواند خود را به عنوان تیم سوم دنیا مطرح کند، یک دهم بازیکنان درجه چندم فوتبال است!
با اندكي تلخيص و اضافات برگرفته از خبرگزاري فارس، تاریخ انتشار: 17 مهر 1395، کد مطلب: 13950714001651:www.farsnews.com