شعار سال: توافقی که در ساعت پایانی شب سوم اسفند ۹۹ با آژانس اعلام شد، توافقی نبود که به یکباره صورت گرفته باشد. آنها که سیاست ایران را می شناسند، می فهمند که اینگونه تصمیمات در چه سطحی گرفته می شود. دولت هم به طور مشخص در بیانیه خود (تعمدا) به تاریخ مصوبه در روز ۲۵ بهمن اشاره کرد.
حالا سوالی که وجود دارد این است؛ حتی اگر نمایندگان پیشتر از ماجرا اطلاع نداشتند، آیا صبح روز چهارم اسفند در جلسه غیرعلنی مجلس هم از این موضوع مطلع نشدند؟ دلایل روشنی وجود دارد که نشان میدهد آنها از این تصمیم مطلع بودند. مشخصا قالیباف به واسطه حضور در شورای عالی امنیت ملی از این تصمیم اطلاع داشت. همچنین نمایندگان بعد از این جلسه موضوع را به ریاست قوه قضائیه ارجاع دادند که از قضا ایشان هم عضو شورای عالی امنیت ملی است و طبیعتا میداند چه چیز در جلسه این شورا تصویب شده است. همچنین آنها اطلاع داشتند که مصوبات شورای عالی امنیت ملی میباید به امضای رهبری برسد، تا قانونی باشد. میتوان حدس زد که جلسه یکباره و غیرعلنی مجلس در صبح روز دوشنبه ۴ اسفندماه موضوعش چه بوده است.
سرمقاله روز پنجم اسفند ۹۹ در روزنامه کیهان نیز بر این امر تسریع دارد که تصمیم در جایی فراتر از دولت گرفته شده بود. دولت هم در بیانیه خود نوشته بود:«این تصمیم کاملاً منطبق با قانون اساسی و قوانین کشور، و به ویژه مصوبه جلسه ۷۵۹ شورای عالی امنیت ملی (مورخ ۲۵/۱۱/۹۹) بوده است.» با توجه به این موارد حالا باید رفتار نمایندگان را در روز چهارم اسفند تجزیه و تحلیل کرد. سوال این است؛ آیا نمایندگان حق ندارند با مصوبه شورای عالی امنیت ملی مخالف باشند؟ همانطور که این حق برای هر ایرانی وجود دارد، به درجه اولی برای نمایندگان نیز موجود است. اما باید بدانیم از کدام زاویه آنها با این مصوبه مخالفت کردند؟
آنها مدعی هستند که ولایتمدار هستند؛ لذا وظیفهای نداشتند جز اینکه تبعیت کنند. چراکه مصوبه شورای عالی امنیت ملی بدون امضای رهبری نیست. اما اگر مدعی هستند ولایت مدار نبوده بلکه که حق مدار هستند و هنوز بر این باورند که نظرشان با نظر مصوب شده و به امضای رهبری رسیده شورای عالی امنیت ملی متفاوت است، باید صادقانه این موضوع را همچنان دنبال کنند. تنها کسی که دیده شده هنوز نظرش را دنبال میکند، حمید رسایی است. او که به سان فردی میماند که وقتی زمین خورد از خجالت تا منزل را سینه خیز رفت، همچنان تاکید میکند که «مصوبهای در کار نبوده است» یا مصوبه بوده و به امضای رهبری نرسیده است؛ لذا معتقدم که آنها میتوانند مخالف باشند، اما همانطور که دولت گفت، باید تبعات تصمیم خود را نیز بپذیرند و در مواجهه با ملت پاسخگو باشند. البته آنها می دانند نماینده اقلیتی از تفکر ایران هستند و در حداقلیترین مشارکت مردمی در جمهوری اسلامی به کرسی پارلمان راه یافتند و نظرشان نظر اکثریت ملت نیست.
سوال من، اما از نمایندگان این است آیا امروز و بعد از اینکه مشخص شد تصمیم دولت چیزی غیر از هماهنگی با سران قوا و امضای رهبری نبوده، بازهم حاضر هستند پای حرف خود بایستند و اعلام کنند که این توافق «خیانت» بود؟ میدانیم آنها جرأت این کار را ندارند و تلاش میکنند بدون توجه به این که این یک تصمیم جمعی سران قوا و با امضای رهبری بوده، انتقادات را تنها متوجه دولت کنند. چراکه همواره به سنگر رهبری برای پنهان شدن پشت آن نیاز دارند. آنها میان حق مداری و تکلیف گرایی گرفتارند؛ لذا میدانیم که از امروز دستکم سکوت میکند و حق برای شان رنگ و بوی دیگری میگیرد.
این طور مواقع دو حالت در رفتار آنها معمولاً دیده میشود. دسته اول کسانی هستند که از سر ناگزیری سکوت می کنند، اما حمله به دولت را در سطحی پایین ادامه می دهند. دسته دوم سعی می کنند مانند برجام تصمیم مجموعه کشور را تصمیم دولت بخوانند تا به راحتی به دولت حمله کنند.
این دسته اگر دولت نظری متفاوت از نظام داشته باشد، آن را دودستگی و تقابل با نظام ارزیابی میکنند، اما اگر خودشان با تضعیف دولت، «گرای مذاکره جناحی» به خارج بدهند، هیچ ایرادی در آن نمیبینند. این میان بازنده اصلی به نظر میرسد قالیباف است که نشان داد نمیتواند مجلس را اداره کند. مجلسی که از این مصوبه مطلع بود با رایی بالا حکم به ارسال پرونده این توافق به قوه قضاییه داد.
شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از امتداد، تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۹، کد خبر: ۱۳۶۸، www.emtedad.news