پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۳۷۸۹
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۹
حدود نه تا ده ماه در فقر و بدبختی زندگی کردم تا اینکه به واسطه پیگیری های سخت و فراوانی که داشتم، توانستم در یکی از دانشگاههای کشور کرسی هیات علمی را کسب کنم ولی متاسفانه برای اکثر دوستان بورسیه چنین شرایطی حاصل نشد. که نمونه بارز آن خودکشی دانشجوی بورسیه دانشگاه کاشان بود.

شعارسال: حاشیه سازی درباره موضوع بورسیه ها به عنوان یکی از مصداق های سیاست بازی در دانشگاهها و از غلط ترین کارهای چند سال اخیر می باشد (مقام معظم رهبری).

در ابتدا باید ذکر کنم که قصد نوشتن مطلب یا دلنوشته ای را نداشتم ولی به بهانه استیضاح وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین از آنجا که هر وقت در سایت ها و خبرگزاری های استان خبری از دانشگاه یاسوج می شنوم تمام خاطرات تلخم زنده می شود، ترجیح دادم این مطلب را به عنوان تلنگری به مسئولان دانشگاه یاسوج و مخصوصا رئیس دانشگاه، دکتر رحیمی بیان کرده باشم. من بورسیه دانشگاه بودم و برای اخذ بورسیه تمام مراحل علمی و عقیدتی را پشت سر گذاشته و از وزارت علوم حکم بورسیه و ردیف استخدامی گرفتم. متأسفانه پارسال در یک بازی سیاسی غیرمنصفانه و به دور از اخلاق، بعد از اتمام تحصیل برای بنده عدم نیاز صادر کردند و این حکم به دستور مستقیم رئیس دانشگاه صورت گرفت. هر چند که دلیل آن بر هیچکس مشخص نبود.

حدود نه تا ده ماه در فقر و بدبختی زندگی کردم تا اینکه به واسطه پیگیری های سخت و فراوانی که داشتم، توانستم در یکی از دانشگاههای کشور کرسی هیات علمی را کسب کنم ولی متاسفانه برای اکثر دوستان بورسیه چنین شرایطی حاصل نشد. که نمونه بارز آن خودکشی دانشجوی بورسیه دانشگاه کاشان بود. اینکه به خاطر تغییر دولت باید بورسیه ها را قلع و قمع کنید کاری به نهایت زشت، ناپسند و به دور از انصاف است. آقای دکتر رحیمی اینکه شما وارث ارثیه میلیاردی هستید بر هیچکس پوشیده نیست و شاید حقوق هیات علمی و مدیریت دانشگاه برای شما ناچیز باشد، به همین دلیل تاکنون طعم فقر و نداری را نچشیده اید ولی خیلی از افرادی که بورسیه شما هستند توان خرید کمترین مایحتاج زندگی را ندارند!! اینکه شما هیات علمی دانشکده فنی هستید و اعضای هیات علمی این دانشکده را برای تصدی پست های مدیریتی در اولویت کاری خود قرار داده اید و یا اینکه بیشتر سهمیه جذب دانشگاه را به این دانشکده اختصاص داده اید خیلی تلخ و آزار دهنده است. شما رئیس دانشگاه هستید نه رئیس دانشکده فنی، و به احتمال زیاد شما تنها رئیس دانشگاهی در کشور هستید که به اعضای هیات علمی دانشگاه اجازه ملاقات نمی دهید!!! و جالب اینجاست که مسئولین روابط عمومی دانشگاه که یکسال اخیر به کار گماردید، موظف شدند که در سایت ها و خبرگزاری ها برای شما کامنت گذاشته و تعریف و تمجید کنند. این مورد را از نزدیک مشاهده کردم!!.

در دانشکده های علوم پایه، علوم انسانی و فنی و مهندسی، با اعضای هیات علمی هماهنگ کردید به بورسیه ها عدم نیاز دهند و در دانشکده کشاورزی خود به صورت مستقیم به همه عدم نیاز می دهید!! و مثلا من شنیدم در همین دانشکده کشاورزی یک نفر نیروی جدید را به واسطه یکی از مسئولین وزارت علوم جذب کردید درحالیکه گروه مربوطه به ایشان نیاز نداشت. و این در حالی است که بیش از90 درصد اعضای هیات علمی این دانشکده غیربومی هستند!!! و من بر این باورم فرزندان این استان دلسوز پیشرفت و توسعه استان هستند نه افراد غیر بومی که هیات علمی دانشگاه یاسوج ولی ساکن شیراز و اصفهان هستند. قصه مدیریت شما آنقد نوسان دارد که بیان آن برای خیلی از خوانندگان قابل باور نیست. منم علیرغم تمام مشکلات موجود و با توجه به داشتن مدارک مستدل، به خاطر اینکه موقعیت شما به عنوان نیروی بومی استان دچار تزلزل نشود، در هیچ نهاد یا مرجع قانونی شکایت نکردم. سخن را کوتاه و به عنوان برادری کوچکتر نصیحتی خدمتتان عرض کنم؛ در خلوت خویش، فرزندان خود را جای دانشجویان بورسیه و افرادی که اخراج کردید قرار دهید، افرادی که هیچ پشتوانه مالی ندارند و زندگی آنها به ورطه نابودی کشیده شد. به طور حتم اگه باور داشته باشید که ممکن است فرزنذان شما یکی از این افراد باشد، تحمل پذیرش آن خیلی سخت و غیرممکن است. صندلی ریاست به کسی وفا نکرده، شما هم مثل بقیه روزی این صندلی مدیریت را تحویل دیگری خواهید داد. و بعد از چند سال ببینید چند نفر از جوانان این استان به پشتوانه شما به منصبی رسیدند و به سخنی دیگر آیا نام نیکی از شما به یاد مانده یا لعن و نفرین بقیه پشت سرتان است. اینکه امثال دبیر جذب شما و یا رئیس دانشکده کشاورزی برای همه قابل تعریف و تمجید هستند به خاطر حس همدردی آنها با افراد صاحب حق می باشد. اگه شما با ضمانت وزارت علوم و اشخاصی چون فریدون (پسر عموی رئیس جمهوری) و همچنین معاونت فرهنگی وزارت علوم (که متاسفانه از نیروهای بومی این استان است) مجری این قبیل سیاست های مغرضانه شده اید، این منصب را به دیگری واگذار کنید که آینده خوبی برای آن متصور نیست. سیاست خیلی پیچیده و هیچ امیدی به این صندلی های مدیریتی نیست، سه وزیر ظرف یک روز استعفا داده یا مجبور به استعفا شدند، ما که در پایین ترین رده های جامعه هستیم دیگر جای خود داریم. خواهشاً به خاطر مسائل متغیری چون اصولگرا و اصلاح طلب بودن، گرمسیری یا سردسیری بودن جلوی پیشرفت و جذب فرزندان این استان را نگیرید. امیدوارم بدون غرض ورزی و صرفاً با دیده منطق و حقانیت به این دلنوشته نظر کرده و حداقل برای فرصتی محدود به آن تأمل و جلوی سیاست های غلط وزارت علوم در قبال حذف بچه های بومی استان بایستید، نه اینکه خود مجری آن شوید.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری صبح زاگرس، تاریخ انتشار: 2آبان1395، کدخبر: 78745: www.sobhezagros.ir


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین