شعار سال: دلالی و واسطهگری در بخش کشاورزی مسأله مهمی است که به معضلی اساسی در بخش فروش محصولات کشاورزی تبدیل شده، بهگونهای که با افزایش قیمت نهادههای کشاورزی از جمله سم و کود و بالا رفتن دستمزد نیروی انسانی، حاشیه سود کشاورزان از تولید محصولات به صفر رسیده است و حتی به اندازه هزینه تمامشده محصول هم پولی نصیب آنها نمیشود. با این حال در مقابل گروهی هستند به نام دلالها و واسطهها که سرمایه لازم را در اختیار دارند و مانند کشاورزان خردهمالک دچار ضعف مالی نیستند و از این اقتصاد سبز، پول کلانی نصیب خود میکنند. این در حالی است که استارتاپها میتوانند نقش موثری در حذف دلالان و عرضه مستقیم محصولات کشاورزی داشته باشند، اما نقش آنها در حال حاضر زیر ۱۰ درصد است.
در همین ارتباط با امیر یوسفی، نایب رئیس دوم کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران، درباره نحوه شکلگیری نظام قدرتمند دلالی و واسطهگری در بخش کشاورزی و به دنبال آن بالا رفتن قیمت محصولات کشاورزی، دلایل شکلگیری این نظام، مشکلات موجود در نظام توزیع و عرضه و همچنین کار ویژه دولتها برای حذف واسطهگری از سیستم کشاورزی برای بهبود شرایط موجود به گفتگو پرداخته اdl که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
چرا دلالی و واسطهگری در بخش کشاورزی کشور ما اینقدر زیاد است، بهگونهای که باعث شده قیمت محصولات کشاورزی تا این حد بالا برود؟
یکی از مشکلات اساسی ما این است که در بخش کشاورزی اکثر کشاورزان خردهمالک هستند و با توجه به اینکه منابع مالی خوبی در اختیار آنها نیست، مجبور میشوند مقداری از محصولی را که تولید میکنند، پیشفروش کنند؛ به این ترتیب دست واسطهها و دلالها را جهت سوءاستفاده از سود محصولات کشاورزی باز میگذارند. اگر کشاورزی ما بهصورت پیشرفته و با امکانات بهروز انجام شود و دسترسی به بازار را بیشتر کنیم، خود به خود مشکلات حل میشود. در حال حاضر قیمت محصول از سر مزرعه تا وقتی به دست مصرفکننده میرسد، حداقل سهبرابر افزایش قیمت دارد و علت آن هم این است که عدهای واسطه هستند که در این بین سود میبرند و محصول را با قیمت پایین خریداری کرده و با قیمت بالا به دست مصرفکننده میرسانند. متأسفانه وقتی هم که محصول با این قیمت به دست مصرفکننده میرسد، گمان میکند که این سود به جیب کشاورز میرود، درحالیکه کشاورز اصلاً از این سود منتفع نمیشود. راه چاره این است که زنجیرهها را در این بخش ایجاد کنیم تا تولیدکننده، توزیعکننده و مصرفکننده به هم متصل شوند.
آیا نظام عرضه در کشور مناسب است؟ آیا ضعف در این بخش باعث دلالی نمیشود؟
در تمام دنیا اتحادیهها و تعاونیها به یکدیگر متصل شدهاند تا محصول کشاورز به سایر بخشهای کشور هم منتقل شود. همچنین فاصله قیمت تمامشده از مزرعه تا قیمتی که به دست مصرفکننده میرسد، متعادل است؛ نه مانند کشور ما که قیمتها فوقالعاده نامتعادل است و در این بین هم مصرفکننده و هم تولیدکننده ضرر میکنند و تنها بخشی که سود میکند، واسطهها و دلالها هستند. اصل مشکل ما به ضعف نظام عرضه در کشور و اتصال ندادن حلقههای مختلف به یکدیگر برمیگردد؛ به عبارت دیگر، شرایط در کشور ما به گونهای فراهم نشده است که محصول کشاورزان بدون واسطه به دست مصرفکنندگان برسد.
یکی از راهکارهایی که از دههها پیش برای توانمندسازی کشاورزان پیشنهاد میشود، ایجاد تعاونیها و تشکلهای بخش کشاورزی است. آیا چنین اقدامی در کشور صورت گرفته است؟
اتحادیهها و تعاونیها در کشور فوقالعاده ضعیف عمل کردهاند و همین مسأله باعث شده است نتوانند به رسالت اصلی خود یعنی کمک به بخش کشاورزی جامه عمل بپوشانند و آن را به بهترین شکل انجام دهند. همین امر باعث شده است بازار واسطهها هر روز در کشور گرمتر شود و هر روز به کالایی که تولیدکننده برای آن زحمت میکشد، دسترسی پیدا کنند؛ بهطور مثال در منطقه جنوب کشور پیاز یا گوجهفرنگی محصولاتی هستند که به صورت روزانه در سبد مصرفی مردم وجود دارند، ولی فاصله قیمتی این محصولات از سر مزرعه تا زمانی که به دست مصرفکننده برسند، فوقالعاده بالاست و دلیل آن هم به نداشتن نظام توزیع مناسب برمیگردد. اگر نظام توزیع مناسبی داشته باشیم، نباید قیمت فروش محصول از هزینه تمامشده آن برای کشاورز کمتر باشد.
فکر میکنید تشکلها میتوانند دلالی و واسطهگری را حذف کنند؟
ضعف تشکلها و اتحادیهها باعث شده است که سود تولید به جیب کشاورز نرود؛ البته منظور این نیست که واسطه اصلاً وجود نداشته باشد، بلکه واسطه باید حق خودش را ببرد، نه اینکه بیشتر از کشاورز سود نصیبش شود. مطمئناً توانمندسازی اتحادیهها و تشکلها امکانپذیر است و شرایط لازم برای این کار وجود دارد. حجم تولید و میزان مصرف در کشور باید به هم نزدیک باشد تا چرخه عرضه و تقاضا برای آن کامل شود؛ اما واسطه و دلال حذفشدنی نبوده و نمیتوان گفت که نباید اصلاً وجود داشته باشند.
دولت چگونه میتواند مشکل دلالی و واسطهگری را حل کند؟
دولت وقتی میتواند موفق باشد که بخش کشاورزی را مورد حمایت همهجانبه خود قرار دهد؛ یعنی منابع مالی و امکانات باید در وضعیتی باشند که کشاورز بتواند منابع مورد نیاز خود را تهیه کند؛ این در حالی است که کشاورزان خردهمالک ما امکانات مالی ضعیفی دارند و این مسأله باعث میشود که پای دلال به این بخش باز شود. اگر دولت پایه و اساس بخش کشاورزی را تقویت کند، مشکلات مالی حل و واسطهگری هم رفع میشود.
طبق مصوبه هیئت وزیران در سال ۹۶، باید بخشی از فضای میادین میوه و ترهبار به کشاورزان برای عرضه مستقیم محصولات داده شود. آیا این کار انجام شده است؟بعضی از کارها برای به نتیجه رسیدن باید چرخه آنها کامل و زیرساختهای مورد نیازشان تکمیل شود. اگر روند این باشد که بازار نظاممند شود، قطعاً به نتیجه خواهیم رسید، اما این روند هم با ایراد اجرایی شده است. در سیستم فعلی، کشاورز امکان عرضه محصولاتش را به صورت مستقیم در بازار ندارد، بلکه باز هم فردی به جای او مستقر شده که تقریباً تمام سود کشاورز را از آن خود میکند. میادین میوه و ترهبار در شهرها احداث شدهاند تا تولیدکنندگان در این بازارها مستقر شوند و محصولشان را بهصورت مستقیم به مصرفکننده بفروشند، ولی در این بازار چند درصد از این افراد کشاورز هستند؟ یقیناً این درصد بسیار پایین است. این میادین باید جایگاه فروش محصول کشاورز باشند، ولی درواقع میبینیم که در آنجا هم واسطهها و دلالها کار میکنند و دلیل آن هم این است که آییننامه و قوانین موجود، به نحوی دیگر اجرا میشوند. با وجود اینکه کشوری چهار فصل داریم و در تمام فصول سال محصول تازه تولید میشود، اما گاهی با افزایش یا کاهش تولید مواجه میشویم که دلیل آن، این است که برنامه منظم و مدونی بر مبنای عرضه و تقاضا در اختیار نداریم؛ به عبارت دیگر، اگر برنامهریزی اصولی انجام میشد، مطمئناً با مشکل انباشت یا کمبود انواع محصولات کشاورزی روبهرو نمیشدیم.
آیا مدل اداره کردن جزیرهای ارگانها و سازمانها در ایجاد دلالی و واسطهگری تأثیر دارد؟یکی از مشکلاتی که در بخش کشاورزی وجود دارد، این است که هر قسمتی را وزارتخانه یا سازمانی مدیریت میکند؛ یعنی مدیریت جزیرهای بر این بخش حاکم است و هر سازمانی با برخورد کردن به مشکلی، توپ را در زمین سازمان دیگری میاندازد. این اقدامات یکی از زمینههای ایجاد دلالی و واسطهگری در بخش کشاورزی است. اگر برنامه اصولی و درستی داشته باشیم، اتفاقی که باید میافتد و دلالان وارد میدان نمیشوند؛ بهعنوان مثال کاری که برای خرید میوه شب عید انجام شد، ناموفق بود که به دلیل همین اقدامات جزیرهای و دادن اختیارات به گروههای غیرمتخصص است.
کشورهای دیگر از استارتاپها و اپلیکیشنها برای حذف دلالی و واسطهگری استفاده میکنند. آیا چنین کاری در کشور ما انجام میشود؟
استارتاپها و اپلیکیشنهای بخش کشاورزی در این زمینه میتوانند بسیار راهگشا باشند، اما درصد ورود اپلیکیشنها به این عرصه در کشور ما کمتر از ۱۰ درصد است. این در حالی است که تمام دنیا به این سمت رفته و استارتاپها بازار را در دست گرفتهاند و میتوانند تنظیمکننده بازار باشند و درنتیجه نقش دلالی را کاهش دهند. کشورهای دیگر برای رسیدن به این موفقیت زنجیرهها را بههم متصل کردهاند، اما کار گروهی در کشور ما ضعیف است. این در حالی است که تمام کارها در کشورهای خارجی به صورت اتحادیه و تعاونی انجام میشود. هدف ما این است که تولیدکننده سود ببرد؛ با وجود این، سرمایهگذاری در بخش کشاورزی آنقدر زیاد نیست، چراکه برای سرمایهگذار فعالیت در این بخش توجیه اقتصادی ندارد، وگرنه شرایط و زمینههای لازم وجود دارد.
شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سبزینه، تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: ۹۴۹۲۷، www.sabzineh.org