شعار سال: دکتر محمود شارعپور، عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران در یادداشتی نوشت: مهاجرت رفاهطلبانه را میتوان هم عامل موثر این دگرگونیها دانست و هم نتیجه و پیامد این دگرگونیها. این نوع مهاجرت سبب تغییرات مهمی در مالکیت زمین، استفاده از زمین، حکمرانی اراضی روستایی و دگرگونی در ترکیب اجتماع روستایی و پویایی اجتماعی-اقتصادی مناطق روستایی استان شده است. در چند دهه اخیر شاهد این پدیده هستیم که برخی از ساکنان شهرهای بزرگ درجستجوی اقامت نزدیک به طبیعت، به دنبال خانههای دوم میباشند و با این کار خود در مناطقی که از لحاظ جاذبههای طبیعی غنی هستند، تغییرات مهمی را سبب شده اند. از این پدیده تحت عنوان مهاجرت رفاهطلبانه نیز یاد میشود. این نوع مهاجرت صرفا جابجایی ساده تعدادی از افراد نیست، بلکه پدیدهای است که بر ابعاد مختلف جوامع محلی اثر دارد.
در واقع سه شیوه اصلی الگوی سکونتی عبارتند از: اقامت دائم، مهاجرت، و خانه دوم. الگوی خانه دوم در واقع حالت بینابین دو الگوی دیگر است که شامل گریز شهرنشینان به مناطق روستائی یا مناطق ساحلی میباشد. جاذبههای طبیعی همیشه نقش مهمی در تغییر توزیع جغرافیایی فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی داشته است.
منظور از خانه دوم یعنی خانه شخصی که از آن برای اهداف تفریحی و فراغتی استفاده شود. از خانههای دوم اغلب در اواخر هفته و تعطیلات از آنها استفاده میشود. اصولا خانه اول این افراد در محیطهای شهری شلوغ است. دافعه محیط شهری نوعی نیاز به تغییر را برای این افراد پدید آورده است؛ لذا میتوان گفت که جاذبه خانه دوم به خاطر واقع شدن آن در محیط روستایی و محیط زیست طبیعی است. برخلاف مهاجرتهای قدیمی این نوع از مهاجرت عموماً مبتنی بر ضرورت و نیاز اقتصادی نیست یعنی مهاجرت ناشی از بیکاری یا در جستجوی کار با درآمد بالاتر نیست. از نوع مهاجرت اجباری هم نیست مثلا مهاجرتهای ناشی از جنگ یا ناشی از بلایای طبیعی. این مهاجرت مبتنی بر حق انتخاب است که این افراد میخواهند از این حق انتخاب خود استفاده کنند و انگیزه آنها نیز میل و توانایی آنان برای جابهجایی موقتی و فصلی بمنظور گریز از فشارهای فردی و اجتماعی زندگی فعلی آنها و جستجوی سرعت کمتر زندگی، با آبوهوای خوب و تمایل به نزدیکتر شدن به طبیعت است.
به طور سنتی لوکیشن خانههای دوم معمولا در نزدیکی منظرهای روستایی و محیطهای طبیعی، تمرکز دارد. هدف اصلی بسیاری از این افراد نزدیک شدن به جاذبههای طبیعی مثل رودخانه و دریاچه و جنگل است. بدین جهت پدیده خانه دوم اغلب در چند منطقه جغرافیایی بیشتر خود را نشان میدهد: مناطق ساحلی، پهنههای جنگلی و مناطق کوهستانی. نکته مهم این است که معمولا این خانههای دوم مشکلات مختلفی برای اجتماع محلی پدید میآورند.
پیشرانهای موثر بر ظهور پدیده مهاجرت رفاه طلبانه عبارتند از:
ارزش قائل شدن برای محیط طبیعی
ارزش قائل شدن برای اوقات فراغت
افزایش وقت آزاد
افزایش سطح رفاه اقتصادی
دسترسی بهتر به مناطق مختلف بخاطر بهبود شرایط حمل و نقل و دسترسی
وجود حداقلی از امکانات در مناطق دوردست.
علاوه بر عوامل فوق، مطالعات انجام شده در چند سال اخیر نشان داده که تجربیات منفی ناشی از زندگی در شهرهای بزرگ نیز یکی از انگیزههای اصلی افراد از مهاجرت رفاه طلبانه است.
پدیده خانه دوم در مازندران:
علاقه به خانههای دوم به گفتمان رایج و روزمره ساکنان شهری در ایران تبدیل شده است. اصولا مناطقی که دسترسی به آنها از مراکز شهری پرجمعیت مثل تهران، راحت است و بتوان با یکی دو ساعت رانندگی بهای مناطق دست یافت، لوکیشن مطلوبی برای خانه دوم محسوب میشوند. استان مازندران از چند دهه پیش شاهد ظهور خانههای دوم بوده، ولی در طی یک دهه اخیر بنا به دلایل مختلف، میزان شیوع خانههای دوم در استان رشد شتابانی داشته است. از لحاظ جغرافیایی، در ابتدا مناطق غربی استان و نوار ساحلی شاهد بروز این پدیده بوده و به مرور مناطق مرکزی و شرقی استان و در پهنههای جنگلی و مناطق کوهستانی نیز در معرض این پدیده قرار گرفتهاند.
در مطالعات مربوط به مهاجرت رفاه طلبانه و خانه دوم علاوه بر ضرورت مطالعه انگیزههای این نوع جابهجایی و عوامل تسهیل کننده آن، لازم است به اثرات این نوع جابهجایی و پیامدهای مختلف آن نیز توجه نمود.
انگیزههای مهاجران رفاه طلب:
در اغلب تحقیقات مربوط به مهاجرتهای رفاه طلبانه تاکید بیشتر بر عوامل جاذبه در مناطق روستایی بوده است. در این زمینه تحقیقات نشان داده که محیط طبیعی مناطق روستایی، جاذبه اصلی پدیده مهاجرت است (Deller et al. ۲۰۰۱).
مطالعه کندرا و هال در آمریکا نشان داد که تعداد اندکی از این مهاجران خانه دومی، دارای انگیزههای اقتصادی هستند و بیشتر آنها به دلیل: کیفیت زندگی، نزدیکی به طبیعت، تفریح، و فرار از شرایط نامساعد شهری، به خرید یا ساخت خانه دوم در مناطق روستایی پرداخته اند. به عبارت دیگر برای اکثر این افراد، انگیزههای اقتصادی در اولویت اول انگیزه هایشان نبوده است. گاهی اوقات این نوع مهاجرت را میتوان نوعی واکنش به مشکلات فضاهای شهری و واکنش به شرایط خفقانآور شهر تلقی کرد (Phillips ۲۰۰۴).
در اروپا مهمترین انگیزه افراد از خرید یا ساخت خانه دوم، دو چیز است: نزدیکی به طبیعت و گریز از فضای شهری. انگیزه اصلی این افراد، نزدیکی به طبیعت و جستجوی سلامت و رفاه در محیطهای طبیعی است. اصولا مناطقی که دسترسی به آنها از مراکز شهری پرجمعیت مثل تهران، راحت است و بتوان با یکی دو ساعت رانندگی بهای مناطق دست یافت، لوکیشن مطلوبی برای خانه دوم محسوب میشوند. گاهی اوقات خانه دوم به میراث قدیمی خانوادگی نیز مربوط میشود و گاهی به دوران بازنشستگی فرد نیز ارتباط دارد. بهخاطر تغییرات فراوانی که در کار و در اوقات فراغت رخ داده، تحرک و جابهجایی فضایی زیاد شده لذا افراد دنبال خانه دوم هستند. گاهی اوقات خانه دوم بخاطر اوقات فراغت فردی و استفاده تفریحی است، گاهی برای ایام بازنشستگی است و گاهی بخاطر سرمایهگذاری. اگرچه سود اقتصادی، انگیزه اولیه و اصلی برای خریداران خانههای دوم نیست، ولی روزبهروز بر اهمیت این انگیزه افزوده شده است.
اثرات خانههای دوم:
در کل، سه دسته از اثرات خانههای دوم را میتوان از هم متمایز نمود: پیامدهای اجتماعی، اثرات اقتصادی و اثرات زیست محیطی.
الف- پیامدهای اجتماعی خانههای دوم:
صاحبان خانههای دوم و بومیان دارای اهداف مختلفی هستند و در نتیجه دارای دیدگاههای بسیار متفاوتی میباشند. به همین جهت در ادبیات تحقیقی مربوط به خانههای دوم میتوان نمونههای زیادی از بروز تنش بین ساکنان خانههای دوم و مردم محلی مشاهده کرد، به نظر میرسد بین مردم محلی و خوش نشینان از ابعاد مختلف تفاوتهای مهمی وجود دارد. مطالعات نشان داده که این مهاجران از لحاظ نوع و سطح تعامل اجتماعی با جامعه میزبان، دارای وضعیت بسیار متفاوتی هستند. برخی از این مهاجران تعامل زیادی با جامعه محلی و مردم بومی دارند، ولی برخی دیگر از آنها با فاصله از مردم محلی در یک ویلای محصور و جداشده زندگی میکنند و منزوی هستند. مطالعات همچنین نشان داده که سطح و میزان مشارکت این مهاجران در امور اجتماع محلی، یکسان نیست.
بسیاری از اوقات، بومیان منطقه معتقدند که این مهاجران غیربومی عامل تغییر در ارزشها، هنجارها و رفتارهای مردم هستند و آنها را مقصر میدانند. درحالیکه ساکنان دائمی بر کار و گذران امورات زندگی شامل جنبههای اجتماعی و اقتصادی تمرکز دارند؛ جمعیتهای خانههای دوم به دنبال بهرهگیری از فعالیتهای طبیعت محور و تفریح هستند. این بدان معنی است که هر دو قشر منافع مختلفی را در مکانهای روستایی پیگیری میکنند.
دغدغه بعد اجتماعی خانه دوم عبارت است از هجوم تعداد قابل توجهی از جمعیت موقت و ورود آنها در میان بومیان دائمی منطقه. مساله مهم در این زمینه موضوع هویت است. معمولا برخلاف بومیها که سرمایهگذاریهای عمیق و بیشتری در محیط محلی دارند، تازه واردها دارای جهت گیری موقت و کوتاه مدت بوده، چندان انسجامی با اجتماع محلی نداشته و حس تعلق به اجتماع اندکی دارند. برخی از مطالعات نشان داده که چگونه با ورود این مهاجرین غیربومی و اشغال فضا توسط آنان، هویت اجتماعی منطقه روستایی دچار تحول میشود (Sheridan ۲۰۰۷). با ورود این افراد، الگوی استفاده از زمین به مثابه اراضی کشاورزی به قطعه زمین تفریحی تغییر میکند.
ورود ناگهانی این تازه واردها که انتظارات و ارزشهای خاص خود را وارد این محیط مینمایند و با توجه به برساخت و ادراک خاصی که آنها از روستائیت دارند، بستراجتماعی محیط محلی را دچار تغییرات مهمی مینماید. این موضوع زمانی برجسته میشود که این تازه واردها دارای سهم زیادی از قطعات ارضی باشند و نوع نگاه آنها به زمین با انتظارات سنتی مردم محلی تفاوت زیادی داشته باشد.
معمولا مردم محلی معتقدند که این مهاجران و تازه واردها قادر به درک سنتهای محلی و فرهنگ محلی نیستند. سئوال مهم این است که آیا با ورود ارزشها و انتظارات جدید توسط این مهاجران به مناطق روستایی، شاهد برخورد فرهنگها خواهیم بود؟ یکی از پیامدهای اجتماعی مهم در مهاجرتهای رفاه طلبانه افزایش ناهمگونی روستایی میباشد. برخی از ابعاد اجتماعی پدیده خانه دوم عبارتند از:
– هویت
– تاثیر این خانههای دوم بر محلی که در آن واقع شده اند، و احساس تعلق
این افراد گاهی اوقات دراین پدیده شاهد این هستیم که طبقه متوسط شهری جای زمین و فضای طبقه پایین روستایی را میگیرد و او را وادار به جابهجایی از مکان زندگی سنتی خود میکند.
از جمله پیامدهای گسترش بیرویه خانه دوم در یک منطقه این است که در برخی ایام سال مثل تابستان یا تعطیلات، بیش از حد شلوغ میشوند، ولی در سایر ایام سال به منطقه خالی از سکنه تبدیل میگردند.
شاید شدیدترین انتقادات بر پدیده خانه دوم از جهت اثرات و پیامدهای منفی خانه دوم بر اجتماع روستایی و محیط اجتماعی آن باشد. استدلال مخالفان این است که صاحبان خانههای دوم سبک زندگی خاص خود را بر محیط روستایی تحمیل میکنند که سبب رنجش و آزردگی مردم محلی میشود. اغلب مردم محلی حس مورد هجوم واقع شدن توسط بیگانگان را دارند. گاهی اوقات در ایام تعطیل و تابستان، منطقه روستایی به یک محله شهری شلوغ تبدیل میشود. برخی از مردم محلی احساس نوعی تهاجم اجتماعی دارند.
ب-دلالتها و پیامدهای اقتصادی خانههای دوم:
مهاجرت رفاه طلبانه مجموعهای از تغییرات اقتصادی را در جامعه محلی میزبان، سبب میشود. افزایش توجه به موضوع مهاجرت رفاه طلبانه در دهههای اخیر بخاطر افزایش اثرات و پیامدهای شدید این پدیده بر محیطهای روستایی میباشد. از جمله این اثرات این است که فضای روستایی را به یک حوزه مصرفی ناشی از سبک زندگی، تبدیل کرده است. برخی از محققان عقیده دارند که خانه دوم پدیدهای است که عامل به وجود آورنده آن انباشت سرمایه است که منجر به کالایی شدن فضای زراعی میگردد.
این مهاجران اراضی کشاورزی را هدف خود قرار میدهند و سبب میشوند که این اراضی از حالت مولد به حالت فرا مولد تبدیل شوند (Post- Productivist). مهاجران تازه وارد به مناطق روستایی اغلب سبب نابودی رفتارهای تولیدی مرسوم در روستا میشوند و حتی نحوه استفاده از آبی که قبلا برای آبیاری مزارع استفاده میشد را تغییر میدهند. مهاجرتهای رفاهطلبانه سبب تغییر در کاربری سنتی اراضی شده و ساختار اقتصادی منطقه را تغییر میدهد. یکی دیگر از اثرات و پیامد اقتصادی این نوع مهاجرت، افزایش هزینههای زندگی و فشار بر طبقات محروم محلی میباشد.
در بسیاری از کشورهای دنیا که این نوع مهاجرت رفاه طلبانه شهری به مناطق روستایی را تجربه کردهاند، شاهد افزایش شدید در قیمت مسکن و قیمت زمین بودهایم (Loffler & Steinecke ۲۰۰۷). با افزایش قیمت مسکن و زمین در مناطق روستایی در نتیجه ورود مهاجرین رفاه طلب، تداوم فعالیتهای مولد سنتی دچار اختلال میشود و تمایل به فروش زمینهای افزایش قیمت یافته، روزبهروز بیشتر میشود و تنها مشتریان این زمینها هم فقط همین مهاجرین ثروتمند تازه وارد هستند. نباید فراموش کرد که همیشه با افزایش قیمت زمین شاهد افزایش سایر هزینههای زندگی نیز خواهیم بود. خرید و ساخت خانههای دوم میتواند بر بازار مسکن و مستغلات، فشار وارد کرده و قیمت آنها را افزایش دهد.
ج-اثرات زیست محیطی خانههای دوم:
بخش مهمی از مطالب نگاشته شده درمورد خانههای دوم مربوط میشود به اثرات زیست محیطی این خانهها. اصولا بررسی تفاوت در رفتارهای زیست محیطی بین بومیان و مهاجرین موضوعی است که در کشورهای توسعه یافته بسیار مورد توجه قرار گرفته است. (Abrams et al. ۲۰۱۲).
اغلب خانه دوم در جایی ساخته میشود که از زیبایی طبیعی و ارزش منظر بالایی برخوردار است مثلا” کنار سواحل دریا، دریاچهها و مناطق کوهستانی. به همین خاطر آسیب این نوع خانهها بر محیط زیست و منظر بسیار زیاد است نظیر اختلال در حیات وحش، آسیب به تنوع زیستی، آسیب به منظر (انقطاع در منظر)، آلودگی آب، تولید زباله و پسماند، آلودگی صوتی، و از بین بردن ابعاد زیبایی شناختی منظر طبیعی و فرهنگی. وارد نمودن فشار بر مصرف انرژی یکی دیگر از اثرات زیست محیطی خانه دوم است.
میتوان گفت که اثرات زیست محیطی و منظری خانه دوم بسته به موقعیتهای مکانی و نوع ساختوساز، متفاوت است. ساختوساز در مناطق دارای تراکم اندک و به شکل منقطع از سکونتگاه انسانی سبب اتلاف منابع سرزمینی، افزایش هزینههای مربوط به زیرساختها و افزایش هدر رفت انرژی میگردد. این نوع ساختوسازها همچنین سبب نابودی فضاهای باز، آسیب به اکوسیستم و تنوع زیستی شده، خطر وقوع سیلاب را افزایش داده و در نهایت دارای اثرات منفی بر کیفیت زندگی میباشد.
در کل، ساخت این نوع خانهایهای دوم در مناطق روستایی میتواند از بسیاری جهات آسیب زا باشد مثلا: آسیب پذیری اکولوژیکی منطقه، کاهش قدرت مولد کاربری اراضی و هزینههای بالای تأمین راه دسترسی، خدمات و زیرساختها.
ساخت خانههای دوم و پیامدهای ناشی از آن سبب بروز تغییرات اساسی در منظر و در محیط زیست مناطق روستایی میشود. بدین جهت گسترش خانههای دوم سبب بروز دغدغههای زیست محیطی شده، زیرا باعث افزایش اثرات منفی بر طبیعت در آینده نزدیک خواهد شد. خانههای دوم حداقل دارای سه بعد زیست محیطی هستند: مسکن و زندگی در خانه دوم، کاربری اراضی، و استفاده از اتومبیل برای جابهجایی بین خانه اول و دوم. مهاجران تازه وارد حداقل از سه بعد دارای اثرات زیست محیطی منفی بر اجتماع محلی هستند: سفر، ساخت و ساز، و مصرف. از جهت دیگر میتوان اثرات این پدیده بر محیط زیست اجتماع محلی را به گونه دیگری تقسیمبندی نمود:
الف – فشار بر مصرف انرژی و آب، فشار بر کاربری اراضی و فشار بر فرسایش خاک.
ب – افزایش انواع آلودگیها و تولید پسماند.
هال عقیده دارد مالکان خانههای دوم صرفا یک گردشگر هستند و به همین خاطر علاقه کمتری نسبت به چشمانداز و جوامع روستایی از خود نشان میدهند و احساس مسئولیتی در این ارتباط ندارند، بنابراین سعی میکنند تا از روستا و روستاییان دوری گزینند.
در مجموع، خانههای دوم بخاطر رفتارهای مصرفی جدید و متفاوت خود میتوانند بنیان اجتماعی و اقتصادی جوامع محلی را دچار دگرگونی کنند. مهمترین نگرانیهای مربوط به رشد خانههای دوم عبارتند از: آسیب به محیط زیست طبیعی، آسیب به منظر فرهنگی، کاهش پتانسیل و ظرفیت کشاورزی و اثرات اجتماعی. پیامد خانه دوم، استفاده شدید از فضا و نابودی منظر است که در شمال ایران به یک چالش جدی تبدیل شده است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از اسکان نیوز، تاریخ انتشار:۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر:۳۴۸۵۵، www.eskannews.com