سعید جلیلی طی سخنانی با طرح موضوعاتی سعی در ارائه آنچه آنها «روایت معتبر» از مذاکرات میخواند، کرده است. جلیلی سعی کرده است که در سخنان خود سه قطعنامهی دوران خود را بی اهمیت و تکرار قطعنامههای پیشین بداند. او همچنین خود را عامل حل و فصل «۶ مسئله فنی با آژانس» معرفی کرده است. جلیلی در بخش دیگری از سخنانش گفته «همان طرفی که سال ۸۴ به دنبال تعطیلی و تخریب تاسیسات هستهای بود، ظرف مدت سه سال مجبور شدند به پشت میز مذاکره بیایند؛ آمریکاییها که میگفتند به علت عدم پایبندی ایران به قطعنامهها، با ما مذاکره نخواهد کرد نیز به مذاکرات پیوست.»
شعار سال: سعید جلیلی طی سخنانی با طرح موضوعاتی سعی در ارائه آنچه آنها «روایت معتبر» از مذاکرات میخواند، کرده است.
جلیلی سعی کرده است که در سخنان خود سه قطعنامهی دوران خود را بی اهمیت و تکرار قطعنامههای پیشین بداند. او همچنین خود را عامل حل و فصل «۶ مسئله فنی با آژانس» معرفی کرده است.
این درحالیست که توافق مدالیته ایران و آژانس براساس طرحی از علی لاریجانی در تابستان ۱۳۸۶ بود که آژانس نیز با آن موافقت کرده بود. آنچه باعث موفقیت بیشتر این طرح شد، سفر البرادعی در اوایل بهمن ۸۶ بود که در آن با مقامات عالی کشور و نه جلیلی دیداری مهم کرد. اشتباه مهلک تیم جلیلی، اما عدم باور به این نگاه بود که لاریجانی با آن موافق بود و پیگیری میکرد؛ مسئلهی فنی همراه با «مانور سیاسی» میتواند جنجالها و اختلافات را حل و فصل کند. جلیلی، اما گامی در این راستا برنداشت.
در روز سوم اسفند ۱۳۸۶، البرادعی گزارش خود را به آژانس ارائه کرد. گزارشی که احمدی نژاد آن را «پیروزی» خواند، سازمان تبلیغات خواستار «جشن شکرگزاری» شد. عجیب آنکه جلیلی چند دقیقه بعد از انتشار گزارش البرادعی، با چهرهای خندان در کنفرانس مطبوعاتی حاضر شد و این گزارش را «موفقیت و پیروزی برای ملت ایران و نتیجه ایستادگی و مقاومت» توصیف کرد.
مهمترین پرسش آژانس
البرادعی در این گزارش میگوید «مهمترین پرسش آژانس» که درباره «مطالعات ادعایی در تلاش برای ساخت بمب هسته ای»، بی پاسخ مانده است. این گزارش همچنین از تهران بابت «همکاری اندک» بابت موضوعات معین انتقاد کرده بود. در انتها هم گفت که ایران به درخواست شورای امنیت تن نداده است.
دقیقا همین اشاره البرادعی به عدم همکاری تهران در بحث مطالعات ادعایی کمک زیادی به تصویب سومین قطعنامه تحریمی علیه ایران منجر شد.
در نهایت به دنبال دیپلماسی انفعالی جلیلی و بدون بهره برداری سیاسی در فضای بین المللی از توافق مدالیته لاریجانی و البرادعی، قطعنامه ۱۸۰۳ شورای امنیت در چهارچوب فصل هفتم در ۱۳ اسفند ۱۳۸۶ تصویب شد. در این میان، حتی لیبی، افریقای جنوبی و یتنام که دولت وقت و تیم جلیلی به آنها دل بسته بود، حاضر به رای منفی به قطعنامه نشدند. در واقع این قطعنامه بود که تحریمهای زمینی، هوایی و دریایی شبیه تحریمهای اعمالی علیه عراق در دهه هفتاد را کلید زد. حتی براساس این قطعنامه، برای اولین بار به تمام کشورهای عضو سازمان ملل اجازه داده شده بود که هواپیما و کشتیها را متوقف و بارهای حمل شده به مقصد و از مبدا ایران را در بنادر و فرودگاهها بازرسی کنند.
بعلاوه، این قطعنامه از همه کشورها خواست تا تحریمهای تجارتی را شدید و فعالیتهای بانک ایرانی را به شدت تحت نظارت قرار دهند.
لازم به ذکر است که روسیه و چین در غیبت مذاکرات و لابیهای تیم جلیلی، به تصویب قطعنامه علیه ایران لبیک گفتند. قطعنامهای که آمریکا آن را بسیار «تنبیهی و جدی» توصیف کردند. نکته جالب اینکه اینکه مقامات دولت احمدی نژاد و جلیلی یک روز پیش از آن گفته بودند پرونده هستهای در عمل بسته شده است.
جلیلی، اما امروز در واکنش به این قطعنامه مهم و انفعال خود میگوید «وقتی در مذاکره، کم میآوردند، علیه ما قطعنامه صادر میکردند.»
در همین راستا، در ۶ مهر ۱۳۸۷، قطعنامه ۱۸۳۵ علیه ایران تصویب شد که مجدد با رای مثبت روسیه و چین همراه بود. جالب اینجاست که مسکو پیش نویس این قطعنامه جدید را که تاکیدی بر قطعنامه پیشین بود، ارائه داده بود. لاوروف نیز در حمایت از این قطعنامه نیز پس از آن گفت که این قطعنامه در راستای اهداف ۱+۵ بوده است. در واقع، بعد از قطعنامه ۱۸۳۵، برخی همان زمان پیش بینی میکردند که قطعنامههای بیشتری که این بار تحریم نفت هم شامل میشود، در راه است.
در ۱۹ خرداد ۱۳۸۹، قطعنامه سنگین تری به نام ۱۹۲۹ در شورای امنیت علیه ایران تصویب شد. در این قطعنامه، فقط برزیل و ترکیه رای منفی دادند، حتی لبنان رای ممتنع داد. این قطعنامه هزینه فعالیتهای هستهای ایران را به شدت افزایش داد و تحریمهای جدید نظام بانکی و اقتصادی ایران را به شکل وسیع هدف قرار داد. براساس این تحریم ها، دسترسی ایران به خدمات مالی بانکهای مشهور به شدت محدود شد و تهران برای معاملات عمده با دلار و یورو با مشکلات جدی مواجه شد. همچنین، تعداد زیادی از شرکتهای بین المللی روابط خود را با ایران قطع کردند، از جمله تویوتا، هانی ول و زیمنس. سرمایه گذاران در بخش انرژی از پروژههای داخل ایران کنار کشیدند.
این قطعنامه همچنین تحریم تسلیحاتی ایران شدیدتر کرد، اموال ایران و شرکتهای کشتیرانی متعلق به ایران توقیف کرد و همهی دولتها توصیه کرد کشورها و بارهای ایران را بازرسی کنند.
مشخص نیست سعید جلیلی چطور ادعا کرده که این قطعنامهها در دورهی او، تکراری بوده است.
ادعا درمورد موفقیت در اجبار امریکا به ورود به مذاکرات
جلیلی در بخش دیگری از سخنانش گفته «همان طرفی که سال ۸۴ به دنبال تعطیلی و تخریب تاسیسات هستهای بود، ظرف مدت سه سال مجبور شدند به پشت میز مذاکره بیایند؛ آمریکاییها که میگفتند به علت عدم پایبندی ایران به قطعنامهها، با ما مذاکره نخواهد کرد نیز به مذاکرات پیوست.»
جلیلی در حالی پیوستن امریکا به مذاکرات را یک دستاورد برای خود معرفی میکند که حقیقت چیز دیگری است. ویلیام برنز در آن زمان به نمایندگی از دولت آمریکا با این هدف که بگویند با ۱+۵ همراهند، دیپلماسی را ترجیح میدهد و مهمتر اینکه چین و روسیه را بر دیگر با خود علیه تهران همراه کنند، به مذاکرات پیوست، چراکه اساسا میدانست نوع مذاکره و پاسخهای جلیلی، این فضا را برای آنها فراهم میکند.
موضع قدرت و ایران را در موضع دفاعی
برنز در کتاب خاطرات خود میگوید که با پیش بینی پاسخ جلیلی، پیوستن به گفتگوها با این هدف انجام گرفت؛ قرار دادن امریکا در «موضع قدرت و ایران را در موضع دفاعی»، و افزایش «اتحاد با شرکای مذاکره ای» و آماده کردن فضا برای «تحریم بیشتر» علیه ایران.
او در خاطرات خود مینویسد: جلیلی اظهاراتش را با تحویل یک «Non Paper» (سند غیررسمی) به پایان رساند. البته در بالای نسخهی انگلیسی آن به اشتباه نوشته شده بود «None paper» (که به معنای هیچ است) که البته توصیفی درست از محتویات آن بود. سولانا و بقیه ما خیلی سریع نگاهی به آن انداختند. در همین لحظه، همکار فرانسوی ام، غری زد و زیر لب گفت «مزخرف است»، اظهاراتی که باعث تعجب جلیلی و البته تغییر آن چهرهی عادی ام شد. البته خوشبختانه در آن لحظات، دوربینها نبودند. پس از آن، سریعا یادداشتی به وزیر خارجه رایس نوشتم، همان عصر، گزارش دادم که «جلسه پنج و نیم ساعته با ایرانیها در روز جاری یادآوری واضحی به ما بود که چیز زیادی در همهی این سالها را از دست نداده بودیم.»
وی میافزاید: با این حال، همکاران ما در پنج بعلاوه یک، خرسند بودند که ایالات متحده را حاضر و درگیر در مذاکرات میدیدند. روسها و چینی به نظر میرسید تحت تاثیر قرار گرفته بودند. در واقع هر چقدر پاسخ ایرانیها ناامید کننده بود، اما ما مجدد [موفق شدیم]دست بالا را داشته باشیم و در موضع قدرت قرار بگیریم.»
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از انتخاب، تاریخ انتشار: ۱۰اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: entekhab.ir، ۶۱۵۳۸۴