شعار سال: ۳۲ سال پیش یکی از اساتید اقتصاد دانشگاه شیراز روزی مرا به دفترش دعوت کرد و بعد کشوی میزش را باز کرد و گفت:"ببینید من نسخه درمان مشکلات اقتصادی کشور را نوشتهام و آن را در اینجا بایگانی کردهام و آن را در اختیار مسئولین کشور قرار نمیدهم و الان هم نسبت به مشکلات اقتصادی و رفتار و سیاستهای اقتصادی مسئولین اقتصادی کشور سکوت میکنم". آن روز احساس بدی به من دست داد و شاید اگر بگویم مرا در وان پر از یخ قرار داده بودند اغراق نکردهام، زیرا احساس کردم اقتصاددانان فعال در دانشگاه در خدمت حل مشکلات جامعه نیستند و شاید بهتر باشد گفته شود از جامعه دور شدهاند و یا آنها را از جامعه دور کردهاند. آن روزها فکر میکردهام باید پیوند بین دانشکدههای اقتصاد و جامعه و درواقع آشتی بین این دو را برقرار کرد. ۳۲ سال بعد، همچنان میبینم اکثر اقتصاددانان کشور در قامت عضو هیئتعلمی که بهنوعی مسئول تربیت مدیران اقتصادی کشور هستند این رویه را در پیشگرفتهاند و سکوت اختیار کردهاند. همانهایی که در کلاسهای درس سیاستها و برنامههای اقتصادی کشور را نقد عمیق میکنند و پیشنهادها برای بهبود دارند، اما به روز نیاز به نقد واقعی، روشنگری اقتصادی و پیشنهاد برای اصلاح ساختارها و سیاستهای اقتصادی تنها نظارهگر هستند و سکوت ۳۲ سال پیش استاد دانشگاه شیراز را سرلوحه خود قرار میدهند و ماندهام که این دانش و تجربه اقتصادی چه زمانی قرار است مورد استفاده قرار گیرد و جامعه از میوههای آن بهرهمند شوند.
❇ به نظر میرسد در حوزه اقتصاد باید دو مفهوم واردشده در ادبیات را با دقت بیشتری بررسی کرد: اقتصاددانان بدون مرز و اقتصاددانان محصور در جغرافیای دانشگاه. اقتصاددانان بدون مرز افرادی هستند که اقتصاد را در خدمت جامعه میدانند، نسبت به سیاستها و کارکردهای اقتصادی و بهتبع آن نسبت به شاخصهای اقتصادی که با آنها حرف میزند، واکنشهای انتقادی و اصلاحی از خود نشان میدهند و علم اقتصاد را صرفاً در خدمت آموزش نمیبینند و هدف نهایی آن را جریان یافتن آن در رگهای فعالیتهای اقتصادی میدانند. به همین دلیل اقتصاددانهای بدون مرز بهطور پیوسته سیاستهای اقتصادی و تأثیر آن را بر رفتار فعالان اقتصادی و درنهایت بر روی رفاه جامعه رصد کرده، از خود واکنش مناسب برای بهبود نشان میدهند و بهنوعی جنبش اقتصاددانان را رهبری میکنند تا نشان دهند تنها راه مدیریت اقتصاد گذار از مدار و ریل دانش است و استفاده از مشورت شبکه نخبگانی اقتصاد کشور.
اما در مقابل
اقتصاددانان بدون مرز، اقتصاددانان محصور در مرزهای دانشگاهها قرار میگیرند که در فضای دانشگاه رجزهای اقتصادی بسیاری میخوانند، پیشنهادهای رنگارنگ ارائه میدهند و تصور میکنند مشتری نهایی آنها دانشجویان هستند و ارضای دانشجویان در حوزه اقتصاد کفایت میکند درحالیکه مشتری نهایی آنها مردم کوچه و بازاری هستند که بهشدت درگیر تورم بالای۴۰ درصد که زندگی آنها را تهدید میکند، قدرت خرید پول بسیار کاهشیافته که گویی گلوله برفی شده که آخرین رمقهای خود را میگذراند بهگونهای که از ۳.۵۲ در سال ۱۳۷۶ به ۰.۰۷ در سال ۱۳۹۹ رسیده است که خود بازگوکننده آن است که وزنه حداقل ۵۰ تنی بر پیکر جامعه تحمیلشده است و بهزودی استخوان مردم نهتنها خواهد شکست بلکه له خواهد شد، رشد اقتصادی ۰.۶۳ و رشد سرمایهگذاری ۰.۲ که در تاریخ اقتصاد ایران سابقه ندارد که به چنین مرز دردناکی رسیده باشد خود بازگوکننده آن است که اقتصاددانان باید فعالانه و نه منفعلانه در عرصه حضور تأثیرگذار داشته باشند.
سؤال این است که این گروه بالاخره چه زمانی میخواهند به مسئولیت اجتماعی خود عمل کنند، چه زمانی قرار است نسبت به رخدادهای اقتصادی واکنش مناسب داشته باشند که نشان دهند دانشگاه بهطور جد نسبت به اوضاع کنونی اقتصادی کشور نقد دارد و پیشنهادهایی برای اصلاح. چه زمانی قرار است نسبت به رویدادهای مهمی، چون انتخابات ریاست جمهوری واکنش نشان دهند. چه زمانی میخواهند نسبت به سیاستهای اقتصادی برخی اقتصادخواندهها و بهاصطلاح خودشان اقتصاددانان مسئولیت یافته از رانتها و فامیلبازیهای سیاسی واکنش مناسب و مستدل نشان دهند تا جامعه به اعضای هیئتعلمی دانشکدههای اقتصاد امیدوار شوند. تا چه زمانی قرار است نظارهگر گفتگوهای اقتصادی بود، تنها گوش داد، در درون سوخت و واکنش نشان نداد. امیدوارم اقتصاددانان محصور در جغرافیای دانشگاه سکوت را بشکنند و به جنبش اقتصاددانان بدون مرز بپیوندند و نشان دهند نسبت به رخدادهای اقتصادی و سیاسی منتج به رخدادهای اقتصادی بدون حساسیت نبوده و نقش خطیر خود را در تنویر افکار عمومی جامعه در خصوص سیاستهای غلط اقتصادی گذشته که انبارهای از فقر، فساد و تبعیض را بر پیکر جامعه تزریق کرده است و آن را بهسوی مرگ میبرد، ایفا نمایند.
امید اینکه جنبش بزرگ اقتصاددانان در انتخابات ریاستجمهوری در روزهای آینده نقشآفرینی بزرگ خود را برای ورود به میدان خدمت به جامعه و هوشیارسازی انتخاباتی جامعه در خصوص عملکرد اقتصادی افرادی که هنوز مسئولیت گذشته خود را نمیپذیرند، داشته باشند تا با روی کار آمدن دولت جدید بتوان اقتصاد کشور را بر مدار علم و دانش اقتصادی مدیریت کرد، بخشی از خسارتهای واردشده به کل مردم ناشی از سیاستها و برنامههای اقتصادی غلط گذشته را جبران و زمینههای ارتقای رفاه و تأمین اجتماعی واقعی را برای مردم فراهم نمود.
محمد قربانی. استاد دانشگاه فردوسی مشهد
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از کانال معجزه توسعه