پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۴۹۱۰۶
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۲
دکتر احمدی نژاد مهمترین هدف انقلاب را همان هدف انبیاء، اولیاء، پیامبران و همان هدف از خلقت آدم دانست و گفت: ستون فقرات انقلاب، آزادی بود. استقلال و جمهوری اسلامی هم در واقع مقوم آزادی هستند.
شعار سال: متن سخنان دکتر احمدی نژاد كه روز شنبه پنجم تيرماه ايراد شده، بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم

اللهم عجل لوليك الفرج والعافية و النصر واجعلنا من خير انصاره و اعوانه والمستشهدين بين يده

ما هميشه بايد به یکسری از سوالات هر روز پاسخ بدهيم مانند چيزهاي ديگر. همان طور که بايد به اصول اعتقادي مان روزانه پاسخ بدهيم. وقتي 5 نوبت نماز مي خوانيم، در واقع داريم يك اصولي را تكرار مي كنيم، داريم توحيد، نبوت، امامت، عدالت و معاد را تكرار مي كنيم. چرا بايد دائما تكرار شود؟ چون مهم است، اصل سازه و چارچوب است، همه زندگي، همه انديشه و همه كارها در اين چارچوب است. اين چارچوب كنار برود، ديگر چيزي باقي نمي ماند. اگر از توحيد فاصله بگيريم، ديگر چيزي نمي ماند. از توحيد فاصله بگيريم، مي شود شرك و وقتي شرك آمد، منجر به ظلم، جنايت، خودبرتربيني، فساد، جنگ، تحقير مردم، فقر و ... مي شود. اين ها همه محصول شرك است.
به نظرم در دوره ما، يكي از اصولي كه هر روز بايد جلوي چشممان باشد و هر روز سوال كنيم، اصل انقلاب است. براي چه انقلاب كرديم؟ براي چه انقلاب شد؟ ملت چه مي خواستند؟ اگر هر روز يك پاسخ روشن، مبتني بر همان چيزي كه اتفاق افتاد، براي اين سوال نداشته باشيم، راه را گم مي كنيم و يك زمانی چشم باز مي كنيم و مي بينيم درست نقطه مقابل انقلاب قرار گرفته ايم ولي به نام انقلاب!
به نظر من مهمترين هدف انقلاب، همان هدف انبياء، اولياء، پيامبران و همان هدف از خلقت آدم است كه برگرديم به حقيقت انسان ها، اين حقيقت انسان ها رشد كند، بزرگ و عزيز شود، انسان ها كرامت پيدا كنند و حقوق انسان ها از جمله حق حيات، حق رشد و كمال كه از مسير اختيار و آزادي مي گذرد، تامين شوند. اصلا آن ستون فقرات انقلاب، آزادي بود. استقلال و جمهوري اسلامي هم در واقع مقوم آزادي هستند. شما قانون اساسي را هم ببينيد، اصل 9 همين را گفته است و البته با قانون هم نمي شود آن را محدود كرد.
چرا اینگونه است؟ حالا آن كسانيكه قانون اساسي را نوشته اند، يك مقدا تحت تاثير فضاي ديني حوزوي بودند، الان هم هستند. بطور خاص روحانيت، يك تلقي از اسلام دارد. اما چرا آزادي مهم است؟ اصلا آزادي نباشد، انسان معنا دارد؟ فرق انسان با بقيه موجودات چيست؟ اينكه خدا به انسان اختيار داده است. بقيه موجودات، در يك سيكل فطري ثابتي حركت مي كنند اما انسان داراي اختيار است يعني آزاد است كه تصميم بگيرد.
اگر خدا به انسان قدرت انديشه و خلاقيت و عقل داده، همه براي تامين آن آزادي است. چون وقتي انسان اختیار داشته باشد اما تفكر نداشته باشد، آزادي و اختيار معنا ندارد. اگر انسان يك قوه عاقله اي كه تشخيص بدهد كدام فكر درست است و كدام غلط است یا معيار سنجشي براي درست انديشيدن نداشته باشد، آزادي معنا ندارد. اين بايد باشد تا آزادي معنا پيدا كند و اصلا قرار است كه اراده انسان ها در راستاي اراده الهي باشد و آزاد باشد. اگر اين را بگيريم، ديگر انسانيتي باقي نمي ماند. اين موضوع تاريخ بشريت است.
شيطان مي خواهد انسان ها را به اسارت و محدوديت ببرد و آزادي و اختيار را بگيرد. تمام فجايعي كه در طول تاريخ اتفاق افتاده، با موضوع آزادي قابل تحلیل است. از يك طرف انحصار آزادي دست عده اي خاص، از طرف ديگر محدود كردن آزادي عموم مردم! اين داستان تاريخ است. هر چه فساد هست، از اينجا اتفاق مي افتد. علت چيست؟ علت اين است كه وقتي انسان محدود شد، تصميم گيري هايش ناقص و غلط می شود و انسان زماني خدا را انتخاب مي كند كه حقیقتا آزاد شده باشد و انساني كه آزادِ آزادِ آزاد است، جز توحيد و خدا، انتخابي ندارد چون بر مبناي فطرت اوست. انسانِ آزادِ از خودپرستي، فشارهای اجتماعي، فقر، جهل، تبعیض و زور جز خدا انتخابي ندارد چون فطرت، فطرت الهي است و انسان را به همان سمت مي كشد، راهي جز اين ندارد. اما اين را محدود كنیم، به همان نسبت هم از خدا و انسانيت دور مي شود. این نکته بسیار مهم است و اصلا براي همين انقلاب كرديم.
يك وجه شاخص آزادي، حق تعيين سرنوشت است. هر انساني خودش بايد تصميم بگيرد چگونه زندگي كند، كجا برود، چه شغلي داشته باشد، چه خانه اي داشته باشد، چكار بكند، با چه كسي ازدواج كند، چگونه بيانديشد، آينده اش چگونه باشد؟ اينها جزو حقوق اساسي انسان هاست و با اين تعريف مي شود. نمي شود ما اين را بگيريم و بعد بگوييم انسان است. براي همين چيزها انقلاب شد. همه پيامبران آمدند كه انسان ها را آزاد كنند. چون حقيقت انساني در اسارت است، در اسارت تاريخ، تعصبات، سيستم هاي اجتماعي، جهل، فقر و تبعيض است. پیامبران آمدند که حقیقت انسانی را آزاد کنند، حقيقت انساني كه آزاد شد، همه اش عدالت، حقيقت، پاكي، توحيد، عبوديت، برادري و مهرباني است. انقلاب براي همين اتفاق افتاد.
ستون فقرات انقلاب، آزادي، حق تعيين سرنوشت و مشاركت عموم مردم بدون استثنا در مسائل اجتماعي، تصميم گيري ها و در آينده كشور است. اما مانند بسياري از نهضت ها در طول تاريخ، به مرور به بهانه تامين اين حقوق، ساختارهایی ايجاد شد كه خودش اصالت گرفت و اصل شد. خود حكومت اصل شد! يك پيامبر نشان بدهيد كه براي تشكيل حكومت تلاش كرده باشد. اصلا حكومت به اين معنا غلط است. ما در فرهنگ ديني اصلا واژه حكومت نداريم. حكومت يعني يك حاكم به اضافه مردم محكوم. او دستور مي دهد و مردم اجراء مي كنند. ما اصلا همچين چيزي نداريم. امامت و پيشوايي داريم. جایی وجود ندارد كه پيامبر تحكم كرده باشد و بگويد چه بفهميد و چه نفهميد بايد اين چیزی كه من مي گويم اجراء كنيد چون من پيغمبر هستم، اصلا وجود خارجي ندارد.
پيامبر(ص) مي نشيند بحث مي كند و مردم را براي انجام يك كار قانع مي كند يا آدم ها را آنقدر رشد مي دهد كه وقتي كلام حق را مي گويد، مردم با تمام وجودشان مي فهمند حق است. عده كمي هم كه نمی فهمند، مي نشينند و بحث مي كنند. وسط جنگ مي آيند از اميرالمومنين(ص) سوال مي كنند. جنگ را متوقف مي كند، برخي مي گويند وسط جنگ؟ اميرالمومنين مي فرمايند ما براي همين داريم مي جنگيم، براي اينكه فكرها باز شوند و انسان ها رشد كنند و تصميم بگيرند. تحميلي در كار نيست. به محض اينكه تحميل ايجاد شد، از انسانيت ساقط مي شويم. براي همين چيزها انقلاب شد.
الان به اينجا رسيديم كه حكومت اصل شده است، همه چيز فداي حكومت! ما همچين چيزي نداريم، اين بزرگترين انحراف است. مردم همه كنار بروند! اين بزرگترين انحراف است. يعني اگر برسيم به روزي كه مردم اهميتي داده نشوند يا يك عده به خودشان حق بدهند و بگویند ما می نشينیم و مديريت و مهندسي مي كنيم، اين بزرگترين انحراف در انقلاب است.
اگر كسي خيال كند كه با كنار گذاشتن مردم وضع كشور درست مي شود، اين القاي شيطان است. من از بعضي هايشان شنيدم كه مي گويند 4 سال فرصت مي گيريم، كار مي كنيم و مردم را راضي مي كنيم. اين اشتباه ترين حرفي ست كه مي شود زد. رضايت حقيقي انسان ها، رضايت دروني است و رضايت دروني وقتي اتفاق مي افتد كه رشد و كمال پيدا كند. چه زماني رشد و كمال پيدا مي كند؟ زماني كه خودش تصميم بگيرد و اراده كند. اصلا راه رشد انسان ها، اراده و تصميم گيري است. خدا به همين دليل اختيار داده است.
حالا يك عده در كشور پيدا شده اند كه مي گويند اصل حكومت است، مردم چكاره اند؟! ما همچين چيزهايي نداشتيم، بعدا درست شد. امام كه گفت حفظ نظام، كجا منظورش حفظ قالب نظام بود؟ بارها گفته ايم كه محتوايش را داشته باشيد، قالب كه اصالتي ندارد. خنده دارترين حرف اين است كه ما بگوييم قالب اصالت یا ارزش دارد. الان همه جاي دنيا حكومت دارند، رئيس دارند، وزير و مجلس دارند، دولت دارند، ساختمان دارند و جلسه مي گذارند! اين ها كه به خودي خود ارزشي ندارند. اگر در خدمت رشد، كمال و آزادي انسانها قرار بگيرند ارزش پيدا مي كنند. هيچكس حق ندارد حتي با وضع قانون، آزادي ها را محدود كند. یعنی کسی نمی تواند قانونی وضع کند و بگوید من قانون گذاشته ام و شما بیخود می کنید حرف بزنید! آن قانون مشروعيتي ندارد.
به صراحت دارند بحث از مهندسي انتخابات مي كنند، از قبل و بعد انتخابات. همين كانديداي محترمي كه آمده و گفته، به نظرم اطلاع رساني كرده كه ما 10 سال مي بنديم و بعد از 10 سال، نهادهاي دموكراتيك بيايند و فعالیت كنند تا اتفاقي بيفتد. اين يعني چه؟
حالا ما خوشبينانه نگاه مي كنيم؛ مي گوييم آن كساني كه دارند اين كار را مي كنند، واقعا تلقي شان اين است كه از اين مسير مي توانند كشور را درست كنند! بزرگترين فساد و بي تقوايي و ضربه به آباداني همين است. محال است كه از این مسیر، كشور آباد شود. يعني مردم را كنار بگذارند و بگويند اتفاق مثبتي مي افتد، اصلا چنين چيزي نيست. محال است مردم را كنار بگذاريم و صنعت، اقتصاد و فرهنگ درست شود، اصلا نشدني است. تمام مشكلات جهان براي اين است كه مردم كنار گذاشته شده اند. مردم تجلي اراده خدا هستند. اراده خدا از مسير اراده عمومي در عالم اعمال مي شود. اين را كنار گذاشته ايم و مي خواهيم درست شود، چه چيزي درست شود؟ اصلا در ذهنشان درست چه چيزي هست؟ برخي از آنها مي گويند ما خيلي زود اقتصاد را درست مي كنيم! اينها اصلا هيچ تصوري از اقتصاد ندارند. نه ساختار مي شناسند، نه اقتصاد و انسان را مي فهمند. تلقي آنها از انسان با ساير موجودات تفاوتي ندارد! در شوروی هم همین حرف ها زده شد! ماركسيست ها گفتند ما به مشاركت چكار داريم، ما يك حزب هستيم و می رویم همه چیز را درست می کنیم، نان و آب همه را مي دهيم و همه چيز درست مي شود. درست شد؟ نخير، نابود شد. ما با انسان ها سرو كار داريم. انسانها بايد ساخته شوند، انسانها بايد مشاركت كنند.
بالاخره يك انتخابات برگزار كردند و مردم را هم كنار گذاشتند، بعد توجيهاتي مي آورند! بعضي مواقع انسان تاسف مي خورد، اول به حال خودش، به حال كشور و بعد به حال آن فردي كه مي گويد پيروزي عظيم! دليل او چيست؟ مي گويد دشمنان بسيج شده بودند كه انتخابات روي 30 درصد بيايد، ما آن را روي 40 درصد و خرده اي برديم، پس پيروز هستيم! اصلا همين كه مردم را كنار گذاشتيد، اين بزرگترين شكست است، وقتي مردم كنار گذاشته مي شوند، اصلا پيروزي وجود ندارد، در متن شكست داريد حركت مي كنيد. كدام پيروزي؟ پيروزي معنا ندارد. موفق شديم مردم را كنار بگذاريم! 30 گل خورده و بعد مي گويد پيروزي عظيم، قرار بود 70 گل بخوريم، حالا 30 تا خورديم! چه پيروزي؟ خودتان را گول مي زنيد؟ با اين مي شود كاري كرد؟ و بعد به همديگر تبريك مي گويند. چه چيزي را تبريك مي گوييد؟
اگر عقل كار كند، اقتضاء مي كند بررسي كنيم كه چه اتفاقي افتاده كه مردم كنار رفتند و روگرداندند؟ چرا اينقدر نارضايتي هست؟ همه اش گردن مردم نيندازيم. آنها مي گويند اكثريت مردم ضدانقلاب شده اند. اكثريت ضد انقلاب مي شود؟ انقلاب مال حداكثر است. منظورم از اقليت آنهايي كه راي دادند نيست، آنهايي كه نشسته اند و دارند مديريت مي كنند، آنها ضدانقلاب شده اند، قطعا. دستگاه ذهني آنها كاملا عوض شده است. اگر ضدانقلاب بود چكار مي خواست بكند؟ اكثريت مردم را ناراضي و مايوس مي كرد، شما هم همين كار را كرديد. حالا چه كسي ضدانقلاب است؟ چه كسي گفته شما اصل انقلاب هستيد؟ شما با يك ترتيباتي به مناصب قدرت رسيده ايد، چه كسي گفته شما اصل انقلاب هستيد؟ چه كسي گفته؟ چه كسي گفته شما داريد انقلاب را جلو مي بريد؟ اكثريت قاطع مردم، همان 98.2 درصد همين الان هم پاي انقلاب هستند يعني بسياري از كساني كه راي داده اند هم بخاطر انقلاب راي داده اند، توده هاي مردم كه نفعي نبرده اند، وضع اقتصادی همه آنها هم خراب است و قریب به اتفاق آنها مشكل دارند و ناراحت هستند ولي به نام انقلاب آمدند و راي دادند.
چگونه مي شود كه يك عده قليلي بيايند همه چیز را دستشان بگيرند ولي اقتصاد خراب، فرهنگ خراب، مسائل اجتماعي خراب، شهرسازي خراب، سياست داخلي و خارجي خراب، همه چيز خراب و بعد مي گويند ما انقلاب هستيم و انحصاري هم انقلاب هستيم! اين بزرگترين ظلم به انقلاب و انحراف از آن است. حالا البته بررسي ها درباره عدد و رقم ها چيز ديگري مي گويد. در شوراي شهر، برخي شهرها آراء باطله بيشتر از آراء افراد بود. مثلا در تهران آنگونه كه نقل شده از 21 نفر، 20 نفر، آراء شان كمتر از آراء باطله بوده است، ضمن اينكه مشاركت بشدت پايين است.
سخنگو يك چيزي مي گويد و بقيه يك چيز دیگر! اينكه مي گويند بعد از 10 سال! يعني مي خواهیم 10 سال ديكتاتوري كنیم، 10 سال كشور را ببنديم، 10 سال مردم كنار باشند، ما مي سازيم و بعد به مردم مي گوييم بفرماييد بياييد! شما مردم را از صحنه بيرون كرده ايد، بعدا دوباره مي گوييد بفرماييد بياييد؟ چگونه می گویید بيايند!؟ بر چه مبنايي مردم را از صحنه بيرون كرديد؟ حالا اصلا چه كسي گفته شما بلد هستيد اين كارها را بكنيد؟ همين كار شما نشان مي دهد اصلا به فكر مردم نيستيد چون مهمترين امتياز يك انسان، اختيار و حق انتخاب است. شما اين را از مردم بگير و كل ثروت جهان را به او بده، او را بالا بردي يا پايين آوردي!؟
زمان جنگ، در بدترين شرايط وقتي شهرها زير بمباران بود، براي نيم كيلو پنير مردم 3 ساعت در صف مي ايستادند و درصد بالايي هم در انتخابات مشاركت مي كردند. شرايط اقتصادي در زمان جنگ خيلي بدتر از الان بود، به لحاظ سطح زندگي و نه فشار روحي. سطح زندگي که آن زمان خيلي پايين تر بود، ماشين و زندگی و رفاهي نبود. باید 2 سال در نوبت می بودیم تا يك ماشين لباسشويي بدهند که ساخت داخل بود و چه بساطي داشتیم كه اگر با دست مي شستيم بهتر از استفاده از آن ها بود! ولي در انتخابات بيشترين مشاركت را در آن سال ها داشتيم. معنايش اين است كه اصولي هست كه بايد به آنها توجه كنند و به آن ها برگردند.
آنها دارند خودشان را گول مي زنند، يك داستان هايي مي سازند كه آدم تعجب مي كند؛ می گویند در اين انتخابات عظيم و باشكوه اوضاع بين المللي ما كه ديگر خيلي عالی شد! وقتي مدير مي بيند مشكلي پيش آمده، مي گويد برويم ببينيم چه مشكلي پيش آمده اما اينجا دو كار مي كنند؛ اول مي گويند مشكلي وجود ندارد، خيلي عالي است، اگر هم مشكلي هست، تقصير اين هاست! زود گردن يك عده مي اندازند. فكر مي كنند اگر به ما تهمت بزنند، مشكل حل مي شود، نخير حل نمي شود.
بنده احمدي نژاد كنار مردم، با مردم و در خدمت مردم هستم، با همه وجودم هم پايبند به آرمان هاي انقلاب هستم. اصل انقلاب يعني مردم، يعني بها دادن و ميدان دادن به مردم، به رسميت شناختن و تامين حقوق مردم، تامين آزادي، كرامت، انسانيت و مشاركت مردم. والّا انقلاب چيست؟ اينكه يك عده بروند و يك عده دیگر بيايند؟ آنها يكجور مي خوردند، اشكال داشت، حالا اينها يكجور ديگر مي خورند، اشكال ندارد!
برمي گردد به يكسري از ذهنيت هايي كه خودشان را برتر مي دانند و اصلا براي مردم جايگاهي قائل نيستند و اصلا نمي خواهند مردم در اين كشور رو بيايند. با هر طرح اقتصادي كه بخواهد یک مقدار مردم را رو بياورد، مخالفت مي كنند خودشان هم هيچ طرحي ندارند. يك شعارهاي كلي همين طوري مي دهند. ما مي خواهيم كاري كنيم كه وضع مردم آنقدر خوب شود كه...! شما كه تمام ثروت ملت را دست خودتان گرفتيد و داريد خرج مي كنيد آن هم كج و معوج و با سوءاستفاده و هزار فساد و بعد مي گويید دست مردم باشد بد است! كجاي دنيا اينقدر ثروت و قدرت متمركز است؟ بايد به مردم برگردد. تا زماني كه آزادي، اختيار، اراده، شخصيت و كرامت مردم به رسميت شناخته نشود، مشكلي حل نمي شود و اتفاق مثبتي نمي افتد و لو اينكه هزار بار مهندسي شود!
ايشان خيلي راحت دارد مي گويد که قرار است 10 سال ديگر اينگونه شود. چرا يك عده به خودشان همچين اجازه اي دادند؟ بحث ما اين است، مشكل از اينجاست. يك عده به خودشان اجازه مي دهند و مي گويند بيخيال مردم! ما به هر ترتيب، دستمان مي گيريم و درست مي كنيم! در كشور قبلا هم اتفاق افتاده كه سه قوه با هم بودند. زمان آقاي هاشمي، سه قوه با هم بودند، مجلس، قوه قضائيه و دولت با هم بودند. يعني آقاي هاشمي و آقای يزدي و آقای ناطق نوري كاملا با هم هماهنگ بودند. آيا اتفاق مثبتي افتاد؟ در همان دوره، قيام اسلامشهر و كوي طلاب در مشهد و قزوين، اراك و فارس اتفاق افتاد، همان زمانی که سه قوه یکدست شدند. در دوره آقاي روحاني هم همين اتفاق افتاد يعني شش سال اول آقاي روحاني، آقاي روحاني و رئيس مجلس و داداش رئيس مجلس در قوه قضائيه كاملا با هم هماهنگ بودند. يعني هيچ طرحي را آقاي روحاني به مجلس نبرد كه تصويب نشود. كاملا هماهنگ بودند. از آن چه چيزي درآمد؟ برجام، متلاشي شدن اقتصاد و 96 و 98 درآمد.
اين يك حرف دروغ است كه ما همه اركان قدرت را هماهنگ مي كنيم تا اتفاق مثبت بيفتد. اتفاقا هماهنگ شود، پدر ملت درمي آيد. ما قبلا هم تجربه كرديم. در استان هايي كه نماينده مجلس، استاندار، رئيس دادگستري و امام جمعه با هم هستند، ملت بيچاره هستند! پناهگاهي ندارند. الان هم همين طور شده است.
امروز مردم از اوضاع ناراضي هستند، چگونه بايد بيان كنند؟ اجازه تجمع كه داده نمي شود. يعني هر كس از وزارت کشور درخواست كند كه آقاي وزير كشور ما به قيمت گوشت اعتراض داريم، به عملكرد فلان وزير اعتراض داريم، اجازه تجمع آرام به ما بدهيد، اجازه نمي دهند. مردم رسانه مستقلي هم كه ندارند. واقعا چه رسانه اي در داخل هست كه مال مردم باشد؟ يا مال جناح هاي قدرت است و يا مال خود حكومت است. صدا و سيما هم كه در هپروت به سر می برد، خوشبينانه اش اين است، يعني اگر نگوييم نقطه مقابل مردم است! بقيه رسانه ها هم كه به اجزاي قدرت وصل هستند. ديديم كه روز پنجشنبه و جمعه چه كردند، بدو بدويي بود!
تجمع كه نيست، رسانه مردمي هم كه نيست، در فضاي مجازي هم اگر كسي حرف بزند... دو دانشجوي نخبه دانشگاه شريف يك كلمه حرف زدند، يكسال است كه آنها را برده اند! اين مردم چگونه بايد بگويند ما ناراحت هستيم؟ در انتخابات آمدند گفتند ما ناراحتيم، باز هم دارند ماست مالي مي كنند، در واقع خودشان را فريب مي دهند. مشكل و عفونت پيدا شده، بايد بياييد و آن را درمان كنيد. اين كه مي آييد روي آن را مي پوشانيد و مي گوييد پيروزي عظيم، قرار بود 30 درصد بشود، حالا شده 48 درصد و پيروزي عظيم بدست آمده! چه كسي قرار گذاشته بود 30 درصد بشود؟
كشور را به كجا رسانديد كه حرف اجنبي اثر دارد؟ شما داريد مي گوييد حرف اجنبي اثر كرده، ما را هم به اجنبي مي چسبانيد، يعني اكثريت ملتي كه راي نداده اند، اجنبي هستند! خب يك مقدار تجديد نظر كنيد. تجديدنظر نكنند، سنت الهي " لاتبديل لسنة الله " تبديلي نيست. من آن كودك چوپان هستم كه اعلام مي كند دارد سيل مي آيد ولي شما دائما به من حمله مي كنيد، توهين مي كنيد و تهمت مي زنيد. دارد سيل مي آيد! نمي بينيد يك اكثريتي در انتخابات شركت نكردند؟ ديگر خدا، پيغمبر، تاريخ، 124 هزار پيامبر، امنيت، مرحوم قاسم سليماني، همه چيز خرج شد كه! چيزي ماند كه هزينه نشود؟ از همه چيز استفاده شد. مردم هم مي فهمند. بخدا مردم انقلابي هستند، امنيت، تاريخ، شهيد، پيغمبر، خدا، همه اينها را خوب مي فهمند ولي راهي را باقي نگذاشتيد كه مردم حرفشان را به گوش شما برسانند. الان مردم يك فرياد بلند زدند تا بگويند ما ناراحت هستيم، اين روش اداره كشور را قبول نداريم ولي باز مي خواهند گردن اين و آن بيندازند. سيل اجتماعی چيست؟ همين است، دارد نشانه هايش را به شما نشان مي دهد. يك اكثريت قاطع مردم ناراحت هستند و بخش قابل توجه و يا همه آنهايي هم كه راي داده اند ناراحتند ولي به ملاحظاتي آمدند راي دادند.
اگر بخواهند همين مسير را ادامه بدهند، چاره اي ندارند و بايد مردم را محدود كنند. آدم تعجب مي كند؛ دارند طرحي را در مجلس مي گذارند كه اين فضاي مجازي را هم محدود كنند. فكر مي كنند اگر مردم را محدود كنند و كنار بگذارند، خودشان مي توانند كاري بكنند. شما كسي نيستيد، تواني نداريد، چه قدرتي داريد؟ هر كاري بخواهيد انجام بدهيد بايد از طريق مردم انجام بدهيد. مردم را كنار گذاشتيد، مردم هم به شما اعتماد ندارند، با شما همراهي نمي كنند و هيچ طرحي از شما به نتيجه نمي رسد، حتي اگر بهترين طرح ها و قوي ترين دولت ها را داشته باشيد. كه اين هم جزو جوك هاي تاريخ است كه مردم را كنار بگذاريد و فكر كنيد دولت قوي مي شود.
اگر دولتی قوي است بخاطر اقتدار، پشتيباني و همراهي مردم است والّا 4 نفر مي گذارند و تصمیمی می گیرند كه خودشان هم نمي توانند اجرا كنند، چون كسي از آنها تبعيت نمي كند. در خبرها شنيدم كه طرحي درست كردند كه فضاي مجازي را محدود كنند. اجازه تجمع كه نمي دهيد، مردم رسانه اي هم ندارند، در انتخابات هم كه مي آيند و حرفشان را با راي ندادن يا راي باطله و يا راي دادن مي زنند، آن را هم گوش نمي كنيد، حالا مي خواهيد فضاي مجازي را هم ببنديد!؟ يعني شما كوچكترين حقي را براي مردم قائل نيستيد و بعد انتظار داريد مردم براي شما اعتبار قائل باشند؟ خدا براي شما اعتبار قائل باشد؟ من نمي دانم اين دستگاه ذهني و اين معادلات از كجا آمده است؟ اينها جز القائات شيطاني نيست.
من به شما بگويم كه اين طرح ها شكست خورده است. مگر مي توانيد با 80 ميليون جمعيت مقابله كنيد؟ اينهمه فيلتر كرديد چه شد؟ خودتان از فيلترشكن استفاده مي كنيد و به فضاهايي مي رويد كه خودتان فيلتر كرده ايد! خنده دار است. من يادم مي آيد اوايل انقلاب، از اين راديوهاي هفت موج آمده بود كه استفاده از آنها ممنوع بود ولي مقامات كشور داشتند. مردم مي ديدند و می گفتند چطور اينها دارند ولي براي ما ممنوع است! كم كم خط آن راه افتاد. ويدئو آمد. آن هم براي مردم ممنوع ولي در خانه مقامات بود. مردم ايران، مردم باهوشي هستند، مردم تاريخ ديده ای هستند، كاربلد هستند. درباره ماهواره هم همین طور. براي مردم ممنوع ولي در دفتر و منزل آقايان وجود داشت. اگر چيز بدي است چرا شما استفاده مي كنيد؟
ابزار رشد ملت هاست، ابزار حضور و مشاركت ملت هاست، اين تكنولوژي در خدمت اراده ملت هاست. شما از آن استفاده كنيد و دائما نظرسنجي كنيد. هر كاري مي خواهيد بكنيد، نظر مردم را بخواهيد. از آن استفاده مثبت كنيد. هر تصميمي كه مي خواهيد بگيريد، به راي مردم بگذاريد. به هر فردي يك اكانت و كد مشخصي بدهيد و راي بگيريد، چه اشكالي دارد؟ آينده اين خواهد شد. شما جلوي آن مي ايستيد؟ چرا؟ چون يك روزنه كوچكي است كه مردم با استفاده از آن با هم درد دل مي كنند، با هم اطلاعاتی را رد و بدل مي كنند، از حقايق كشور باخبر مي شوند؟
آنها مي گويند شما نگوييد فساد هست باعث تضعيف نظام مي شود! مي گوييم خود فساد باعث تضعيف نظام مي شود. شما به فساد كاري نداريد، فقط می گویید، نگوييد فساد، نگوييد دزدي! چرا مي گوييد ضعف هست!؟ اين حرف نظام را تضعيف مي كند! خود ضعف كه هست و دارد تضعيف مي كند، شما ضعف را برطرف كنيد. در مقام سخن چه ادعاهايي مي كنند كه گوش فلك را پر مي كند. اين ها همه اش نتيجه دور شدن از انقلاب، توهين به ملت و ناديده گرفتن حقوق ملت است. مثل آن زماني كه گفتيم تعطيلات عید فطر را اضافه كنيد، گفتند مردم فساد مي كنند! اين فكر شما فاسد است كه همه مردم را فاسد و خراب مي بيند. اتفاقا شما فاسد هستيد، ريشه فساد در كشور، اين تفكر شماست كه مي خواهيد مردم را كنار بگذاريد و دائما محدود كنيد.
اگر قرار بود با محدود كردن ملت ها، ابدي شويد، بخدا به شماها نمي رسيد. من دلم براي شما مي سوزد، دارم كمكتان مي كنم. دارم مي گويم دارد سيل مي آيد. بجاي اينكه بروند مراقب سيل باشند و اوضاعشان را جمع و جور كنند، به بچه چوپان حمله مي كنند!
بايد تجديد نظر كنند چون بنظرم ديگر فرصتي نمانده است، اگر به ذهن هاي مردم مراجعه كنند، ديگر جايگاهي در ذهن هاي مردم ندارند. جامعه از اينها عبور كرده است. بايد بدوند تا خودشان را به سير حركت جامعه برسانند. اميدواريم اين اتفاق بيفتد. من به عنوان يك فرد، پاي حقوق مردم هستم، تا آنجايي كه نفسي هست، بيان مي كنم، مطالبه مي كنم، مي خواهم و سرسوزني از حقوق ملت و انقلاب كوتاه نخواهم آمد. ملت اينهمه شهيد داده و همچنان پاي انقلاب ايستاده است. ما هم مطالبه خواهيم كرد.
اميدواريم و انتظار داريم بجاي اينكه مردم را متهم كنند و نقشه بكشند چگونه مردم را كنار بگذارند و حكومت را يكدست كنند، کار درستی بکنند. شما هر قدر تلاش كرديد حكومت را درست کنید، سطح آن پايين تر آمد و ضعيف تر از قبل شد. الان اين چه مجلس است كه ما داريم؟ يك موضوع كوچك بدهيد، ببينيد مي توانند دو ساعت روي آن بحث تخصصي كنند!؟ من جسارت نمي كنم، نمايندگان توانمند هم در مجلس زياد داريم ولي من خروجي كل مجلس را مي گويم. اصلا تحمل ندارند يك بحث بخواهد عميق در آنجا مطرح شود، زود سر و صدا مي كنند. يك نماينده مي آيد يك كلمه حرف حق بزند، اجازه نمي دهند حرف بزند.
امیدوارم تجديد نظر كنند. اينها هشدارهاي الهي ست. نظر مردم، نظر خداست. این کار شيطان است که آمد مردم را از خدا جدا كرد. آمدند صحبت هاي يك آقايي را پخش كردند كه من آن سال ها اين را نديده بودم. مي گويد مردم چكاره هستند كه بخواهند دخالت كنند. عجب! شما چكاره هستي كه بخواهي دخالت كني؟ چه كسي به شما اجازه داده كه هر كاري بكنيد؟ براي خودشان حكومت و اختيار تعريف كرده اند و مي گويند ما از آسمان هستيم! همه ديكتاتورها در طول تاريخ همين حرف ها را زده اند. قبل از انقلاب هم همين حرف ها را مي زدند. اميدوارم تجديدنظر كنند، به ملت برگردند، حقوق ملت را به رسميت بشناسند، اجازه بدهند كشور آباد شود، پيشرفت كند، مردم راضي باشند و آرمان های انقلاب محقق شود. ما دعا می کنیم، شما هم دعا کنید.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت دولت بهار، تاریخ انتشار: 8 تیر ۱۴۰۰، 14460، www.dolatebahar.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین