شعار سال: یک نشریه آمریکایی در تحلیلی روز جمعه ظهور «دونالد ترامپ»، نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را به منزله «مرگ استثناگرایی آمریکا» در جهان توصیف کرده است.
مفهوم «استثناگرایی آمریکا» که برای اولین بار توسط «الکسی دو توکویل»، فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی مطرح شد، به طور کلی به جایگاه ویژه و متمایز آمریکا در میان سایر ملل اشاره دارد.
این تئوری مدعی است پیشینه تاریخی -فرهنگی متفاوت، مأموریت بیهمتا برای ایجاد تحول در دنیا و موقعیت برتر آمریکا نسبت به سایر ملل، این کشور را از سایر کشورها متمایز کرده و به آن جایگاه ویژهای در دنیا اعطا میکند.
در سالهای اخیر عدهای از دانشمندان غربی نظیر «هوارد زین»، تاریخدان آمریکایی با اشاره به برخی نقائص اخلاقی در تاریخ آمریکا نظیر بردهداری، نژادپرستی و مسائل مربوط به رفاه اجتماعی ایده استثناگرایی آمریکایی را به باد انتقاد گرفتهاند.
نشریه نیویورکر در تحلیلی به قلم «جنی کلاب»، روز جمعه ظهور دونالد ترامپ را شاهد دیگری بر مرگ ایده استثناگرایی آمریکا گرفته است.
آقای «کلاب» با یادآوری اظهارات چند ماه پیش «فرانسوا اولاند»، رئیسجمهور فرانسه که تندرویهای دونالد ترامپ را «تهوعآور» توصیف کرده بود مینویسد: «این نه فقط از حیث کاربرد این تمثیل بلکه از حیث تبعات آن، لحظهای قابل توجه بود - رهبر یک کشور خارجی از یکی از نامزدهای فعلی ریاستجمهوری آمریکا و توسعاً از میلیونها آمریکایی که در وی خصائص یک رهبر بالقوه میدیدند، انتقاد کرد.»
وی میافزاید: «شاید بتوان گفت اولاندی که کشور خودش شاهد گسترش روزافزون جنبش ارتجاعی و بومیگرای 'جبهه ملی' است به اندازه کافی دلیل برای اینکه سرگرم مسائل کشور خودش باشد، دارد. اما نکته دقیقاً در همینجا است.»
تحلیلگر نشریه نیویورکر در توضیح بیشتر اضافه میکند: «جنبشهای ضدمهاجرت، مستبدانه و ملیگرایانهای که ما در آلمان، انگلیس، ترکیه و فرانسه شاهد آن بودهایم، هر چند هم دردسرساز باشند، احکام اخلاقی گستردهتری که آن کشورها برای خودشان تعیین کردهاند را نقض نمیکنند.»
«کلاب» مینویسد ادعای ایالات متحده مبنی بر برتری اخلاقیاش در جهان یا همان استثناگرایی آمریکایی بر این استدلال مبتنی است که آمریکا کشوری جدا از سایر کشورها است. اما به نوشته این تحلیلگر، «در ماه ژوئن، نتایج یک نظرسنجی موسسه پو نشان داد که هشتاد و پنج درصد مردم اروپا اعتمادی به اینکه ترامپ توان انجام اقدام صحیح در زمینه مسائل جهانی داشته باشد را ندارند.»
استدلال «کلاب» این است که یک فرض مکنون و پنهان در جنبش ترامپ و طرفدارانش پس گرفتن پست ریاستجمهوری از اولین رئیسجمهور سیاهپوست آمریکا است که به عقیده آنها شایسته برخورداری از امتیازات مربوط به این جایگاه نیست.
وی مینویسد: «یک مفروضه قدیمی معتقد است که وجود نوعی احساس ذلت یا افول ملی است که کشورها را به سمت فاشیسم یا دستکم گرایش به سمت جنبشهای فاشیستی سوق میدهد. اما در آمریکا این جنبش در زمان ریاستجمهوری اولین فرد سیاهپوست - در یک لحظه (تاریخی) که شاید در آن زمان با نگاهی سادهانگارانه، ظفرمندی ملی تلقی شد - اتفاق افتاد. نکته تلویحی ناخوشایند در اینجا این است که عناصر محوری ترامپیسم، این پیروزی را ذلت ملی تلقی میکند و این تصویر که یک آمریکایی آفریقاییتبار حائز احترام و شأنیت ملازم با ریاستجمهوری باشد را بیاعتبارکننده تصور آمریکاییها از آنچه آمریکا باید باشد یا دستکم آنچه قرار است باشد، میداند.»
«کلاب» در پایان مینویسد: «در چارچوب وسیعتر، ترامپیسم، نشاندهنده افول استثناگرایی آمریکایی یا دستکم ابطال قانعکنندهترین استدلالهایی است که در حمایت از آن وجود داشتهاند.»
با اندكي تلخيص و اضافات برگرفته از خبرگزاري فارس، تاریخ انتشار: 15 آبان 1395، کد مطلب: 13950815000360:www. farsnews.com