شعار سال: افزایش حضور روسیه در پایگاه نظامی این کشور در سوریه میتواند تمامی معادلات موجود در نظم منطقه مدیترانه را نه تنها به سود روسیه، بلکه به نفع تمامی کشورهای این منطقه تغییر دهد.
بندر طرطوس همواره پس از اشغال لاذقیه به دست شورشیان مخالف دولت سوریه، شاید تنها پایگاه استراتژیک دریایی روسیه در سوریه و یا بهتر بگوئیم، دریای مدیترانه به حساب میآید. از همین رو، وزارت دفاع روسیه به تازگی اعلام کرده که این کشور حضور خود را در طرطوس افزایش داده و در صدد تبدیل پایگاه نظامی خود در این بندر، به یک پایگاه کاملا نظامی با حداکثر ظرفیت و بهره وری است.
طرطوس کجاست؟بندر طرطوس واقع در غرب سوریه و در مجاورت ساحل دریای مدیترانه واقع شده است. حضور نیروهای نظامی روسیه در این بندر به سال ۱۹۵۶ و در زمان شوروی سابق باز میگردد. از آنجا که حافظ اسد،
پدر بشار اسد، متحد شوروی به حساب میآمد، به نیروهای نظامی این کشور اجازه داده بود تا از بندر طرطوس به عنوان جایگاه تشکیل پایگاه نظامی شوروی در مدیترانه استفاده کند؛ لذا این پایگاه نظامی در آن زمان تاسیس شده و تا سال ۱۹۹۱ یعنی فروپاشی شووروی سابق نیز به کار خود ادامه داد.
اما بار دیگر در سال ۲۰۱۰ و در دوران ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین، ملک این پایگاه نظامی مجددا از دولت سوریه اجاره شد و مجددا در اختیار روسیه قرار گرفت. تقریبا دو سال طول کشید تا پایگاه نظامی طرطوس مجددا تجهیز و بازسازی شود؛ لذا این پایگاه از سال ۲۰۱۲ به صورت رسمی کار خود را آغاز کرد و حضور روسیه در دریای مدیترانه پس از گذشت حدود ۲۰ سال از سر گرفته شد.
گفتنی است هم اکنون، ادوات نظامی ارتش روسیه مانند جنگندههای سوخو ۲۷و ۳۰، کشتیهای نظامی هواپیمابر، تانکهای تی – ۸۰، موشکها دفاعی زمین به هوا و زمین به دریا به همراه حدود ۱۷۰۰ کارشناس نظامی در این پایگاه نظامی حضور دارند.
اما روزنامه مسکو تایمز، در سپتامبر ۲۰۱۵ از قول مقامهای سیاسی و نظامی روس در بخشی دیگر از اظهارات اخیر خود، این نکته بسیار مهم را هم اعلام کرده اند که افزایش حضور نظامی روسیه در طرطوس، صرفا به معنای دخالت گستردهتر در جنگ با مخالفین دولت و تروریستهای سوریه نیست.
سوالی که با شنیدن این اظهارات، در ذهن هر مخاطب ایجاد میشود این است که اگر هدف روسیه، تنها افزایش و تقویت حضور نظامی خود در سوریه نیست، پس دلیل این کار روسها چه میتواند باشد؟
واقعیت این است که اهمیت بندر طرطوس را میتوان از دو منظر بررسی کرد. اول اینکه یک نقطه استراتژیک برای راهیابی به خاک سوریه از طریق دریا و مبارزه با هر یک از طرفهای درگیر در جنگ داخلی سوریه است. اما مورد دوم که از اهمیت ویژهای برخوردار است، راهیابی این بندر به دریای مدیترانه است. ممکن است باز هم این سوال برای مخاطب ایجاد شود که
مدیترانه چه اهمیت ویژهای برای روسیه دارد؟ نوشتار حاضر به دو بخش تقسیم شده که در قسمت نخست آن، سعی در بیان اهمیت بندر طرطوس برای روسیه به عنوان پایگاه نظامی این کشور در مدیترانه خواهیم داشت و در بخش بعد، دلیل مهم بودن دریای مدیترانه برای روسیه را به بحث و بررسی خواهیم گذاشت. در ادامه، به دلایل اهمیت بندر طرطوس برای سیاستمداران روسی اشاره خواهیم کرد:
حضور در مدیترانه و اتصال به دریای سیاه از طریق تنگه بسفربه نظر میرسد، نزاع پیش آمده میان ترکیه و روسیه، فرصتهای زیادی را از مسکو گرفته و برای آمریکا ایجاد کرده است. یکی از نخستین واکنشهایی که ترکیه در راستای اختلاف پیش آمده با روسها بر سر هدف قرار گرفته شدن جنگنده روسیه توسط نیروهای نظامی این کشور انجام داد، بستن تنگه بوسفروس یا بسفر به روی کشتیهای نظامی و تجاری روس بود که قصد گذر از این تنگه و رفتن به آبهای مدیترانه را داشتند. این کار ارتباط روسیه با دریای مدیترانه را به طور کل قطع کرد و راه را برای دادن پایگاه دریایی ششم آمریکا به نمایندگی از آمریکا و ناتو در مدیترانه باز گذاشت. اکنون با آشتی نسبی برقرار شده میان دو کشور ترکیه و روسیه به نظر میرسد تنگه بوسفروس نیز به زودی به روی کشتیهای نظامی روسی گشوده شود تا فصلی جدید در معادلات سیاسی و نظامی منطقه مدیترانه گشوده شود.
در صورت بهبود روابط میان دو کشور، روسیه هم به راحتی در دریای مدیترانه حضور خواهد یافت و هم با ایجاد پیوستگی میان آبهای این دریا و دریای سیاه قادر به برقراری اتصال مستقیم میان پایگاه نظامی خود در دریای سیاه یعنی بخش سواستاپل شبه جزیره کریمه خواهد بود و هم از این طریق خواهد توانست یک دیوار فرضی امنیتی در افق شمال به جنوب ایجاد کند که گذشتن از آن دیگر مانند گذشته آسان به نظر نمیرسد.
از سوی دیگر، روسیه در ژوئیه ۲۰۱۵ از دکترین جدید نظامی خود در آبهای بین المللی رونمایی کرد که عبارت است از تشکیل گشتهای دریایی در مناطقی، چون مدایترانه که شوروی سابق در آنجا دارای پایگاه نظامی بوده است. در همین راستا، کار تجهیز هر چه بیشتر ناوگان نظامی- دریایی روسیه در طرطوس نیز به طور جدی و سریع ادامه یافت.
کنترل ورود و خروج به آبهای سوریه:همانطور که گفته شد، یکی از مفاد اصلی دکترین نظامی روسیه در مدیترانه تشکیل گشتهای دریایی است؛ لذا پایگاه نظامی دریایی طرطوس میتواند به سادگی و البته با پشتیبانی پایگاه هوایی لاذقیه، به کنترل آبهای ساحلی سوریه بپردازد. این کنترل شامل ورود و خروج مخالفین دولت، گروههای تروریستی مانند داعش و النصره و از همه مهم تر، کشتیهای ناوگان ششم دریایی آمریکا در مدیترانه که از بندر ناپل واقع در ایتالیا به سمت آبهای سوریه گسیل میشوند خواهد شد. اما نکته اینجاست که ناوگان ششم دریایی، تنها نماینده نیروی دریایی آمریکا در آبهای مدیترانه به حساب نمیآید بلکه این ناوگان نماینده کل اعضای ناتو در این آبها به حساب آمده که اگر روسیه بتواند از طریق پایگاه دریایی طرطوس، این ناوگان را کنترل کند، در حقیقت نیروی دریایی تمامی ناتو در مدیترانه را تحت کنترل خود در آورده است؛ بنابراین پوشش لجستیکی شورشیان تحت حمایت آمریکا و یا تروریستهای تحت حمایت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از راه دریا تقریبا غیر ممکن خواهد شد و این یک امتیاز مثبت و البته بزرگ برای سوریه و روسیه در مبارزه با تروریستها به حساب میآید.
ایجاد موازنه قوا و کنترل ناوگان ششم دریایی آمریکا در مدیترانه:آخرین و مهمترین نکته این بخش، توانایی بالقوه روسیه در ایجاد نوعی موازنه قوا در دریای مدیترانه با استفاده از پایگاه دریایی طرطوس است. همانطور که پیشتر گفته شد، با قطع روابط میان روسیه و ترکیه، دریای مدیترانه به جولانگاه آمریکا و ناوگان ششم دریایی این کشور بدل شد. اما اگر بخواهیم نگاهی به تاریخچه ناوگان ششم بیندازیم باید گفت که این ناوگان در سال ۱۹۵۰ در ناپل ایتالیا تشکیل شد و ماموریت عمده آن نیز ایجاد بازدارندگی و کنترل حرکات پایگاه دریایی طرطوس در زمان شوروی سابق بود.
از جنگ «یوم کیپور» یا همان «جنگ رمضان» سال ۱۹۷۳، شرکت در جنگ یوگوسلاوی در دهه ۹۰ و ورود به چندین جنگ متعدد با لیبی دهه ۸۰ میلادی از مهمترین فعالیتهای این ناوگان به شمار میروند. اما آخرین جنگ بزرگی که این ناوگان در آن دخیل بود مربوط به حمله نیروهای ائتلاف تحت رهبری آمریکا به لیبی در سال ۲۰۱۱ و بر علیه رژیم «قذافی» میشود.
به نظر میرسد حضور مجدد روسیه در پایگاه طرطوس و شکل گیری انجام گشتهای دریایی توسط کشتیهای نظامی این کشور تا حدی زیادی بتواند در ایجاد موازنه قوا و خارج شدن منطقه از زیر یوغ مطلقه آمریکاییها موثر باشد. این مشابه همان سیاستی است که روسیه مدتی است در دریای جنوبی چین در پیش گرفته و منجر به عقب نشینی نسبی نیروهای نظامی آمریکا و متحدین این کشور در منطقه در برابر چین شده است.
نتیجه گیری:بازگشت مجدد روسیه به آبهای مدیترانه میتواند منجر به ایجاد ثبات نسبی در کل منطقه شود. چرا که به دلیل ایجاد موازنه قوا، کشورهای منطقه دیگر مجبور به همکاری اجباری آن هم با شرایط تحمیلی با آمریکا نیستند و میتوانند برای حمایت در مقابل خطرات احتمالی ناشی از وجود ناامنی در منطقه پر تلاطم خاورمیانه یکی از دو کشور آمریکا و یا روسیه را انتخاب کنند. پس حامیان نیز مجبور به ارائه شرایط همبستگی یا همکاری بهتر به حمایت شوندگان هستند تا بتوانند متحدین بیشتری برای خود در این منطقه دست و پا کنند. از سوی دیگر، کشتیهای متعلق به ناوگان دریایی طرطوس، با گسیل کردن کشتیهای جنگی خود به مدیترانه، به جز دریای سیاه، که بخش شرقی قلمرو ناتو را در بر میگیرد، بخش جنوبی این قلمرو را نیز پوشش دهند تا بر توان بازدارندگی روسیه در برابر ناتو افزوده شود.
از سوی دیگر، پایگاه طرطوس با احاطه بیشتر بر آبهای سوریه، کنترل بیشتری بر مرزهای آبی این کشور جنگ زده خواهند داشت؛ لذا حضور نظامی روسیه در مدیترانه برای همه کشورهای منطقه سودمند خواهد بود.