پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۷۰۱۳
تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۷
برای پی ­بردن به راز افزایش آسیب ­های اجتماعی در این استان، می­ توان عوامل مختلفی را دخیل دانست. از کاهش سرمایه ­ی اجتماعی گرفته تا ضعف در جامعه­ پذیری نقشی، قانون­ گریزی، تبعیض جنسیتی، سطح پایین فرهنگ کار و تلاش، نهادینه نشدن فرهنگ شهروندی و غیره.

شعار سال: برای پی ­بردن به راز افزایش آسیب ­های اجتماعی در این استان، می­ توان عوامل مختلفی را دخیل دانست. از کاهش سرمایه ­ی اجتماعی گرفته تا ضعف در جامعه­ پذیری نقشی، قانون­ گریزی، تبعیض جنسیتی، سطح پایین فرهنگ کار و تلاش، نهادینه نشدن فرهنگ شهروندی و غیره. هرکس از زاویه ­ی دید خود و بر اساس درک خویش، به مسائل می­ نگرد و دلایلی را ذکر می کند. اماسوال اصلی آن است که آسان ­ترین و زودبازده ترین راهی را که باید مدیران استان ایلام در زمینه ی مقابله با آسیب ­های اجتماعی این شهر در پیش بگیرند، کدام است؟و مدیران کدامین گره آسان از این کلاف سردرگم را باز کنند راه را برای کاهش آسیب ­های اجتماعی و جرایم هموار می نمایند؟

برای پاسخ به این پرسش، ابتدا به داده ­هایی می ­نگریم که از پژوهش­ های اجتماعی در زمینه­ ی مهم ­ترین آسیب ­ها و جرایم این استان بدست آمده است. اگر به نتایج این پژوهش­ ها نگاه کنیم به الگوی خاصی در زمینه ­ی آن ­ها دست خواهیم یافت. در زیر الگوی برتر هرکدام از این جرایم و آسیب ­ها را ذکر کرده آن­ گاه به آن عامل مشترک می ­پردازیم.
الف) خودکشی:
نتایج پژوهش ­های مختلف در این زمینه نشان می ­دهد که اغلب افراد خودکش، جوانان(21- 29 ساله)، مجرد، بیکار،دارای مشکلات اقتصادی که در ماه ­های گرم سال اقدام به خودکشی کرده ­اند.
ب) اعتیاد:
اغلب معتادان استان ایلام را جوانان مجرد، بيكار، با تحصیلات متوسطه و پایین ­تر، شهرنشين و مرد تشکیل می­ دهند.
ج)قتل و خشونت:
بیشتر افراد(قاتل و مقتول)، 16 35 ساله، مرد، متأهل، با تحصیلات راهنمایی، بیکار یا مغازه­ دار ساکن در مراکز شهری، اقدام به قتل نموده یا مقتول واقع شده ­اند.
د) سرقت:
نتایج پژوهش ­ها در این زمینه نیز نشان می ­دهد که اغلب سارقین، جوانان(21-29ساله)، بیکار، مجرد، عضو طبقه­ ی پایین جامعه ­ی شهری هستند که اکثریت آنان دارای سابقه دستگیری و محکومیت می ­باشند.
اطلاعات فوق نشان می­ دهد که
"جوانانِ بیکارِ عضو طبقات پایین جامعه"، فصل مشترک داده­ های بالا بوده که سه واژه­ی جوان بیکاری و تهیدستی بیش از همه در میان آنان خودنمایی می ­نماید.
حال باید دید که آیا آسان­ ترین راه و سیبل اصلی که باید مورد نشانه ­گیری مدیران و برنامه ­ریزان این جامعه قرار گیرد حل مشکل بیکاری جوانان و مقابله با چهره ­ی کثیف فقر در بین طبقات پایین جامعه می ­باشد؟ یا هدف گیری سیبل هایی چون افزایش سرمایه اجتماعی، توجه به نهادهایی چون خانواده، نظام آموزشی و وسایل ارتباط جمعی، سرمایه گذاری در زمینه ­ی شیوه­­ ی جامعه­ پذیری افراد، توجه به قانون، و یا مقابله با فردگرایی منفی، زودتر می ­تواند به کاهش آسیب­ های اجتماعی در استان منجر ­گردد؟
به نظر می ­رسد اهمیت همه ی موارد فوق بر هیچ کس پوشیده نبوده و هرکدام در جایگاه خود دارای اهمیت می باشند، دستگاه های مسئول باید با تلاش و جدیت وظایف خود را انجام دهند؛ اما با توجه به بازدهی دیرهنگام، دشواری های سر راه و زمان ­بر بودن موارد دسته­ ی دوم، باید ضمن برنامه ریزی و سرمایه­ گذاری دستگاه های مربوطه در آن زمینه­ ها، آسان ­ترین و زود بازده ­ترین راه، همان ایجاد زیرساخت های اقتصادی مناسب، کاهش نرخ بیکاری و مقابله با فقر در استان ­باشد.
واقعیت آن است که شنیدن واژه­ ی فقر برای آنانی­ که طعم تلخ آن را چشیده­ اند چنان چندش ­آور است که بی­ اختیار صورت­ انسان را در هم می­ پیچاند و نفرت و نکبت و بدبختی را به یاد می ­آورد. رویکرد پیشوایان دینی را که می ­نگری، به این فرموده ­ی بزرگ پیشوای مسلمانان و پیامبر بزرگ اسلام می ­رسی که کادَ الْفَقْرُ اَنْ یَکُونَ کُفرا؛ فقر و نیازمندی انسان را به مرز کفر و بی دینی می کشاند (خصال، ج2، ص 12). یا امام علی(ع) از دست فقر به خدا پناه می ­برد!(من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 542). و ابوذر که خود طعم تلخ فقر را با گوشت و پوست خویش لمس کرده بود فریاد برآورد که "اذا دخل الفقر من باب خرج الایمان من باب آخر"(هرگاه فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگر خارج می شود).

وقتی صحبت از فقر می ­شود، منظور خط فقر، میزان فقر مطلق و نسبی و مقایسه ­ی آمار و ارقام نیست؛ صحبت بر سر فراهم کردن حداقل ­های زندگی برای مردمان این سامان است، صحبت بر سر این است که در یک خانواده­ از 5 جوان بیکار، شرایط اشتغال پایدار حداقل برای دو نفر از آنان فراهم گردد؛ فرزند خانواده، لباسی را در مدرسه بپوشد که مورد تمسخر هم ­کلاسی ­های خود قرار نگیرد؛ وقتی از شیوه ­ی تغذیه، نامی به میان می ­آید، طوری رفتار نشود که عرق شرم از پیشانی والدین او بر زمین بچکد؛ سرپناهی داشته باشد که بتواند همسالان خود را بدان دعوت کرده و ساعاتی را در کنار همدیگر بگذرانند و وقتی در خیابان سمندری با دوستش بازارگردی می ­کند دوهزارتومان در جیب ­هایش باشد تا بتواند دو ساندویج فلافل را با دوستش صرف کند.
مدت ­های مدیدی است که به دلایل مختلف ارزش ­ها و هنجارهای این دیار به هم ریخته­ شده و تمایلات و آرزوهای کودکان، نوجوانان و جوانان تا آسمان­ ها بالا رفته است، ساختارهای اقتصادی و اجتماعی شهر ناسالم شده، تبعیض و نابرابری ­های قومی، ایلی، طایفه ­ای و در کل اجتماعی اوج گرفته است و برخی از خرده­ فرهنگ­ های جوانان با بلند کردن صدای موتورسیکلت ­هایشان به این تبعیض و نابرابری­ ها واکنش نشان می ­دهند. تضاد طبقاتی تشدید گشته است برخی از کودکان خانواده­ های تهیدست در طول روز، در خیابان کفش ­های چندصدهزار تومانی دیگر ساکنان را واکس می ­زنند و اتومبیل چندصد میلیونی آنان را نظاره می­ کنند اما غروب­ ها پیشانی چین­ خورده پدران خود را می ببیند و
مادرشان را می ­نگرند که در 45 سالگی عین پیرزنان رنگ ­و رو رفته شده است.
تبلیغات جعبه ­ی جادو و دیگر رسانه ­ها نیز اذهان کودکان و نوجوانان طبقات مختلف را در نوردیده است. در تلویزیون، کودکانی به نمایش گذاشته می ­شود که با لباس ­های فاخر، شیک و آراسته و لبخندزنان، دوان دوان به دنبال باز کردن حساب برای آینده­ ای هستند که کودکان تهیدست اضطراب فرارسیدنش را دارند. کودکان خانواده ­های تهیدست برنامه ­ی آشپزی تلویزیون را می ­بیند، از عوارض پرخوری در آن می­ شنوند و پزشکی را نظاره می ­کنند که به والدین روش های جلوگیری از چاقی کودکان را آموزش می ­دهد. یک چشم کودکان خانواده­ های تهیدست به صفحه­ ی تلویزیون دوخته شده و چشم دیگر غریبانه پدر را می ­نگرد که غم کارگری فردا را دارد و به مادری می ­اندیشد که با وازلین،ترک ­های پایش را پر می ­کند.
به نظر می ­رسد ریشه­ ی بسیاری از آسیب ­های این شهر فقر و تهیدستی بسیاری از ساکنان و پدید آمدن شکاف طبقاتی بین اقلیت و اکثریتی است که تا دیروز شکافی بین آن ­ها دیده نمی ­شد. فهم این نکته باعث می­ گردد، افراد برای شرکت در فاتحه ­ی جوانی بیکار و فقیر که فشارهای زندگی باعث شده دست خود را از دنیا کوتاه کند، دیگر ناز نکرده و فلسفه نبافند؛ مدیران با دیدن قیافه­ ی جوانی نازنین که به درد اعتیاد گرفتار شده، به فکر خشکاندن ریشه ها باشند، برای زدودن فقر و بدبختی اتاق فکر تشکیل داده، زمینه­ ی اشتغال فراهم کرده و نرخ واقعی بیکاری را در این کوچه­ بن ­بست کاهش دهند.
می توان بر کرسی موعظه نشست و فقرا را دعوت به پرورش روحیه­ ی قناعت نمود و به تهیدستان سفارش کرد که پایشان را به اندازه­ ی گلیم خود دراز کنند؛ جوانان طبقات پایین را به رعایت هنجارها ملزم نمود. می توان جلسه گذاشت و جوانی را به جرم دزدیدن کفش دیگری، محکوم کرد، طرح جمع ­آوری جوانان علاف را امضاء نمود و بر آمارهای خودکشی همچنان مُهر محرمانه زد، و یا چهار جلد کتاب توزیع نمود و اعلام کرد نرخ آسیب های را کاهش داده ایم؛ اما
تا زمینه ­ی اشتغال پایدار به گونه ای واقعی در این جامعه فراهم نگردد، تا نیازهای اولیه ­ی ساکنان این سامان عملاً رفع نشود، تا تبعیض و نابرابری ها کاهش نیابد، توقع داشتن جامعه ­ای بسامان توقع باطلی بوده و این نابسامانی ­ها، آسیب­ ها و جرایم همچنان و بسی بیشتر تداوم خواهند یافت.

با اندكي تلخيص و اضافات برگرفته از وبلاگ ايسنا، تاریخ انتشار: 27 مهر 1393، کد مطلب: -:www. ilamkh.blogfa.com


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین