در فرهنگ عاشورا شهادت شأنی والاست که انسان را در تراز اولیاءالله قرار میدهد. از اینرو غسل و کفن نمیخواهد و مزار شهید الهام بخش و مقدس است. شهادت به معنای فداکردن جان در راه ارزشهای متعالی همواره چهره جامعه را از آلودگیهای ظلم و فساد و تباهی زدوده و به جامعه نشاط، ایمان و سرزندگی میبخشد و شهید که در نسبتی معنوی به حیات والاتری رسیده است به مثابه شجرهای طیبه به «احدی الحسنیین» دست یافته است.
شعار سال:
عاشورا از جمله مفاهیم والایی است که در طول تاریخ پشتوانه روح آزادگی وظلم
ستیزی بوده و روحیه ذلتناپذیری و مقاومت و ایستادگی در راه آرمانهای
متعالی تا پای جان را شکل داده است.فرهنگ شهادت بهعنوان محوریترین عنصر
نهضت عاشورا قاموس بشریت را به دلیل آمادگی برای جان نثاری در راه ارزشهای
متعالی از ذلت و ظلمپذیری برحذر داشته و به جوامع تحت تأثیرخود حیاتی
تازه میبخشد. فرهنگ دفاع مقدس متأثر از روح عاشورایی از همان ساعات اولیه
هجوم دشمن به حریم امن کشورمان شکل گرفت و حماسههای بزرگی را رقم زد؛
حماسههایی که ملهم از چهرههای عاشورایی بودند. دشمن بعثی که در محاسبات
خود تأثیر فرهنگ عاشورا بر مردم ایران را نادیده گرفته بود و خام اندیشانه
به قصد جدا کردن بخشی از خاک کشورمان قشون کشی کرده بود، خیلی زود به نقص
محاسباتی خود پی برد و از همان روزهای اول به دنبال راهکاری برای حفظ به
چنگ آوردهها و پایان دادن به جنگ بود. غافل از آنکه روح عاشورایی مردم
ایران مانع از پذیرش صلح تحمیلی وخفت بار است.دشمن کجا فکر میکرد شخصیتی
همچون دکتر چمران با موقعیت تحصیلی بالا و پست وزارت، اسلحه به دست گیرد و
به مقابله با چندین تانک بشتابد و قدرت ارتش تا بن دندان مسلح صدامیان را
به سخره بگیرد و باکی از فدا کردن جان شیرین نداشته باشد! و یا کی تصور
میکرد نوجوانانی همچون «بهنام محمدی» و «محمد حسین فهمیده» نیمکت کلاس درس
را رها کنند و خود را به خط مقدم جنگ برسانند و با وجود آتش خمپاره و توپ و
تانک ،داوطلب دفاع از شهرهای مظلوم کشورشان شوند و در این راه جانبازی
کنند!کی در مخیله صدامیان و اربابانشان میگنجید زنان ما دوش به دوش مردان
اسلحه به دست گیرند و به مقابله با دشمن بشتابند! دشمن گمان میبرد
غیورمردان ارتش چون در دوران رژیم گذشته تعلیم دیدهاند و احیاناً از برخی
ناملایمات آزردهاند، انگیزهای برای دفاع در مقابل قوای بعثیان نخواهند
داشت غافل از آنکه افسران عالی رتبه ارتش در کسوت سرباز در مقابل تانکهای
عراقی قد علم کردند وچهرههایی همچون آبشناسان، زارعیان، اقارب پرست،
فلاحی، کشوری، شیرودی و... به شکار تانک دشمن پرداختند و حماسهها
آفریدند. حتی جماعت قهوه خانه نشین که معمولاً در سایر جوامع خود را از
حوادث خونین کنار میکشند، با تشکیل گروههای رزمی به شیوه خود، آنچنان
ضرباتی به قوای دشمن وارد کردند که مزدوران بعثی از شنیدن نامشان لرزه
براندامشان میافتاد. این همه متأثر از فرهنگ عاشورا و نمادها و الگوهای آن
بود که دشمن توان درک و شناخت آن را نداشت.
در فرهنگ عاشورا شهادت شأنی والاست که انسان را در تراز اولیاءالله قرار
میدهد. از اینرو غسل و کفن نمیخواهد و مزار شهید الهام بخش و مقدس است.
شهادت به معنای فداکردن جان در راه ارزشهای متعالی همواره چهره جامعه را
از آلودگیهای ظلم و فساد و تباهی زدوده و به جامعه نشاط، ایمان و سرزندگی
میبخشد و شهید که در نسبتی معنوی به حیات والاتری رسیده است به مثابه
شجرهای طیبه به «احدی الحسنیین» دست یافته است.
امام خمینی(ره) رهبر و پیشوای معنوی ملت ایران از همان ابتدا با تقویت روح
عاشورایی در آحاد جامعه پیوند وثیقی میان صحنههای دفاع مقدس و کربلای
حسینی برقرار نمود و با پیامهای الهی شعلههای عاشورایی که در جان آحاد
ملت ریشه داشته و دارد را فروزانتر ساخت. امام(ره) با تأکید بر مقام شهید و
شهادت بر صف طلایه داران دفاع ملی افزود و به دشمن اجازه نداد از برهه و
بحران پس از انقلاب ظالمانه بهره ببرد و در همین راستا فرمود: «مقام شهادت
اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معناست و نهایت ایمان، همانا ایمان عاشقانه
است.شهادت ارثی است که از اولیا به ما میرسد. شهید خورشیدی است که بر
انقلاب پرتو میافکند و شهادت چراغ هدایت ملت هاست...»
از همین رو از همان لحظات اول دردفاع ملی که از آن با عنوان دفاعمقدس یاد
میشود، نمادهای عاشورا ظهور و بروز یافته و ادبیات آن رنگ و بوی
عاشورایی گرفت و از آنجایی که حماسه عاشورا ازشخصیتها و نمادهای گوناگونی
برخوردار است مخاطب عام یافته و پیر و جوان، حتی نوجوانان و زنان را نیز
به خود جذب نمود و در پی آن صحنههای عاشورایی همچون صحنه جنگ هویزه، دفاع
خرمشهر، دفاع از تنگه چزابه، جنگ عاشورایی سوسنگرد و... شکل گرفت. زیارت
عاشورا آشناترین ورایج ترین زمزمهها در جبههها و مراکز تجمع نیروهای
رزمنده بود. ترنم عاشقانه این زیارت، دلها را با صحنههای کربلا پیوند
داده و شعله ایثار و فداکاری را در جانها برمیافروزد.
در فرهنگ رزمندگان، جبهه همان کربلا و بعثیان یزیدیان زمان بودند که پس
ازهر نوبت خواندن زیارت عاشورا احساس شیفتگی نسبت به امام حسین(ع) و
آرمانهایش در روح و جان آنان فزونی یافته و بغض و کینه نسبت به ستم گستران
و متجاوزان بیشتر میشد.برپایی آیین عزاداری ازجمله برنامههای معنوی،
روحی و جهادی رزمندگان در جبههها بود که فرهنگ ایثار و شجاعت و فتوت را
بین رزمندگان رواج میداد. از صحنههای شگفت و شکوهمند و حماسی کربلا، تشنه
کام بیرون آمدن سردار رشید کربلا حضرت ابوالفضل(ع) از شریعه فرات است. آن
حضرت(ع) به پاس تشنگی دیگران، از سیراب شدن صرفنظر کرد و فرهنگ انسان ساز
«دیگردوستی» را به انسانها آموخت. اهالی جبهه این درس بزرگ را از الگوی
فتوت و شجاعت فرا گرفتند و در عرصه رزم و لحظههای خطیر و خطر متجلی
ساختند. این ویژگیها در خاطرات رزمندگان به وفور نمایان است. کربلا معیار
سنجش اعمال رزمندگان بود و رزمندگان خلوص کارهای خود را با اعمال کربلاییان
میسنجیدند.
جوانان و نوجوانان، علی اکبر(ع) و قاسم(ع) و پیران جبهه حبیب بن مظاهر را
الگو قرار داده، سرداران نیز حضرت ابوالفضل (ع) را راهنمای عمل خود قرار
داده بودند. بر این اساس جبههها همچون صحنه عاشورا، جلوهگاه مظلومیت،
عظمت، شهادت و در یک کلام جلوهای از عاشورا بود. به همین نسبت همه چیز
در جبههها عاشورا را تداعی میکرد. فرهنگ حاکم برجبههها همچون فرهنگ
عاشورا، فرهنگ جوانمردی، فتوت، فداکاری، مقاومت و ایثار بود و در هنگامه
بروز این جلوهها چهرههای عاشورایی تداعی میشدند.
حضرت علی اکبر(ع) جوان رشید و برومند ابا عبدالله(ع) شاید بیش از دیگر
اصحاب به دلیل جوان بودن عمده نیروهای جبهه مورد توجه رزمندگان بود. بویژه
اگر پدر و پسر در جبهه شرکت میکردند و فرزند به شهادت میرسید، یاد و
خاطره جوان کربلا، علی اکبر(ع) تداعی میشد.
حضرت قاسم(ع)، نوجوان فداکار کربلا، فرزند امام حسن مجتبی(ع) از چهرههای
بارز کربلاست. سخن مشهور این مصداق عشق و ایمان که شهادت را شیرینتر از
عسل تعبیر کرد الهام بخش رزمندگان نوجوان و محرک آنان برای خلق حماسههای
به یاد ماندنی بود.
صبرمادران در سختیها و تلخیها یا شهادتها فرزندانشان و صبرخواهران و همسران در شهادت عزیزانشان به صبوری زینب(س) تشبیه میشد.
در هر حال در دوران هشت سال دفاعمقدس، شباهتی که مردم و رزمندگان، میان
جبهههای نبرد با کربلا و عاشورا مییافتند باوری را شکل داده بود که بر
مبنای آن دفاع مقدس بنیان نهاده شد و هشت سال به طول انجامید و سرانجام با
شکست دشمن در دستیابی به اهدافش به پایان رسید. کربلا، معیار و میزان
پاکبازی و خلوص بود و شبهای عملیات یاد و ذکر شب عاشورا به میان میآمد و
اردوگاههای رزمی همچون خیمههای حسینی سرشار از عطر نیایشهای خالصانه و
نماز و استغاثه و قرائت قرآن میشد و روح و جان را برای خلق حماسه فردا
آماده میکرد. شبهای عملیات فضای جبههها لبریز از شور و شوق و شعف،
آمیخته با اشک و استغاثه میشد واین شور و شیفتگی گرمابخش و حرکت آفرین و
پیروزیآور بود.
کربلا به دلیل اینکه جز خدا هیچ ندارد و کانون عشق و خلوص و صفا و
زلالترین حادثه تاریخ اسلام است، بهترین الگو و بزرگترین پشتوانه
رزمندگان جبههها بود. چون در هر دو جبهه، پشتوانهای جز خدا وجود نداشت.
با اندکی
اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه ایران، صفحه 16 ، تاریخ انتشار: شنبه 29 آبان
1395، شماره: 6363.
اما امروز چی........ > لطفا خودتان بگویید، وضع امروز چگونه است .
و آن چاه و آن ناله ام ، می کشد.
من و سرو هایی که غم می خورند
و دیوارهایی که نم می خورند.