پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۷۸۷۹
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۴
حکایت مهر مادر نوسودی که با نگهداری از فرزند معلول خود از دوران دفاع مقدس، آسودگی را زمانی معنی می کند که این فرزندش در آغوش خود بزرگ شود.

شعار سال: جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به عنوان يکی از جنایت های جنگی تاريخ بشر در قرن بيستم شناخته شده است چرا که در اين جنگ ارتش عراق از انواع سلاح ها به خصوص سلاح های شيميايی علیه مردم و نظاميان ايران و حتی عليه کردهای عراقی، استفاده کرد.

در اين جنگ جنایت هایی زیادی علیه مردم ایران صورت گرفت که آثار آن تنها به دوران هشت ساله دفاع مقدس ختم نمی شود و اثرات آن سال ها باقی مانده است. ايران در دوران دفاع مقدس شاهد از دست دادن صدها هزار نفر پیر و جوان و جانباز شدن هزاران نفر دیگر بود.

حال امروز که چندین دهه از پايان جنگ تحميلی می گذرد، هنوز سختی ها و تبعات جنگ برای مردم به پايان نرسیده است و در اين ميان جانبازان شيميايی و اعصاب و روان نیز هستند که به سبب اثرات جنایت های جنگی روزگار خوشی نمی گذرانند.

آثار اقدامات و جنایت های صدام که آغاز گر جنگ بین ایران و عراق بود با حمایت کشورهای غربی، امروز پس از چندین دهه هم چنان در مناطقی از خاک ایران پابرجا است. از هشت سال جنگ تحميلی سخن می گوئيم که چند دهه از آن گذشته ولی آثارش همچنان باقی است.

علاوه بر جانبازان، افرادی نیز هستند به واسطه همین جنگ تحمیلی، معلول شده اند. معلولانی که به واسطه مهر مادری زندگی می کنند.

مادرانی هستند که با نگهداری از فرزند معلول خود، آسودگی را زمانی معنی می کنند که فرزندانشان در آغوش خود بزرگ شوند.

با اطلاع برخی از شهروندان شهر نوسود مبنی بر اینکه معلولانی در شهر نوسود زندگی می کنند که معلولیت های آن ها در سال 1366 به دلیل کمبود امکانات پس از حملات صدام و تخریب زیر ساخت ها به وجود آمده، راهی منزل یکی از این معلولان شدیم.

پس از جستجوی چند دقیقه ای در کوچه پس کوچه های شهر نوسود، محل زندگی این معلول را که حدود 30 سال است تنها سقف خانه را نگاه کرده است، همراه با چند نفر پیدا کردیم.

پس از ورود به منزل این معلول با مادر آن روبه‌رو شدیم. مادری که با نگاه‌های مهربانی که انگار او هم منتظر ما است به طرفمان می‌آید. چهره این مادر نشان می‌داد، غمی بزرگ در سینه دارد و سختی‌های زندگی قامتش را خم کرده است و با گذشت حدود 30 سال از به دنیا آمدن فرزندش او امروز از سختی های روزگار می گوید.

وارد اتاق معلول که شدیم، او را دیدیم که دائما نزدیک به 30 سال است روی زمین و در این اتاق است و تنها سقف اتاق را نگاه می کند. تنها دلخوشی‌اش این است که خود را در این اتاق از این سمت به سمتی دیگر بکشد.

دقایقی در کنارش ایستادیم، فقط نظاره‌گر بودیم و در حالی که اشک از چشمانمان جاری می‌شد ،پدر و مادرش را تحسین می‌کردیم که جوانی خود را به پای فرزند معلول خود گذاشته‌اند، و از خدای بزرگ برایشان اجر جزیل خواستیم.

مادر این معلول که لب به سخن باز کرد گفت: در سال 1366 در دوران 8 ساله دفاع مقدس و در نقطه صفر مرزی، فرزند بزرگم به اسم آرمان عثمانی متولد شد، اوضاع خیلی نا به سامان بود.

وی افزود: در زمانی که توپ و خمپاره در این منطقه وجود داشت، و حتی کمترین امکانات پزشکی هم وجود نداشت فرزندم متولد شد و تولد آرمان که در آن زمان نیاز به سزارین داشت. با زایمان طبیعی و نبود امکانات و پزشکان در منطقه جنگی، به سر وی ضربه وارد شد و همین اتفاق باعث معلولیت حسی، حرکتی و جسمی فرزندم شد.

مادر این معلول با بیان اینکه حمایت چندانی از آن ها صورت نگرفته، گفت: آرمان تنها تحت پوشش اداره بهزیستی است و اکنون ماهانه مبلغ 40 هزار تومان را به وی می دهند.

وی با نگاهی پر از مهر مادری به پسرش که در کنارش نشسته است، نگاه کرد و گفت: در طول این مدت هم آرمان را به عنوان فرزند جگر گوشه خود نگاه کرده ایم و هیچ فرقی با دیگر فرزندانمان ندارد، زحمات زیادی برای او کشیدیم و هر نوع امکاناتی را هم که نیاز داشته است برایش فراهم کرده ایم.

این مادر با بیان اینکه تاکنون توانسته ایم که وی را به مدت 29 سال بزرگ کنیم الان هم از کسی کمکی نخواهیم داشت، گفت: ما به عنوان فرزندی سالم با وی برخورد کرده و وی را دوست داشته و داریم و در کنار وی به آرامش می رسیم.

در این هنگام که آرمان قادر به صحبت کردن نیست با فریاد و اشاره، که حتی برای خوردن آب، قادر به برداشتن لیوان نیز نخواهد بود، طلب آب می کند و مادر نیز آب را همزمان که به وی می دهد خاطر نشان کرد: در طول این مدت هم چندین بار وی را به تهران و و دیگر استان ها جهت مداوا برده ایم و تاکنون اداره بهزیستی نیز حتی هزینه دارو و مخارج آن را، پرداخت نکرده است.

به گزارش هزار ماسوله این یک روز از 29 سال زحمت این خانواده ای است که با چه مشکلاتی توانسته اند، فرزند جگر گوشه خود را چنین بزرگ کنند. آری باید گفت این تنها مهر مادری است که آسودگی را زمانی معنی می کند که این فرزندش در آغوش خود بزرگ شود.





با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی پاوه(هزار ماسوله)، تاریخ انتشار 7 آبان 95 ، کد مطلب: 295192: www.hezarmasooleh.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین