شعار سال: تجارت غلات و دانههای روغنی در کشور از آن دست تجارتهایی است که علاوه بر اهمیت و جایگاه استراتژیکی که دارد، همواره با دستاندازها و کشمکشهای بسیاری مواجه میشود.آمارها نشان میدهد که در طول ۱۰ سال گذشته حدود ۲۰۰ میلیون تن غلات و دانههای روغنی وارد کشور شده و به نظر میرسد که در ۱۰ سال آینده نیز چنین روندی ادامه داشته باشد. این شرایط در حالی رقم میخورد که همین امروز دهها کشتی، هرکدام حامل ۶۰ تا ۷۰ هزار تن غلات در بنادر کشور در انتظار ترخیص است و واردکنندگان و تأمینکنندگان این حجم عظیم نیاز کشور از عدم مدیریت تخصیص ارز، نبود پاسخگویی و جزیرهای عمل کردن دستگاهها و ارگانهای ذیربط گلایه دارند.
هماکنون بیش از ۸.۶۶ میلیون هکتار از اراضی ایران زیرکشت غلات است که از این میزان حدود ۵ میلیون هکتار بهصورت دیم کشت میشود.
در حقیقت تولید غلات در کشور به میزان بارندگی وابستگی بسیار دارد و از آنجاییکه براساس آمارها بیش از ۵۰ درصد مناطق کشور دچار بحران خشکسالی است، این مسأله نقش منفی مهمی در میزان تولید انواع غلات ایفا میکند.
نگاهی به آخرین آمارهای منتشر شده نشان میدهد که در سال گذشته در مجموع با احتساب ۵ میلیون تن ذخایر استراتژیک، ۳۷ میلیون تن غلات تأمین شده که حدود ۲۰.۸ میلیون تن آن در داخل تولید شده و مابقی از طریق واردات تأمین شده است. واردات ۲.۵ میلیون تنی دانه سویا در سال گذشته با اتکا به ظرفیتهای کارخانههای روغنکشی بخشی از نیاز کشور به کنجاله سویا را تأمین کرده است حکایت از اهمیت واردات در تأمین خوراک دام و طیور به عنوان منابع اصلی تأمین پروتئین کشور که نقش مهمی در امنیت کشور ایفا میکند، دارد.
بدیهی است با چنین مختصاتی، تأمین غلات و دانههای روغنی آن هم در شرایط تحریمهای بینالمللی از اهمیتی دوچندان برخوردار است و قاعدتاً نباید با خودتحریمیهای داخلی، تحمیل بوروکراسیهای زاید و دموراژ به کالاهای در انتظار ترخیص، تخصیص ندادن به موقع ارز و یا گرفتن ایرادهای غیراصولی، روند واردات و تأمین غلات ودانههای روغنی در کشور را مختل کرد.
از سوی دیگر نباید از نظر دور داشت که کشورهای اصلی صادر کننده محصولات اساسی کشاورزی در جهان بسیار محدودند که بسیاری از آنها نیز از طریق شرکتهای چندملیتی آمریکایی – اروپایی اقدام به صادرات محصولات خود میکنند، از اینرو واردکنندگان ایرانی معمولاً برای تأمین اقلام اساسی موردنیاز کشور از طریق همین شرکتهای چندملیتی اقدام میکنند که مسیری خطرناک و قابل تحریم است.
کشورهایی نظیر برزیل، آرژانتین، کانادا، اوکراین، روسیه و هند مقاصد اصلی هستند که واردکنندگان ایرانی بهدنبال تأمین نیازها هستند و بهدلیل واسطهگری شرکتهای چندملیتی در تأمین این محصولات برای ایران، کشورهای اروپایی و امارات نقش جدی در تأمین کالاها برعهده دارند.
در حقیقت پدیده واسطهگری در واردات و تکیه گسترده به واردات اقلام اساسی از طریق کشورهایی که همسویی بیشتری با سیاستهای تحریمی آمریکا علیه ایران دارند، یکی از چالشهای جدی پیشروی کشور در اجرای بسیاری از تصمیمات سیاسی، اقتصادی و تأمین امنیت غذایی بهشمار میرود.
شناسایی بازار جهانی غلات
ظرفیت تولید غلات (گندم، جو و ذرت) در جهان بهصورت نامتوازن توزیع شده است. به عبارتی کشورهایی نظیر آمریکا، چین، برزیل، آرژانتین، اوکراین و هند به ترتیب بالاترین میزان ذرت دنیا را تولید میکنند و پس از این کشورها روسیه با تولید ۱۵ میلیون تن در رتبه بعدی قرار میگیرد.
شناسایی این بازار از آنجایی اهمیت دارد که در نظر داشته باشیم که ایران با تولید حدود ۱.۴ میلیون تن ذرت، کمتر از یک دهم درصد از کل تولید ذرت جهان را به خود اختصاص داده است.
در زمینه جو هم بهترتیب روسیه، فرانسه، آلمان، کانادا، اوکراین، استرالیا، آرژانتین و ترکیه در زمره بزرگترین تولیدکنندگان دنیا قرار دارند و ایران با ۳.۶ میلیون تن در ردههای بعدی قرار دارد.
در حقیقت عدم توازن تولید محصولات مختلف در کشورهای دنیا ثبات در بازارها را بههم میزند و باعث نوسان قیمتها در بازار جهانی میشود.
بروز عوامل خارجی نظیر جنگ روسیه و اوکراین هم از جمله مؤلفههایی است که بر نحوه تأمین اقلام از بازار جهانی و تعیین قیمتها مؤثر است.
این حادثه از آنجا در بازار جهانی اهمیت یافت و چند ماهی این بازار را دستخوش تغییرات بنیادی کرد که در نظر داشته باشیم که این دو کشور جزو ۵ صادرکننده برتر جهانی برای محصولاتی نظیر گندم، جو و ذرت هستند، بهطوری که ۳۴ درصد صادرات گندم، ۲۷ درصد جو، ۲۰ درصد ذرت و ۸۰ درصد روغن آفتابگردان صادراتی به بازار جهانی متعلق به روسیه و اوکراین است.
در چنین فضایی بدیهی است که تأمین کنندگان ایرانی برای کشوری با جمعیت حدود ۸۵ میلیون نفر که دارای کمبود منابع آبی و خشکسالیهای پی در پی است با کار دشواری برای تأمین نیازهای کشور مواجهاند.
برپایه آخرین آمارهای منتشر شده، حدود ۹۰ درصد از نیاز ذرت، بیش از ۹۰ درصد نیاز کنجاله و ۵۰ درصد از نیاز جو کشور از طریق واردات تأمین میشود.
ناگفته نماند در حوزه روغن، با احتساب واردات دانه به منظور تهیه کنجاله نیز میزان وابستگی کشور حدود ۹۰ درصد برآورد شده است؛ پس در چنین مختصاتی که تا این حجم نیاز به واردات از بازار جهانی برای رفع نیازهای داخلی کشور و امنیت غذایی احساس میشود، تعیین استراتژی تأمین و یا هدفمندشدن ساز و برگ پیشنیازهای واردات، امری ضروری بهنظر میرسد.
رفع برخی معضلات نظیر تخصیص ارز و هماهنگی ارگانهای درگیر برای تسهیل و تسریع روند واردات از اولویتهای دیگر بهشمار میرود.
امروز مشکلات ساختاری گمرک، دشواری تشریفات گمرکی، زمان بر بودن فرآیندهای مربوط به رویههای گمرکی و ترخیص کالا (واردات حدود ۳۵ روز و صادرات ۲۵ روز)، ضرورت تعیین شاخص برای انجام تشریفات گمرکی، فرآیند طولانی استعلام، عدم تطابق استانداردهای گمرک ایران با استانداردهای جهانی که به زمانبر شدن ترخیص کالاها میانجامد، عدم اطلاعرسانی شفاف در مورد بخشنامهها و محدودیتها و عوارض، عدم برقراری ارتباط الکترونیک گمرک با شرکای تجاری کشور، عدم ارتباطات سیستمی و ناهماهنگی اتصال و ارتباط دیجیتال میان گمرک و سامانه جامع تجارت، مشکل اظهار سیستمی ورود موقت، ضعف ارتباط با تشکلها و بازرسیهای مکرر از کالاهای وارداتی از جمله مسائلی است که نیاز مبرم به مرتفع کردن آنها احساس میشود تا باری از روی دوش تأمینکنندگان برداشته شود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت اقتصادسبزآنلاین، تاریخ انتشار:۹ مرداد ۱۴۰۲، کدخبر: ۷۰۱۸۹، eghtesadsabzonline.ir