شعار سال: در جلسهای که با عنوان "صنعت شهرت در سینمای ایران" از سوی رسانه آثاروما برگزار شد، دو تن از چهرههای مشهور سینما و ادبیات هنگم مواجه شدن با نقدهای کارشناسی، نتوانستند عصبانیت خود را کنترل کنند و یکی با پرخاش و دیگری با ترک جلسه اعتراض خود را به این نقدها نشان دادند.
سبحان یحیایی، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و از اعضای آثاروما، با انتشار این ویدیو نوشت: دیروز میزبان نشستی عمومی بود در باب صنعت شهرت در سینمای ایران. مدعوینش یک بازیگر محبوب، یک نویسنده سلبریتی و یک جامعهشناس بودند. دقایقی از گفتار جامعهشناس بر دیگر مدعوین گران آمد و کار بالا گرفت و به جدل کشید و شد آنچه شد.
از توهین و پردهدری تا فریاد و اعمال لمس فیزیکی مبتنی بر خشونت، در یک نشست فرهنگی اتفاق افتاد و همه اینها هم پیش چشم حضّار و دوربینهای ضبط برنامه بود.
پ. ن:
فلاسفه اخلاق معتقدند، تنها دو صفت اخلاقی هستند که اصالتا خوب و یا بد هستند و به تعبیری حسن و قبح ذاتی دارند؛ عدل و ظلم. بقیه امور، همه اعتباریاند و اعتبارشان را از همین عدل و ظلم میگیرند. مثلا دزدی میتواند عادلانه باشد و در افکار عمومی، امر اخلاقی خوانده شود. مثالش هم رابینهود و یا عیاران هستند. دروغ هم میتواند عادلانه باشد و جان کسی را نجات دهد و صورتهایی از دروغ مصلحتآمیز هم از همین دریچه در عموم مکاتب و ادیان، تجویز شدهاند. بنابراین، میتوان گفت که «گزارش واقعیت و انتشار آن از سوی رسانهها، اگر عادلانه باشد، اخلاقی است و اگر ظالمانه باشد، غیراخلاقی». حالا باید به این پرسش پاسخ داد که مرز این عدل و ظلم کجاست و با چه متر و معیاری قابل تشخیص است؟ با عینک کانت به عنوان محور اخلاق مدرن، پاسخ این است که ما در رسانهها نیازمند ارادههای کلی نیک هستیم که در پی عدالت باشند. پس خبرنگاری که واقعیتی عینی را فاش میکند، اما در پی دادوستد و ضربه زدن به حیثیت دیگری است، وفادار به اخلاق رسانهای نیست؛ چراکه انصاف در این دست افشاگریها غایب است. اما خبرنگار و روزنامهنگاری که در پی واقعیت است، تا زمانی که در خدمت عدالت است، در حال انجام دادن امری اخلاقی است؛ بنابراین گزارش اینکه فلان شخصیت هنرمند یا سلبریتی، چه لباسی پوشیده و خانهاش چند متر است و با چه کسی قرارومداری دارد، اگرچه واقعی است، اما چون در خدمت منافع عمومی نیست، امری اخلاقی نیست و میتوانیم با این تعبیر روزنامهنگاری زرد و کار رسانهای عامهپسند (به معنای مبتذلش) و پاپاراتزی را در انواع مختلف رسانههای مکتوب و تصویری، امری غیراخلاقی بدانیم.
پس میتوان گفت که اخلاق رسانهای یعنی گزارش واقعیت توسط رسانهها با وفاداری رسانه به خیر عمومی، مبتنی بر عدالت اجتماعی و با اراده خدمترسانی. البته در جایی هم گزارشنکردن واقعیت ممکن است با اراده نیک و در خدمت خیر عمومی، امر اخلاقی تعریف شود؛ و ما بر اراده خویش که گسترش خیر عمومی است و پرهیز از آسیب غیرضرور به دیگری آگاهیم.
حال، تعیینکننده این خیر عمومی و عدالت، خود عموماند؛ یعنی عقل سلیم جامعه. پس مخاطبان ما هستند که میتوانند حکم به اخلاقی یا غیراخلاقیبودن انتشار دهند و البته که اخلاقی / غیراخلاقیبودن عدم انتشار را هم به داوری بنشینند. پس، این متن فراخوانی برای داوری مخاطبان است. آزمونی برای تشخیص امر اخلاقی در رسانه.
بسیاری از ما این بازیگر محبوب را در قامت آرتیست دوست داریم. ممکن است آن نویسنده معروف را هم کسانی دوست داشته باشند. بههرحال هرکدام از این دو فرد، سلبریتیهایی فرهنگی در حوزه خودشان هستند. این که به دلیل خبط و خطایی از منظر داوری جمعی حاضر در نشستی، محتوایی از ایشان منتشر شود که واقعی است، اما نکوهیده و اسفناک، امری اخلاقی است یا نه؟
شما به ما پاسخ دهید.
سئوالات دیگری را هم میشود به این بهانه پاسخ داد. چرا هنرمند از نزدیکی منتقدانه «دیگری» میهراسد؟ آیا سلبریتی که همواره سوژه ملی بوده، اگر ابژه نقد و تحلیل شود، به واسطه فروپاشیدن دیوارهای نمادین محافظی که تماشاگران و جامعه را در فاصله مناسبی دور از او نگه میداشت، برمیآشوبد؟ چنانکه گویی که او را لخت در برابر نگاهها گذاشتهاند. آیا این نزدیکی منتقدانه به معنای فرو ریختن هاله قدسی سلبریتی است؟
آیا اینکه در جمعی کسی امضا نخواهد و عکس یادگاری با سلبریتی نگیرد، او را نگران میکند و او ترجیحش این است که همواره، باشگاه هوادارانش زایشهای نو و هموارهای را مرئی کند؟
در شرایط انسداد اجتماعی در جوامع، معمولا امیدها به هنر است؛ هنر پالوده و اثرگذار. آیا هنر در ایران میتواند چنین نقشی را بازی کند؟
امیدوارم حرف حقی نباشد که در جهان سلبریتی گری هنرمندان ایرانی هیچ کورسویی هم در انتهای تونل سوسو نمیزند و اگر هم نوری باشد، احتمالا نور چراغ قطاری است که از روی ما خواهد گذشت….
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت آرمان ملی، تاریخ انتشار:۱۲ مرداد ۱۴۰۲، کدخبر: ۱۰۶۳۵۸۸، www.armanmeli.ir