پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۴۲۰۲
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۲:۲۹
حجت الاسلام احمد حیدری با نگاهی انتقادی اقدام به تحلیل برخی واکنش‌ها به مشارکت ۴۱ درصدی در انتخابات مجلس دوازدهم کرده است. همچنین علی باقری در ارتباط با اعداد و ارقام مربوط به مشارکت در انتخابات اخیر و تحلیل‌ و برداشت‌های آمار ارائه شده در این زمینه، نکاتی را متذکر شده است. هرچند نگاه جریان اصلاحات به انتخابات نگاهی در طیف ناراستی آمار تا نقد رویه ارایه امار است، اما همین نگاه هم می تواند تاکیدات و حساسیت های خاصی را برای تقویت مشارکت ،آسیب شناسی مشارکت ، راهکارهای ارتقا مشارکت و افزایش سرمایه اجتماعی، در بر داشته باشد. در ادامه بحث، بشکلی تلفیقی اقدام به ارایه نظرات این دو منتقد با گرایشات اصلاحاتی می گردد.

شعارسال: حجت الاسلام احمد حیدری در یادداشتی به نقد برخی واکنش‌ها به مشارکت ۴۱ درصدی پرداخت که در پی می‌آید:

واژه مظلوم «مردم»

بعضی واژه‌ها معنای روشن، معلوم و ارزشمندی دارند، ولی متأسفانه به علت استفاده نابجا بلکه عکس مقصود از وضع آنان، مظلوم واقع شده، در نتیجه مورد نفرت جامعه واقع می‌شوند. واژه «مجاهد» در دوره انقلاب و ابتدای پیروزی، تابلوی گروه «مجاهدین خلق» شد و وقتی این گروه راه خود را از مردم جدا کرد و به قیام مسلحانه و ترور بزرگان محبوب مردم اقدام نمود، واژه ارزشمند و مقدس «مجاهد» منفور شد و چه بسا اگر این واژه در تابلوی گروه مدافع انقلاب و مردم یعنی «مجاهدین انقلاب اسلامی» نبود، چه بسا مطرود و مطروح می‌شد.

نقدی بر برخی واکنش‌ها به مشارکت ۴۱ درصدی و ابهامات و سو برداشت ها از آمارهای انتخاباتی

واژه «مردم» نیز گرفتار همین استفاده نابجا و ظالمانه شده است. این واژه ترجمه «ناس»؛ نام یکی از سوره‌های قرآن است و خداوند در آن، خودش را «رب “مردم”، فرمانروای “مردم” و خدای “مردم”» معرفی می‌کند.

در انتخابات اخیر؛ تعداد شرکت کنندگان توسط دو نهاد همراه و هم‌رأی ناظر (شورای نگهبان) و مجری (دولت و هیئت‌های اجرایی منتخب شورای نگهبان) که به اعتراف کیهان امکان دستکاری آمار را دارند، حدود ۴۰ درصد اعلام شده و ۶۰ درصد شرکت نکرده‌اند و غالب منتخبان نیز، با حداقل رأی لازم یعنی ۲۰ درصد شرکت کنندگان و حدود ۸ درصد واجدان شرایط حق رأی، انتخاب شده‌اند؛ با این وجود روزنامه‌ی اصولگرای جوان می‌نویسد: «مشارکت ۴۱ درصدی، نه تنها بیانگر کاهش مشروعیت نیست، بلکه می‌توان گفت آرای خالصانه “وفاداران سخت نظام اسلامی” افزایش نیز یافته است». در بیان این روزنامه «وفاداران سخت نظام» جایگزین «مردم» شده و بدین صورت بی‌نیازی نظام از حضور “مردم” اعلام می‌گردد.

در همین فضا است که آقای شریعتمداری در سرمقاله روزنامه کیهان می‌نویسد: «با وجود این‌همه دشمنی‌ها و برخی نارسایی‌ها، حضور چشمگیر “مردم” در انتخابات را بی‌تردید باید حضوری حماسی و “جهاد فی‌سبیل‌الله” دانست … “مردم” با حرکت بزرگ و حماسه‌آمیز خود به مواجهه با تلاش دشمنان رفتند … بله مانند همیشه، ”جمعی از مردم” در انتخابات شرکت نکردند و “شمار بسیار اندکی” از جبهه اصلاحات به سردمداری آقای خاتمی از شرکت در انتخابات خودداری کردند» بعد به آقای خاتمی می‌تازد که: «عدم شرکت خود در انتخابات را همراهی با “مردم‌”! نامیده است! ولی توضیح نداده که منظورش همراهی با کدام “مردم” است؟!».

در عبارات بالا دقت کنید که چگونه ۴۰ درصد شرکت کننده، “مردم” نامیده می‌شوند، ولی ۶۰ درصدی که خودداری کردند، «جمعی از مردم» خوانده می‌شوند! حال آن که همه دنیا و همه عقلا، “اکثریت” و حداقل نصف بعلاوه یک را بدون هیچ دغدغه‌ای «مردم» می‌خوانند و طبیعی است که اطلاق عنوان “مردم” بر ۶۰ درصد، جای هیچ ان‌قلتی ندارد و هیچگاه اقلیت و ۴۰ درصد را «مردم» نمی‌خوانند، اما با کمال تأسف در این کشور واژه “مردم” آن قدر مظلوم واقع شده که آقای خاتمی که همراهی خود با ۶۰ درصد واجدان حق رأی را، «همراهی با مردم» خوانده، باید توبیخ شود! ولی تریبون مهم و شناخته شده‌ای که آن ۶۰ درصد را «جمعی از مردم» و در مقابل ۴۰ درصد شرکت کننده را «مردم» می‌خواند، ارج می‌بیند و بر صدر نشانده می‌شود!

بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بار‌ها و بار‌ها به تبع سیره همه عقلای عالم، اکثریت را “مردم” نامیده و می‌گوید: «شکل حکومت ما، جمهورى اسلامى است. جمهورى به معناى اینکه متکى بر آراى “اکثریت”‏ است‏» (صحیفه امام، ج۵، ص۱۸۱)؛ «دمکراسى این است که آراء “اکثریت” معتبر است؛ “اکثریت‏” هر چه گفتند، آراى ایشان معتبر است و لو به خلاف، به ضرر خودشان باشد.» (همان، ج۹، ص۳۰۴)؛ «خواسته اکثریت‏ مردم، شرط است» (همان، ج۱، ص۸۲)؛ «در همه دنیا رأى اکثریت‏ [اعتبار دارد]» (همان، ج۹، ص۳۰۴).

اعترافی تلخ به شکست و فرار به جلو!

یک هفته از انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی که با اقبال سرد مردم و شرکت نکردن حدود ۶۰ درصد از واجدان حق رأی و انداختن رأی سفید و باطله از سوی جمع کثیری از شرکت کنندگان، مواجه شد، می‌گذرد و متأسفانه برخی از قهر مردم و اقبال نکردنشان، نه تنها عبرت نگرفته؛ بلکه برای این که خود را از تک و تا نیندازند، قیافه پیروز‌ها را به خود گرفته و فاتحانه رجز می‌خوانند که: «آرایی که در فضای تحریم به صندوق‌ها ریخته می‌شود، بسیار متفاوت از آرایی است که تحت تاثیر فضای روانی حاکم، دوقطبی‌های ساختگی و غلبه احساسات و هیجانات زودگذر به صندوق‌ها واریز می‌شود؛ لذا یکی از ویژگی‌های آرای این دوره، نوعی جهاد بود.» (روزنامه جوان)

«دشمنان تابلودار و شناخته شده اسلام و انقلاب از یک سال قبل، تبلیغات گسترده و پُرحجمی را با هدف مایوس کردن مردم از انتخابات و بی‌اثر بودن آن، آغاز کردند. علاوه‌بر ده‌ها رسانه رسمی وابسته به دولت‌های آمریکا و اروپا، نظیر بی‌بی‌سی فارسی، voa، شبکه تلویزیونی فارسی‌زبان دویچه‌وله آلمان، ایندیپندنت، یورونیوز، رادیو فردا، رادیو زمانه هلند و… صد‌ها شبکه تلویزیون ماهواره‌ای و هزاران کانال در فضای مجازی و برخی از سایت‌ها و روزنامه‌های زنجیره‌ای؛ ماموریت مایوس کردن از انتخابات و تشویق به خودداری از حضور را برعهده داشتند.». (روزنامه کیهان)

در قبال این رجز‌خوانی‌ها – به جای اعتراف به روگردانی مردم، و در صدد برآمدن برای ریشه یابی این روگردانی و رفع آن‌ها و جذب دوباره مردم- باید عرض کرد:

۱. دشمنی استکبار با حق و مردم چیز جدیدی نیست و از روز اول خلقت بوده و اصلا بنای خلقت بر همین ابتلا است. اگر روزی استکبار با حق درگیر نباشد، باید در حقانیت حق شک کرد نه در خوی استکبار!

۲. درباره‌ی انتخابات اقلیتی اخیر چنان از تبلیغات گسترده دشمنان سخن می‌گویند که گویی مسئولان و تریبون‌های فراوان رسمی در این یک ساله اصلا وجود نداشته یا ساکت بوده‌اند و حال آن که همه مردم شاهد بوده‌اند که تریبون‌ها هم در همین مدت در مواجهه با تبلیغات دشمنان و مخالفان، شبانه روز و پیوسته با تمسک به خدا، پیامبر، اسلام، شهدا، … و با ترساندن مردم از دشمن و بزرگ کردن عواقب شرکت نکردن، مردم را به شرکت دعوت کرده‌اند و حالا دارند عتراف می‌کنند که تبلیغات دشمن و مخالفان بر تبلیغات آنان غلبه کرده لذا حداقل ۶۰ درصد مردم اصلا شرکت نکرده‌اند و جمع کثیری نیز شرکت کرده و رأی باطله یا سفید داده‌اند.
۳. سؤال مهم ما از برخی مسئولان این است که قطعا دشمنی امروز استکبار جهانی و نوچه‌هایش با اسلام و ایران و مردم، بیشتر از دشمنی آنان در دهه اول پیروزی انقلاب نیست، پس چرا در آن دهه، همین مردم که با مشکلات اقتصادی سخت‌تری هم دست به گریبان بودند، تحت تاثیر تبلیغات به شدت گسترده‌تر استکبار قرار نگرفتند بلکه دعوت مسؤولان را که از تریبون‌هایی به شدت کمتر و به مراتب نارساتر بیان می‌شد، آن هم در آن شرایط جنگی و زیر بمب‌باران دشمن بعثی لبیک گفتند و اجابت کردند، ولی امروز اجابت کنندگان دعوت مسؤولان، اقلیت آشکار و انکارناپذیر شده‌اند؟
۴. مسؤولان محترم؛ مردم به دلایل مختلف روگردان شده‌اند و در این چند سال این روگردانی را به زبان‌های مختلف و از جمله این بار با شرکت نکردن در انتخابات یا با شرکت و رأی سفید و باطله دادن، فریاد کرده‌اند، ولی دیده و شنیده نشد. اعتراض مردم را بشنوید و در همراه شدن با مردم، کمر همت ببندید. “و ما علینا الا البلاغ”.

***

علی باقری، دبیر پیشین جبهه اصلاحات و از امضا کنندگان بیانیه‌ی ۱۱۰ امضایی روزنه‌گشایی، در تحلیل آمار انتخابات اخیر نوشت:

نقدی بر برخی واکنش‌ها به مشارکت ۴۱ درصدی و ابهامات و سو برداشت ها از آمارهای انتخاباتی

در ارتباط با اعداد و ارقام مربوط به مشارکت در انتخابات اخیر و همچنین تحلیل و برداشت‌های آمار ارائه شده در این زمینه، نکات قابل توجهی به شرح زیر وجود دارد:

۱. نحوه اعلام رسمی آمار مشارکت در انتخابات، به نحو بی‌سابقه‌ای دارای ابهام، اجمال و لکنت است. در این ارتباط موارد زیر قابل اشاره است:

الف: تاکنون، برخلاف تمام ادوار گذشته انتخابات، عدد و درصد رسمی و دقیق مشارکت در انتخابات (آرای ماخوذه) اعلام نشده و وزیر کشور، در مقام اعلام رسمی میزان مشارکت کشوری در انتخابات، صرفا به بیان دو عدد کلی ۲۵ میلیون و ۴۱ درصد بسنده کرده است.

ب: عدد و درصد مشارکت در استان‌های کشور به طور رسمی و یکجا منتشر نشده و آماری که از درصد مشارکت در استان‌ها، توسط برخی رسانه‌ها انتشار یافته، صرف نظر از میزان وثوق، حاوی تناقضات و ابهاماتی جدی است. از جمله فقدان اعلام دقیق واجدین شرایط رای دادن و تعداد مجموع آرای ماخوذه در هر استان. همچنین درصد مشارکت اعلامی از جانب همان منابع غیررسمی، برای استان تهران، طی چند روز بعد از انتخابات، عدد عجیب و غیرقابل قبول ۳۴ درصد بود که پس از آن، بدون هیچگونه توضیحی، از جانب همان منابع، این عدد به ۲۶.۳۴ درصد کاهش یافت.

گذشته از موارد فوق، با کمال تعجب مشاهده می‌شود که در آگهی‌های منتشره توسط فرمانداران از نتایج انتخابات در هر حوزه انتخابیه، تعداد آرای ماخوذه قید نشده است.

ج: از آنجا که در انتخابات اخیر، به حکم قانون، آرای صحیح (کل آرای ماخوذه منهای آرای باطله ماخوذه) مبنای سنجش انتخاب نامزد‌ها در مرحله اول انتخابات بوده است، میزان آرای صحیح هر حوزه انتخابیه، قهرا در آگهی مربوط به نتایج انتخابات هر حوزه، اعلام شده، اما تاکنون کل آرای صحیح در کشور اعلام نشده است.

د: از تعداد و درصد دقیق کل آرای باطله ماخوذه و بُرش استانی و حوزه انتخابیه‌ای آن، که در صورت اعلام دقیق آمار مربوط به بند‌های الف و ب و ج فوق، به راحتی قابل محاسبه بود، آماری رسمی انتشار نیافته که موجب اعلام اعدادی مختلف در این زمینه و از جانب اشخاص گوناگون شده است.

انتظار و مطالبه از وزارت کشور برای رفع ابهام از موارد فوق‌الاشاره، توقعی به حق و اجابت آن، وظیفه‌ای قطعی و ذاتی برگزارکنندگان انتخابات است.

۲. آرای ماخوذه باطله در هر انتخابات، از جمله انتخابات اخیر (صرف‌نظر از میزان آن)، قاعدتا متعلق به بخشی از واجدین شرایط رای دادن در کشور است، که به هر دلیل، مشارکت در انتخابات را برگزیده‌اند. این آراء را می‌توان آرایی اعتراضی محسوب کرد و آن را متعلق به کسانی دانست که علی‌رغم معترض بودن (نسبت به شرایط اداره کشور یا محدوده نامزد‌های موجود در رقابت انتخاباتی، یا احساس اجبار به مشارکت در انتخابات و یا مواردی دیگر)، برای نشان دادن اعتراض خود، طریق مشارکت در انتخابات و دادن رای اعتراضی منفی را برگزیده‌اند؛ لذا به نظر می‌رسد در تحلیل آمار مربوط به انتخابات، کاستن اینگونه آرا از آمار مشارکت کنندگان در انتخابات و افزودن آن به آرای کسانی که در انتخابات رای نداده‌اند، اقدام صحیح و موجهی نیست.

۳. در انتخابات اخیر، بر مبنای قانون و برای نخستین مرتبه، اخذ رای براساس شماره ملی و ارائه مدارک گوناگون هویتی انجام شد و الزام به ارائه شناسنامه و همچنین ممهور شدن آن برداشته شد. اعمال این شیوه جدید اخذ رای و انتشار برخی ادعا‌ها مبنی بر داده شدن رای با شماره ملی افراد دیگر، علاوه بر ایجاد شبهه تغییر احتمالی پیروز واقعی انتخابات، ابهاماتی را درخصوص میزان مشارکت در انتخابات بوجود آورده است.

در این ارتباط به نظر می‌رسد بهترین راه اجتناب از چنین شبهاتی، هر چه غیر حکومتی‌تر شدن تشکیلات و برگزارکنندگان انتخابات و ایجاد امکان نظارت موثر افراد و تشکل‌های غیردولتی بر فرآیند انتخابات است. در انتخابات حاضر نیز اعلام عمومی برای پذیرش اعتراض کسانی که ادعای رای داده شدن به جای خود را دارند و رسیدگی و پاسخگویی شفاف به اعتراضات طرح شده، از طریق تطبیق اثر انگشتی که از همه رای دهندگان باید اخذ شده باشد، می‌تواند منتهی به یافتن پاسخی به بخشی از شبهات در این زمینه باشد.

همچنین به کار بردن تمهیدات شناخته شده و معمول در اکثر انتخابات کشور‌های جهان، یعنی ثبت‌نام پیشینی از رای دهندگان و تهیه فهرست‌های رای دهندگان به تفکیک حوزه‌های انتخابیه و شعب اخذ رای، می‌تواند در ادوار آینده، ضریب اطمینان از سلامت انتخابات را بالا ببرد.

در عین حال، در تحلیل آماری انتخابات اخیر، ارائه اعداد و ارقامی غیرمستند و بدون پشتوانه از تعداد و درصد آرای تقلبی که از طرف اشخاص شرکت نکرده در انتخابات به صندوق‌ها ریخته شده است، نمی‌تواند ادعا‌هایی وارد، عالمانه و قابل اعتناء محسوب شود.

شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت انصاف نیوز، تاریخ انتشار: 18اسفند1402، کدخبر: 496572، ensafnews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین