شعارسال: همزمان با اربعین حسینی ۱۴۰۳، در روز یکشنبه مراسم عزاداری هیئتهای دانشجویی در حسینیه امام خمینی (ره) و در حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد. در این مراسم ضمن قرائت زیارت اربعین، حجت الاسلام و المسلمین اصلانی به ایراد سخن پرداخت و مداحان اهلبیت (ع) در رثای سالار شهیدان، نوحهسرایی کردند. در پایان این مراسم نماز ظهر و عصر به امامت حضرت آیتالله خامنهای اقامه شد.
رهبر انقلاب اسلامی در بین دو نماز در سخنانی با اشاره به زیارت عاشورا، کارزار میان جبهه حسینی و جبهه یزیدی را مستمَر و تمام نشدنی و در عین حال نحوه این کارزار را به تناسب شرایط و اقتضائات متفاوت خواندند و تأکید کردند: انقلاب اسلامی ایران، فرصت و میدان وسیعی را در مقابل جوانان گشوده است و باید از این فرصت، با برنامهریزی و شناخت صحیح وظیفه، اقدام لازم و بهموقع را در جهت اهداف عالیه انقلاب انجام داد تا زمینه پیشرفت و فلاح و رستگاری فراهم شود.
حضرت آیتالله خامنهای هدف از قیام امام حسین (ع) را مقابله با ظلم و جور خواندند و افزودند: شیوههای مقابله جبهه حسینی با ظلم و جور به تناسب شرایط متفاوت است، این مقابله در دوران شمشیر و نیزه به یک گونه است و در دوران اتم و هوش مصنوعی به گونهای دیگر، در دوران تبلیغات با شعر و قصیده و حدیث شیوه خاص خود را داشت و در دوران اینترنت و کوانتوم نیز شیوههای دیگری را باید به کار گرفت.
ایشان با اشاره به اینکه این وظیفه در دوران دانشجویی به یک گونه است و در دوران مسئولیت به گونهی دیگر، خاطرنشان کردند: مقابله جبهه حسینی با جبهه یزیدیان همیشه به معنای تفنگ به دست گرفتن نیست بلکه باید درست اندیشید، درست سخن گفت، درست شناسایی کرد و وظیفه را شناخت و دقیق به هدف زد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه اگر در این مسیر حرکت کردیم، زندگی معنا و هدف پیدا میکند، گفتند: جوانان باید دوران کنونی را که به برکت انقلاب اسلامی، میدان وسیعی در مقابل آنها گشوده شده است، قدر بدانند و با برنامهریزی و مطالعه و فکر صحیح که لازمه آن آشنایی با قران و تأمل در آن است، اقدام بهموقع انجام دهند.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: این اقدام بهموقع، گاهی در محیط دانشگاه معنا پیدا میکند، زمانی در فضای اجتماعی و یا سیاسی لازم است و گاهی هم این اقدام، در راه کربلا و فلسطین و اهداف عالیه ضرورت پیدا میکند.
ایشان در پایان تأکید کردند: استفاده جوانان از این فرصت تاریخی، به معنای فلاح و رستگاری است و اگر از این فرصت استفاده و به وظیفه عمل نشود، نتیجه آن خسران خواهد بود.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون
ایرانیان بیگانه با شخصیت واقعی ائمه، درحالی انها را مقدس و شفابخش می دانند که با تحریف تاریخ توسط شیعیان، شخصیت حقیقی انها پنهان است و مردم زمان شان با شناخت واقعی، چنین دیدگاهی نداشته و انها را افراد عادی می دانستند، والا اگر مشکلی بشکل معجزه اسا حل می کردند، اعراب انزمان بیشتر به افراد مشکل گشا روی می اوردند و تاریخ متفاوت می شد و ائمه شیعه در میان اعراب هم حرمت و قداست می یافتند.
این موضوع نشان می دهد بدیل جهالت و خرافه پرستی ایرانیان، مذهب شیعه از رونق خاص برخوردار، و در سرزمین وحی مطرود بوده.
سلام
توسل و توکل امری پذیرفته شده در کلیه ادیان و مذاهب آنهاست. حتی در دین اسلام و سنی مذهبان نیز توسل وجود دارد. ایرادی که اهل سنت بر توسل شیعه می گیرند ، کم توجهی عوام به جایگاه خداوند و غفلت از وسیله بودن ائمه برای توسل است.
دومین موضوع مورد مناقشه بین شیعه و سنی در باب توسل، بحث قدرت مداخله ائمه و اولیا الله بعد از فوت شان به اعتقاد شیعه و عدم توانمندی در تصرف قواعد در بعد از فوت ، به اعتقاد اهل سنت است.
در خصوص اموات نیز تا حدودی فرمایش شما درست است( روایت به حضور روی قبر پدر و مادر و حاجت طلبی)، اما قابلیت و قدرت مداخله ارواح طیبه با یکدیگر متفاوت است. حتی روایت داریم که برای توسل ملاحظه کنید که رغبت و کشش درونی تان به سمت کدام یک از اولیا الله است.
بحث باور داشت توسل به واسطه تجربه دینی ، مربوط به شیعه نمی شود و در کلیه ادیان توحیدی و غیر توحیدی و در کلیه مذاهب مطرح بوده و بدلیل تکرار پذیر شدن تجارب دینی توسط افراد مختلف، نمی تواند در قالب غرافه بدان نگریست. هرچند با اغراق و بدعت و دامن زدن عامدانه به خرافات، امکان انحراف، دور از ذهن نیست.
در خصوص اینکه اگر شفابخش بودند، اعراب هم گرایش پیدا می کردند، موضوع قابل بحثی است. اولا بخشی از اعراب گرایش اثباتی دارند. ثانیا همانگونه که اهل سنت بر شیوه توسل افراد عوام در شیعه خرده می گیرند( نه خواص و افراد مطلع)، شیعه نیز بر غفلت عوام اهل سنت به بحث توسل خرده می گیرد.
درهرصورت باید پذیرفت که این حوزه با خرافات، غلو، بدعت و .... ،آمیخته است و قابل انکار نیست. همانگونه که اصل توسل قابل انکار نیست. دوم اینکه ، این حوزه را باید به سه بحث تجربه دینی ، شناخت عرفانی و در نهایت بحث شهود، مورد بررسی قرار داد و نمی توان با تائید و تکذیب زبانی از کنار آن گذشت.