پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۴۲۴۱۵
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۰
می دانیم که در دین اسلام به تدفین مرده سفارش شده،از نگاه علمی علت تغییرات بدن را پس از مرگ بررسی میکنیم تا علت دفن کردن جسد را در خاک بدانیم…

شعار سال: پس از مرگ بدن چه خواهد شد؟ در دقایق اولیه بعد از مرگ، ابتدا قلب و شش‌ها از کار می‌افتد. و این بدان معنا است که سلول‌های بدن قادر به دریافت خون و اکسیژن نیستند و چون خون داخل رگ‌ها پمپاژ نمی‌شود در قسمت‌های فوقانی بدن خون در رگ‌ها خشک شده و در نواحی تحتانی جمع می‌شود. به همین دلیل نواحی‌ای از بدن مانند صورت بی‌رنگ و نواحی تحتانی مانند پاها کبود و تیره می‌شوند. در این زمان، اکثر سلول‌های بدن هنوز زنده‌اند در حالی که سلول‌های مغزی در همان دقایق اولیه بعد از توقف قلب می‌میرند، سلول‌های ماهیچه‌ای قادرند چندین ساعت بعد از مرگ زنده بمانند و سلول‌های پوست و استخوان می‌توانند چندین روز بعد از مرگ زنده بمانند. اما این چطور امکان‌پذیر است؟ سلول‌ها در زمان حیات موجود زنده با اکسیژن تنفس می‌کنند ولی هنگام مرگ سلول‌ها حیات خود را بدون اکسیژن ادامه می‌دهند.

فرآیند تجزیه بعد از مرگ طی پنج مرحله صورت می‌گیرد: ۱- از یک تا سه روز بعد از مرگ اگرچه ظاهر جسد سالم به نظر می‌رسد، اما فرآیند تجزیه و فساد از داخل جسد در حال انجام است. باکتر‌هایی که به‌طور معمول در روده فرد زنده موجود هستند، شروع به تغذیه از ترکیبات درون روده کرده و سپس روده را تجزیه و متلاشی می‌کنند. سپس این باکتری‌ها به دیگر ارگان‌های بدن نفوذ کرده و شروع به هضم و از بین بردن آنها می‌کنند. با از بین رفتن نسوج روده، آنزیمی که جهت هضم غذا در روده و معده جاندار نگهداری می‌شود به کل بدن تراوش می‌کند و موجب تخریب اعضای دیگر می‌شود. همچنین آنزیم‌های درون هر سلول به خارج ترشح شده و موجب قطع‌کردن ارتباط سلول‌ها به دیگر سلول‌ها شده و موجب متلاشی‌شدن آنها می‌شود. در همان لحظات ابتدایی مرگ بوی جسد در حال فساد، حشرات را جذب می‌کند. این حشرات قادرند روی زخم‌ها و شکاف‌‌های بدن جاندار (چشم، گوش، دهان و بینی) تخم‌گذاری کنند و طی ۲۴ ساعت تخم‌ها به درون بدن رفته و نسوج را از ببرند. ۲- بعد از ۴ تا ۱۰ روز بعد از مرگ جسد شروع به تولید گاز می‌کند. این گازها عبارتند از هیدروژن سولفید و متان که واقعا بدبو هستند ولی این بو حشرات را جذب می‌کند. این گازها موجب تورم و باد کردن بدن می‌شود که در نتیجه آن مایعات از سلول‌ها و رگ‌های خونی خارج می‌شود و این مایعات غذای حشرات و باکتری‌ها را فراهم می‌کند.

۳- در این مرحله که ۱۰ تا ۲۰ روز بعد از مرگ اتفاق می‌افتد، گوشت بدن نرم و پنیری‌مانند می‌شود و به شدت بوی نامطلوبی می‌دهد و قسمت‌های بیرونی جسد به رنگ تیره درمی‌آیند و اکثر مایعات بدن به حالت جامد درمی‌آیند. حرارت جسد به دلیل فعالیت بیش از حد حشرات و سوسک‌ها افزایش می‌یابد. ۴- ۲۰ تا ۵۰ روز بعد از مرگ باقیمانده گوشت جسد از بین می‌رود و جسد شروع به خشک‌شدن می‌کند. جسد در این مرحله بوی پنیرمانندی از خود متصاعد می‌کند که این بو دسته جدیدی از موجودات را به خود جذب می‌کند. قارچ‌ها در قسمتی که جسد با بدن تماس دارد شروع به رشد می‌کنند و به دلیل جامد و خشک‌شدن جسد کرم‌ها قادر به خوردن آن نیستند و در نتیجه سوسک‌ها وارد عمل می‌شوند. ۵- بعد از ۵۰ تا ۳۶۵ روز جسد کاملا خشک و شکننده است. سرعت تمامی این مراحل به عوامل مختلفی از جمله آب و هوا، رطوبت و درجه حرارت بستگی دارد مثلا در تابستان فساد و تجزیه جسد سریع‌تر از زمستان و همچنین سرعت متلاشی‌شدن جسد زیر خاک کمتر از جسدی است که مدفون نشده است.

مرده سوزی

تاریخ مرده سوزی بین بشر به ۲۰ هزار سال پیش و به جسد فردی موسوم به مونگو لیدی در دریاچه مونگو استرالیا بر می گردد. پیش از زرتشتیان نیز مرده سوزی در برخی اقوام داخل پارس ها نیز به قولی رایج بوده اما با ورود زرتشت این عمل کامات منسوخ می شود.(ثابت نشده است) فرایند کاهش حجم بدن انسان مرده و تبدیل ان به ترکیبات شیمیایی به شکل قعات ریز و استخوانهای کوچک را مرده سوزی می گویند. این کار از طریق سوزاندن در کوره و یا در فضای باز با استفاده از درجه حرارات بسیار بالا صورت می پذیرد. این عمل ممکن است بعنوان مراسم تشییع جنازه در برخی فرهنگها و یا عملی بعد از مرگ و به جای تشییع جنازه صورت گیرد. این کار همچنین به جای دفن بدن کامل داخل تابوت و یا بدون تابوت انجام شود.

بقایای بدست آمده از مرده سوزی یا در معابد جای داده شده و یا به آب روان ریخته شده و یا جایی که بازماندگان تعیین می کنند، قرار داده شود. حتی ممکن است طبق مراسم خاص بقایای مرده سوزی شده در نقاط مختلف و زمانهای مختلف عمدا پراکنده گردد.

در اغلب کشورها مرده سوزی در قبرستانها انجام می شود اما در برخی کشورهای دیگر در کارخانه های مخصوص نزدیک معابد و یا گورستانها و یا نزدیک رودخانه و دریا در فضای باز (هند و نپال) انجام می شود. درجه حرارات لازم در کوره های مرده سوزی به ۱۱۵۰ درجه سانتی گراد می رسد که برای سوزاندن جسدکافی است. سوخت لازم از طریق سوخت دیزل، گاز طبیعی، یا گاز شهری (در هنگ کنگ) تامین می گردد. قبلا سوخخت عمده ذغال سنگ بوده است. کوره های جدید سیستم مانیتورینگ در خود داشته و مسوول این کار همه چیز را رایانه ای مدیریت می کند.برای هر ۴۵ کیلو جسد یک ساعتی وقت لازم است تا جسد سوزانده شود. برای بدنهای بزرگ تا ۲ ساعت وقت لازم است. در بسیاری کشورها سوزانده چند جسد همزمان (مانند امریکا) غیر قانونی است. البته دو قلوها و مادران همراه نوزاد مرده به صورت همزمان سوزانده می شوند. اتاقکی که جسد در آن سوزانیده می شود از جنس آجر نسوز است که هر ۵ سال یکبار عوض می شود. برخی مراسم مرده سوزی با حضوربستگان انجام می شود (مانند هند که بستگان باید حضور داشته باشند.) در برخی نقاط نیز کوره های مخصوص کودکان یا افراد بزرگسال که وزن ۲۲۰ کیلو را می توانند تحمل کنند، وجود دارد.

در امریکا تابوتها اجاره داده شده و قبل از مراسم مرده سوزی از بدن جدا می شود. در انگلستان جسد همراه با کفن سوزانده می شود و جنس کفن باید از مواد قابل استفاده مجدد باشد. جواهر و قطعات متصل به مرده قبل از سوزاندن، جدا خواهد شد. جسد همچنین از اسکنر حساس به فلزات عبور داده می شود تا فلزات احتمالی از بدن جدا شود. بدلیل کاهش هزینه ها همچنین کفن های قابل استفاده مجدد طراحی شده است تا بازماندگان دچار دردسر مالی نشوند!

دلایل مرده سوزی مذهب عمده ترین دلیل برای مرده سوزی اعلام شده است. برخی اقوام مانند اقوام هندی با مذهب بودا برای آمرزش مردگان، این کار را انجام می دهند دلیل عمده بعدی هزینه های گزاف است که باعث شده برخی بدلایل اقتصادی اجازه دهند تا مردگانشان را بسوزانند. عمده مذاهب دنیا معتقدند بعد از مرگ روح از بدن جدا می شود و به همین خاطر جسم را می توان پراکنده کرد و یا سوزاند. تدفین نقش غالبی را به جای مرده سوزی داشته اما با افزایش جمعیت این موضوع در جهان تحت الشعاع قرار گرفته است. در بلایای طبیعی رخ داده در جنوب هند در سال ۲۰۰۴ بیش از ۳۰۰ هزار نفر به یکباره کشته شدند و به همین خاطر ترجیح داده شد تا اجساد سوزانده شود. در برخی از مذاهب نیز مردم معتقدند بعد از مرگ جسد به طبیعت بر می گردد و سوزاندن راهی آسان برای برگرداندن آسان و سریعتر جسم به طبیعت است.

از آنجایی که کاتولیک مذهبها مراسم خاصی برای تدفین دارند، هزینه ها بشدت زیاد است و به همین خاطر اغلب از روحانیون خود پرسیده اند که ایا می شود چنین کاری کرد که در پاسخ جواب منفی شنیده اند. بنا براین کاتولیکها رسما حق مرده سوزی ندارند. درآوردن برخی ابزار مانند قلب و دندان مصنوعی و پلاتین و قبل از مرده سوزی واجب است و ابزار مذکور به فرد متعهد و همراه مرده داده خواهد شد.برخی نیز به دلایل شخصی و اینکه جسد کم کم زیر خاک تخریب می شود، ترجیح میدهند بدلیل وابستگی شدید به فرد از دست رفته ، به مرده سوزی و نگهداشتن خاکستر جسد دست بزنند.

خاکستر سازی از بقایای سوزانده شده بعد از اینکه جسد سوزانده شد، با دستگاه کوبنده که مانند توپهای فلزی قوی هستند، جسد به خاکستر تبدیل می شود. در ژاپن و تایوان عملیات کوبش جسد بدون اجازه انجام نمی شود. در ژاپن اغلب خانواده ها بقایای سوزانده شده را با خود به خانه برده و سالیان سال در گوشه ای از خانه در ظرفی مخصوص همراه با نمک و سدیم و پتاسیم نگه داشته و با آن به عبادت می پردازند. برخی مذاهب و اقوام خاکستر را دفن می کنند. برخی نیز در رودخانه یا دریا می ریزند. در برخی کشورها مانند هند (آیین جین، هندوئیسم، سیک و بودایی) و نپال مراسم مرده سوزی کنار آب انجام شده و همان وقت نیز خاکستر مرده را به آب می دهند.

مرده سوزی در عصر مدرن

در سال ۱۸۷۳ پروفسور برونتی فرهنگ مرده سوزی را در وین نمایش داد و بعد در انگلیس به سال ۱۸۷۴ جنبشی در این رابطه بوجود آمد و اولین عملیات مرده سوزی در اروپا به صورت رسمی در ووکینگ انگلیس در ۱۸۷۸ انجام شد. در سال ۱۸۷۶ در واشنگتن امریکا توسط کتر فرانسیس لموین انجام گردید. این اعمال بین پروتستانها و نه کاتولیکها که با این عمل مخالف سرسخت بودند، رخ داد. در سال ۱۹۶۳ پاپ ممنوعین مرده سوزی را رفع کرد و کلیسای کاتولیک در سال ۱۹۶۶ اجازه محدود این کار را داد که دوباره با مخالفت گسترده روبرو شد. در استرالیا در سال ۱۹۲۵ رسما کارخانه مرده سوزی افتتاح شد.دکتر استیو لوکر صاحب کارخانه B&L Cremation Systems Inc سیستم مرده سوزی جدیدی بنام Hot Hearth را در دهه ۱۹۸۰ اختراع کرد و با استفاده از گاز و حرارت پایین کوره مرده زودتر به خاکستر تبدیل شود. در واقع حرارت بیشتری با گاز کمتر درست می شد و هزینه مرده سوزی را نیز کاهش می داد. برای هر مرده بر اساس وزن، زمان خاصی به رایانه مرکزی و کنترل کننده مرکزی داده می شود.

آمار مرده سوزی در کشورهای مختلف

ژاپن با ۹۹ درصد (در سال ۲۰۰۸) بالاترین آمار مرده سوزی در جهان را دارد. بدین معنی که ۹۹ درصد از ژاپنی ها وقتی می میرند، راهی مرده سوز خانه ها می شوند و اجساد سوزانده می شود. این در حالی است که ایتالیا و لهستان با ۱۰ درصد کمترین آمار مرده سوزی را در بین کشورهای کرده سوز به خود اختصاص داده اند. در آسیا و در کشور چین طبق آمار ارائه شده در سال ۲۰۰۸ کل مرگ و میرها ۹۳۴۸۴۵۳ نفر بوده که از این تعداد بیش از ۴۵۳۴۰۰۰ یعنی ۴۸ درصد را سوزانده اند. در اروپا ودر انگلیس آمار مرده سوزی در سال ۲۰۰۸ به ۷۲ درصد رسیده است. در کانادا این رقم به ۶۸ درصد در سال ۲۰۰۹ رسیده، در حالی که در دهه ۱۹۷۰ این رقم تنها ۵ درصد بوده است. در امریکا ۳۶ درصد از مردگان در سال ۲۰۰۹ سوزانده شده اند. طبق پیش بینی ها این رقم در سال ۲۰۱۵ به ۴۶ درصد و در سال ۲۰۲۵ به ۵۸ درصد خواهد رسید. در استرالیا نیز رقم ۶۵ درصد و در نیوزیلند به ۷۰ درصد رسیده است.


چرا مردگان خود را نمی سوزانیم؟

در قرآن مجید، فلسفه و حکمت وجوب دفن بدن انسان پس از مرگ مطلبی نیامده‌، امّا در روایات‌، بر این امر پرداخته شده است‌. امام هشتم‌می‌فرماید: "همانا امر شده به دفن میّت‌، تا این که ظاهر نشود برای مردم‌، فساد جسد او، و زشتی قیافه وی‌، و اذّیت نشوند افراد جامعه از بوی بد او، و نیز متاذّی نگردند، از بیماری و آفت و فسادی که جنازه میّت چه بسا در پی داشته باشد[باعث مریضی دیگران شود] و برای این که‌، بدن میّت‌، از دید دوستان و دشمنان وی مخفی باشد; تا دوستان محزون نشوند و دشمنان‌، شماتت و خوشحالی نکنند."

در این حدیث‌، حکمت‌های فراوانی برای دفن ذکر شده که به چند مورد آن اشاره می‌شود: ۱. حفظ احترام مرده‌; چون اگر دفن نشود، بدن‌، به زودی متعفّن می‌گردد، قیافه تغییر می‌کند و حیوانات صحرا، آن را طعمه خود قرار می‌دهند، و این امور، بی‌احترامی بزرگی به متوفّا و بستگان وی می‌باشد و بدیهی است که هیچ کس راضی نیست که عزیز او به این سرنوشت گرفتار شود. ۲. بدن مرده‌، به انواع‌، میکروب‌ها آلوده است و این سبب ابتلای افراد جامعه‌، به بیماری‌های خطرناک می‌گردد. ۳. مردم از بوی بد او اذیت می‌شوند. ۴. دفن نشدن مرده‌، سبب آزردگی دوستان و شادشدن دشمنا است‌.

از قرآن مجید استفاده می‌شود که نخستین بدنی که دفن شد، بدن هابیل فرزند آدم بود(وسائل‌الشیعه‌،شیخ‌حرعاملی‌، ج ۲، ص ۸۱۹، نشرمکتبه‌الاسلامیه‌.) که به دست برادرش قابیل کشته شده‌، و او کیفیت دفن را از کلاغی آموخت‌:"فَبَعَث‌َ اللّه‌ُ غُرابـًا یَبحَث‌ُ فِی الاَرض‌ِ لِیُرِیَه‌ُ کَیف‌َ یُوَری سَوءَه‌َ اَخِیه‌ِ قال‌َ یـَوَیلَتی‌َ اَعَجَزت‌ُ اَن اَکون‌َ مِثل‌َ هـَذا الغُراب‌ِ فَاُوَرِی‌َ سَوءَه‌َ اَخی فَاَصبَح‌َ مِن‌َ النّـَدِمین‌;(مائده‌، ۳۱) پس خداوند کلاغی را برانگیخت که زمین را به چنگال گود نماید تا به او بنماید که چگونه بدن مرده برادر را زیر خاک پنهان سازد; [قابیل‌] با خود گفت‌: ای وای بر من‌! آیا من از آن عاجزترم که مانند این کلاغ باشم تا جسد برادر را زیر خاک پنهان کنم[پس برادر را به خاک سپرد] و از این کار سخت پشیمان گردید.”

در حدیثی امام‌صادق‌می‌فرماید: "هنگامی که قابیل برادر خود را کشت‌، او را در بیابان افکنده بود. درندگان به سوی جسد هابیل روی آوردند. قابیل برادر خود را مدتی به دوش کشید، لکن باز پرندگان اطراف او را گرفته بودند و منتظر بودند که چه موقع جسد را به خاک می‌افکند تا او را بخورند; در این موقع بود، خداوند زاغی را فرستاد که خاک‌های زمین را کنار زد و جسد زاغ دیگر را در آن قرار داد و به روی آن خاک ریخت‌; قابیل که این منظره را تماشا می‌کرد، جسد برادر خویش را به خاک سپرد. "( مجمع‌البیان‌، مرحوم‌طبرسی‌، ج ۳، ص ۱۸۵، ذیل آیه‌، نشر کتابفروشی‌اسلامیه‌; تفسیرنمونه‌، آیه‌مکارم شیرازی‌ودیگران‌،ج‌،ص ۳۵۲، انتشارات دارالکتب‌الاسلامیه‌. )

فلسفه دفن شدن میت و به نوعی برای پاسخ این بود که چه نیازی است که بدن میت دفن شود؟ چرا به جای دفن ، آتش نزنیم ؟ شاید به ظاهر با آتش زدن میت مکان کم تری اشغال شود اما در دفن کردن میت، آن هم با دستوراتی خاص ، حکمت های فراوانی وجود دارد که مهم ترین آن ها ، حفظ احترام میت می باشد. امام صادق (ع) فرمود: "حرمه المیت کحرمه الحی؛حرمت میت بسان حرمت شخص زنده است.(۱) اسلام به خاطر حفظ شان و احترام میت دستور می دهد بدن میت با تشریفاتی خاص و بدون هیچ تصرفی در خاک دفن شود . اگر بنا بر از بین رفتن بدن میت باشد، به واسطه انسان صورت نگیرد ،چنان که مطابق مبانی اسلامی و شواهد فراوان، بسیاری از بدن ها در قبر سالم و از پوسیده شدن محفوظ می ماند . حال آن که در این میان بدن هایی که به خاطر اعمال نیک ، حتی بدون روح شانیت سالم ماندن و نپوسیدن دارند، با آتش زدن از بین می رود . اگر چه بشر با علوم جدید نتواند به تمامی حکمت های آن برسد اما در عین حال اذعان دارد که دستور کفن کردن و دفن میت، در دین اسلام چنان مطابق اصول بهداشتی است که جنبه اعجاز دارد . اگر این دستورات به درستی عمل شود ،هیچ گونه آلودگی پیش نیامده و میکروب اجساد مرده ها در محیط منتشر نمی شود که به برخی اشاره می شود:

۱. بدن مرده را با مواد ضد عفونی کننده سدر و کافور می شویند. ۲. بدن مرده را باید سه نوبت شست. ۳. پس از آن که بدن میت یک بار با سدر و یک بار با کافور ضدعفونی شد و یک بار هم با آب خالص شست و شو شد، باید دوباره با کافور او را ضدعفونی کرد. این بار کافور را در آب حل نمی کنند، بلکه خود کافور را به برخی از اعضای میت می مالند . این، یک نوع دیگری از ضد عفونی است. این عمل را حنوط می گویند. ۴. کسی که مرده را غسل می دهد و می شوید، پس از هر غسل دست های خود را می شوید تا بر آلودگی نیفزاید. ۵.کسی که با بدن مرده تماس دارد ،باید خودش هم غسل مس میت بکند تا خطر آلودگی برطرف شود.

معلوم شد که فلسفه پاشیدن آب روی قبر مرده ،مسدود ساختن سوراخ ها و سفت کردن خاک است . فلسفه گذاشتن چوب تر این است که میکروب های بدن مرده توسط حشرات به جاهای دیگر برده نشود ،چون حشرات از اسانس موجود در خرما می گریزند . وقتی که میکروب های مفید بدن مرده بر میکروب های مضر غلبه یافتند، از آن به بعد، خطر برطرف می گردد.(۲) البته دلائل دیگری نیز در این زمینه مطرح شده که برای رعایت اختصار از بیان آن ها خود داری می کنیم . اولاً: اگر هدف از سوزاندن ، از بین بردن میکروب ها است، به اذعان دانشمندان این امر در دفن میت به مراتب بیش تر وجود دارد . با فرض نخست باید حیوانات را هم بسوزانیم ،چون در بیش از چهارصد بیماری با انسان مشترک هستند . اگر چنین باشد، باید حتی فضولات و اخلاط حیوانات هم بلافاصله سوزانده شود، چون آلوده به بسیاری از میکروب ها است .

حال آن که چنین امری محال و غیر قابل تحقق است. ثانیاً: بر فرض امکان با توجه به محدودیت بشر در کشف حقائق علمی، از کجا معلوم آتش زدن بدن دارای چنین خواصی باشد ؟

حداقل آن است که ما مسلمانان به وحی به عنوان یکی از منابع علوم بشری عمل می کنیم. منطقی ترین دلیل ما بر پذیرش حکم آن است که این دستور به عنوان تکلیفی دینی از مجاری منطقی و قابل اعتماد شریعت به ما رسیده ، در نتیجه عمل به این دستور همانند هر دستور دیگر تعبدی شرعی، لازم و منطقی و معقول است .اگر معیار منطقی بودن یک حکم را یافتن علل طبیعی ، بهداشتی و دنیایی آن بدانیم، باید گفت چه بسا نتوان برای بسیاری از دستورات قطعی دین دلیلی از این دست یافته و یا احیاناً برخی از دانشمندان دلائل مطرح شده را نپذیرند. از آن جا که معتقدیم احکام شرعی از طرف خداوند به وسیله پیامبر یا معصومان بیان شده است ، به آن ملتزم شده و عمل می کنیم ، چنان که در امور عادی این گونه عمل می نماییم. با اعتمادی که به پزشکان متخصص داریم ، به نسخه های آن ها عمل می کنیم، بدون این که از خواص داروهای نوشته شده مطلع باشیم .

پی نوشتها: ۱- مرحوم کلینی ،الکافی،چ دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ ه ش ج ۷ ص ۲۲۸. ۲-دکتر پاک نژاد،اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، بی تا ، بی چا، ج ۱۱ ، ص ۳۱ ۴۲.

با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت عصر زنجان، تاریخ 26 آذر 92، کد مطلب: 462: www.asrezanjan.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین