شعارسال: خورشید صبحگاهی هنوز مشغول کار نشده که بار و بندیل بر دست برای یافتن کاری از خانه بیرون می زنند و شاید تا وقتی که کار خورشید به پایان می رسد و غروب می کند، او کاری نیافته باشند.
مردانی که می خواهند با شرافت زندگی کنند و لقمه نانی حلال بر سر سفره خود بگذارند. سرما و گرمای هوا هم برایشان فرقی نمی کند؛ وقتی مجبورند صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارند و یا باز هم با دست خالی به خانه های شان بازگردند.
از فیش های نجومی بی خبرند و از حقوق شهروندی چیزی نمی دانند، اما اگر کاری بیابند با تمام توان آن را انجام می دهند و با دریافت حقوق حداقلی خدا را شکر می گویند.
از دل بستن به وعده هایی که قرار بود چرخ زندگیشان را بچرخاند، نا امید شده اند و از تدبیری که قرار بود کلید حل مشکلاتشان باشد، دل خوشی ندارند.
اینجا لغو شدن آهنگ کار و با دست خالی به خانه برگشتن امری عادی است اما هیچ مسئولی پیدا نمی شود که برایشان تاسف بخورد و احساس شرمساری کند…
اینجا یکی از میدان های اصلی کلانشهر اراک؛کارگران ساختمانی در انتظار یک موقعیت برای کار، و کسب روزی حلال طلوع خورشید را به غروبش بند می زنند.