شعار سال: به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه، عکسها با يادداشتي کوتاه، تلختر نيز شده بود. در آن يادداشت ميخوانيم که: «چهره اين دانشآموزان را بهخاطر بسپاريد؛ شايد در آيندهاي نزديک برايشان حادثهاي در محيط تحصيلشان رخ دهد که اين دنياي فاني را زودهنگام ترک کنند و افسوس ميليونها بنده خدا برايشان روانه شود! شايد درحالحاضر، اين جمله سنگين به نظر نرسد! ولي اين دانشآموزان به تعداد 35 نفر در دبستان سه کلاسهاي در روستاي اکبرآباد، واقع در استان سيستانوبلوچستان شهرستان خاش، بخش مرکزي، دنبال کسب علم به قيمت جان هستند. آري کسب علم به قيمت جان!
شايان ذکر است که اين دبستان، داراي ساختماني با قدمت 40 سال و هر لحظه با خطر ريزش آواري مواجه بوده که بارندگيهاي اخير برايش به بار آورده است. مسئولان بشتابيد! خيرين بشتابيد! قابلتوجه مسئولان؛ اين نوشته سندي است بر هشدارهاي قبل از حادثه... .» در صفحه 18 بررسي مرکز پژوهشهاي مجلس ميخوانيم: «در لايحه بودجه سال 96 آموزشوپرورش، بودجه تملک داراييهاي سرمايهاي اين وزارتخانه، 8,17 (هشت و هفدهصدم) درصد کاهش داشته است. در اين بخش از بودجه، سازمان نوسازي و تجهيز مدارس با کاهش شگفتآور منفي 10 درصد از بودجهاش روبهرو است.» اين درحالي است که بيش از 35 درصد مدارس کشور، تخريبي يا نياز به بازسازيهاي بنيادين دارند و 35 درصد از آنها هم عمري بالا داشته و در اولويتهاي دوم براي بازسازي قرار ميگيرند. به هر روي، شوربختانه دستاندرکاران آموزشي در اين بخش، نگاه خويش را از دولت به سوي خيرين چرخانده و اميد فراواني به چنين مشارکتهايي دارند. اين درحالي است که توان خيرين مدرسهساز، آن اندازه نيست که بتوانند حجمي به اين گستردگي را پاسخگو باشند.
در بخش بودجه سازمان نوسازي وزارتخانه ميخوانيم: «هزينههاي اين بخش از اعتبارات با عنوان کمک به تأمين تجهيزات کلاسي مناطق محروم دچار 25 درصد کاهش شده است» و شگفتآور و نگرانکنندهتر اينکه «در استان سيستانوبلوچستان بهتنهايي نزديک 69 درصد کاهش را نشان ميدهد!» اين درحالي است که اين استان، بيشترين مدرسههاي فرسوده و کپري و... را دارد! در فروردين همين سال نيز حميدرضا گنگوزهيريگي، يکي از آموزگاران اين استان بر اثر ريزش ديوار، کنار يکي از همين مدرسهها جان خويش را در راه نجات دانشآموزانش از دست داد. هفته گذشته وزير آموزشوپرورش نيز در خبري زير عنوان «پلاسکوهاي آموزشي»، بر گرفتاري فرسودگي مدرسهها تأکيد کرد. در خبرها ميخوانيم: «وجود ۶۸ هزار کلاس درس ناايمن در کشور، موضوعي بس خطرناکتر از ناايمني ساختمانهایي مانند پلاسکو است که وزير آموزشوپرورش از آن پرده برداشت. دانشآشتياني، روز گذشته آماري از مدارس ناايمن به زبان آورد که بيتوجهي و عدم رسيدگي به آنها ميتواند فاجعههايي مانند پلاسکو و اينبار در مدارس کشور رقم زند.
او با بيان اينکه آموزشوپرورش همچنان با بسياري از مدارس ناايمن و فرسوده روبهرو است، تأکيد کرد که براي نوسازي مدارس ناايمن و فرسوده، نيازمند ۱۲ هزار ميليارد تومان اعتبار هستيم که اين اعتبار تاکنون تأمين نشده است و اميدواريم بتوانيم در سال ۹۶ از تعداد مدارس ناايمن و فرسوده کم کنيم.» (رسانهها) با همه اينها ميبينيم که در بودجه سال 96، بودجه ويژه سازمان نوسازي مدارس بهشدت کاهش يافته است.
درست مشخص نيست که مجلس تا چه اندازه و چگونه ميتواند بودجه پرجمعيتترين و گرفتارترين وزارتخانه کشور را افزايش دهد!
اما
به قول معروف، برخي چيزها شوخيبردار نيستند! از آن ميان، ميتوان به شمار
مدرسههاي خطرخيز اشاره کرد. شايد پدر و مادرها آنچنانکه بايد از روند و
چندوچون آموزش خبر نداشته و پيگير نباشند تا ببينند در کلاسهاي
فرزندانشان چه ميگذرد و به پيامدهاي درازمدت نبود آموزشهاي کيفي
نينديشند!
اما بيگمان جگرگوشههاي خويش را سالم به مدرسه ميفرستند و
سالم هم ميخواهند ولی آيا انبوه مدرسهها و کلاسهاي ناايمن در جايجاي
کشور ميتوانند چنين انتظاري را برآورده کنند.
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری سلامت نیوز، تاریخ انتشار: 11 بهمن 1395، کدخبر: 204812، www.salamatnews.com