شعارسال: ما در دورهای زندگی میکنیم که بسیاری از امور نسبت به گذشته تفاوت کرده است. تکنولوژی روز به روز در حال رشد است و ما شاهد پیشرفت علم در زمینه فیزیک،شیمی، روا نشناسی، صنعت و وسایل ارتباط جمعی و تغییر در نوع کسب درآمد و نحوهی زندگی و شکل خانواده هستیم. وضعیت و موقعیت فرزندان در این زمان نسبت به وضعیت و موقعیت کودکان در زمان کودکی و نوجوانی ما تغییر کرده است.
از این رو والدین، بزرگترها و هر کسی که میخواهد فرزندی تربیت کند و یا با نسل جدید میخواهد ارتباطی خوب و مداوم برقرار کند باید از خصوصیات فرزندان خود باخبر باشند و اطلاعات و آگاهی خود را نسبت به ویژگیهای کودکان و نوجوانان در همه مقاطع سنی بالا ببرد.
والدین برای اینکه بدانند از فرزندشان چه میخواهند و هدفشان از تربیت او یا ارتباط با او چیست باید خودشان را خوب بشناسند. رفتارهای خود، احساسات و هیجانات خود را مدیریت کنند. واقع بین باشند و آگاهانه زندگی کنند. تمام افکار و رفتارهایی که از گذشتگان در ذهن آنها گنجانده شده انتظارات، خواستهها، عادتها، ویژگیهای مثبت و منفی خود را مورد بازبینی قرار دهند تا اگر نیاز به تحول و دگرگونی بود آن را انجام دهند.
امروزه سرعت تغییر زیاد شده است .دسترسی نوجوان به اطلاعت بیش از حد شده است و چه بسا جلوتر از والدین خود هم قرار گرفتهاند. تکنولوژی هم زندگی را سخت و هم آسان کرده است. به همین نسبت اضطراب را هم بیشتر کرده است. اضطراب والدینی که با تکنولوژی آشنا نیستند نمیدانند چه کار باید بکنند و برای فرزندان قدرت کاذب به وجود آوردهاند و نمیتوانند آنها را کنترل کنند زیرا والدین عملا میگویند نمیتوانیم و از این تکنولوژی سر در نمیآوریم.و از طرفی تشویش و نگرانی در بچهها هم هست چون آنها احساس میکنند پایههای زندگی و زیربنای زندگی آنها سست است و والدین خود را ناآگاه میدانند و مدعی هستند که هر چه را حکم کردند والدین هم باید انجام دهند. گفتمان بین نوجوان و بزرگتر ها صورت میگیرد به جای اینکه به مرحله جوانی برسند و نظراتشان را اعلام کنند با همان ذهنیت نوجوانی خود بحث و گفتگو میکنند در حالی که نوجوان از خردمندی و دانش در حد کافی برخوردار نیست تا بتواند اطلاعات بدست آورده را حل و فصل کند و تجربه کافی ندارد تا از رفتارهای خود مطلع باشند. در گذشته نوجوان لحظه به لحظه رشد میکرد مغزش باز بود بر اساس شرایط سنی با مسائل درگیر میشد. آگاهی او مقتضای سنش بود دوره نوجوانی خود را با بازی، درس خواندن، تفریح و سرگرمی سپری میکرد تا به سن ٢۵ سالگی برسد و به فکر کار و تشکیل زندگی شود اما امروزه سن جوانی از ٢۵ سالگی به ١۰ الی ١٢ سالگی رسیده است. نوجوان سنش پایین است اما با بزرگترها وارد گفتگو میشود. مغز او رشد نکرده است. دانش و خرد او کم است و خطرهای بیشتری او را تهدید میکند اما آگاهی او بالا رفته است.
هر پدر و مادری آرزو خواستهای دارد که بر تربیت و رفتار فرزند او اثر میگذارد. توجه به عوامل موثر بر رفتار و تربیت فرزند به ما کمک میکند که وقتی رفتاری از فرزند میبینیم زود قضاوت نکنیم و با دقت دنبال علتهای واقعی آن رفتار باشیم. واقع بین باشیم و نقش و وظیفه خود را به درستی تشخیص دهیم و بدانیم چه عواملی را میتوانیم برای تربیت بهتر فرزندمان تغییر دهیم.
دوران کودکی نقش مهمی در رفتارهای انسان دارد. خانواده به دلیل اینکه دوران کودکی انسان در آن میگذرد،نقش مهمی در چگونگی رفتار و تربیت کودک دارد. ننقش خانواده فقط مربوط به دوران کودکی نیست بلکه چون پایههای تربیت را محکم میکند در سالهای دیگر عمر هم اثر دارد.هر اندازه خانواده آگاهتر باشد،اثر مطلوبتری بر تربیت فرزند دارد.امروزه زندگی و تربیت فرزند نسبت به گذشته تغییر کرده است.روشهای زندگی و تربیت در قدیم هم دارای جنبههای خوب و مثبت بوده است هم جنبه منفی و ضعیف داشته است.
ما باید سعی کنیم جنبههای خوب و مثبت زندگی گذشته را تشخیص دهیم وببینیم چگونه میتوانیم بازهم از آنها استفاده کنیم یا آنها را با زندگی امروزه خود تطبیق دهیم.
باید بپذیریم که بسیاری از جنبههای زندگی گذشته قابل بازگشت نیستند. باید سعی کنیم از پیشرفت علم و دستاوردهای آن به درستی و برای زندگی بهتر بهره بگیریم. ما برای تربیت فرزند نیاز به اطلاعاتی داریم که با نوع زندگی و خانواده و فرهنگ جامعه امروزمان جور درآید.نمیتوانیم آرزو کنیم که کاش به گذشته برگردیم یا شرایط گذشته در این دوره تکرار شود. این ارزو ممکن نیست.داشتن چنین آرزویی بر رفتار ما با فرزندانمان اثر منفی میگذارد.
باید بدانیم که منظور از توجه درست و علمی به فرزند، کودک سالاری یا فرزند سالاری نیست. بلکه هدف از این امر کمک به فرزند است تا نیازهای واقعیاش برطرف شود و بهتر پرورش یابد.خیلی مواقع والدین آگاهی و اطلاعات کافی دارند اما آنچه را میآموزند و قبول دراند نمیتوانند با قاطعیت اجرا کنند لذا در تربت فرزند دچار اشکال میشوند. قاطعیت به معنی خشونت نیست، قاطعیت به معنای بی بند و باری و رها کردن فرزند به حال خود نیست.در حالی که والدین قاطع خوب فکر میکنند،موقعیت را میسنجند، خواستههای فرزندشان را بررسی میکنند و از نظرها و خواستههای خود هم با خبر هستند،به این ترتیب حرف آخرشان را اول میزنند.
والدین قاطع هم با افراد اگاه هم با فرزندان خود مشورت میکنند .آنها زیاد ”بکن نکن»نمیکنند وسعی میکنند.تعداد مخالفتهای خود راکم میکنند اماهیچ وقت از امور مهم نمیگذرند.دائم اطلاعات خود را افزایش میدهند دربرابررفتارها وگفتارهای نامناسب فرزندان خود را کنترل میکنند. وهمیشه والدین قاطع(پدر ومادر)به اهم هماهنگ هستند.
یک مورد مهم دیگر برای رابطه بهتر با فرزند این است که باید از ویژگیهای مربوط به سن او با خبر باشیم.از لحاظ رشد جسمی-ذهنی۰عاطفی و اجتماعی .سرعت رشد نوجوان بالا میرود و ناموزونی در رشد اندامهای او دیده میشود،خستگی و کوفتگی و درد عضلات در نوجوان ایجاد اختلال در مهارتهای حرکتی عضلههای کوچک و بزرگ میشود.اشتهای او زیاد شده و نیاز به مواد غذایی مناسب دارد،خواب آلودگی و نیاز به خواب بیشتر در او دیده میشود و مهمتر از همه ظهور علائم بلوغ است. رشد ذهنی نوجوان بر خلاف رشد جسمی سرعت زیاد ندارد بلکه کیفیت کار ذهن در این دوره به بزرگسالی نزدیک میشود در نوجوانی کودک قادر میشود مثل بزرگترها استدلال کند. نوجوان میتواند از آنچه واقعیت دارد به انچه واقعیت ندارد بپردازد و درباره آن فکر کند.تخلیل در دوران نوجوانی زیاد دیده میشود، نوجوان بیشتر از کودک آینده نگر است.فلسفه بافی میکند میل به اظهار نظر و داوری دارد. دوست دارد مسائل اجتماعی را تجزیه تحلیل کندو...
والدین برای پرورش عاطفی نوجوان خود محیطی را به وجود آورند که سرگرمیهای مناسب در خانواده باشد و محیطهای یکنواخت و بدون تحرک و سرگرمی برای رشد عاطفی نوجوان مناسب نیستند.سخت گیری زیاد و کم توجهی و رها کردن فرزند هر دو مضر است . گیج بودن والدین،عدم قاطعیت و ندانم کاری آنها سبب عدم تعادل عاطفی در فرزند میشود. پرکاری و مشغله زیاد سبب بی توجهی به فرزند و در نتیجه ضعف در ارتباط عاطفی با او میشود. امروزه اکثر پدران و نیز مادران در خارج از خانه کار میکنند،عدم فرصت کافی والدین برای صرف وقت با کودکان خود تاثیری گسترده بر رفتار و ساختار روانی آنها باقی میگذارد.معمولا هنوز اکثر پدران بر این تصورند که وقت گذراندن با بچهها و برآوردن نیازهای عاطفی،روانی و... کار مادران است. حال آنکه کودکان نیاز زیادی به توجه و مکالمه و درد و دل با هر دو والدین دارند.
این روزها که مادران نیز در بازار کار گرفتارند،مردان بهتر است سهمی بزرگ در پرورش فرزندان خود به عهده بگیرند و باید آنچه را تا کنون در حیطه زنان بود تقسیم کنند و نقشی پررنگتر در زندگی آنها بازی کنند. دیده میشود که برخی پدران برای انجام این وظیفه حاضر شدهاند ساعات کار خود وروزهای تعطیل را طوری تنظیم کنند که بتوانند روزها بیشتر در کنار بچهها بمانند،شنوندهی خوبی باشند،به تکالیف مدرسهی آنها کمک کنند. ترتیب خواب و خوراکشان را بدهند. بازی کنند به گردش بروند و پیوند همبستگی میان پدر و فرزند را مستحکمتر سازند. پدران با شنیدن حرفهای کودک و شناخت علایق و نگرانیها و نیازهای غیر مادی او بیشتر و بهتر میتوانند به او نزدیکتر شوند. اعتماد و اطمینان آنها را جلب کرده و رابطهای دوستانه برقرار کنند که در همهی زندگی باقی میماند.برای این امر باید در میان همهی کارهای دیگر وقت کنار گذاشت. در واقع ما فرصتهای گرانبهایی را با بهانه نداشتن وقت از دست میدهیم که نتایج خوشایندی در بر نخواهد داشت. در واقع ما بین این فرصتهای آینده ساز را از انها میدزدیم.
رشد اجتماعی یکی دیگر از جنبههای رشد در نوجوانی است. یعنی یادگیری رفتارهایی برای ارتباط با دیگران و محیط طبیعی و اجتماعی زندگی . محیط زندگی در واقع به همهی آن چیزهایی که نوجوان را احاطه کرده است از محیط طبیعی،خانوادگی و اجتماعی گرفته تا محیط فرهنگی که دران به سر میبرد گفته میشود.
زندگی انسان از بدو تولد در میان افراد دیگر و در واقع در جامعه شروع میشود. نوزاد انسان به تدریج رفتارهای اجتماعی را میآموزد. اگر انسان به طور فردی و تنها زندگی میکرد،هیچ وقت همهی بخشهای وجودش به درستی پرورش نمیافت.
فرزندان ما با مهارتهای مختلف جسمی و ذهنی و عاطفی خود را در زندگی اجتماعی یعنی در برقراری ارتباط با دیگران بدست میآورند.درک مفاهیم اخلاقی و قانونی و تشخیص وظیفه و مسئولیتها هم در زندگی اجتماعی ما یعنی در برقراری ارتباط با دیگران بدست میآید. یکی از خصوصیات نوجوان گرایش به گروه همسالان است. این گروه نقش مهمی در رشد اجتماعی نوجوانان دارند که ممکن است خصوصیات منفی هم داشته باشند. والدین برای کم کردن اثر منفی گروه همسالان باید به نکاتی توجه کنند.میل به خود نمایی و اظهار وجود ،علاقه به رقابت و مسابقه، پذیرش مسئولیت درک مقررات و میل به شکستنان میل به استقلال و قهرمان پروری از سایر ویژگیهای اجتماعی دورهی نوجوانی است.والدین باید درباره هر یک از این رفتارها اطلاعات لازم را بدست بیاورند و برای روبه روشدن با آنها نیز امادگی های کافی را داشته باشد.
در جریان رشد تحول جسمی و روانی انسان، از بدو تولد تا بزرگسالی دوران بلوغ از اهمیت و حساسیت فراوانی برخوردار است.این دوران با تغییرات جسمی اساسی شروع میشود و طوفانی از مسائل روحی و روانی را برای نوجوان و خانواده به وجود می آمورد.نوجوانان قدرت درک این تغییرات سریع و ناگهانی را ندارند و بر اساس آن دچار نگرانی و اضطراب عمیقی میشوند.این تحولات بر رفتار و عکس العمل های آنها اثر میگذارد و به شکل گوشه گیری ،پرخاشگری و برخی تغییرات رفتاری ناخوشایند دیگر خود را نشان میدهد. مجموعه این مسائل ممکن است جریان عادی زندگی در خانواده مختل و هم نوجوان و هم والدین را دچار مشکل کند.نوجوانان برای پاسخگویی به این مسائل ناشناخته به دوستان و همسالان رو میآورند که ممکن است بر اثر تبادل اطلاعات غلط گمراه شوند و مشکلات و خطراتی برای آنها به وجود آورد.
والدین که آگاهی ندارد و مطالعه نمیکنند در برخورد با نوجوان خود دچار سردرگمی و بلاتکلیفی میشود و رابطه بین آنها روز به روز خرابتر میشود. با مطالعه و آشنایی مسائل دوران بلوغ به آرامش میرسیم و با انتقال آنها به نوجوان او را هم از سردرگمی نجات میدهیم و به او کمک میکنیم تا این دوران پر التهاب را به خوبی پشت سر بگذارد. خانواده باید سعی کند نوجوان در این دوره احساس تنهایی و بی پشت و پناه بودن نکند.نوجوان نیاز به یک راهنمای دانا دارد بجای اینکه مدام به او تذکر دهد،در کنار او باشد و در مواقع لزوم با راهنماییهای بجا و صمیمانه به او کمک کند. چون نوجوان با علت و چگونگی تغییرات دوران بلوغ آشنا نیست،در صورت بی تفاوتی والدین تحولات بلوغ به صورت موضوعی ترسناک جلوه گر میشود و نوجوان را وحشت زده و گاهی منزوی میکند.
اگر به شما بگویند یک روز از رفتارتان با فرزندتان فیلم تهیه شده، از دیدن آن به شما حسی خوب دست میدهد و به خود افتخار میکنید؟ یا خجالت زده میشوید و احساس گناه میکنید؟
مغز کودک شما هرروز از رفتار شما فیلم تهیه میکند و در مغز خود ذخیره میکند و در آینده این فیلمها را در مسیر زندگی خود تکرار میکند.آگاهانه انتخاب کنید چه رفتاری را تا آخر عمر میخواهید در ذهن فرزند حک کنید؟
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری نسیم امروز، تاریخ انتشار: 5بهمن1395، کدخبر: 804731: www.nasimeemrooz.ir
افزایش اختلاف سنی
گذر از سنت به مدرنیسم در ایران
نقش ضعیف اموزش و پرورش
فضای مجازی اشفته و عدم فرهنگ سازی
اینها همه مشکلات بزرگی رابرای تربیت فرزندان به وجود میاورد که نتیجه ان همینی است که شاهد ان هستیم
س.د۷۶