پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۷۵۶۳۸
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۳
نجم پور گفت که افغانستان به آب و همکاریهای آبی به عنوان عامل همکاری و تفاهم می نگرد و به تعهدات خود و اصول بین المللی در چارچوب تفاهمات دوجانبه با ایران عمل خواهد کرد.

شعارسال :«حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران چندی پیش در همایش «مقابله با گرد و غبار» در تهران طی اظهاراتی اعلام کرد که ایران در قبال ساخت سدهای متعدد از جمله سدهای «کجکی» «کمال خان» و «سلما» در افغانستان نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد چرا که این اقدامات بر استان‌های «خراسان» و «سیستان و بلوچستان» تاثیرگذار است.

این اظهارات روحانی با واکنش هایی در داخل افغانستان روبرو شد و متعاقب این امر رئیس جمهوری افغانستان اعلام کرد که ضمن حفظ همکاری های خود با ایران در حوزه آبی، مدیریت منابع آبی کشورش را حق خود می داند و برای این مهم اقدامات لازم را انجام خواهد داد.

باید گفت که اختلاف‌های میان ایران و افغانستان بر سر آب «هیرمند» تاریخی دور و دراز دارد. دست‌کم می‌توان رد آن را تا اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دنبال کرد؛ زمانی که بزرگترین بازیگری که در این زمینه سیاست‌گذاری می‌کرد نه دولت ایران بود و نه دولت افغانستان، بلکه دولت بریتانیا بود.

رهبران سیاسی افغانستان از آغاز قرن بیستم استفاده از آب هیرمند را «حق انحصاری» افغانستان دانسته‌اند درحالی‌که طبق حکمیت «گلداسمیت» (۱۲۸۵/ ۱۸۷۲) مرزهای دلتای هیرمند روی شاخه اصلی رود بود. گذشته از این‌ حکمیت اسمیت ظالمانه توصیف می‌شود، زیرا سرهنگ «مک ماهون» نیز تنها یک‌سوم حقابه رود هیرمند را به‌طرف ایرانی اختصاص داد. با وجود این، افغانستان در دوره‌های «ثبات سیاسی» خود از دادن همان حقابه اندک نیز خودداری کرده است.

یادداشت ۲۵ سپتامبر ۱۹۰۴ سرهنگ مک ماهون حاکی از این بود که دولت افغانستان اصولاً نمی‌پذیرد که اختلافی بر سر مسئله تقسیم آب وجود دارد؛ زیرا معتقد است که موقعیت جغرافیایی، آنان را تنها صاحبان «سراسر هیرمند» می‌داند. این رویکرد باب هر نوع مذاکره را در خصوص تقسیم آب بسته است.

در این رابطه و برای درک بهتر مسئله آب بین ایران و افغانستان و اقدامات مشترک طرفین، خبرنگار مهر گفتگویی با «هارون نجم پور» معاون سفیر افغانستان در تهران انجام داده است که در ادامه از نظر می گذرد

*ایران و افغانستان در سال ۱۳۵۱ قراردادی را در مورد آب رودخانه «هیرمند» به امضا رساندند که طبق این قرارداد افغانستان ملزم به پرداخت حقابه ایران شد، اما اخیرا شاهد سدسازی های افغانستان، منحرف ساختن مسیرآب رودخانه هیرمند و عدم پرداخت حقابه ایران هستیم که منجر به خشک شدن هامون نیزشده است، دلیل این اقدامات از جانب افغانستان چیست؟

من با صحبت شما مبنی بر اینکه که قرارداد اعمال نشده و حقآبه ایران پرداخت نشده است موافق نیستم. در واقع معاهده ای که بین ایران و افغانستان در سال ۱۳۵۱ منعقد شد کاملاً مورد اجرا قرار گرفته است و افغانستان متعهد به اجرای آن است. این قرارداد راجع به آب هیرمند است و نه خود رود هیرمند، چون قسمت بسیار کمی از این رودخانه مرز را تشکیل می دهد و تنها شاخه ای از آن داخل خاک ایران است

 باید گفت که قرارداد برای هر دو طرف محترم است و هردو طرف به آن پایبندند. در آخرین مذاکراتی هم که در کمیته های مشترک پنجگانه به خصوص در کمیته آب  بین هیئت های دو کشور  صورت گرفت، مقامات دو کشور التزام و تعهد خویش را برای عمل به این قرارداد بیان داشتند. این قرارداد ۲ پروتکل ضمیمه ای دارد که یکی از این پروتکل ها در مورد تشکیل کمیسران آب هلمند بین دو کشور است. پس از سقوط طالبان و بهتر شدن وضعیت امنیتی درافغانستان، ۱۸ نشست کمیته مشترک کمیسران آب هلمند/ هیرمند بین دو طرف در «کابل»، «نیمروز»، «تهران» و «زابل» برگزار شده است. شما اگر به صورتجلسه های نشست ها مراجعه کنید، متوجه واقعیت خواهید شد که خود ایران میزان آبی که سالانه از هیرمند وارد خاک این کشور می شود را تایید کرده است. قابل ذکر است که طبق معاهده در سال غیر نرمال آبی، حقابه ایران کاهش پیدا می کند. یعنی اگر آبگیری رود هیرمند در یک سال کمتر از ۵ میلیارد و ۶۰۰  میلیون مترمکعب باشد حقابه ایران نیز بر اساس معاهده طبق جدول تعیین شده کاهش پیدا می کند.

اما در حالت سال آبی نرمال بدون شک آب از هیرمند وارد ایران شده و این روند ادامه خواهد داشت. نکته ای که وجود دارد این است که ما هنوزهم ساختارها و زیر ساخت های لازم را در افغانستان نداریم که بتوانیم آنطور که گفته می شود آب را کنترل کنیم و هنوز در افغانستان سیستمی که ما بتوانیم آب را کنترل کنیم تا بتوانیم ماهانه حقابه ایران را طبق معاهده بدهیم ساخته نشده است. بنابراین اگر آب داخل رود وجود داشته باشد، خشکسالی نباشد و بارندگی نیز صورت گرفته باشد، این آب جاری خواهد بود.

 در سفری که سال گذشته به زابل داشتم «معصومه ابتکار» رئیس سازمان محیط زیست و گروهی از دیپلمات ها و دوستان ایرانی نیز حضور داشتند، در آنجا استاندار سیستان و بلوچستان به خانم ابتکار اعلام کرد که در سال ۱۳۹۴ بیش از ۲ میلیارد و یکصد میلیون متر مکعب آب داخل هامون شده است. این نشان دهنده چیست؟ یعنی سالانه بیشتر از ۳ برابر مقدار حقابه ایران، آب وارد ایران می شود

مقامات ایرانی خود عمق مسئله را می فهمند و در مذاکرات رو در رو و نشست های تخصصی این مسئله با جزئیات بحث و مورد بررسی قرار گرفته است. ما به این معاهده متعهدیم و حقابه ایران همیشه پرداخت شده و خواهد شد و هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد. هر سدسازی که در داخل افغانستان صورت می گیرد تغییری در این معاهده بوجود نخواهد آورد. طبق ماده ۳ معاهده هر سال افغانستان حقابه ایران را پرداخت می کند. طبق ماده ۵ افغانستان نیز هیچ اقدامی که مانع دسترسی ایران به حقابه اش گردد، انجام نخواهد داد. اما طبق همین ماده پنجم اگر میزان آب در دلتا بیشتر هم باشد ایران حق ادعای مازاد بیشتر از معاهده را ندارد.

مشکلی که در این زمینه وجود دارد این است که منطقه با کم آبی موجه است و بحران کم آبی متاسفانه منطقه را تحت فشار قرار داده است و شاید حتی اگر آب از رودهای دیگر افغانستان هم وارد ایران شود شاید کفاف این منطقه را ندهد و مشکل در واقع در همین جاست.

*شما از پرداخت حقابه آبه ایران سخن گفتید در حالی که حقابه سال ۹۴-۹۵ ایران پرداخت نشده و بنابر تحقیقات و تصاویر ماهواره ای مخزن سد کجکی پر از آب است و عدم پرداخت به علت خشکسالی و کمبود آب نبوده است

ما هنوز در افغانستان و به بخصوص در ولایت «نیمروز» ساخت و سازهایی نداریم که بتوانیم آب را کنترل و پرداخت نکنیم و هنوز این ظرفیت در افغانستان وجود ندارد، بنابراین اگر آبی نمی رسد به این معناست که آبی وجود ندارد. 

سد کجکی در چند صد کیلومتری داخل افغانستان و در ولایت هلمند واقع است و از مرز فاصله زیادی دارد و بعد از آن هم چند رود دیگر با رود هلمند یکجا می شوند. همان طور که در بالا هم گفتم ما در داخل افغانستان هیچ اقدامی نمی کنیم که مانع دسترسی ایران به حقابه شود. اگر صورت جلسه های کمیسران آب هلمند را که در آن آمار دقیقی از مقدار میزان آبی که به ایران داده شده و تاییدی که از سمت ایران از مقدار آب دریافتی صورت گرفته، مطالعه کنید به واقعیت ها  پی خواهید برد

*اما شما بحث کم آبی و قحطی را مطرح کردید.

 حتی اگر کم آبی هم وجود داشته باشد، حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی ایران پرداخت می شود؛ اما اگر سال، سالِ غیر نرمال آبی باشد، حقابه ایران کاهش پیدا می کند

*در بخشی از قرارداد هیرمند آمده که این حقابه صرفا برای شرب و کشاورزی است و بحث هامون جداست و با توجه به اینکه هامون به عنوان ذخیره گاه زیست کره در یونسکو ثب شده و سرمایه مشترک مردمان دو مرز است، طبیعتا باید برای مدیریت پایدار آب و خاک و حفاظت از این تالاب گامی مثبت برداشته شود.

اول اینکه در معاهده توضیحات و جزییات ذکر نشده است. طبق معاهده میزان ۸۲۰ میلیون مترمکعبی که افغانستان به عنوان حقابه به ایران می دهد، می تواند برای هامون ها استفاده شود.

 در حدود ۴۰ سال قبل و طبق محاسبه ای که انجام شد تقریبا حدود ۳۰۰ هزار نفر در این منطقه زندگی می کردند و اراضی زیر آب نیز حدود ۱۷۰ هکتار یا کمتر بود وهمه اینها یعنی حق شرب و حق کشاوزی و محیط زیست و هامون ها در نظر گرفته شده بود.

مشکل در جای دیگری است و آن احیای چاه نیمه ها در نزدیکی هامون ها می باشد که سبب این موضوع شده است. وقتی آبی را که داخل ایران می شود وارد چاه نیمه ها می کنید، خوب طبیعی است که آب به هامون وارد نمی شود و خشک می شود.

موضوع اصلی و مهم این است که خود ایران هم در معرض بحران کم آبی و خشکسالی قرار دارد. شما خودتان از وضعیت دریاچه ارومیه مطلع هستید، از وضعیت زاینده رود مطلع هستید. این گرد وغبارهایی که وارد می شود را می دانید و این ها همه مشکلات منطقه ای است؛ ولی بعضی اطلاعاتی که در این خصوص داده می شود دقیق نیست.

و در واقع وقتی که هامون ها پر می شدند و آب سرریز می شد دوباره به داخل خاک افغانستان سرازیر می شد و «گود زره» را که یکی از بزرگترین آبگیرها در اکوسیستم منطقه بود، سیر آب می کرد. اما گودزره حالا کاملا خشک است و آب ندارد که در نتیجه تعداد زیادی از افراد این مناطق مهاجرت کرده اند و الان نیمروز افغانستان نیز کاملا خشک است و آب آشامیدنی هم به طور محدود به کمک دولت ایران در چند نقطه شهر نیمروز تهیه می شود.

*گفته می شود که بخشی از این آب توسط کشاورزانی که در این منطقه خشخاش می کارند به وسیله موتورهای آبی از رودخانه بیرون کشیده می شود و دولت افغانستان نیز نفوذی بر آنها ندارد، در نتیجه حتی اگر آبی هم در هیرمند باشد به مقدار کمی در هامون سرازیر می شود.

آب بدون شک جریان دارد و وارد ایران می شود، حقابه ایران نیز مشخص است و ما حقابه ایران را می پردازیم و ایران آب مورد نیاز را دریافت می کند. مابقی آب طبق معاهده در داخل افغانستان به مصرف می رسد. چرا که رود هلمند، رود افغانستان است و این آب نیز آب افغانستان است. وضعیت هامون ها همانطور که برای ایران نگران کننده است برای ما نیز نگران کننده است.

*برخی اظهار نظرها حاکی از این است که افغانستان با ایجاد سد بر روی رودخانه «هریرود» و تحت فشار قرار دادن ایران، خواهان بهبود وضعیت مهاجران این کشور است، این اظهارات تا چه حد صحیح است؟

بحث مهاجرین یک بحث انسانی است و مهاجرین افغانستان به خاطر جنگ و تجاوزی که به افغانستان صورت گرفت مجبور شدند که خانه و کاشانه خودرا ترک کنند؛ جنگی که توسط قدرت های بزرگ منطقه و در راس آن شوری در افغانستان صورت گرفت. افغانستان به نمایندگی از منطقه و جهان علیه تجاوز سرخ شوروی جنگید و از امنیت منطقه دفاع کرد. بدون شک اگر مردم ما مقاومت نمی کردند وضعیت کنونی منطقه و حتی جغرافیای منطقه شاید اکنون اینگونه نبود.

شاید روس ها پیشروی می کردند و به افغانستان به هیچ وجه بسنده نمی کردند و حال این مهاجرین مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند و مهاجرت یک پدیده مثبت نیست و هیچکس راضی نیست خانه و کاشانه و دیار خود را ترک کند، این یک بحث موقت انسانی است و هیچ ارتباطی به آب ندارد و ما هیچ وقت این دو را به یکدیگر ارتباط نمی دهیم.

هر کشوری طبق اصول و قواعد بین المللی و اصول و قواعد منطقه ای و دین مقدس اسلام بحث مهاجران و پذیرش آنها را قبول دارد

وقتی ایران از مهاجرین افغانستان پذیرایی می کرد در زمان جنگ ایران و عراق بود و شوروی اعلام کرد که برای پذیرش مهاجرین افغان به ایران کمک کند؛ اما حضرت امام خمینی(رحمة الله علیه) این خواست را نپذیرفت؛ چرا که این جدا از مسائل سیاسی است و یک بحث انسانی است و ما هیچ گاه چنین تفکر و سیاستی نداریم که از آب خود سوء استفاده کنیم. چرا که آب بحث متفاوتی با سایر منابع طبیعی دارد. نیاز آب و بحث حیات یک بحث اساسی است و بحث سد سلما به هیچ وجه نباید تنش زا باشد چرا که این سدی است در چند صد کیلومتری در داخل مرزهای افغانستان است و ۶۵۰ میلیون متر مکعب ظرفیت آبگیری دارد و چندین رودخانه دیگر هم هست که وارد هریررود می شوند و بنابراین آب تا جایی که ممکن است جریان پیدا می کند.

حوزه آبریز هریرود در منطقه و در داخل خاک افغانستان و ایران است. یعنی در هریرود مرزی چند رود از داخل ایران می ریزد مانند «کشف رود» و «جام رود». در مورد هریرود ما مطالبات و دیدگاه های خود را در این زمینه داریم و ایران نیز دیدگاه های خود را دارد. در بعضی از موارد ایران در پایین دست و در بعضی از موارد ما در پایین دست قرار داریم و ما یک هریرود داخل افغانستان را داریم و یک هریرود مرزی را. در مورد همه اینها طرفین در حال مذاکرات هستند و اگر جایی افغانستان مطالباتی داشته باشد که آب باید از ایران به هریرود بیاید ایران باید اقدام کند و در طرف مقابل هم به همین شکل.

در بحث آب هریرود دو طرف آماده مذاکرات هستند و به یک سری تفاهماتی هم در این مورد رسیده اند و این به عنوان یک بحث در حوزه آبی مطرح است و این یک مشارکت دو جانبه است و تحقیقات و مطالعات در این زمینه انجام خواهد شد و مذاکرات برای رسیدن به یک نتیجه قابل قبول و برد- برد برای طرفین در حال انجام است

*این مذاکرات در چه سطح و تاریخی برگزار خواهد شد؟ 

این مذاکرات در کمیته های پنجگانه در جریان است و یک نشست در تهران برگزار شد و قرار است نشست آینده نیز در کابل برگزار گردد. در نشست تهران دو طرف با دیدگاه های یکدیگر آشنا شدند و در جلسه بعدی که در کابل صورت خواهد گرفت این مذاکرات ادامه پیدا می کند.

در این کمیسیون ها معاونین وزرای دو کشور که از طرف ایران «عباس عراقچی» معاون وزیر خارجه ایران و از طرف افغانستان «فهیم ضیایی» معاون وزارت زارعت افغانستان حضور دارند

 *آخرین کمیسون مشترک رود هیرمند چه زمانی برگزار شد و طرفین به چه توافقاتی رسیدند؟

اواخر سال گذشته آخرین نشست کمیسران آب هلمند بین ایران و افغانستان در مورد رود هیرمند برگزار شد. این جلسات  طبق پروتکل اول ضمیمه ای معاهده برگزار می شود. در سال قبل (۱۳۹۵) توافق شد تا جلسات کمیسران آب هلمند به طور منظم و هر سه ماه یک بار در شهرهای تعیین شده برگزار شود و شاید در بعضی موارد تاخیر هایی نیز صورت بگیرد؛ اما سالی یک بار تا دو بار قطعا این جلسات برگزار می شوند. در حال حاضر ریاست  این کمیته ها را «وطن فدا» از طرف ایران «سلطان محمودمحمودی» از طرف افغانستان به عهده دارند. این نشست ها به صورت متناوب در کابل و نیمروز و تهران و سیستان برگزار می شوند و این کمیسیون ها خود نشست های فرعی دارند و طرفین دائما در تماس اند و اطلاعات لازم از طریق آنان تبادل می شود و همکاری های لازم صورت می گیرد.

* ایران و افغانستان چه اقدامات مشترکی برای احیای هامون انجام داده اند؟

من پیش تر هم گفتم دیدگاه های ما در مورد هامون متفاوت است. هر یک از طرفین مطالبات و در خواست هایی دارند و خواست افغانستان این است که حقابه ای که به ایران داده می شود طوری تقسیم شود که به هامون برسد.

*اما این آب صرفا برای شرب و کشاورزی است و برای هامون کفایت نمی کند.

مشکل سر این میزان آب نیست و مشکل به خاطر شرایط زیست محیطی و خشکی منطقه و احیای چاه نیمه ها است. چه بسا که اگر بیشتر از این مقدار هم افغانستان آب به ایران بدهد بازهم مشکل سیستان حل نخواهد شد.

* رود هیرمند یک رود بین المللی است؛ براساس قراردادهای بین المللی پرداخت حقابه، حق طبیعی ایران است و بحث هامون ها بحثی جدا از این مسئله است؟ 

از دید ما بسیار سخت خواهد بود که در تعاریف بین المللی، برای بین المللی بودن هلمند تعریفی واحد پیدا کرد. من فکر می کنم که هلمند رود بین المللی نیست؛ چرا که منبع تغذیه و سرچشمه آن از افغانستان است. رودی را می توان بین المللی گفت که سرچشمه آن از چند کشور باشد، هیرمند صد در صد از افغانستان سرچشمه می گیرد و بخش کوچکی از آن را رود مرزی تشکیل می دهد. در معاهده ای که دو کشور امضا کردند ۸۲۰ میلیون متر مکعب آب وارد ایران می شود و شامل استفاده های مختلف از جمله آبگیری هامون ها است.

*با همه این تفاسیر اقدامات مشترک دو کشور برای احیای دوباره هامون و همچنین همکاری های آبی در مورد هیرمند چه بوده است؟

گفتگوها صورت گرفته است و مذاکرات بین طرفین در جریان است و بدون شک طرفین به یک تفاهم کلی خواهند رسید، اما در رابطه با هامون ها و حوزه آبی هیرمند همان معاهده سال ۵۱ در حال اجراست و طبق معاهده تمام اقدامات صورت می گیرد و آب وارد ایران می شود و این آب باید وارد هامون ها نیز شود. افغانستان به آنچه تعهد کرده پایبند است و حقابه ایران هم پرداخت شده و می شود. علاوه بر آب دریای هلمند از چند رودخانه دیگر افغانستان مقداری آب وارد هامون ها می شود و هیچ گونه ممانعتی از سمت افغانستان برای ورود آب به هامون ها صورت نگرفته است. بدون شک ما به حفظ اکوسیستم منطقه و طبیعت منطقه پایبند هستیم؛ اما موضع گیری ها که بعضا در مطبوعات صورت می گیرد، درست نیست.

در مجموع افغانستان دید مثبت به این قضیه دارد و با حسن نیت تمام در این مورد اقدام خواهد کرد. البته ما ۵ حوزه آبی داریم که ۴ تا شامل حوزه های آبی مشترک می شود و یکی از آن هم داخلی است و در این راستا باب گفتگو و مذاکره و همکاری باز است و هیچ محدودیت و تنگ نظری هم وجود ندارد، به خصوص در مورد کشور دوست و برادر جمهوری اسلامی ایران.

شما می دانید که منطقه دچار کم آبی شده است و بخش بزرگی از مشکلات ناشی از تغییرات جوی و اقلیمی است. ما خود در داخل افغانستان به مشکلات بسیار زیاد کم آبی مواجه هستیم و شهر «زرنج» در استان نیمروز هم از خشکسالی و کم آبی رنج می برد. با این همه، هر ساله بالاتر از ۲ تا ۳ میلیارد متر مکعب آب وارد ایران می شود.

*بعد از صحبت های دکتر «حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران در مورد سدسازی در افغانستان و خشک شدن سیستان، «اشرف غنی» همتای افغانستانی وی در واکنش به اظهارات روحانی اعلام کرد که ما آب را در کشور خود مدیریت خواهیم کرد، برنامه ریزی برای مدیریت آب در افغانستان به چه شکل پیش خواهد رفت؟

مدیریت آبها در داخل افغانستان حق ماست و ما باید آب خود را سازماندهی و کنترل کنیم و این به نفع همسایگان ماست. زمانی که آب کنترل شود ما می توانیم به آسانی از ضیاع آن جلوگیری کرده آن را مورد استفاده خود و همسایگان قرار دهیم. حتی در مورد بحث سدسازی ها و همکاری های آبی به نفع ایران است که در سدسازی های افغانستان سرمایه گذاری کند چرا که وقتی آب قابل کنترل باشد و ضایع نشود و پشت سد آب باشد بدون شک دوستان ایرانی از آن استفاده خواهند کرد

ما به آب و همکاری های آبی به عنوان عامل همکاری و تفاهم می نگریم و به تعهدات خود و اصول قبول شده بین المللی در چارچوب تفاهمات دوجانبه، عمل خواهیم کرد.  چرا که بحث آب، بحث حیات و بحث حق شرب است و نمی شود این حق را از کسی گرفت و بدون شک این به نفع کشورهای همسایه افغانستان است. به نفع کشورهای منطقه است که از برنامه های بزرگ دولت افغانستان حمایت کند.

سرچشمه و منبع اصلی آب در کوههای افغانستان است و رود هم از افغانستان است و این رودخانه مرز را تشکیل می دهد و بخشی از آن در «چخانسور» افغانستان است و بخش دیگری از آن در ایران است. برادران ما در ایران حق استفاده از آب رابه عنوان حق حیات، حق شرب و زندگی دارند و ما هرگز از این موضوع جلوگیری نخواهیم کرد و این از لحاظ حقوقی و بین الملل و هم چنین از لحاظ اخلاقی درست نیست

افغانستان در چند سال اخیر در راستای همکاری های آب تلاش های زیاد را برای وضع قوانین و استراتژی های مربوط کرده است. قانون آب افغانستان تصویب شده است و لازم الاجرا است و در آینده استراتژی آب های فرامرزی افغانستان نیز نهایی خواهد شد. هدف این استراتژی همکاری های افغانستان با همسایگان در مورد آب های فرامرزی افغانستان  است.

*آیا سفر «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی افغانستان به ایران و دیدار با «علی شمخانی» نیز در همین راستا بود؟

در سفر اتمر و ملاقات های انجام شده همه مسائل مربوط به دو کشور مانند همکاری های امنیتی، سیاسی، اقتصادی و چگونگی تداوم نشست های کمیته های مشترک میان دو کشور از جمله کمیته آب، مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. دو کشور در قالب کمیته های پنجگانه به گفتگوها ادامه خواهند داد و هدف آن تهیه پیش نویس سند همکاری های استراتژیک بین دو کشور است. از دید ما هر دو کشور تمام معیارهای را برای برقراری روابط استراتژیک دارند. افغانستان نیز با در نظر گفتن سیاست برد- برد آماده همکاری در همه بخش هاست.

دید افغانستان در رابطه با همکاری های آبی با کشورهای همسایه یک دید مثبت در راستای همکاری و همگرایی است. ما آماده مذاکرات در چارچوب ظرفیت هایی که وجود دارد، هستیم و در مذاکرات نیز کارشناسان و متخصصین دوطرف بر اساس تحقیقات و بررسی های انجام شده و ظرفیت های موجود تعیین خواهند کرد که چه تصمیمی باید بگیرند. این مسئله حساس و پیچیده ای است که نیازمند زمان است؛ ولی نیت دوطرف نیک است و عزمشان راسخ، بنابراین بدون شک به یک نتیجه مورد توافق دو طرف خواهند رسید.

 

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری مهر ، تاریخ انتشار 28 مرداد 96، کدمطلب:4056214 ،www.mehrnews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین