پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۹۱۷۹۴
تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۸
نظام های قشر بندی به لحاظ میزان انعطاف پذیری یا انعطاف ناپذیری با هم متفاوتند. منظور از انعطاف پذیر بودن یا نبودن یک نظام قشر بندی، فرصت های زیاد یا کمی است که جامعه برای گذر از یک موقعیت به موقعیت دیگر در مقیاس اجتماعی به افراد عرضه می کند.

شعارسال: مطالعه این جابه جایی ها- علت ها، مدل ها و پیامد ها- موضوع مطالعه تحرک اجتماعی[1] است. هر چند گاهی از اصطلاح تحرک، بهبود وضعیت استنباط می شود، این واژه برای سه جهت ممکن هر حرکتی کاربرد دارد: پایین به بالا، بالا به پایین و میان دو موقعیت هم سطح. این سه نوع تحرک را به ترتیب تحرک عمودی[2]، نزولی و افقی[3] می نامند. اندازه تحرک عمودی در جامعه شاخص مهمی برای میزان "باز بودن" آن جامعه است، یعنی نشان می دهد که افراد باهوش و با استعداد که در قشر های پایین جامعه به دنیا می آیند تا چه حد می توانند از نردبان اقتصادی-اجتماعی بالا روند. در جامعه کاملا باز ظاهرا همه افراد برای رسیدن به موقعیتی که استحقاقش را دارند، از فرصت های برابر برخوردارند. تنها عوامل محدود کننده صلاحیت و ترجیحی است که شخص برای موقعیتی خاص قائل است. به علاوه صلاحیت برای شغل خاص منحصرا از مقوله صلاحیت های اکتسابی است؛ نه ولادت، نه پایگاه پدر و نه نابرابری فرصت های اولیه در آموزش و پرورش استعدادها، هیچ کدام نمی تواند مانعی بر سر راه رسیدن افراد به موقعیت های باشند که استحقاقش را دارند.

برعکس، در جامعه کاملا بسته، خشکی و انعطاف ناپذیری ساختار اجتماعی به حدی است که افراد توانایی حرکت از پایگاهی را ندارند که به هنگام تولد به آنان واگذار شده است. در چنین جامعه ای موقعیت های واگذاری به افراد تابع معیار های خاص گرایانه است، از قبیل روابط خانوادگی، دوستی های شخصی یا شکل های دیگری از قوم و خویش بازی، به نحوی که همه فرزندان خود به خود پایگاه پدر را از طریق ارث دریافت می کنند. هر گونه ملاحظات مهارت و صلاحیت کارکردی یا موازین گزینشی و هر گونه ایده برابری فرصت ها و امکانات جا به جایی در فرایند واگذاری پایگاه های گوناگون ندارد(زارع،1392).

2. مفهوم تحرك اجتماعي و انواع آن

پيتريم الكساندويچ سوروكين (1889-1968م)، جامعه شناس برجستة قـرن بيسـتم، را كـه مدتها رياست انجمن جامعـه شناسـي امريكـا را بـر عهـده داشـت، مـيتـوان پيشـاهنگ نظريه پردازي در مفهوم «تحرك اجتماعي» دانست. سوروكين تحرك اجتماعي را جابه جاشدن فرد در درون فضاي اجتماعي تعريف كرده است. وي ميان قشربنديهاي اقتصادي، شغلي، و سياسي تفاوت مي گذاشت و چنين استدلال ميكرد كه همبستگي متقابل ميان سه شكل از قشربندي كامل نيست (سوروکین،12:1964 به نقل ازتنکابنی،4:1392 ). وي از دو نوع تحرك اجتماعي نـام مـي بـرد: تحرك افقي و تحرك عمودي. تحـرك افقـي عبارت است از جابه جايي شخص يا يك گروه از يك موقعيت به موقعيت ديگر كـه از آن جمله ميتوان به مهاجرت، تغييرات شغلي، عضويت در گروهها و سـازمانهـا اشـاره كـرد. تحرك عمودي عبارت است از جابه جاشدن از يك قشر اجتماعي به قشر اجتماعي ديگر و ترقي يا تنزل در يك ساخت رتبه بندي شدة اجتماعي. اساس تأكيـد سـوروكين بـر تحـرك عمودي و قشربندي اجتماعي است. وي معتقد است كه در هـر نظـام اجتمـاعي، حتـي در سخت ترين آنها، امكاناتي براي پيشرفت در زمينه هاي سياسي، اقتصادي، يا شـغلي وجـود دارد و همچنين، در نظامهاي اجتماعي باز هم، تحرك اجتماعي و تحرك شغلي بـا مـوانعي مواجه است (نيك گُهر، 1369: 399)

تحرک اجتماعی به صورت های مختلف شامل: تحرک بین نسلی، تحرک درون نسلی، تحرک شغلی، تحرک فردی، تحرک جمعی، تحرک مطلق و نسبی است.

2-1.تحرک بین نسلی: نوعی تحرک است که از نسلی به نسل دیگر رخ می دهد تحرک بین نسلی هنگامی به وقوع می پیوندد که فرزندان به پایگاه اجتماعی بالاتر یا پایین تر از پایگاه والدینشان انتقال می یابند.نحوه اندازه گیری تحرک بین نسلی از طریق تفاوت و منزلت شغل فرد با منزلت شغل پدر اوست.

2-2. تحرک درون نسلی: عبارت از تغییری است که در پایگاه اجتماعی یک فرد یا گروه در همان نسل رخ می دهد.

2-3. تحرک جمعی: تغییر در قدرت یا پایگاه یک قشر است که ممکن است به علت تغییرات اساسی( سیاسی و اجتماعی) حاصل شده باشد. این امر در انقلاب صنعتی یا اجتماعی عمومیت دارد.

2-4. تحرک مطلق و نسبی: مطلق به معنای آن است که آیا تعداد کل مردم تحرکی رو به بالا یا کمتر رو به پایین داشتند؟

تحرک نسبی به احتمال تحرک مردم با خاستگاه های متفاوت از لحاظ ساختار طبقاتی توجه می کند. تحرک نسبی بهترین معیار برای اندازه گیری درجه گشادگی و وجود فرصت های برابر در جامعه است. یکی از علت های بالا بودن تحرک مطلق گسترش سریع مشاغل یقه سفید در بعد از جنگ جهانی دوم بوده است. این تغیر در ساختار شغلی که گاه به انتقال شغلی تعبیر شده است. نمی توانند به معنای وجود جامعه ای باز و مساوات طلب بوده باشد. و سطح پایین تولد کودکان در میان گروه های شغلی نیز بیشتر به این عامل تقاضا های تغییر شغل تعبیر شده است. یعنی در طبقات بالا به اندازه کافی بچه متولد نشده است تا این خلاء شغلی پر شود.

3. پيشينة كاستها و شبه کاست ها و تحرک اجتماعی

ايرانيان عصر هخامنشي سبك و شيوة جديـد و بـي سـابقه اي را در امـر ادارة حكومـت بـه جهانيان عرضه داشتند كه بعدها بسياري از حكومـتهـاي بـزرگ تـاريخ از آن اسـتقبال و اقتباس كردند. اين شيوة تساهل، آزادمنشي، احترام به معتقـدات دينـي افـراد و ملـتهـا، و آزادي زبان و آداب و رسوم ملي و قومي اقوام مغلوب بود كه ميتوان آن را گرانمايه تـرين هدية ايرانيان به جامعة بشري قلمداد كرد. به روايت هگل در كتابش موسوم به «درسي چند دربارة فلسفة تاريخ»، در امپراتوري هخامنشـي وحـدانيت خـالص و تعـالي يافتـه اي ديـده ميشود؛ وحدانيتي كه بر افراد، حكومت نمي كند مگر براي برانگيختن آنان تا براي خودشان نيروي لازم كسب كنند. خورشيد بر همة افراد يكسان مـي تابـد. نـور وقتـي زنـدگيبخـش ميشود كه به كساني غيرِ خود پخش شود و آنان را وادار به ثمربخشيدن كند. ايرانيان امپراتوري خود را حتي به كشـورهاي مفتوحـه تحميل نكردند (نيرنوري، 1345: 192- 194). مـديريتي كـه ايـنچنـين ابـراز مـي شـود و مي خواهد خورشيدش بر همة افراد يكسان بتابد، بدين معناسـت كـه قصـد جلـوگيري از شكوفايي انسان را ندارد و درصدد پديدآوردن موانع در جهت «تحرك اجتمـاعي» افـراد وگروهها نيست. اين نوع از پيشوايي در واقع مدل مديريتي است كه تمدنهاي ديگـر شـيوة اداره را از آن آموخته اند و رهبرش، كوروش، را ستايش مي كنند و تا مرتبـة پيـامبري ارتقـا ميدهند، اما به تدريج «نظام مراتب» و «بافتهاي سخت» در نظـام اداري كشـور و تشـديد شكاف ميان لايه ها، گروهها، و طبقات اجتماعي شكل گرفت كه پيامـدهاي مخربـي چـون تجمل پرستي، گسستگي پيوندهاي عاطفي، زورگيري، بي عدالتي، جاه طلبي، و رياكاري را با خود به همراه داشت (انصاف پور، 1355: 524).

3-1. شبه كاستهاي نوين و تأثيرات آن در تحرك شغلي افراد

جيلاس (1378: 102-103) بيان ميدارد كـه: بـه تـدريج و بـا گسـترش شـهرها و رشـد شهرنشيني و پيچيـده ترشـدن زنـدگي و چرخـة اداره و مـديريت جوامـع و سـازمانهـا، شاخصه هاي ديگري چون «همخوني هاي ايدئولوژيكي»، «هم نژادي هاي مرامي و مسلكي»، و «هم خانداني هاي حزبي»، تشكيل دهندة ساختار شبه كاستهاي نوين، در قالب شبكه هـا و بافتهاي سخت شدند. اين پديدههاي به ظاهر جديد با بي عدالتي در حق «ديگران» مانع رشد و تحرك اجتماعي آنان مي شدند. پيشوايان خودشيفته و نظريه پـردازان مطلـق انـديش اين شبكه هاي جامد، با عقايد جزمي و برداشتهاي مطلق و يـكسـويه، واضـع قـوانين، احكام، مقررات، و ضوابط رسمي و غير رسمي جديدي شدند. افراد و لايه هاي خاصي از جامعه بر بستر نوعي خويشاوندي ايدئولوژيكي، فكري، و سازماني فقط هنگامي كه قبـاي همرنگ ايدئولوژيكي و اعتقادي يقين شده را بر تن ميداشتند، و تابعيت محـض احكـام و حكام را مي پذيرفتند، جواز عبور از موقعيتي كهتر به موقعيتي مهتر را به كف مـي آوردنـد. بر اين پايه، امكان گذار آزادانة ديگر افراد و گروهها بر اساس استعدادها و شايستگي هـاي علمي و لياقت هاي مديريتي و ظرفيت هاي درخشان فردي و اجتماعي شـان تقريبـاً منتفـي می شود. در اين قبيل نظامهاي اداري، به ويژه در كشورهايي كه داراي دستگاههاي عريض و طويل دولتي اند (همچون كشورهاي اقمار شوروي در گذشـته) و كثيـري از كشـورهاي در حال توسعة كنوني، فرد براي عبور از موانع و براي نيل به موقعيتها و مراتـب والاتـر فقط به يك چيـز محتـاج اسـت: توقـف كامـل بـازار نقـد و تبعيـت محـض از قـوانين، مفروضات، و احكام رايج شبه كاست، يا به تعبير صريحتر اطاعت بيچون و چـرا از ارادة مرئي و نامرئي متوليان و پيشوايان آن. البته داشتن استعداد «درخشـان» تشـخيص تفـاوت ميان «ارادة پيشوا» و «احكام رايج» كه گاه در تضاد با يكديگر قرار ميگيرند خود، حكايت و طنز تلخ ديگري از اين ماجراست.

در هندسة هرم گونة «شبه كاستهاي نوين» كه گاه در تضاد با يكديگر قرار مـيگيرنـد، خود افراد هر چه به مدارج و مراحل عاليتر سازمان نزديكتر مي شوند، عرصه تنـگتـر و محدودتر مي شود و تك نگري، سخت سري، جزم انديشي، و مطلق گرايي افزون تر مـي شـود. در اين نظام حاكم بر سازمانها، طبق معمول به افراد كم مايه و بـي هنـر، كـه قـائم بـه ذات نيستند، لطف و مرحمت ويژه مي شود. آشكار است كه بر اثـر ايـن شـيوه، كثيـري از افـراد داراي قابليت و استعدادهاي ذاتي و واقعي وسوسه و از تعادل خارج مـي شـوند. در واقـع، اينگونه نظامهاي سازماني به جاي تأسيس، احيا، و توسعة فضاي مناسب و پرنشـاط بـراي شكوفايي اسـتعدادها و تحـرك اجتمـاعي و ارتقـاي شـغلي افـراد، بـا اعمـال روشهـاي زورمدارانه و يا باج دهي، پديدآورندة فضايي مسموم و افرادي پژمرده اند. بدينسان، به نظر مي رسد «كاستهاي كهن» در گذشته و «شبه كاسـتهـاي نـوين» درجهان معاصر با تبيين نابخردانـة احكـام و قواعـد و اَعمـال زورمدارانـة خـود، كـه ضـمناً مشخص كنندة هويت آنان نيز هست، به مانعي جدي و تاريخي در راه شكوفايي و حركـت كمال طلبانة انسان بدل شده اند. اين گروههاي ذي نفوذ، با نهادينه كردن تفكر «شـبه كاسـتي»، آشكارا با هويت انساني و خرد و فرزانگي انسان خصومت مي ورزند و مانع رشد و اصلاح سازمان و توسعة جوامع ميشوند. اين تفكر و عملكرد اجتماعي و سازماني آن، با جلوگيري از تحرك شغلي و اجتماعي، روند رشد افراد و گروههاي اجتماعي را مسدود مي كند، انگيزه و خلاقيت را دفن، و بدين ترتيب موجبات «بحران مشروعيت» و «بحران عدالت» ناشـي از «بحــران انگيزشــي» را نيــز فــراهم مــيكنــد. ملاحظــاتي گــذرا در جــوهر و عملكــرد تاريخي - اجتماعي شبه كاستها و نظام فكري مترتب بر آن، به مثابة يكي از بارزترين موانع «تحرك اجتماعي» افراد و گروهها، و متعارض با اشتياق ذاتي انسان به شكفتن، متعالي شدن، و رشديافتن اهميت موضوع را آشكار ميكند (تنكابني، 1377: 112). بدينسـان، مشـخص مي شود كه چگونه اين پديده، يعني شبه كاستها، از حيث ماهيت، محتوا، و كاركرد چندان تغيير نيافته و آثار مخرب آن همچنان در مناسبات اجتماعي و سازماني و تا زمان حاضر، بـه ويژه در جوامع در حال توسعه، باقي مانده است.

4. نابرابری های درونی و بیرونی و تحرک اجتماعی در جامعه

بحث نابرابری ها و تحرک اجتماعی به این موضوع اشاره دارد که، در جهان امروز با وجود موقعیت های ممتاز محدود و مطلوب و عدم فرصت های برابر برای رسیدن افراد به آن موقعیت ها، نابرابریهای بیرونی و درونی چه نقشی در دسترسی افراد به موقعیت های ممتاز و تحرک افراد در جوامع دارند.

نابرابری های بیرونی[4] اولین بار با این عنوان توسط دورکیم مطرح شد(لوکس،1977، به نقل از چلبی،1375: 192). اساسا دورکیم دو نوع نابرابری را از هم تمیز می داد؛ یکی نابرابری بیرونی و دیگری نابرابری درونی[5]. نابرابری های بیرونی بر اساس شرایط اجتماعی تولد بر افراد اعمال می شوند؛ یعنی انچه که امروز از آن تحت عنوان پایگاه محول[6] یاد می شود. این نوع نابرابری بیشتر در جوامع ماقبل صنعتی غالب است. در مقابل، نابرابری درونی که در جوامع صنعتی رایج است، از مقتضیات تقسیم کار اجتماعی است و بر اساس استعداد های فردی استوار است؛ یعنی انچه که امروز به عنوان پایگاه محقق از آن نام برده می شود. دورکیم معتقد بود که مردم باید اجازه داشته باشند تا مواضعی را که با استعداد انها بیشترین تناسب را دارد، اشغال نمایند. کربو بیان می دارد که« آنچه که دورکیم انتظار داشت یک «شایسته سالاری»[7] مبتنی بر برابری فرصت بود»(کربو، 1983:120، به نقل از:چلبی،195:1375).نابرابری بیرونی توزیع محولی جمعیت در مواضع اجتماعی موجود جامعه است.یعنی اینکه آحاد جامعه براساس ویژگی ها محول مثل سن،نژاد، جنس، قومیت، رنگ و ...در مواضع اجتماعی توزیع شوند. این نوع توزیع را می توان توزیع تبعض آمیز نامید. نابرابری بیرونی در جهان امروز انسجام نظام ارگانیگ را به مخاطره می اندازد و با به خطر افتادن انسجام و نظم ارگانیک کارکرد تقسیم کار در جوامع صنعتی نیز از بین می رود. نابرابری بیرونی موجبات سر سختی و تصلب نظام قشربندی اجتماعی را فراهم می اورد و به نوبه خود از آن تاثیر می پذیرد با تصلب نظام قشر بندی بالطبع تحرک اجتماعی نیز محدود و توسعه اجتماعی جوامع محدود می شود. مطلوب است جوامع از سمت نابرابری یبیرونی به سمت نابرابر درونی سوق پیدا کند تا افراد متناسب با توانایی های خود در جهت بهتر کردن شرایط زندگی هم برای خود و هم برای دیگران موقعیت های اجتماعی را اشغال کنند. در جوامع با نابرابر ی درونی انگیزه افراد برای تلاش بیشتر در جهت به دست آوردن منابع ارزشمند زیاد است و همه سعی می کند بهترین عملکرد را از خود داشته باشند. در چنین جوامعی(جوامع با نابرابری درونی) تنها مانع در جهت دستیابی به موقعیت ها و تحرک رو به بالا توانایی ها و ترجیحی است که افراد باید با تلاش خود به دست آورند. در هر دو جامعه ( با نابرابری بیرونی و درونی) نابرابری وجود دارد، در جامعه ای با نابرابری بیرونی، نابرابری عین تبعیض و بی عدالتی است و مانعی است بر سر راه توسعه و پیشرفت جامعه و همچنین تحرک افراد و توجیه منطقی ندارد. اما در جوامع با نابرابر ی درونی، نابرابری در صورت وجود شرایط برابر برای همه در جهت رسیدن به منابع ارزشمند، عادلانه است و مسیر پیشرفت و تحرک برای همه باز است.

5. برخی تحقیقات انجام شده در ایران در حوزه تحرک اجتماعی

در ایران نیز تحقیقات پراکنده ای در زمینه تحرک اجتماعی در طول چند دهه اخیر انجام شده است؛ تحقیق مقدس(1374) که در شهرهای شیراز و یاسوج به انجام رسیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در جامعه شهری ایران تحرک شغلی رایج است. عامل مهم آن نیز وضع تحصیلی افراد است. براساس نتایج حاصل می توان گفت بین تحرک شغلی، تحصیلات فرد، تحصیلات پدر،منزلت شغل پدر و منزلت اولین شغل فرد رابطه مستقیم وجود دارد.

پژوهش کاظمی پور(1378) در تهران نیز نشان می دهد: عوامل عمده تحرک اجتماعی عبارتند از منشاء جغرافیایی( روستایی یا شهری) سواد و تحصیلات، منزلت شغلی، سن ازدواج و پایگاه طبقاتی فرد و پدرش.

کلانتری و قائم زاده (1381) در همدان در باب تحرک اجتماعی و ساخت طبقاتی تحقیقی انجام دادند. یافته ها ی تحقیق حاکی از آن است که در جامعه شهری فرصت برای تحرک طبقاتی کمتر و محدوتر است. البته تحرک نزولی در بین طبقات بالا نیز عمومیت یافته و عواملی نظیر شیوه ارث بری اسلامی و عدم ثبات اقتصادی در این امر دخیل است. یافته های دیگر حاکی از ان است که سطح تحصیلات از عوامل مهم است. تاثیر تحصیل به ویژه بر تحرک اجتماعی زنان در مقایسه با مردان بیشتر است(کلانتری و قائمی زاده،1381).

6. عوامل تحرك اجتماعی

عوامل تحرك اجتماعی را می توان در دو دسته ساختی (تركیب شغلی، اختلاف در باروری، ساخت اقتصادی، حمایت از تحرك و رفع موانع آن) و فردی (اختلاف در مهارت‌ها و قابلیت‌ها، آموزش، عادات حرفه‌ای و نحوه كار، فدا كردن منافع آنی، شانس) تقسیم‌بندی كرد. معمولاً‌ تحرك شغلی را به‌عنوان یكی از شاخص‌های مهم تحرك اجتماعی در نظر می‌گیرند. تحرك صعودی در نردبان شغلی قویاً‌ توسط سه عامل زیر تحت تأثیر قرار می‌گیرد: میزان تحصیلات، ماهیت اولین شغل و شغل پدر.

در یك دسته‌بندی كلی، عوامل تحرك اجتماعی به شرح زیر است:

الف: عوامل تحرك صعودی

تغیرات شغل و كار

اختلاف میزان‌های باروری در میان قشرهای مختلف اجتماعی

ارزش‌های پایگاه محول

قومیت و مذهب

دگرگونی اجتماعی

ارتباطات اجتماعی

امكانات آموزشی

حجم خانواده

جنسیت و حق تقدم فرزندان

ب: عوامل تحرك نزولی

تحصیلات ناكافی

ازدواج در سنین جوانی

آبستنی در سنین پایین

تولد در یك خانواده پرجمعیت

برخورد با بحران‌های شغلی و اقتصادی.

7. تحرک اجتماعی در ایران و عوامل موثر برآن

در ایران وضعیت قشر بندی اجتماعی و تحرک اجتماعی به انعطاف پذیر بودن ساختار طبقاتی ایران اشاره شده است. چند روش خاص برای تحرک صعودی موقعیت طبقاتی در ایران وجود دارد:

ü پیوستن به دستگاه دیوان دولتی برای کسب شغل و ارتقای مقام به سطوح بالاتر

ü پیوستن به نیرو های مسلح در دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی که از اهرم های اصلی حاکمیت حساب می شوند.

ü پیوستن به جامعه روحانی و طی سلسله مراتب علمی در زمینه تحصیلات حوزوی

ü پیشرفت در بخش خصوصی بازرگانی و سرمایه گذاری صنعتی (قائمی زاده،79:1386).

7-1. تحرک شغلی در سه دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی

دوره قاجار: اعتقاد بر این است که در دوره قاجار جامعه تخطی ناپذیر و بسته به شمار نمی رفت و تحرک اجتماعی صعودی و نزولی وجود داشت. در این دوره دو عامل موجب تحرک بود که عبارتند از:

قوانین اسلامی ارث

ماهیت مستبد حکومت مرکزی و خطر مصادره اموال

و سه مجرای عمده جابه جایی طبقاتی در دوره قاجار شامل:

دستیابی به مقام مهم دولتی

ازدواج با دختران از طبقات ممتاز برای کسب اعتبار اجتماعی

مالکیت زمین

دوره پهلوی: بین 1300 تا اواخر 1355 ایران شاهد تغییرات گسترده ای در حوزه تحرک اجتماعی شد که شامل:

جابه جایی از کشاورزی به صنعت و پیدایش نفت و اینکه نظام آموزشی نیز این تحول را همراهی می کرد.

· مهاجرت از روستا به شهر پایه ای دیگری برای تحرک بود. شهرها فرصت های بیشتری برای بچه ها به منظور سبقت از جایگاه پدرانشان در زندگی فراهم می نمود. که قانون اصلاحات ارضی و پیدایش نفت تاثیر عمده ای در مهاجرت داشتند.

گسترش سریع دیوانسالاری کشوری و لشکری در زمان پهلوی طبقه متوسط شهری را متورم نمود و اتکای فزاینده کارفرمایان به مدارک آموزشی به عنوان شرط اشتغال، اهمیت اموزش را به عنوان مهمترین ابزار تضمین نمود که به وسیله آن افراد با زمینه های طبقه کارگر یا طبقه پایین بتوانند به منزلت طبقه متوسط دست یابند.

دوره بعد از انقلاب: دهه اول انقلاب تاکید بر عدل و قسط اسلامی و اجرای سیاست های مساوات طلبانه از قبیل: دولتی سازی منابع مادر و سیستم های بانکی کشور ، مصادره و ضبط اموال طبقات ثروتمند و سیاست گسترش نظام آموزش عالی مطرح بود. در دهه دوم انقلاب سیاست های نوسازی و باز سازی بعد از جنگ و سیاست کاهش تصدی گری دولت و واگذاری محدود برخی صنایع و خدمات دولتی و ... که چنین سیاست های بر فرآیند افزایش تعداد کارکنان بخش خدمات، رشد صنعت، افزایش مهاجرت به شهرها، افزایش کارکنان مشاغل علمی، فنی و تخصصی و ...عوامل مختلفی در تحرک اجتماعی ایران بعد از انقلاب بودند (قائمی زاده، 1386).

8. نتیجه گیری

پديدة تحرك اجتماعي، يعني امكان عبور آزادانة افراد و گروهها از مقام و منزلتي به مقـام و منزلتي والاتر، يكي از عوامل مهم در ايجاد انگيزه در كاركنان، موفقيـت سـازمان، و توسـعة جامعه به شمار ميآيد، اما از ديرباز و طي تاريخ تمدن بشري، افراد و گروههاي ذي نفـوذ و قدرتمند حاكم، بر اساس اصل پايدار منافع شخصي، با تأسيس بافتهاي سخت و آهنين به گونة «شبه كاستها» و ترسـيم مرزهـاي مشـخص، امكـان تحـرك اجتمـاعي افـراد را در نظامهاي اداري، سياسي، و اجتماعي سلب يا بسيار دشوار كرده اند. مروري بـر وضـعيت و عملكرد شبه كاستها در تاريخ ايران و جهان گواه اين نكتة ظريف است كه در بسياري از موارد، به ويژه در كشورهاي در حال توسعه، پديدة شبه كاستها در مسير تاريخ با تغييراتي در پوستة خود هستة خويش را حفظ كردهاند. يعني اگر در گذشته «كاستهاي متحجـر» و «شبه كاستهاي كهن» بيشتر بر بنيان «همخوني»، «نژاد»، «خاندان»، و «دين» بنا نهـاده شـده بودند، در دنياي معاصر با رشد شهرنشيني، تحولات فكري، و پيچيده ترشـدن چرخـة ادارة امور جامعه، «شبه كاستهاي نوين» بيشتر بر مدار «همخوني ايـدئولوژيكي»، «هـم نـژادي»، «هم مرامي و هم مسلكي»، «هم خانوادگي»، «هم حزبي و هم سـازماني»، و «منـافع شخصـي و گروهي» استوار شده اند. در اين شرايط، گروه حاكم بر شبه كاست با تشكيل بافتي سخت و پردههاي ضخيم و تدوينِ قوانين، مقررات، و خط مشي ها، به صورت پنهان و غير رسمي يا آشكار و رسمي، كه منافع خود و گروه همراه خـويش را اسـاس قـرار داده انـد، از تحـرك شغلي و اجتماعي «ديگران» جلوگيري به عمل مي آورنـد از جملـه آثـار نابهنجار آن در نظامهاي مديريتي ميتوان به مسئلة بـن بسـت هـا در سـازمانهـا، احسـاس بي عدالتي افراد، محدوديت توسعة منابع انساني، رشد عوامل ضد انگيزشي، خلاقيت زدايـي، تحديد حق انتخاب افراد، و تحديد رشد سازمان اشاره كرد. بسترهای کلی تحرک اجتماعی در جامعه شامل: باز یا بسته بودن جامعه، صنعتی و غیر صنعتی بودن آن ، شهری یا روستایی بودن جامعه، تسلط اشراف سالاری و لیاقت سالاری بر جامعه که با توجه به این بسترها میزان و نوع تحرک در جوامع متفاوت است. .همچنین جوامعی که در آنها نابرابری بیرونی حکم فرماست و دسترسی افراد به منابع بر اساس ویژگی های محولی و نه اکتسابی است، در این جوامع تحرک اجتماعی وجود ندارد و باعث نابودی انگیزه افراد برای تلاش بیشتر و عقب ماندگی هر چه بیشتر جوامع می شود. جوامع به خصوص در حال توسعه برای پیشرفت باید به سمت نابرابری درونی به شرط برابری فرصت ها برای همه، که الزام تقسیم کار امروزین برای ادامه حیات است، روی بیاورند تا مزایا بر اساس شایستگی و توانایی افراد توزیع شود و مسیر تحرک و تعالی برای همه در دسترس باشد.

منابع:

- انصافپور، غلامرضا (1355).تاريخ زندگي اقتصادي روستاييان وطبقـات اجتمـاعي ايـران ازدوران ماقبـل تاريخ تاپايان ساسانيان، تهران: انديشه

- تامین، ملوین (1373)، جامعه شناسی قشر بندی و نابرابری های اجتماعی ترجمه عبدالحسین نیک گهر، تهران، توتیا.

- تنکابنی، حمید(1392)، موانع تحرک اجتماعی و تاثیرات آن در تحرک شغلی کارکنان سازمان های دولتی و پیامد های آن، جامعه پژوهشی فرهنگی، سال چهارم، شماره 3

- تنكابني، حميد (1377). «موانع بارز تحرك اجتمـاعي در فراينـد توسـعه (كشـورهاي آسـيايي)»، فصـلنامـة مطالعات آسيايي(شرق شناسي)، ش 4 و 5

- چلبی، مسعود (1375) «جامعه شناسی نظم، تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی»، تهران، چاپ اول

- زارع، بیژن، لطفی، مهوش(1392)، بررسی عوامل اجتماعی موثر بر تحرک اجتماعی در شهر کرمانشاه، مسائل اجتماعی ایران، سال چهارم، شماره1

- نيك گهر، عبدالحسين (1369).مباني جامعه شناسي، تهران: نشر رايزن

- نيرنوري، حميد (1345).سهم ايران درتمدن جهان، تهران: شركت ملي نفت ايران

- کاظمی پور، شهلا (1378)، الگویی در تعیین پایگاه اجتماعی- اقتصادی افراد و سنجش تحرک اجتماعی با تکیه بر مطالعه موردی در شهر تهران، نامه علوم اجتماعی، شماره 14

- کلانتری، صمدو محمد سلمان قائمی زاده (1381) ، تحرک اجتماعی و ساخت طبقاتی: مطالعه موردی شهر همدان، مجله جامعه شناسی ایران، دوره چهارم، شماره 4

- مقدس، علی اصغر (1374)، ساختار شغلی و تحرک اجتماعی در استان های فارس و کهکیلویه و بویر احمد، مورد مطالعه شهرهای شیراز و یاسوج، پایان نامه دکتری دانشگاه تربیت مدرس.

- قائمی زاده، محمد سلمان (1386)، جامعه شناسی قشر بندی و تحرک اجتماعی، دانشگاه بو علی سینا همدان.

2. Social mobility

3. Vertical mobility

4. Lateral mobility

5. external inequality

6. Internal inequality

7. ascribed status

8. meritocracy

سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از وبلاگ راسخی، تاریخ انتشار: 20آذر1395 ، کدخبر: -: www.rasekhiamin.blogfa.com


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین