پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 24
کد خبر: ۹۷۴۰۹
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۵
با داشتن تمرکز بر راه‌های بهبود آموزش‌های دختران در مدارس موارد زیر می‌توانند دستیابی به این هدف را هموار سازند: اول رفع نابرابری‌های جنسیتی در دسترسی به امکانات آموزشی و گسترش کمی و کیفی امکانات آموزشی برای دختران و پسران به‌صورت یکسان و دوم بازنگری محتوای کتب درسی و لزوم افزودن بار آموزش مهارت‌های اجتماعی و به‌صورت خاص توجه به توانمندسازی و الگوسازی برای دختران.

شعار سال: با داشتن تمرکز بر راه‌های بهبود آموزش‌های دختران در مدارس موارد زیر می‌توانند دستیابی به این هدف را هموار سازند: اول رفع نابرابری‌های جنسیتی در دسترسی به امکانات آموزشی و گسترش کمی و کیفی امکانات آموزشی برای دختران و پسران به‌صورت یکسان و دوم بازنگری محتوای کتب درسی و لزوم افزودن بار آموزش مهارت‌های اجتماعی و به‌صورت خاص توجه به توانمندسازی و الگوسازی برای دختران.

گسترش دسترسی به امکانات آموزشی باید یکی از اهداف اصلی سیاست‌گذاری‌ها درکشورهای در حال توسعهباشد. آموزش برای توسعهاقتصادی و اجتماعیلازم بوده و شواهد نشان می‌دهد که گسترش آموزش سبب بهبود وضعیتسلامتو بالا رفتن بهره‌وری در همه سطوح خواهد شد و در این میان خانوارهای محرومجامعهبیشتر منتفع خواهند بود. این انتفاع زمانی که دختران بازمانده از تحصیل کاهش یابند و سیطره آموزش به نسبت برابر بین دو جنس گسترش یابد، به حداکثر مقدار خود خواهد رسید. درایرانبه‌رغم بهبودهایی که در سال‌های اخیر در وضعیت کلی آموزش رخ داده، هنوز هم در مقاطع مختلف برابری جنسیتی در دسترسی به امکانات آموزشی برقرار نشده است.

در اینجا بهتر است ابتدا به تعریف نابرابری جنسیتی در آموزش پرداخته شود و سپس وضعیت ایران از لحاظ شاخص‌های مختلف مورد بررسی قرار گیرد. عدم وجود شانس برابر برای دسترسی یکسان به امکانات آموزشی یکسان در بین دو جنس مختلفزنانومردانبه معنای تبعیض جنسیتی در آموزش است. این تبعیض سبب کاهش متوسطسرمایهانسانی در جامعه شده و به عملکرداقتصادصدمه وارد می‌کند. از طرفی دیگر گسترش آموزش دختران و زنان، دارای اثرات جانبی بالایی برای سایر متغیرهای اثرگذار رویرشد اقتصادیاست. از جمله این متغیرها می‌توان به شاخص‌های «میزان آموزش نسل بعد» و «مرگ و میر کودکان» و شاخص‌های مرتبط با سطح عمومی بهداشت و تغذیهخانوادهاشاره کرد.

نرخ مشارکت در آموزش طی دهه‌های اخیر برای دو جنس دختران و پسران روند افزایشی داشته است ولی میزان افزایش در نرخ مشارکت در تحصیل دختران به قدری نبوده که سبب از بین رفتن نابرابری‌های آموزشی جنسیتی شود و اساسا نرخ تکمیل تحصیلات و پایان دوره‌های آموزشی در دختران کمتر است. در سال‌های اخیر در ایران دختران جوان در تحصیلات و جذب در دانشگاه موفق‌تر عمل کرده‌اند و توانسته‌اند نسبت بیشتری از صندلی‌های دانشگاهی را به خود اختصاص دهند. در آموزش ابتدایی نیز تقریبا برابری جنسیتی به لحاظ مشارکت در تحصیل و نیز اتمام پایه دبستان حاصل شده است. ولی در مقطع دبیرستان، دختران کمتری نسبت به پسران شانس ورود و اتمام تحصیلات دبیرستانی را دارا هستند و عمده این اختلاف به دلیل پایین بودن شانس تحصیلات بالاتر از دبستان برای دختران در مناطق محروم و مرزی است.

علاوه بر شاخص‌ها و متغیرهای کمی آموزش باید بعد کیفیت آموزش دختران را نیز فراموش نکرد. عدم گسترش بیشتر و با کیفیت‌تر آموزش‌های فنی و حرفه‌ای برای دختران به نسبت پسران از عمده عوامل محدود‌کننده مهارت آموزی و تجمع سرمایه انسانی بیشتر برای پیدا کردن آمادگی حضور دربازار کاربرای زنان است. یکی دیگر از شاخص‌هایی که جهت بررسی وضعیت آموزش زنان به نسبت مردان استفاده می‌شود،شاخصنرخ باسوادی است. در ۱۰ سال اخیر در ایران در گروه زنان بالای ۱۵ سال افزایش چشمگیر در نرخ باسوادی زنان رخ نداده و از ۵/ ۶۳ درصد به حدود ۶۶ درصد رسیده است درحالی که دوره مشابه درصد مردان باسواد بالای ۱۵سالرشدمناسبی را تجربه کرده و از ۸۳ درصد در حال حاضر به حدود ۹۰ رسیده است. باید توجه داشت که درصد پایین‌تر نرخ باسوادی در زنان به سرمایه‌گذاری کمتر در آموزش زنان در گذشته برمی‌گردد و لزوما میزان سرمایه‌گذاری کنونی را منعکس نمی‌کند. ولی از تغییرات این درصد طی زمان و با توجه به پنجره جمعیتی جوان ایران که بیشتر جوانان ۳۵-۲۵ ساله در بین جمعیت وجود دارد، نشان می‌دهد در دهه‌های اخیر نیز سرمایه‌گذاری جهت گسترش آموزش همگانی دختران در کشور کمتر بوده است.

یکی دیگر از معضلات آموزش و تحصیل برای دختران نبود تعریف درست از وظایف اجتماعی زنان و عدم ارائه الگوی صحیح زن موفق در جامعه کنونی به دانش‌آموزان است. اساسا در مقوله آموزش در سال‌های اخیر مباحث «سبک زندگی» و «برنامه درسی زندگی» در صدر توجه سیاست‌گذاران امر آموزش در کشورهای پیشرفتهجهانقرار گرفته است. زندگی اجتماعی و الگوهای زندگی اجتماعی آن قدر مهم هستند که برای آموزش هر چه بیشتر آنها به کودکان از حجم مسائل تئوری و حجم مطالب درسی کاسته شده و مدارس به‌خصوص در مقطع دبستان با هدف الگوسازی و آموزش زندگی اجتماعی بهکودکانعمل می‌کنند. در این بین وضعیت آموزش‌های مهارت اجتماعی در ایران نه تنها در اولویت مسائل آموزش قرار ندارد، بلکه اندک آموزش‌ها و الگوسازی‌هایی که در کتب درسی از نقش زنان و دختران ارائه می‌کند، قابل تطبیق با جامعه واقعی کنونی با روند سریع صنعتی شدن و تسلط و غلبه اطلاعات بر جامعه نیست. یک دختر پس از پایان مقاطع آموزشی در ایران دارای مهارت‌های فکری- اجتماعی لازم برای ادامه زندگی مستقل و مشارکت در جامعه و اقتصاد نیست و الگوسازی و آموزش در این زمینه در مدارس ایران به میزان کافی صورت نمی‌گیرد. باید باور داشت که میزان اثرگذاری آموزش‌های رسمی مدون در کتاب‌ها به‌خصوص در مناطق محروم بسیار بالاست.

روایت‌های موجود در کتب درسی همگی با هدف آموزش‌های غیرمستقیم و معرفی الگوها صورت می‌گیرد. در این میان جای خالی روایت‌های زنان با حرفه و مشاغل تخصصی و معرفی آنها در کتب درسی کاملا مشهود است. اثرگذاری آشنایی با الگوهای موفق سبب شکل‌گیری اهداف و روشن شدن مسیر مطلوب زندگی می‌شود. اثرگذاری بالای این فرهنگ‌سازی در آینده دختران به خصوص در مناطق محروم با هیچ قسم از توانمندسازی‌های معمول زنان جهت حضور در جامعه و بازار کار و اقتصاد، قابل قیاس نیست. به این منظور علاوه بر لزوم بازنگری محتوای کتب درسی و لزوم افزودن بار آموزش مهارت‌های اجتماعی به‌صورت خاص و توجه به الگوسازی و توانمندسازی دختران در این زمینه، از اهم واجباتآموزش و پرورشاست.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری دنیای اقتصاد ، تاریخ انتشار 18 آذر 96، کدمطلب:۳۳۲۴۴۰۱، www.donya-e-eqtesad.com


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین