پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۰۱۸۱۸
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۲
در تاریخ 1 دی ماه آتش سوزی هولناکی در دریاچه شور میقان (تالاب میقان) اتفاق افتاد. عکس‌های این آتش سوزی بسیار غیرعادی بود، شبیه یک انفجار بسیار بزرگ. به یک باره دود غلیظی همه منطقه را گرفت و زود زبانه‌های دود به شهر آلوده اراک هم رسید و شاخص‌های لحظه‌ای آلودگی را جابه‌جا کرد. فعالان محیط زیست استان و بسیاری از دستگاه‌های دولتی برای مهار آتش سوزی بسیج شدند و حتی برای اطفای حریق هواپیما به منطقه ارسال شد. ضمن خسته نباشید به همه همشهریان عزیز، همراهی و بسیج آنها را بسیار می‌ستایم، اما مطمئن نیستم که این آتش‌سوزی مانند بسیاری از آتش سوزی‌ها توسط مردم خاموش شده باشد. احتمالاً همه نیزار منطقه سوخت و دیگر چیزی برای سوختن نبود و آتش هم تمام شد. نکته‌ای که تعدادی از فعالان در منطقه هم به آن اذعان داشتند.

شعار سالدر تاریخ 1 دی ماه آتش سوزی هولناکی در دریاچه شور میقان (تالاب میقان) اتفاق افتاد. عکس‌های این آتش سوزی بسیار غیرعادی بود، شبیه یک انفجار بسیار بزرگ. به یک باره دود غلیظی همه منطقه را گرفت و زود زبانه‌های دود به شهر آلوده اراک هم رسید و شاخص‌های لحظه‌ای آلودگی را جابه‌جا کرد. فعالان محیط زیست استان و بسیاری از دستگاه‌های دولتی برای مهار آتش سوزی بسیج شدند و حتی برای اطفای حریق هواپیما به منطقه ارسال شد. ضمن خسته نباشید به همه همشهریان عزیز، همراهی و بسیج آنها را بسیار می‌ستایم، اما مطمئن نیستم که این آتش‌سوزی مانند بسیاری از آتش سوزی‌ها توسط مردم خاموش شده باشد. احتمالاً همه نیزار منطقه سوخت و دیگر چیزی برای سوختن نبود و آتش هم تمام شد. نکته‌ای که تعدادی از فعالان در منطقه هم به آن اذعان داشتند.

تاریخ اطلاعات گیاه‌شناسی میقان به اواخر قرن نوزدهم بر می‌گردد، زمانی که اشتراوس تاجر آلمانی در اراک زندگی می‌کرد و گیاهانی از منطقه طرمزد دریاچه میقان جمع‌آوری کرده بود. بعد از آن هیچ اطلاعی از گیاهان منطقه منتشر نشده بود که در سال‌های 1364 و 1365 این نگارنده که هنوز دانشجوی لیسانس بود به مطالعه این منطقه به عنوان اولین پروژه علمی خود پرداختم. حاصل این تحقیق کشف سه گونه گیاهی ناشناخته و مهم برای ایران به اسامی Microcnemum corraloides، Schrenkiella parvula و Asparagus lycanonicus بود. در آن پژوهش مشخص شد که حدود یک سوم گونه‌های شناخته شده شور پسند ایران (تا آن زمان) در کویر میقان رویش داشتند. سه جزیره هم در وسط میقان بود که تا آن زمان کسی موفق به ورود به آنها نشده بود که اینجانب و یک محیط بان موفق شدیم به آنها پا گذاشته و گیاهانی را جمع‌آوری کنیم.
در سال‌های 1366 تا 1368 که من در بخش گیاه شناسی موزه تاریخ طبیعی مشغول کار بودم گزارشی از ارزش‌های اکولوژیکی این تالاب به سازمان محیط زیست منعکس و درخواست کردم که این منطقه به عنوان منطقه حفاظت شده تحت حفاظت قرار گیرد. متأسفانه یکی از کارشناس‌های دفتر محیط طبیعی – شاید بیشتر به دلایل شخصی- اجازه نداد این پیشنهاد به جریان افتد و شانس حفاظت قانونی میقان از دست رفت تا اینکه ابتدای دهه 80 کارخانه استخراج سولفات سدیم در میقان راه اندازی شد. این کارخانه ضمن تخریب بسیار گسترده با احداث جاده‌ای تا جزایر عملا میقان را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرد. این جاده که شبیه میانگذر ارومیه بود خود نقش مهمی در عدم توازن رطوبت بین دو بخش ایفای نقش کرد. در حال حاضر هم این کارخانه با شدت تمام مشغول بهره برداری، ایجاد ریزگرد و آلودگی در منطقه است. بخصوص آنکه نقش مهمی در استفاده از منابع آبی منطقه هم دارد.
حدود یک دهه است که فاضلاب تصفیه شده اراک به تالاب اختصاص داده شد. ورود این آب شیرین، گرم و مغذی به کلی میقان را وارد یک فاز جدید کرد. تالاب آب شور میقان به یک تالاب آب شیرین با منبع تأمین آب غیر متعارف تبدیل شد. تکثیر بیش از حد پشه هم مشکلاتی برای مردم منطقه ایجاد کرد. اگر چه من از کیفیت این آب اطلاعی ندارم ولی من که میقان را در شرایط مطلوب اکولوژیکی خود می‌شناختم شاهد تغییرات شگرفی در ساختار پوشش گیاهی و هیدرولوژی آن شدم. گونه نی (Phragmites australis) در منطقه رشد زیادی کرد. دوستداران محیط زیست از این تغییر استقبال کردند. چون این اکوسیستم جدید باعث جذب گروهی از پرندگان شد و به دلیل نزدیکی این دریاچه به اراک می‌توانست جاذبه‌ای گردشگری محسوب شود. ولی راستش وقتی من یک بار به این بخش تالاب نو پا گذاشتم اصلاً حس خوبی نداشتم‌، چرا که میقان یک تالاب شور بود و تنوع گیاهی و جانوری آن با شرایط جدید بیگانه بود. این شرایط اگر چه به ظاهر برای تبلیغات می‌توانست برای مدیران محیط زیست و منابع طبیعی و حتی بخشی از سمن‌ها و عکاس‌ها خوب باشد ولی به دلیل تغییری که اکوسیستم داده بود نمی‌توانست به معنای احیای تالاب تلقی شود. آتش سوزی 1 دی و فاجعه دردناک دیگری که در سال 1392 و اتفاقا در دی ماه رخ داد و باعث شد که درناهای مهاجر قبل از ترک تالاب دچار سرما و یخ زدگی شدید شوند همه دلیل بر نادرستی این روش احیا است. محدود شدن منبع آب تالاب به آب شیرین فاضلاب باعث شده که دمای تالاب حتی در زمستان با هوای بیرون تناسبی نداشته باشد و در حافظه و عادت آمد و رفت پرندگان مهاجر اختلال ایجاد کند. احتمالاً گرمای آب باعث می‌شود که آنها زنگ خطر ترک منطقه را بموقع حس نکنند و کاهش شدید دما که در منطقه اراک پدیده شناخته شده‌ای هست به یکباره پرندگان را در دام برودت شدید هوا به کام مرگ ببرد.
آتش سوزی اخیر تالاب و انفجار غیر عادی نیزارها از جنس گم شدن نگاه علمی و اکولوژیکی به فرایند احیای محیط‌های طبیعی است. تمرکز ورود آب شیرین و مغذی و رشد غیرعادی نی که اغلب به دلیل سرماهای شدید در اراک زود خشک می‌شوند انبار باروتی درست کرده بود که کافی بود با یک بی‌احتیاطی و یا عمد به انفجاری مهیب و فاجعه‌بار منجر شود که طبعا هیچ کس حتی تصورش را هم نمی‌کرد. اینکه در این آتش سوزی چه تعداد پرنده و دیگر حیوانات جزغاله شده‌اند و یا آسیب دیده‌اند را نمی‌توان تعیین کرد، ولی می‌توان گفت که مسأله احیای تالاب‌ها یک عمل علمی و دقیق است و تدابیر مدیریتی و یا احساسی در جمع‌های غیرتخصصی نتیجه درستی به همراه ندارد.
در این سال‌ها میقان تعداد بسیاری از نادرترین گونه‌های هالوفیت خود را از دست داده است که ارزش‌های اکولوژیکی و تنوع زیستی آنها بسیار بیشتر از تشکیل یک حوضچه آب شیرین و تشکیل نیزاری مصنوعی است که در آن البته پرندگان قابل توجهی هم جلب می‌شوند. از سه گونه جدیدی که من در 30 سال پیش از میقان شناسایی کردم دو تای آن قطعاً منقرض شده است و از یکی از آنها امسال فقط 4-5 نمونه پیدا کردم. میقان احتیاج به طرح مدیریتی مبتنی بر برنامه‌های کاملاً علمی دارد که دستگاه‌های مسئول هم متعهد به اجرای آن باشند. تالاب مصنوعی و تبلیغ بیش از حد بر توده کاشته شده قره داغ، داغ میقان و آثار اکولوژیکی ویرانگر خشک شدن آن را پاک نکرده است. میقان یکی از بزرگترین کانون‌های تشکیل ریزگرد در ایران مرکزی و آن هم در مجاورت یک شهر صنعتی بزرگ با مشکلات بسیار است. میقان باید با آبهای طبیعی منطقه احیا شود.
مهمترین منابع آبی میقان رودخانه‌های کرهرود، فراهان و شهراب هستند. رود کرهرود از حوضه آبریز قره کهریز تأمین می‌شود. این رودخانه از روستاهای ضامنجان، فیجان، سنجان و کرهرود می‌گذشت و با عبور از ضلع جنوبی اراک خود را به میقان می‌رساند. بنا بر گزارش خبرگزاری مهر معاون آبخیزداری منابع طبیعی استان مرکزی گفته‌اند که بیش از ۱۲ هزار سازه آبخیزداری با ظرفیت ۸۶ میلیون متر مکعب ذخیره آب در استان مرکزی وجود دارد. این حجم از عملیات غیر علمی سازه‌ای عامل اصلی مرگ میقان است. ما در بچگی خود تابستان‌ها در این رودخانه کرهرود بازی و آب تنی می‌کردیم. در زمستان‌ها همیشه این رودخانه طغیان می‌کرد و سیل جزء جدا نشدنی این رودخانه بود.
متأسفانه کارشناسانی که چندان به مسائل پیچیده روابط هیدرولوژیکی و اکولوژی در حوضه‌های آبریز آشنا نبودند و پیمانکارانی که عادت کرده‌اند با دادن نسخه‌های گمراه کننده به دولتمردان به عنوان آبخیزداری برای خود کار و کاسبی درست کنند شروع به ساخت تعداد زیادی سد‌ کوچک و بزرگ مانند دینه کبود کردند. این سدها نتیجه‌ای جز حبس آب جاری و نهایتا تبخیر آنها به هوا نداشت. در کنار آن دادن مجوزهای متعدد استخرهای پرورش ماهی هم مزید بر علت شد و جذبه اقتصادی دیگری به منطقه‌ای که سابقا کشاورزی و دامداری داشت و امروزه بشدت صنعتی شده است وارد کردند که نتیجه این بی‌تدبیری‌ها همانا خشک شدن میقان است.
با وجود آنکه چند سالی است کارگروها‌یی تشکیل شده است و شکی در نقش ویرانگر پروژه‌های آبخیزداری در منطقه نیست، ولی در این کشور پذیرش خطا مشکل ترین کاری است که مسئولین سعی می‌کنند هرگز دچار آن نشوند. همان کسانی که در این فجایع نقش داشتند -درست شبیه دریاچه ارومیه- هنوز بر مسند کارند و اجازه نمی‌دهند اشتباهاتشان اصلاح و میقان مسیر درست احیا را پیش گیرد. متأسفانه چنانچه ریاست محترم جمهوری هم به درستی در همایش حقوق شهروندی گفتند بسیاری از پروژه‌ها و پیمانکاری‌ها توسط بازنشسته‌های دستگاه هایی در دست انجام است که خود زمانی در دستگاه‌های دولتی کارشناس و مسئول بودند و مسبب مشکلات فعلی هستند. متأسفانه در منابع طبیعی موارد زیادی از این مشکلات هم دیده می‌شود واجازه نمی‌دهند مسائل با علم روز و توسط متخصصان حل شوند.
این نگارنده که شاید همه پیشرفت‌های علمی خود را مدیون تحقیقات میقان می‌دانم از مسئولان فعلی استان درخواست دارم برای حفظ سرزمینی که آنها و فرزندانشان در آن زندگی می‌کنند به دیدگاه‌های علمی توجه کنند و اجازه دهند که با احیای شبکه هیدرولوژیکی رودخانه‌های کرهرود، فراهان و شهراب و همچنین کنترل برداشت آب‌های زیر زمینی اطراف میقان حقابه میقان دوباره به آن باز گردد، کارخانه سولفات سدیم را هم تعطیل کنند و یک برنامه حساب شده برای احیای میقان متکی بر واقعیت‌های زیستی و نیاز اکولوژیکی آن
تدوین کنند.
باید دانست که بازی با محیط‌های طبیعی با روش‌های پوپولیستی و تبلیغی جواب نمی‌دهد. به جای آنکه انرژی جوانان عاشق محیط زیست شهر را به شوهای تبلیغاتی جلب کنند، باید از دانش و توان آنها در جهت بازگرداندن حقابه میقان استفاده کنند که سودش برای منابع طبیعی استان، سلامت شهروندان و حتی اقتصاد شهر بسیار ضروری و فوری است.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری روزنامه ایران ، تاریخ انتشار -----، کدمطلب:452111، www.iran-newspaper.com


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین