چند سالی است که بیمه معلم بر اساس عقود نانوشته بطور کاملاً غیرقانونی انحصار تمامی بیمههای کارکنان وزارت آموزش و پرورش اعم از بیمه حوادث دانش آموزی، تکمیلی، شخص ثالث، بدنه خودرو و... را به خود اختصاص داده است. و مدیران کل بخش تعاون و رفاه وزارت آموزش و پرورش و مدیران کل ادارات کل استانها و معاونین مالی آنها را چنان تغذیه کرده است.بسیار جالب است که خیلی رک و واضح اعلام میدارند که بیمه معلم هر ساله پولهای کلانی را به حساب ادارات کل استانها واریز کرده و مبالغی را نیز بین مسئولین اداره تعاون و رفاه استانها و کارشناسان این حوزه بطور خصوصی و خارج از چارچوب تقسیم مینماید.

شعارسال : چند سالی است که بیمه معلم بر اساس عقود نانوشته بطور کاملاً غیرقانونی انحصار تمامی بیمههای کارکنان وزارت آموزش و پرورش اعم از بیمه حوادث دانش آموزی، تکمیلی، شخص ثالث، بدنه خودرو و... را به خود اختصاص داده است. و مدیران کل بخش تعاون و رفاه وزارت آموزش و پرورش و مدیران کل ادارات کل استانها و معاونین مالی آنها را چنان تغذیه کرده است؛ که علناً و بدون هیچ اِبایی از این بیمه بطور انحصاری طرفداری کرده و چون اسم معلم را یدک میکشد این اسم را مستمسک پولشویی و رانت و... نمودهاند. بسیار جالب است که خیلی رک و واضح اعلام میدارند که بیمه معلم هر ساله پولهای کلانی را به حساب ادارات کل استانها واریز کرده و مبالغی را نیز بین مسئولین اداره تعاون و رفاه استانها و کارشناسان این حوزه بطور خصوصی و خارج از چارچوب تقسیم مینماید.
این در حالی است که ۶۰ درصد سهام بیمه معلم متعلق به سازمان کشتیرانی کشور بوده و هیچ ربطی به معلمان ندارد. بخش عمده مابقی سهام نیز متعلق به صندوق ذخیره فرهنگیان بوده و در فربه کردن اختلاسگرانِ این صندوق نقش بسزایی دارد.
این بیمه در سال ۹۷-۹۶ فقط در بخش حوادث دانش آموزی با اختصاص ۷۵۰۰ تومان به هر دانش آموز و اخذ آن بصورت اجباری از دانش آموزان مبلغی بالغ بر ۱۰۰ میلیارد تومان را جمع آوری کرده که حتی یک پنجم آن را نیز در این بخش هزینه نمیکند. تا حدی که مبلغ واریزی به حساب وزارت و ادارات کل آموزش و پرورش، با نام سود دوران مشارکت خیلی بیشتر از مبالغ واریزی با نام خسارات ناشی از نقص عضو، فوت و... دانش آموزان است.
سوال این است که معلمانِ بیچاره چه گناهی کردهاند که میبایست به هر سمت و سویی که یک عده افراد سودجو در وزارتخانه و ادارات کل میخواهند سوق داده شوند؟ آیا خدماتی که بیمه معلم به معلمان و دانش آموزان در مقابل بیمههایی که میکند ارائه میدهد؛ اصلا قابل قیاس با بیمه های برتر و برَند کشور هست؟ آیا نمیبایست که این موضوع به مناقصه گذاشته شده و بیمه معلم در این مناقصه برنده شده باشد؟
آیا بیمههای دیگر تمایلی به حضور در کنار بیمه معلم در ادارات آموزش و پرورش ندارند؟
جالب تر این است که نمایندگان بیمه معلم بدون پرداخت هیچگونه هزینهای در ادارات کل و ادارات مناطق مستقر شده و به بهانه تسهیل در امر بیمه کردنِ خوردوهای همکاران، دفتر و دستک خود را در ادارات مستقر کردهاند. و جالب تر اینکه بطحایی برخلاف شعارهایش مبنی بر زدودن فساد اداری در آموزش و پرورش و صندوق ذخیره فرهنگیان، عملا با انحصاری کردنِ حضور این بیمه در آموزش و پرورشِ سراسر کشور؛ باعث افزایش فساد و رانتخواریِ بیشتر شده، و در زمان وزارت ایشان بخشنامه هایی مبنی بر انحصار این بیمه در آموزش و پرورش صادر گشته است. و مشخص نیست سود آن به جیب کدام دسته از اطرافیان و حامیان وی میرود؟
تنها مناقصهی صوری ای که انجام شده فقط در حوزه بیمه دانش آموزی و بیمه تکمیلی بوده است و بس...
ضمنا در بحث بیمه تکمیلی تمام سودی که از کسر حق بیمه تکمیلی از حقوق فرهنگیانِ متقاضی حاصل میگردد به جیب بیمه معلم رفته و بیمه آتیه سازان فقط بعنوان پیمانکار، در جمع آوری این سودها و پیچاندن معلمان نقش بازی میکند. همچنین در این روش، پرداخت حق بیمه از سوی دولت و وزارت آموزش و پرورش در هاله ای از ابهام قرار گرفته و راه فرار خوبی برای وزارتخانهٔ تحت مدیریتِ بطحایی جهت عدم پرداخت سهم دولت است.
بطحایی میبایست در جریان استیضاح خود به این سوال نیز پاسخ بدهد که بر اساس کدام قانون، این حق انحصاری را به بیمهی کم توان و تقریبا ورشکستهی معلم داده است؟ تا جایی که بیمههای دیگر حتی حق ندارند از هفت فرسنگی ادارات آموزش و پرورش نیز عبور کنند!؟
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از کانال اخبار فرهنگیان، FarhangianNews1@