شعارسال: صابر آزاد ایتان دانشجوی دکتری تبدیل انرژی از دانشگاه تهران گفت: بهتر است در ابتدا نگاهی به وضعیت حال کشورمان داشته باشیم تا بتوانیم آینده شرایط انرژی و مصرف انرژی را پیشبینی کنیم. هماکنون مهمترین مشکل صنعت برق ما وضعیت اقتصادی صنعت برق است که هزینه و سودش با هم متناسب نیست. یعنی قیمت تولیدی برق بیشتر از قیمت فروش برق است. مثلا قیمت تولید برق 110 تومان است و قیمت فروش آن 70 تومان و این اختلاف 30 تا 40 تومانی بدون احتساب هزینه سوخت است. اگر قرار باشد که هزینه سوخت را هم اضافه کنیم، حداقل قیمت برق 300 کیلووات ساعتی 350 تومان خواهد بود.
وی افزود: برای این که صنعت برق بچرخد، باید دو کار همزمان انجام دهد. یکی این که با استفاده از روشهای مختلف هزینه تولید را کاهش دهد. یعنی مرتباً با استفاده از روشهای مختلف هزینه تولید برق را کاهش دهد و از سوی دیگر قیمت تمام شده را به آهسته آهسته به قیمت فروش برق نزدیک کند. در قانون هدفمندی یارانهها و در برنامه ششم توسعه ماده 39 هم تأکیده شده که قیمت برق باید به قیمت تمامشده برسد و در اسناد بالادستی مثل سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در بند سوم روی کاهش شدت انرژی و بحث عدالت انرژی تأکید شده است.
شکل مصرف بر قیمت برق تأثیرگذار است
یکی از مباحثی که خیلی از آن غفلت شده است این است که خود شکل مصرف بر قیمت تولیدی تأثیر میگذارد. اگر منحنی مصرف را رسم کنیم، اختلاف پیک مصرف در زمستان و تابستان به بالای 22 هزار مگاوات میرسد و وزرات نیرو برای این که توان مصرفی را در فصل تابستان برای مردم تأمین کند، باید نیروگاههایی-چه گازی، چه خورشیدی و چه هستهای- تأسیس کند تا در فصل زمستان یا تابستان که پیک مصرف برق است، برق مازاد را تأمین کند.
آزاد ایتان گفت: برای این که ذهنمان روش شود، فرض کنید که هزینه ساخت نیروگاههای گازی نیم میلیون دلار بر مگاوات است. اگر دلار را 4 هزار و 200 تومان حساب کنیم، در سه ماه فصل تابستان روزی 6 ساعت، چهار ساعت پیک روز و دو ساعت پیک شب این نیروگاه وارد مدار میشود. در این شرایط اگر قرار باشد که فقط هزینه اول نیروگاه برگردد- و بدون احتساب تورم، هزینههای انتقال و توزیع و بحث سوخت- قیمت برق حدوداً کیلووات ساعتی 700 تومان در میآید. حال اگر همان نیروگاه در طول سال فقط یک ماه تعطیلات داشته باشد و به صورت 11 ماه تمام کار کند، قیمت برقش کیلووات ساعتی 70 تومان میشود.
با این تفاسیر میبینید که شکل مصرف روی قیمت مصرفی تأثیر میگذارد.
درست مصرف کردن برق، کم مصرف کردن نیست
درست مصرف کردن برق الزاماً به معنای کم مصرف کردن نیست. در زمانهای پیک در فصل تابستان باید مصرف کاهش پیدا کند ولی در فصل زمستان برعکس است و باید مصرف بالا برود. از همین رو بهتر است که نیروگاههای برق در فصل زمستان برق را به کشورهای دیگری مثل روسیه صادر کند تا میزان قیمت تولید برق را کاهش دهد.
آزاد ایتان گفت: مسألهای که روی آن خیلی بحث شده است، کاهش پیک شبکه است. یعنی ایامی از سال مثل تابستان که به یک باره وسایل سرمایشی مثل کولر گاری وارد مدار میشوند، پیک مصرف بهشدت بالا میرود. اما کمتر به موضوع کاهش مصرف کولرهای آبی پرداخته شده است.
وی افزود: متأسفانه بعد از 50 سال از تولید کولرهای آبی در کشور، هنوز 98 درصد آنها در رده انرژی F و G قرار دارند. یعنی مصرف بالایی دارند و حتی بعد در طول زمان هم با افزایش استهلاک کولرها، مصرفشان بالاتر هم میرود. تقریباً توان مصرفی هر کولر آبی 500 وات است اما اگر بتوان این توان را به 200 وات کاهش داد و فرض کنیم که 16 میلیون کولر آبی در کشور وجود داشته باشد، در این صورت حدود 3 هزار و 200 مگاوات توان مصرفی برق آن هم در پیک شبکه کاهش پیدا میکند و در نتیجه میتوان 6 هزار و 400 میلیارد تومان در مصرف برق صرفهجویی کرد.
به گفته وی، هماکنون در کشورمان کولرهای آبی با رده انرژی A و B تولید میشود اما متأسفانه شرکتهای سازنده آنها گمنام هستند. علاوه بر این، اختلاف قیمت این کولرها با کولرهای رده انرژی بالاتر خیلی کم و در حدود 100 هزار تومان است. پس از همین رو باید به سمتی پیش برویم که با حمایت از شرکتهای سازنده کولرهای گازی کممصرف، در مصرف و هزینه برق صرفهجویی کنیم. هماکنون مخترعانی در کشور کولرهای آبیای تولید کردهاند که توان 200 واتی دارند ولی در عین حال ظرفیت برودتی آنها هم بالاست. باید به استعدادهای کشورمان کمک کنیم تا بتوانند در این مسیر گامهای بهتری بردارند.
وی معتقد است که این موضوع در مورد کولرهای گازی هم صدق میکند. در کشور کولرهای گازی بسیاری به ویژه در جنوب کشور مصرف میشود و در حالی که ما کولرهای گازی تولید داخل با رده انرژی A داریم، مردم به سمت خرید کولرهای گازی ساخت شرکتهایی مثل سامسونگ میروند که رده انرژی آنها B است.
الگوی 10 درصدی
صابر آزاد ایتان گفت: در کشور ما غالب مردم یک الگوی مصرف دارند یعنی 90 درصد مردم یک جور برق مصرف میکنند ولی 10 درصد جور دیگر. با توجه به آمار، 30 درصد برق تهران را همان 10 درصد پرمصرف مردم مصرف میکنند. اگر این 10 درصد مثل بقیه مصرف میکردند به مشکل بحران برق نمیخوردیم و آنقدر کمبود برق نداشتیم که بخواهیم در زمان پیک 5 هزار مگاوات نیروگاه بسازیم.
وی افزود: متاسفانه مسئولان به جای این که الگوی مصرف این 10 درصد را تغییر دهند، یارانه انرژی میدهند. بعد از گذشت هشت الی 9 سال از قانون هدفمندسازی یارانهها هنوز قیمتها بهگونهای است که هر کسی بیشتر مصرف میکند یارانه بیشتری به او تعلق میگیرد. پس چرا ما باید دوباره به یک عدهای یارانه انرژی پرداخت کنیم؟
به گفته وی، کشور مکزیک در سال 2002 مردم را به سه دسته تقسیم کرد که عبارت بودند از 75 درصد مردم با مصرف کم، 20 درصد با مصرف متوسط و پنج درصد با مصرف بالا. دولت مکزیک قیمت برق این پنج درصد را بالا برد و باعث شد که جمعیت پرمصرفها از پنج درصد به دو درصد برسد.
وی گفت: پس در کشور ما هم باید نظام تعرفهگذاری درستی وضع شود. میتوان پیشنهاد داد که حتی یارانهها استانی یا شهری شوند. با این حال دیگر نباید اینچنین شود که هر کسی که بیشتر برق مصرف میکند، بیشتر یارانه میگیرد. در واقع هر کسی که خارج از الگو مصرف میکند، نهتنها باید یارانهاش صفر شود، بلکه باید گاهی یارانه منفی هم داشته باشد؛ زیرا افرادی که مصرف بالایی دارند، معمولاً افراد پولدار هستند وگرنه مردم عادی چقدر مصرف دارند؟
گفتنی است که آمریکا نیز در سال 2000 با بحران برق مواجه شد. در نتیجه در کالیفرنیا، تعرفههای برق را بهگونهای تغییر دادند که قیمت برق پلههای بالاتر گرانتر شد؛ مثلا 80 تا 90 درصد. ولی پلههای پایینتر فقط سه درصد گران شد.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری آنا ، تاریخ انتشار: 20 شهریور 1397 ، کد خبر: 414283 ، www.ana.ir