شعارسال: ارتش سوریه و متحدانش برای آغاز عملیات آزادسازی ادلب از اشغال گروههای
تروریستی آماده میشوند، معارضین سوری دچار اختلاف هستند و گروههای تروریستی نیز
بیش از هر زمان دیگری در موضع ضعف قرار دارند. در این نوشتار، ضمن اشاره مختصر به
صحنه سیاسی و نظامی بحران سوریه، علل تاخیر در آغاز عملیات ادلب و تاکتیکها و
سناریوهای غرب به رهبری آمریکا در خصوص عملیات ادلب بررسی میشود.
7 سال و نیم از بحران سوریه میگذرد و توازن سیاسی و نظامی در این بحران آشکارا به نفع نظام سوریه تغییر پیدا کرده است. در صحنه سیاسی، نظام سوریه و متحدان خارجی آن شامل ایران و روسیه موضع برتری در قیاس با معارضین و حامیان آنها دارند. این در حالی است که معارضین سوری جبهه واحد و یکپارچهای نیستند و در حال حاضر شامل 3 گروه هستند: معارضین وابسته به مسکو، معارضین وابسته به ترکیه و معارضین وابسته به عربستان سعودی. معارضین وابسته به مسکو اغلب در داخل سوریه زندگی میکنند و مواضعی نزدیک به روسیه و حتی ایران به لحاظ سیاسی دارند. از دیگر سو، میان معارضین وابسته به ترکیه و وابسته به عربستان سعودی اختلاف جدی وجود دارد؛ زیرا ترکیه از معارضین اخوانی حمایت میکند، اما عربستان سعودی با اخوانیها مخالف است. اختلافهای سیاسی میان آنکارا و ریاض که پس از کودتای جولای 2016م در ترکیه به وجود آمد، سبب اختلاف جدی میان معارضین وابسته به ترکیه و عربستان نیز شده است. در صحنه نظامی نیز ارتش سوریه و متحدان آن گامهای نهایی را برای آغاز عملیات آزادسازی ادلب از اشغال گروههای تروریستی بر میدارند.
عملیات ادلب؛ علل تاخیر
رابرت فیسک در مقالهای که روزنامه فرانسوی «لوگران سوار» منتشر کرد، نوشت: ادلب مدتهاست که به سطل زبالهای از دشمنان سوریه مبدل شده و مملو از افراطگرایانی از النصره، داعش و سایر گروههای افراطگرایی است که حاضر نشدهاند تسلیم شوند و از شهرهای بزرگ به ادلب منتقل شدهاند.» ارتش سوریه و متحدانش هنوز عملیات ادلب را آغاز نکردهاند. علل تاخیر در آغاز این عملیات نیز بیش از همه به چند موضوع موقعیت جغرافیایی ادلب، میزان جمعیت ادلب و موضع غرب به خصوص آمریکا باز میگردد.
الف) موقعیت جغرافیایی ادلب: استان ادلب منطقهای کوهستانی است و همین کوهستانیبودن سبب میشود عملیات آزادسازی این استان از اشغال تروریستها سختتر از دیگر عملیاتی باشد که تاکنون ارتش سوریه و متحدانش علیه تروریستها انجام دادند.
ب) میزان جمعیت ادلب: استان ادلب حدود 3.5 میلیون نفر جمعیت دارد و همین میزان جمعیت نیز عامل دیگر تاخیر در آغاز عملیات ادلب است. شمار جمعیتی که در ادلب حضور دارند، سبب تبلیغات گسترده غرب و مخالفان علیه نظام سوریه شده است. با این حال، نگرانی درباره بروز فاجعه انسانی در ادلب بیش از آنکه مربوط به غیرنظامیان باشد، نگرانی در خصوص 100 هزار تروریستی است که در این استان حضور دارند. در واقع، سخنگفتن از فاجعه انسانی در سوریه بیش از هر زمان دیگری در زمان تحتفشارقرارگرفتن تروریستها کاربرد دارد. ریچارد بلک، سناتور جمهوریخواه ایالت ویرجینیا آمریکا، با اشاره به بهرهگیری ابزاری از نگرانیهای انسانی گفت: «سخن از فاجعهای انسانی در ادلب، در حالی است که هر زمان گروههای تروریستی در معرض تهدید قرار میگیرند، این سخن تکرار میشود.»
پ) موضع ترکیه: از دلایل اصلی تاخیر در آغاز عملیات ادلب، مخالفت ترکیه با این عملیات است. مخالفت ترکیه سبب بروز اختلاف اساسی میان دولتهای آنکارا و مسکو شد که این اختلاف میان اردوغان و پوتین در نشست تهران که 16 شهریورماه 1397هخ برگزار شد، جلوی دوربینهای تلویزیونی نیز نمود پیدا کرد. استان ادلب در شمال سوریه در مرزهای جنوبی ترکیه قرار دارد و از دید ترکیه همین مجاورت جغرافیایی سبب میشود که با آغاز عملیات ادلب غیرنظامیان سوری زیادی به سمت مرزهای ترکیه حرکت کنند، در حالی که ترکیه اکنون نیز میزبان بیش از 3 میلیون آواره سوری است. در همین راستا، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، با بیان اینکه در ادلب 3.5 میلیون شهروند حضور دارند، مدعی شد که باید جلوی کشتهشدن این جمعیت را گرفت. از سوی دیگر، اغلب گروههای تروریستی که در ادلب مستقر هستند، گروههایی همسو با ترکیه محسوب میشوند و حتی جبهه النصره که به عنوان گروهی تروریستی شناخته شد، به طور غیررسمی مورد حمایت ترکیه قرار دارد.
ت) موضع غرب: از دیگر علل اصلی تاخیر در آغاز عملیات ادلب، موضع غرب به رهبری آمریکا در خصوص این عملیات است. استان ادلب برای غرب اهمیت زیادی دارد؛ زیرا استان ادلب تنها استان باقیمانده در اشغال تروریستهای تحتحمایت بازیگران خارجی است. حسین عبدالعزیز در مطلبی که پایگاه اینترنتی العربی الجدید منتشر کرد، نوشت: «شکست کامل یا نسبی گروههای نظامی در ادلب موجب خواهد شد آنها به نیروهای ناکارآمدی تبدیل شوند که در اساس قادر نخواهند بود توان خود را بازیابند. به عبارت دیگر، این گروهها دیگر قدرت اتخاذ تصمیمات نظامی نخواهند داشت و بر این اساس، جنگ میان رژیم سوریه و مخالفان دستکم بر اساس موازنه راهبردی موجود به پایان خواهد رسید.» به دیگر زبان، با آزادسازی استان ادلب، دولت سوریه به طور کامل بر سرزمین خود مسلط میشود و پایان عملیات ادلب نیز پایان توطئههای رنگارنگی است که دولتهای غربی و وابستگان منطقهای آن علیه سوریه دنبال کردهاند. لذا، غرب به خصوص آمریکا تلاش میکنند مانع آغاز عملیات ادلب شود و یا دستکم آغاز این عملیات را با هدف کمک بیشتر به تروریستها به تاخیر بیندازد. در همین راستا، دولت آمریکا ناوشکن «یواساس سالیوان» را با 56 راکت کروز و یک فروند بمبافکن بی-1بی در قطر مستقر کرده تا برای حمله به سوریه آماده باشد. ناوشکن «بالکلی دیدیجی ۸۴» آمریکا نیز 21 شهریور 1397هخ از طریق تنگه جبلالطارق وارد دریای مدیترانه شد و مجهز به موشکهای هدایتشونده است. با ورود این ناوشکن، تعداد شناورهای آمریکایی «تامهاوک» آماده حمله به سوریه در دریای مدیترانه به ۲۰۰ فروند رسید. نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد، 21 شهریور 1397هخ در مصاحبه با فاکس نیوز گفت: «نه فقط با حمله شیمیایی، بلکه با هرگونه حملهای به ادلب برخورد خواهد شد.» آمریکا در حالی ناوشکنهای جدیدی را در قطر و دریای مدیترانه با هدف حمله احتمالی به سوریه مستقر کرد که واشنگتن در حال حاضر تنها در سوریه 13 پایگاه نظامی و بالغ بر 9 هزار نیروی نظامی دارد. نکته مهم این است که روسیه نیز در مقابل اقدامها و مانورهای نظامی که آمریکا طی هفتههای اخیر انجام داد، در شهریورماه 1397هخ بزرگترین مانور خود طی 40 سال گذشته را در دریای مدیترانه به اجرا گذاشته تا به نوعی نشان دهد در حمایت از نظام سوریه در عملیات ادلب جدی است.
حمله آمریکا به سوریه، سناریویی قابلانتظار
به نظر میرسد سومین حمله آمریکا به سوریه در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ قطعی باشد. نخستین حمله نظامی آمریکا به سوریه در مارس 2017م و دومین حمله نیز به طور مشترک با بریتانیا و فرانسه در آوریل 2018م انجام شد. به نظر میرسد اکنون تنها زمان انجام سومین حمله آمریکا علیه سوریه محل تردید است. در این خصوص دو دیدگاه وجود دارد:
الف) دیدگاه نخست؛ حمله پیشدستانه قبل از آغاز عملیات ادلب: دیدگاه نخست این است که آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که عملیات ادلب نزدیک است. بنابراین، آمریکا درصدد انجام «تک(تهاجم) مختلکننده» یا یک «حمله پیشدستانه» در سوریه است. در صورتی که آمریکا این حمله را انجام دهد، میتواند سبب تاخیر در آغاز عملیات ادلب توسط ارتش سوریه و متحدانش حتی تا ماهها شود. حمله پیشدستانه آمریکا به سوریه این پیام را به گروههای تروریستی در ادلب منتقل میکند که همچنان تحتحمایت واشنگتن قرار دارند.
ب) دیدگاه دوم؛ حمله علیه سوریه پس از آغاز عملیات ادلب: دیدگاه دیگر این است که آمریکا در شرایط کنونی بهانه لازم را برای حمله به سوریه ندارد. بنابراین، آمریکا و متحدانش منتظر آغاز حمله ارتش سوریه و متحدان آن به ادلب میشوند و پس از آغاز این حمله با بهرهگیری وسیع از رسانهها و در تبلیغات سنگینی نظام سوریه را به استفاده از سلاح شیمیایی متهم میکنند؛ موضوعی که طی هفتههای اخیر بارها توسط مقامات روسی مطرح شده است. ریچارد بلک، سناتور جمهوریخواه ایالت ویرجینیا آمریکا، نیز در این خصوص گفت: «اطلاعاتی در اختیار داریم که سرویسهای اطلاعاتی انگلیس قصد دارند حملهای شیمیایی به ادلب سوریه ترتیب دهند تا پس از اجرای آن، نظام سوریه را متهم کنند و سوریه را مسئول این حملات شیمیایی نشان دهند.» در صورتی که آمریکا پس از آغاز عملیات ادلب به سوریه حمله کند، در واقع سناریوی «الشعیرات» در آوریل 2017م را تکرار کرده است. در آوریل 2017م هم آمریکا به بهانه حمله شیمیایی نظام سوریه به خان شیخون در استان ادلب، پایگاه هوایی الشعیرات را در استان حمص سوریه هدف حملات موشکی خود قرار داد.
نتیجه
میتوان عملیات ادلب را گام پایانی مبارزه با تروریستها در سوریه عنوان کرد. ادلب تنها مکانی است که گروههای تروریستی تحتحمایت خارجی در سوریه اکنون در اختیار دارند. مجموعهای از شرایط جغرافیایی و انسانی و مخالفت ترکیه و غرب سبب شد آغاز عملیات ادلب با تاخیر مواجه شود. به نظر میرسد غرب به رهبری آمریکا دو سناریو را به طور همزمان درباره بحران سوریه پیگیری میکند: الف) سناریوی نخست: «تداوم بحران» در سوریه است. غرب به رهبری آمریکا به اهداف خود در سوریه از جمله براندازی نظام این کشور دست پیدا نکرده است. از این رو، تلاش میکند شعلههای جنگ در سوریه خاموش نشود؛ زیرا در شرایط کنونی اگر جنگ در سوریه پایان یابد، ضمن اینکه به منزله بقای بشار اسد در قدرت است، به معنای تثبیت توازن قدرت به نفع روسیه در سطح جهانی و جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه خاورمیانه خواهد بود. حمله احتمالی به سوریه با بهانه استفاده نظام سوریه از سلاح شیمیایی نیز با همین هدف تداوم بحران در این کشور انجام خواهد شد. ب) سناریوی دوم: کارشکنی در مذاکرات با هدف کاهش نقش اسد. مذاکرات درباره سوریه از یک سو با ابتکار روسیه، جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قالب مذاکرات آستانه و مذاکرات سهجانبه روسای جمهوری روسیه، ایران و ترکیه و از سوی دیگر، با نظارت سازمان ملل متحد و مشارکت بازیگران منطقهای و جهانی، هیات سوری و معارضان در ژنو برگزار میشود.
در حالی که هشتیمن دور مذاکرات ژنو درباره سوریه در دسامبر 2017م (9 ماه پیش) برگزار شد و هیچ نتیجهای نداشته است، نهمین دور مذاکرات آستانه در آوریل 2018م برگزار شد. مذاکرات آستانه از مهمترین و موفقترین مذاکراتی است که درباره سوریه برگزار شد؛ چراکه چهارمین دور این مذاکرات در آوریل 2017م منجر به ایجاد مناطق کاهش تنش در سوریه شد که ایجاد این مناطق نقش زیادی در کاستن از فاجعه انسانی و پیروزیهای میدانی ارتش سوریه و متحدان آن داشته است. مذاکرات روسای جمهوری سه کشور روسیه، ایران و ترکیه نیز تاکنون 3 بار در سوچی روسیه، آنکارا و تهران برگزار شد. در واقع، آخرین دور این نشست سهجانبه روز 16 شهریورماه 1397هخ در تهران برگزار شد. اگرچه در نشست تهران، اختلافهای میان ترکیه با روسیه و ایران در خصوص عملیات ادلب آشکار شد، اما در این نشست نیز مانند 2 نشست سوچی و آنکارا بر لزوم حفظ تمامیت ارضی سوریه تاکید شده است. آمریکا با اینکه در این مذاکرات آمریکا حضور ندارد، اما تلاش میکند «به شکل غیابی» بر این مذاکرات تاثیر بگذارد و این تاثیرگذاری نیز در قالب درخواست برای کاهش نقش بشار اسد در آینده ساختار قدرت این کشور است. در واقع، آمریکا و متحدانش که در عرصه نظامی و میدانی موفق بهکنارزدن بشار اسد از قدرت و براندازی نظام سوریه نشدند، در عرصه سیاسی تلاش میکنند دست کم نقش بشار اسد را در ساختار آینده قدرت سوریه کاهش دهند.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت شمس، تاریخ انتشار: 23مهر1397 ، کدخبر: 182305: www.npps.ir