پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۲۲۴۷
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۳۹۵ - ۰۳:۵۳
جنبش زنان فمینیست در ابتدای قرن بیستم با درخواست زنان برای داشتن حق رای آغاز شد.

شعار سال:

این نوشته تجربه و ارزیابی شخصی یک دکتر اسپانیایی است که به مذهب تشیع گرویده و هم‌اکنون در ایران شاهد آن است که تا چه اندازه فمینیست در بین جوانان، افراد مشهور و... در حال ترویج است بدون اینکه هیچ یک از آنان معنی واقعی آن را در پشت جملات زیبا و فریبنده بدانند و حتی نمی‌توانند تصور کنند که حاکمیت این تفکر چه ضررهایی بر سر خانواده‌های غربی و به‌ویژه اسپانیایی وارد آورده است. 

***
تاریخچه اجمالی فمینیسم
جنبش زنان فمینیست در ابتدای قرن بیستم با درخواست زنان برای داشتن حق رای آغاز شد. با توجه به اینکه این خواسته منطقی به نظر می‌رسید، بعد از چند سال اکثر کشورها شروع به دادن این حق به زنان نمودند. چندی پس از آن‌، گروه فمینیست‌ها شروع به ارائه درخواست‌های بیشتری کردند، مانند داشتن حقوق برابر با مردان در موقعیت شغلی مشابه، داشتن شغل‌های مدیریتی در شرکت‌ها و سازمان‌ها و... سرانجام در بسیاری از کشورهای غربی به دلیل فشار گروه‌های فمنیستی قوانینی را تصویب کردند که در آنها بین زنان و مردان تفاوتی قائل نمی‌شدند. واضح است که از نظر ذهنی، جسمی، روحی و فیزیولوژیک بین زنان و مردان تفاوت وجود دارد اما با این وجود آنان به برابری یکسان در تمام امور بین زنان و مردان دست یافتند. پس از آن اغلب این گروه‌ها که به خواسته‌های برابری حقوق خود با مردان رسیده بودند ادامه دادن این راه با سازمان‌های فمینیسمی را متوقف کردند. با این حال افراطی‌ترین گروه‌هایی که اکثرا توسط همجنسگرایان زنان اداره می‌شد به آن بسنده نکرده و پا را فراتر گذاشته و درخواست‌های بیشتری کردند. درخواست آنان آزادی ازدواج مردان با مردان و زنان با زنان و داشتن حقوق یکسان با خانواده‌های معمولی و طبیعی بود. آنها معتقد بودند که اگر زنی بخواهد به جای ازدواج و ارتباط جنسی با مردان، با یک زن ارتباط داشته باشد، این هم نوع دیگری از حقی است که آنها باید از آن برخوردار شوند.
تجربه فمینیسم در اسپانیا
در سال 2005 دولت اسپانیا تغییر کرد و دولت جدیدی جای آن را گرفت. رئیس‌جمهور جدید اسپانیا شخصی به نام ساپاترو بود که  شخصا خود را فمینیست افراطی معرفی کرد و وزرایی را برگزید که برخی از آنان از همجنسگرایان زن و مرد بودند. او اولین شخصی بود که در دنیا ازدواج بین همجنسگرایان را آزاد و قانونی اعلام کرد و نیز این اولین قانونی بود که در کشورش به عنوان ریاست جمهور صادر کرد. (در اسپانیا دولت و ریاست جمهور قدرت قانونگذاری دارند) کشور اسپانیا در رابطه با جنبش فمینیسم از باقی کشورها  افراطی‌تر است و نیز حتی بقیه کشورها نظریه‌های فمینیستی و قوانین فمینیستی آن را کپی می‌کنند. هنگامی‌ که قانون ازدواج همجنسگرایان در اسپانیا به تصویب رسید آنان دارای حقوق یکسان با ازدواج‌های طبیعی شدند مانند حق فرزند‌خواندگی، حق ارث بردن از همسر (مانند یک همسر بیوه از شریک زندگی خود).
در اسپانیا سواحلی مخصوص همجنسگرایان وجود دارد که به صورت کاملا عریان می‌توانند در آنجا حضور یافته و حتی به انجام اعمال جنسی بپردازند.
با توجه به اینکه همجنسگرایان در مکان‌های عمومی  مایل به استفاده از سرویس بهداشتی خانم‌ها هستند، آنها در تلاش هستند تا در کنار سرویس بهداشتی خانم‌ها و آقایان، سرویس بهداشتی مخصوص همجنسگرایان نیز قرار دهند!
دولت جدید اسپانیا حتی برنامه درسی کودکان در مدارس را نیز تغییر داده است و دروسی را قرار داده است که به کودکان آموزش می‌دهد با این مضمون که همجنسگرا بودن بهتر است زیرا در ازدواج و روابط شخصی محدودیتی برای انتخاب هم جنس خود یا جنس مخالف نخواهید داشت. همین‌طور هم‌اکنون در مدارس اسپانیا درسی وجود دارد که معلم آن، زنان فمینیست افراطی‌ای هستند که به کودکان آموزش می‌دهند که نباید خود را تا 12 سالگی به عنوان یک دختر یا پسر بشناسند زیرا در این سن می‌توانند مطمئن باشند که می‌خواهند جنس خودشان باشند یا جنس مخالف.
ایدئولوژی فمینیست‌ها کاملا احمقانه و بی‌معنی است زیرا تلاش می‌کند که هیچ کس خود را با جنسیت طبیعی‌ای که زاده شده است، نشناسد و در سرنوشت آتی خود تصمیم بگیرد که می‌خواهد یک مرد باشد یا زن.
فمینیست‌ها ادعا می‌کنند که در بعضی از شغل‌ها تعداد مردان از زنان بیشتر است. بنابراین دولت قوانین را به طوری عوض کرد که برای شرکت‌ها و سازمان‌ها ضروری است که در تمام مرتبه‌ها تعداد زن‌ها و مردان باید برابری کند حتی اگر این شغل‌ها با توجه به شرایط آنها مردانه باشند برای مثال، در امتحان ورودی آتش‌نشانی شرط زن بودن مهم‌تر از قد بلند است. بنابراین زنی که از نظر بدنی ضعیف هم باشد به مردی که قدبلند و قوی‌ هیکل باشد ارجحیت دارد. بارها اتفاق افتاده است که در حوادث آتش‌سوزی، زنان آتش‌نشان برای نجات مردان قوی هیکل و سنگین وزن از نردبان بالا رفته اما به خاطر تحمل نکردن وزن فرد آسیب‌دیده قادر به نجات او نشده‌اند.
تشکیل وزارتخانه برابری
چند سالی است که دولت اسپانیا اقدام به ایجاد وزارتخانه‌ای به نام وزارت برابری نموده است که هدف از آن‌، تغییر تمام کشور و مطابقت دادن قوانین بر اساس قوانین افراطی فمینیستی است و آنان قانون‌های بسیار دیکتاتور‌مآبانه‌ای در این راه علیه آزادی مردم تصویب کرده‌اند. برای مثال در اسپانیا اگر کسی بگوید که همجنسگرایان انسان‌های معمولی نیستند به زندان خواهد رفت. این وزارت برابری در واقع قوانینی وضع کرده است که کاملا مخالف برابری است و نابرابری را ترویج می‌دهد. آنها به جای کمک کردن به زنان برای یادگیری و آموزش مهارت‌های لازم و توسعه آن، قوانین تبعیض‌آمیز را علیه مردان وضع می‌کنند. برای مثال هنگامی که یک مرکز پزشکی قصد استخدام یک دکتر را داشته باشد، ویژگی زن بودن مهم‌تر از سطح دانش دکتر از علم پزشکی است. این وضعیت سبب شده برخی از زنانی که فمینیست نیستند شکایت کنند که این سیاستمداران زنان را احمق و بی‌خرد فرض می‌کنند زیرا آنان نمی‌توانند آنقدر خوب و شایسته باشند که برای گرفتن یک شغل از نظر دانش و تخصص در سطح مردان باشند.
دولت اسپانیا نام این قوانین را تبعیض مثبت گذاشته است. اما تبعیض همیشه  یک ضد ارزش است و نکته منفی محسوب می‌گردد مانند این است که بگوییم دزدی مثبت یا شکنجه مثبت.
تصویب قوانین ضد مردان
بعد از آنکه فمینیسم به قوانینی دست یافت که حتی زنان را از مردان برتر می‌دانست، قدم بعدی که انجام دادند این بود که اعلام کردند تمام مردان بد و تمام زنان خوب هستند. در ذهن بیمار زنان فمینیست همجنسگرا، تنفری عمیق از مردان  وجود دارد و به همین دلیل آنان می‌خواهند که از قوانین علیه مردان استفاده کنند.
دولت اسپانیا قانونی را تصویب کرد که تنها علیه مردان بود، بنابر این قانون، زنان علیه مردان حمایت می‌شوند اما در واقع این قانون یک حمله مستقیم به مردان است زیرا که از نظر این قانون تنها مرد بودن مانند مجرم بودن است. برای مثال اگر یک زن اتهامی را علیه یک مرد وارد سازد، سخنان او به عنوان مدرک کافی است تا مرد به زندان فرستاده شود، این زن احتیاج به هیچ مدرک دیگری برای اثبات ادعای خود ندارد. پس از آن قانون، دولت هرساله صدها میلیون یورو به این سازمان‌های فمینیستی تخصیص می‌دهد و آنان 20درصد این مبلغ را به زنانی می‌دهند که علیه مردان اتهامی را در دادگاه وارد سازند و 80درصد این مبلغ را برای خود نگه می‌دارند. به همین دلیل این سازمان‌ها و رهبران آنها علاقه بسیاری دارند تا تعداد زنان بیشتری علیه مردان شکایت کنند تا از این طریق آنان پول بیشتری دریافت کنند. این مطلب نشان می‌دهد تا چه اندازه سازمان‌های فمینیستی در اسپانیا دچار فساد مالی و دزدی هستند. برای ترویج شکایت‌های بیشتر علیه مردان، وزرای فمینیست در کابینه دولت تعدادی از قوانین را به نفع زنان تغییر داده‌اند تا آسان‌تر بتوانند علیه مردان شکایت کنند. برای مثال اگر یک زن علیه مردی به پلیس شکایت کند، معمولا بدون هیچ مدرکی مرد به زندان می‌رود و همیشه زن از طرف این سازمان‌های فمینیستی حقوقی را دریافت می‌کند. همین‌طور فمینیست‌ها با تبلیغ در تلویزیون و روزنامه‌ها از زنان می‌خواهند که اگر همسر یا هر مردی علیه یک زن هرگونه خشونتی کرد یا حتی با لحن بد با زن صحبت کرد، حتی با وجود نبودن هیچ مدرکی دال بر خشونت از فرد مورد نظر شکایت کرده زیرا که تنها سخنان یک زن برای این امر کافی است. همین‌طور اگر در اسپانیا یک زن مهاجر به صورت غیر قانونی در اسپانیا باشد و علیه مردی شکایت کند، اقامت قانونی اسپانیا، حقوق ماهانه و حتی در بعضی موارد یک آپارتمان برای سکونت دریافت می‌کند. همین‌طور زنی که به مردی اتهامی را وارد می‌سازد در گرفتن شغل، نسبت به بقیه اولویت خواهد داشت.
تمام این قوانین سبب ترویج شکایت دروغین و وارد ساختن اتهام دروغ به مردان بسیاری شده است. اگر در دادگاه به صورت واضح متوجه شوند که این زن شکایت دروغی را مطرح کرده است، قاضی از طرف دولت دستور دارد که علیه آن زن اقدامی انجام ندهد و یا در بعضی موارد تنها مجبور به پرداخت مبلغ ناچیزی به عنوان جریمه می‌شود. بعد از تصویب این قانون، نرخ شکایت و اتهام‌زنی علیه مردان در اسپانیا بسیار افزایش یافت و هر سال بین 150000تا2000000 شکایت علیه مردان وارد می‌شود. چند قاضی به این قانون اعتراض کردند و اعلام کردند که در حدود 80درصداین شکایت‌ها دروغ  و اتهام نادرست است، بعد از آن تمام آنان از کار برکنار شده و مجبور به پرداخت جریمه به دادگاه شدند.
به دلیل این شرایط وکلای سازمان‌های فمینیستی زنان را تشویق می‌کنند تا علیه همسر خود شکایت کرده، طلاق گرفته و به این صورت صاحب تمام اموال همسر خود شوند. برای مثال بسیار معمول است که زنی متاهل که دارای معشوقه است علیه همسر خود ادعای خشونت جنسی می‌کند و هنگامی که همسر او به زندان رفت، با معشوقه خود در خانه همسرش زندگی را ادامه می‌دهد.
در اسپانیا نرخ بیکاری جوانان در حدود 50درصد می‌باشد، به همین دلیل بسیاری از زنان نیز علیه مردان شکایت می‌کنند تا بتوانند راحت‌تر استخدام شده و نیز حقوقی را دریافت کنند.
همین‌طور بین مهاجران غیرقانونی  نیز این امر رواج بسیاری دارد تا از این طریق بتوانند صاحب اقامت قانونی، حقوق و مسکن شوند.
سرانجام این تنفر به وجود آمده در جامعه اسپانیا گسترش یافته و سبب شده است که اکنون در تلویزیون تبلیغاتی رایج شده است که حتی فرزندان را علیه والدین تشویق می‌کنند تا اگر مورد یک تنبیه، سیلی یا حتی دعوا کردن والدین با صدای بلند یا لحن خشن قرار گرفتند با تلفن زدن به یک شماره علیه والدین خود شکایت کنند. برای مثال موردی از این گونه شکایت بود که دختری 16 ساله علیه پدر خود ادعای خشونت جنسی کرد و پدرش  مجبور به تحمل سال‌ها حبس شد. 7 سال بعد این دختر به پلیس مراجعه کرد و اعلام کرد هنگامی که او این شکایت را علیه پدرش مطرح کرد به این دلیل بود که پدرش به او اجازه نداده بود که شبانه به دیسکو برود و تمام شب را با دوستان معتادش در دیسکو بگذراند بنابراین عصبانی گشته و برای انتقام از پدرش این اتهام دروغ را به او وارد کرده است.
نمونه دیگر پسری 12 ساله بود که به دلیل  اینکه پدرش به علت سیگار کشیدن به او سیلی زده بود از پدر خود شکایت کرد و پدرش مجبور به تحمل 4 سال زندان شد.
اکنون در اسپانیا مردان ترس بسیاری از زنان دارند چرا که به راحتی می‌توانند مورد اتهام قرار گیرند، مثلا هر پزشک به طور متوسط  سالانه، در معرض یک  اتهام جنسی دروغ از سمت زنانی که به مطب آنها مراجعه می‌کنند، قرار می‌گیرد و بسیاری از پزشکان به همین دلیل از ادامه شغل‌شان به عنوان دکتر سر باز می‌زنند زیرا که سالانه مجبورند هزینه‌های بسیاری در دادگاه بپردازند تا شاید بتوانند بی‌گناهی خود را اثبات کنند.
ان‌شاءالله این اطلاعات بتواند مفید واقع شوند و چهره‌ای واقعی از خطر فمینیست را به جامعه ایران نشان دهد. فمینیست‌ها در ظاهر با جملات زیبا در‌باره برابری صحبت می‌کنند اما در باطن کاری که آنها می‌کنند تخریب جامعه و روابط انسانی است.


با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار 24 تیر 1395، کد مطلب: 1129718: www. tasnimnews.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین